eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.4هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
987 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
سروده سال ۹۳ امشب به خیل نسل جوان دلبر آمده بر پور مرتضی ز وفا یار آمده در خَلق و خُلق ثانی پیغمبر آمده بر عالمی ز بعد پدر رهبر آمده گویا حسین یا حسنی دیگر آمده میلاد با سعادت علیِ اکبر آمده عالم ز عطر و بوی حسینی معطر است گیتی ز نور چهره ی اکبر منوَّر است آمد همان علی که شبیه پیمبر است لطف خدا به روی زمین سایه گستر است بهر شباب یاور و هم رهبر آمده میلاد با سعادت علیِ اکبر آمده نامش علی و خُلق خوشش خُلق مصطفی سر چشمه ی کمال و ادب مظهر صفا لیلاش مادر است و پدر پور مرتضی مهر از جمال دلکش او می برد ضیا بر آسمان عشق و ولا اختر آمده میلاد با سعادت علیِ اکبر آمده نور دو چشم نوگل زهراست این پسر نو غنچه ای ز گلشن طاهاست این پسر مونس برای حضرت باباست این پسر چون در یَمِ وِلا دُرِّ یکتاست این پسر خیل ملک به تهنیتش در بر آمده میلاد با سعادت علیِ اکبر آمده میلاد با سعادت اکبر مبارک است میلاد او به سبط پیمبر مبارک است میلاد نور دیده ی حیدر مبارک است میلاد نوه ی حضرت کوثر مبارک است خندان ز شوق آمدنش مادر آمده میلاد با سعادت علیِ اکبر آمده پر می زند دل همه عالم به سوی او بابا نشانده بوسه به روی نکوی او مادر شده است واله ز دیدار روی او در هر کجا بود سخن و گفتگوی او خورشید آرزوی حسینی برآمده میلاد با سعادت علیِ اکبر آمده آمد امیر کشور دل های بی قرار شد اختری به برج ولا امشب آشکار پیچیده بوی گل به تمامیِّ این دیار ایرانیان کنند بر این مولد افتخار هجران اهل بیت پیمبر سر آمده میلاد با سعادت علیِ اکبر آمده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مسمط دل می برد ز جمله ی هستی نگاه تو صدها ستاره واله ی رخسار ماه تو لیلای عالمی شده مجنون راه تو کعبه رهین هیبت چشم سیاه تو عاشق تر از همه به جمالت الاه تو میخانه ها ز عشق تو ساغر شکسته اند پیمانه ها ز غیر تو یکسر شکسته اند از قامت تو سرو و صنوبر شکسته اند پیمان هر که غیر تو دلبر شکسته اند عشاقِ عالمی که شدند از سپاه تو سر می زند حقیقت نور از ردای تو رخ می کند به وجه جمیلت خدای تو کِی می رسد ملاحت یوسف به پای تو جلوه نموده روی نبی در نمای تو شبه پیمبری و آینه ها شد گواه تو بی تو همیشه کار همه بی قراری است با تو هوای سرد زمین هم بهاری است کوثر ز جام روشن چشم تو جاری است از فاطمه جمال تو چون یادگاری است شد معتکف فلک به درِ خیمه گاه تو چون مرتضی علی همه مبهوت هیبتت چون او به دوش خود ببری خوان رحمتت هر نیمه شب مدینه گواه سخاوتت هر پادشه بُوَد چو گدای کرامتت حاتم نشسته بهر طلب در پناه تو هستی تو مقتدا و امیر کریم عشق حب تو بوده بیعت و عهد قدیم عشق آید ز نفحه و نَفَس تو نسیم عشق پرپر شدی به کرببلا در حریم عشق بوده مگر چه یوسف لیلا گناه تو http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مسعود یوسف پور در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است بی جهت نیست که اسمش علی اکبر شده ست چه بگویم من از آن ذات که ممسوس خداست اکبر است و صفت اکبر ، مخصوص خداست حرکات و سکنات و وجناتش طاها مادرش آمنه بوده ست مگر یا لیلا ؟ با همه ، خُلق عظیمش سر احسان دارد این پیمبر چه قدر تازه مسلمان دارد ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست ” پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست “ سنگ در دستش از اعجاز ، قمر می گردد گر به خورشید بگوید نرو ، برمی گردد جان علی ، جسم نبی ، جلوه ی کوثر بوده سرّ لولاک ، از اول علی اکبر بوده هر زمان عطر حضورش به هوا برمی خواست نفس پنج تن آل عبا برمی خواست ذاتش آئینه در آئینه پیمبر گشته بارها از شب معراجِ خودش برگشته قاب قوسینِ خداوند خم ابرویش زد قدم زینب کبری به سر زانویش بی نقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است به اباالفضل قسم قامت او دیدنی است چه بگویم من از آن سرو خرامان بهشت حرف حق را قلم خواجه ی شیراز نوشت : ” شاه شمشاد قدان ، خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان “ زلفش آن روز که در دست نسیم افتاده سمت و سو داده به تحریر موذن زاده کربلا هم عطشش چند برابر شده بود تشنه ی صوت اذان علی اکبر شده بود أشهدُ أنّ به این مرد ولی باید گفت اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت جلوی چشم پدر ، رد شدنش را عشق است أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است باد آورده به همراه ، شمیم صلوات می وزد بر سر کوی تو نسیم صلوات ابر رحمت تویی و تشنه ی الطافِ تو دشت مشک از چشمه ی چشمان تو پر برمی گشت کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات چشم دنیا به تنت جامه ی احسان دیده ست حسنی بودن تو بر چه کسی پوشیده ست ؟ رحمت واسعه ای ، اسب تو از روی کرم وسط لشکر دشمن زده ناگاه قدم می روی پشت سرت باد شده پا به رکاب نام اسب تو عقاب است ، عقاب است عقاب می شود صید نگاهت دل میدان حتی باز شد روی تو آغوش بیابان حتی رفتی آن گونه که شد دشت پر از عطر تنت کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت ذات تو گرچه خلاصه شده ی پنج تن است بعد تو دشت پر از عطر حسین و حسن است بیشتر ریخت بهم رفتن تو قاسم را کشت داغ تو جوانان بنی هاشم را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیرضا خاکساری چشمانمان بر دست ذره پرور لیلاست مستی ما از نام مستی آور لیلاست یک قافله حور و پری دور و بر لیلاست در شهر تنها صحبت از تاج سر لیلاست دل می تپد وقتی که حرف از دلبر لیلاست کوری چشم هر که ما را بی نوا خوانده محبوب مان ما را به دیدار خدا خوانده دل را به دنبال خودش تا هر کجا خوانده ما را برای جشن فرزندش فراخوانده این مُهر و دعوت نامه لطف دیگر لیلاست امشب برای شمس دین قرص قمر آورد بانو برای شاه عالم شیر نر آورد یک دسته گل ، یک پارچه آقا ، پسر آورد صاحب نفس ، صاحب لوا ، صاحب جگر اورد میلاد مولود سراپا اطهر لیلاست از مقدمش شهر مدینه نور باران شد گهواره اش را عمه اش گهواره جنبان شد از برکتش هجر پیمبر نیز آسان شد با اقتدا بر چشم او مادر مسلمان شد با این حساب او حضرت پیغمبر لیلاست در مرتبت محمود و در عزّ و جلال احمد در مهربانی فاطمه و در کمال احمد در بین میدان مرتضی و در جمال احمد ابرو و چشم و گیسوان و خط و خال احمد این تازه مولود مدینه محشر لیلاست ” والیل ” قطعا مدحت گیسوی او باشد مصداق ناب ” والضحی ” هم روی او باشد عرش خدا مدهوش عطر و بوی او باشد ” إنا هدیناه السبیل ” اش سوی او باشد شمس و ضحا و قدر و نور و کوثر لیلاست با یک نظر از مُهر تربت باده می سازد سجادها از وصله ی سجاده می سازد ” قد قامت… ” او قبله را آماده می سازد با یک نفس صدها مؤذن زاده می سازد الله اکبر ؛ او علی اکبر لیلاست در خاک دشمن می دهد جولان به تنهایی با نعره هایش می کند طوفان به تنهایی با ذوالفقار تشنه و برّان به تنهایی سر می زند مثل سپهداران به تنهایی شیر حسین بن علی و حیدر لیلاست رود زلالی هست و دریا می شود گاهی در شب چو خورشیدی هویدا می شود گاهی مثل عموی خویش سقا می شود گاهی جمع تمام آینه ها می شود گاهی عباس و عبدالله و عون و جعفر لیلاست . با روضه اش راز پریشانی شش گوشه ست مرثیه ی همواره طوفانی شش گوشه ست هم رونق شب های روحانی شش گوشه ست هم شک ندارم باعث و بانی شش گوشه ست کرببلا سرمست سیب نوبر لیلاست قطعا تحمل کردن زخم زبان سخت است بوسه گرفتن از عزیز نیمه جان سخت است راهی شدن تا کوفه ی نامهربان سخت است داغ جوان دیدن برای مادران سخت است مرثیه ی محزون و گریه آور لیلاست تا کوچه وا کردند و در دام بلا افتاد غرق به خون از پشت مرکب بی هوا افتاد با ” یا أبا ” یش ولوله در خیمه ها افتاد این اربا اربایی که زیر دست و پا افتاد ای کربلایی ها ! جوان پرپر لیلاست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(ع) آهسته آمدی که دلم را خبر کنی سهم مدام جام مرا بیشتر کنی از راه آمدی که زمین را جلا دهی عطری دوباره بر نجف و کربلا دهی ای آفتاب شوق و صفا و امید و جود ای آنکه آمد و دل ارباب را ربود بازوی کوچکت خبر از ذوالفقار داشت زلفت برای هر سر و سردار دار داشت امشب شب تلاوت قرآن سرمدی است چشم حسین مات جمالی محمدی است * ای نور چشم های زلالت پیمبری در راه رفتنت چقدر مثل مادری عطر بهاری نفس مرتضی علی ای حجم جاری نفس مرتضی علی لب های گرم حضرت عباس می زند بوسه به دست های تو مشکل گشا علی آینۀ تمام نمای محمدی پرورده ی بهشت رسول خدا علی قربان دست های اباالفضلی ات شوم بر روی بازوان تو هم نقش، یا علی برق نگاه مست تو تا آسمان رهاست (جانا حساب چشم تو از دیگران جداست) * دائم دلم به راه تو پا می کشد علی آخر خیال وصل، مرا می کشد علی دارم برای آمدنت شعر می شوم عشقت دل مرا به کجا می کشد علی؟ گفته است مادرم که فدایت شوم کنون دارد قضا مرا به بلا می کشد علی من بی خودم ز خویش نه سر دانم و نه پا شوق لب تو دست مرا می کشد علی این است آرزوی شب و روز نوکرت پای ضریح عشق سلامی کشد علی * ای آمده به جان ز جهانداری ات جهان افتاده پای غیرت تو هفت آسمان ای سر فراز ! ، سرو ستبر حسین من ای مونس همیشه ی قبر حسین من * دستم برای آمدنت لرزه داشته حتی قلم قدم ز قدم بر نداشته ناقابلست سینۀ تنگم ولی خدا این قلب را به عشق تو در سینه کاشته اصلا به عشق چشم تو این روح مختصر در جسم گرد و خاکی من پا گذاشته اصلا فقط به حرمت یک یا حسین تو عالم پر از طراوت یک یا حسین تو پرچم بگیر ای که جهان در مدار توست لشکر بخواه لشکر خورشید یار توست دستی به دستگیری بیچارگان برآر ای مثل مجتبی همه ی عمر، سفره دار آقا مرا به نور علی رو به راه کن گاهی به زیر پای خودت هم نگاه کن مبهوت خنده های تو گلهای شاد هم در حلقه های زلف تو افتاده باد هم * ای خواجه کیست آنکه بگردد فدات من جان می دهد به حسرت یک رونمات من ای خواجه کیست آنکه گدا را نواخت تو کو آن گدا که سر بدهد پیش پات من لب باز کردی از نفست جان گرفتم و حالا که جان گرفته ز لحن دعات من دل را به یک نگاه علی وار زنده کن بی تاب و کشته مرده ی طرز نگات من توحید با زبان تو شیرین و تا ابد فرهاد شعر من تو و عبد خدات من آموختم ز عشق که مشق فنا کنم دامان یار گیرم و دل را رها کنم * ای ارث از عشیره ی کرار، عزم تو ای ذوالفقار، تشنه ی میدان رزم تو آری تویی که پشت ستم را شکسته است عباس با تو شانه به شانه نشسته است جانم به چشم های تو ای مرد شیرگیر ای دشت خون به قبضۀ چشمان تو اسیر ای در تو شان حیدر کرار منجلی جانم به بازوان علی وارت ای علی دلگرم از نگاه حسینی تو حسن ای نور چشم و قوت قلب امام من جانم به تو که پای امامت نشسته ای جز با حسین عهد ولایت نبسته ای جانم به تو که سایه ی قدت پناه شد لبخند تو امید همه خیمه گاه شد ای شط به پای عزم تو افتاده بی قرار ای فخر شیعیان به همه روز و روزگار آری محمد است که در توست منجلی بر روی بازوان تو هم نقش، یا علی * ای تشنه ی قیام شما ذوالفقارها در التهاب صبح شما بیقرارها چشم انتظار فصل شما پابرهنه ها دلداده ی شکوه شما سر بدارها تا روزها به شمس شما نو نمی شوند یعنی که رو به راه نگردیده کارها ای نور نو رسیده دعا کن که تا خدا پایان دهد به همهمه ی انتظارها آن روز مثل نور به خورشید می رسند همراه تکسوار شما تکسوارها خورشید تار و تیره نگردیده هرچقدر پنهان کنند آینه را در غبارها می آید و بهشت به این شهر می رسد می آید و به شهر می آید بهارها * تیغی به سر بنه که ببینی مرام ما سر دادن است فکر همه صبح و شام ما تا هست جان، به جان تو جانم فدای توست این قلب چاک چاک شکسته برای توست ما نیز دل به راه ولایت نهاده ایم (ما بیدلان مست دل از دست داده ایم) سرمایه شکسته دلان یا علی مدد دست گدا و دامنتان ،یا علی مدد گفتند از بهشت خدا حیدر آمده آقا ببین که سائل انگشتر آمده شاعر : http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتش به هدر رفته و عمرش تلف است گمراه و حرام-لقمه و ناخلف است هر کس که به ساحتت جسارت بکند با آه دلِ حضرت زهرا(س) طرف است! @sheareaeini
نام شما کجا و زبان سگی نجس حق الیقین کجا و گمان سگی نجس باید به کور باطنیش خنده کردو گفت دریا نمیشودبه دهان سگی نجس ❤️ @sheareaeini 💦 🍃🌺 🌺🍃💦
بسم الله الرحمن الرحیم ساقی بیا كه مشكلم آسان نمی‌شود جامی بریز باده كه پنهان نمی‌شود طوفانی‌ام ، رسیده‌ام از خُم سبو كشم با این یكی دو جام كه طوفان نمی‌شود ما را خدا برایِ حسین آفریده است این بندگی حواله‌ی سلطان نمی‌شود ما از ازل خراب سبوییم و غیرِ ما مستی حریفِ این مِیِ جوشان نمی‌شود ما عاشقیم ، عاشقِ ارباب زاده‌ایم این عاشقی نصیبِ سلیمان نمی‌شود - ساقی بیا و این دل دلداده را ببین جامی بریز و حضرتِ شَه زاده را ببین بالا بلند ! سایه‌ی طوبی کجا و تو! ای آبشار ! پهنه‌ی دریا کجا و تو! با یک نگاه زنده کُنی کائنات را تا سر دهند شورِ مسیحا کجا و تو! وقتی قدم به خاک نهادی بهشت گفت : ای قبله‌ی عیان شده ! دنیا کجا و تو! سیلاب می‌کند نظرت رشته کوه را ثابت کند که معجزِ موسی کجا و تو! - چون تو به اوج ، جاذبه پیدا نمی‌شود هر یوسفی که یوسفِ لیلا نمی‌شود از راه آمدی كه زِ دل دلبری كُنی ما سر فدا كنیم و تو هم سروری كُنی نامت بلند باد! كه این جا دلی نماند زلفت دراز باد! كه غارت گری کُنی ای از همه شبیه ترین بر رسولِ عشق باید به آلِ فاطمه پیغمبری کُنی ای دومین علی علیِ اولِ حسین باید از این به بعد علی پروری کُنی ای جلوه‌ات شبیه ابالفضل بی بدیل باید میانِ معركه‌ها حیدری کُنی - پیغمبرِ دوباره‌ی ایل و تبار عشق! ای صاحبِ همیشگیِ ذوالفقار عشق! وقتی میان معركه تكبیر می‌كِشی یك دشت را به پنجه‌ی تسخیر می‌كشی چشم تو كافی است برایِ تمام خلق وای از دَمی كه قبضه‌ی شمشیر می‌كشی زَهره كه هیچ ، هر رجزت سینه می‌درد وقتی كه نعره‌های نفس گیر می‌كشی عقاب‌های آسمان همه مبهوتِ مركبت میتازی و زبانه به زنجیر می‌كشی ای سبط مرتضی تو علی را به كارزار با ضربه‌های خویش به تصویر می‌كشی - زیبا ترین تجسمِ خونِ خدا تویی سر تا به پا تمامیِ كرب و بلا تویی راهِ خدا به سمت تو و آسمان توست حتی حسین چشم به راهِ اذان توست همسایه‌ی همیشه‌ی معراجِ اهل بیت جای پیامبران همه در آستان توست شیواترین مُكبّر محرابِ مرتضی نهج‌البلاغه تا به ابد خطبه خوان توست اَبرو كمانِ حضرتِ ارباب تا ابد خورشید كوچه گرد به طاقِ كمانِ توست باب الحوائجیِ تو مثلِ عموی توست عباس مست جاذبه‌ی بی امان توست - بندِ دل حسینی و آرام زینبی تو روضه‌ی نگفته‌ی هر شام زینبی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم دیشب از عشق چشمِ من تر بود عاشقی حرفِ ما و دلبر بود دلِ گُم گشته‌ام مرا می‌بُرد دلم از كودكی كبوتر بود تا سرِ كوچه‌ی خدا رفتم كه پُر از چشمه‌هایِ كوثر بود چشمِ من بود و دامنِ ساقی دستِ من بود و لطفِ ساغر بود من زِ هوش و دلم زِ دستم رفت كارِ پیمانه‌های آخر بود - كارِ دل، كارِ عشق دست تو اند هم خدا ، هم حسین مَستِ تو اند باز كُن چشمِ عالم آرا را خیره كن چشمهایِ دنیا را نخوری چشم ای تو چشمِ حسین بس كه چشمت ربوده دلها را نوه‌یِ ارشدِ امیرِ عرب می‌دهی عطرِ نامِ زهرا را ای علمدارِ دومِ این قوم می‌بَری رونقِ مسیحا را آرزویِ حرا دو ركعتِ توست تا ببیند دوباره طاها را صخره‌ای موج را به هم كوبید رویِ دوشش گرفت دریا را پَرِ سجاده‌هایِ مادرِ تو می‌بَرد دودمانِ لیلا را - سیبِ سرخی و زاده‌ی ارباب یوسفِ خانواده‌ی ارباب جلوه‌ای كُن به رسمِ دلبریت تا بریزیم سر به سَروَریت درِ بازارِ بَردگان وا شد یوسف آمد برایِ نوكریت كعبه اُفتاده است دُنبالت با خیالِ رُخِ پیَمبریت تو علی هستی و علی مانده ماتِ اعجازِ تیغِ حیدریت چقدر مثلِ فاطمه هستی به فدایِ شكوهِ كوثریت - آمدی عشق در به در شده است امشب ارباب ما پدر شده است شاه زاده امیرِ میدان‌ها مثلِ عباس مردِ طوفان‌ها نفَسِ دشت‌ها بُریده زِ تو تند بادِ شگفتِ جولان‌ها كوه‌ها خاکِ پایِ تن تنه‌ات شاه بیتِ لبِ رجز خوان‌ها به علی رفته‌ای در اوجِ نَبَرد میزنی خنده بر پریشان‌ها زَهره‌ها را دریده‌ای یعنی هیچ كس نیست بین میدان‌ها - از امیران كربلا هستی چقدر شكل مرتضی هستی گره‌ای تا زدی دو اَبرو را به هم آمیختی تو شش سو را همگی قبرِ خویش را كَندَند تا كه دیدند تیغ و بازو را تیغ رقصید و آسمان بشنید ضربه‌ات را صدایِ هوهو را طپشِ قلبِ خیمه‌ها آمد تا گشودی سپاهِ گیسو را آمدی تا پس از عمو گیری پایِ محمل ركابِ بانو را - از مِیِ عشق باده‌ای داریم وَه چه ارباب زاده‌ای داریم روشنی‌هایِ آسمانِ حسین ای نشانیِ بی نشانِ حسین رویِ چشمِ تو اَبروانِ پدر رویِ دوشِ تو گیسوانِ حسین آه ! داوود حضرتِ ارباب ای اذان گویِ كاروانِ حسین بعدِ آوایِ دلنشینِ تو بود نوبتِ گفتنِ اذانِ حسین قُوَّتِ زانوانِ بابایی ای مسیحاترین جوانِ حسین مادرت هیچ ، بِینِ بُهتِ حرم رَفتَنَت می‌بَرَد توانِ حسین - از نگاهت عزیزِ زهرا سوخت رفتی از رفتنِ تو لیلا سوخت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم باید شنید از دو لبت یا حسین را باید که دید رویِ تو را با حسین را از آن شبی که خنده زدی در میانِ مَهد هرشب علی علی شده لالا ، حسین را با هیچ چیزِ عالم عوض ، نه نمیکند اربابِ ما شنیدنِ بابا حسین را هر پنج وعده تا که اذانِ تو میرسد مبهوت میکند همه حتیٰ حسین را اینسان که خیره خیره تو را میکند نگاه باید که دید وقتِ تماشا حسین را طوری به رویِ دامن زینب نشسته‌ای گویا گرفته حضرت زهرا حسین را - باغِ بهشت را گِروِ باده داده‌ایم دیوانگانِ حضرتِ ارباب زاده‌ایم روزی که بال میزدم اما پری نبود روزی که حلقه میزدم اما دری نبود روزی که باده عربده میزد حریف کو؟ حل میشدم درونِ مِی و ساغری نبود روزی که در میانِ تمامیِ عقل‌ها مستانه نعره میزدم و حنجری نبود روزی که عشق بود و خداوندِ عشق را غیر از حسین آینه‌ی دیگری نبود دیدم حسین بود و حسین و حسین هم وقتی که بود جلوه‌ی بالاتری نبود میخواستم که دل بسپارم نیافتم میخواستم که سر بدوانم سری نبود - آنروز لطفِ حضرتِ حق حیدری شدیم ما را صدا زدند و علی اکبری شدیم وقتی که باز میکنی از رُخ نقاب را بیچاره میکنی زِ پِی ات آفتاب را انگشت بر لب اند تمامیِ قاب‌ها داری زِ بس که چهره‌ی ختمی مآب را جبریل هم گمان کنم اینجا مُردَد است آورده در حضورِ تو اُمُّ الکتاب را شُکرِ خدا برای گره‌های کورِ ما آورده‌ای هزار دَمِ مستجاب را چشم پدر زِ شوق و شعف برق میزند وقتی سلام میکنی عالیجناب را میدان برایِ عرضِ ادب سجده میکند تا دست میکشی سر و یالِ عقاب را - تو حیدری که آمده تکرار میشوی وقت نبرد تیغ علمدار میشوی در خاک میروند تمامِ سوارها با دیدنِ تو ای نفسِ ذوالفقارها حتیٰ هنوز بین دلیران زبانزد است یک صحنه از حضور تو در تار و مارها تو میزدی به سینه‌ی لشکر ولی چه سود یک تن نبود دور و بَرَت از فرارها تیغِ تو چرخ میزند و چرخ میزند صدها هزار دست و سرِ نابکارها از نازِ ضربِ شصتِ تو بد مست میشود شمشیر تو که زَهره دَرَد از شکارها از نازِ ضربِ شصتِ تو تکبیر میکشد عباس ، وقتِ دیدنِ این کار زارها - نامت حماسه‌ای ست که پیدا نمیشود هر یوسفی که یوسفِ لیلا نمیشود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 یا امام رضا (علیه السلام) ... 🍃 با دشمن تو راه بیایم ؟! هرگز گاهی بروم گاه بیایم ؟! هرگز در کشور من به تو جسارت بشود !! بنشینم و کوتاه بیایم ؟! هرگز 📎 مگر اینکه ما مرده باشیم تا کسی جرات پیدا کنه در کشور امام رضا (ع) کوچکترین جسارتی به مقام حضرات معصومین (ع) بکنه ... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ای آنکه جسارت به امامم کردی در قعرِ سَقَر بدون شک خواهی رفت رأیِ تو به دادگاهِ حق صادر شد..... با سیلیِ حیدر به درک خواهی رفت @sheareaeini
بسم الله الرحمن الرحیم از عربده‌ام ُپر شده میخانه‌ام امشب بد مستم و بر گردنِ پیمانه‌ام امشب سودا زده‌ی طُره‌یِ جانانه‌ام امشب زنجیر بیارید که دیوانه‌ام امشب - امشب همه دیوانه‌ی دیدار حسینیم همسایه‌ی دیوار به دیوارِ حسینیم از بس که گدا آمده جا قیمتِ زر شد آئینه گذارید که هنگامِ نظر شد حق داشته جبریل که پروانه اگر شد فطرس خبر آورده که ارباب پدر شد - رو کرده علی جلوه‌ی آئینه‌ی خود را جا دارد اگر کعبه دَرَد سینه‌ی خود را ای عشق طپش‌هایِ دلِ شعله‌ور از تو ای شوق به آتش زدنِ این جگر از تو ای اوجِ پریدن زِ تو و بال و پَر از تو سر پایِ تو انداختن از من ، خبر از تو - در خانه‌ی عشقیم توکلت علی الله دیوانه‌ی عشقیم توکلت علی الله ای نورِ ازل خَلقاً و خُلقاً به که رفتی؟ ای قبله‌ی هر کوچه و برزن به که رفتی؟ ای سبزترین وقتِ شکفتن به که رفتی؟ ای مدحِ تو با دوست و دشمن به که رفتی؟ - تا دید تو را گفت علی سَر تَر از این نیست آنوقت نوشتند پیمبرتر از این نیست لیلا شده مجنون شده این نام و نشانش لیلا شدی و خواند تو را با دل و جانش خون می‌دَوَد امشب به تمامِ شریانش بند آمده هر‌کس که تو را دید زبانش - خورشید هم این جذبه‌ی مهتاب ندارد مانند تو در خانه‌اش ارباب ندارد تا باز كُنى بر سرِ اين دشت پَرَت را فرياد كُنَد لشکر دشمن ظَفَرَت را لبريزِ سر و دست كُنى دور و برت را ديدند همه ضربه‌ى تيغِ دو سَرت را - از ميمنه سر تا كه زدى ميسره پاشيد شش گوشه‌ى ميدان همگى يكسره پاشيد گيرم كه طبيبى سرِ بيمار نيايد گيرم كه به جز آه زِ من كار نيايد در خانه‌ى تو غيرِ كَرَم بار نيايد جايى ننوشته است گرفتار نيايد - تا خانه‌ى تو هست گرفتار نباشد در شهر به جز جمع بدهكار نباشد هنگام اذانت شده وا كُن گره‌ها را بگشاى به محرابِ خدا پنجره‌ها را بر باد بده با گذرت خاطره‌ها را ما حلقه به گوشيم ببين دايره‌ها را - ماشيشه‌ى اشكيم شكستيم على جان پايين‌ترِ شش گوشه نشستيم على جان http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو کارِ قیامت بسته از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر شدنت خَلقا و خُلقا گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گوهر خورشید نام زیبا ونکویت گرعلیّ اکبراست چهره ات تصویری از زیبایی پیغمبراست توزلال چشمه ی خیر کثیری برهمه لعل لب های تو تمثیلی زحوض کوثراست ساحل آرامش جان ودل بابا شدی دامن مولا زموج عشق، غرق گوهراست طرز صحبت کردن تو شور برپا می کند لحن بابا گفتن تو از عسل شیرین تر است صد هزاران یوسف مصری شود مجنون تو یوسف لیلایی و حُسنت زیوسف برتر است ای که مثل آفتابی زر فشانی می کنی گوهر خورشید ی ودامان تو پُراز زر است از نفس های تو عطر باغ جنت می چکد درکلامت پرتو توحید و نور داور است غیر زیبایی کسی درخُلق وخوی تو ندید هم جلالت هم جمال تو بهشتی منظر است می وزد عطر دعای مستجاب از سجده ات آسمان از یارب تو غرق ماه واختر است درس آزادی وایثار ومرام وعشق توست آبروی هرجوانی که خدایی باور است ای اذان گوی نماز صبح عاشورای عشق اشهد بانگ اذان تو شهادت آور است نام تو لرزه به جان دشمنان می افکند رزم تو یادآور رزم علی در خیبر است گرکه مهمان نگاه مهربان تو شوم در تهی دستی محشر روزگارم محشر است هرزمان نام تو جاری می شود درشعر من درغم وشادی «وفایی» اشک هایش پرپر است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ضیافت گل از نفس بهــار چیــدن دارد اوصـاف گل سُــرخ ،شنیـدن دارد با دیـدن اکبرش شکفت و گفتند خنــده به لب حسین دیـدن دارد @sheareaeini
اثر جدید شاعر اهل بیت ع میلاد حیدری تو یا حسینی یا که نه پیغمبری مرتضایی مصطفایی یا که نوری دیگری جلوه ی عباس داری از همه دل می بری بر قد و بالای تو الله اکبر ؛ اکبری نور زهرا در نگاه مهربانت منجلی ست جشن میلاد علی بن حسین بن علی ست مست گشتم با نوای دلنشین یا علی غصه و غم را زدودی تو ز سینه یاعلی با تو هستم فارغ از هرگونه کینه یاعلی اشبه النّاسی به آقای مدینه یاعلی خُلق و خویی که تو داری روشنای هر شبی ست خَلقاً و خُلقاً وَ حتی منطقاً مثل نبی ست این دل دیوانه ام مست کلامت می شود این سر شوریده ام مات مقامت می شود هر که بی تو سر کند قطعا ملامت می شود عاشق دلخسته مشتاق سلامت می شود تا سلامت می کنم پاسخ نشانم می دهی مطمئن هستم که روزی رخ نشانم می دهی زندگی سامان بگیرد در نهایت با شما التماسی بی جوابم پس کرامت با شما اشتیاقش با من و اذن زیارت با شما چون روا می گردد امشب هر چه حاجت با شما حضرت بخشنده ای مثل عموجانِ خودت زنده کردی مرده را با لطف چشمانِ خودت نام تو می آید و در هر نفس تب می کنم روز خود را در هوای عشق تو شب می کنم ذکر زیبای تو را ختم مجرّب می کنم اقتدا بر تو یل سالار زینب می کنم نور حق؛ ای مرز بین کفر و ایمانِ جهان یاعلی ای اسوه ی نیک جوانانِ جهان آینه در آینه تکثیر هر احساس؛ تو در نماز عاشقی تکبیر با اخلاص ؛ تو نوح تو یعقوب تو داوود تو الیاس تو دانش آموز کلاس غیرت عباس ؛ تو در شب ظلمتکده مهتاب ما هستی علی قوّت قلب حسین ؛ ارباب ما هستی علی علت سرمستی تبدار هر چه خوشه ای راز و رمز روشن امضای هر چه پوشه ای بینوایان را همیشه بانی رهتوشه ای صاحب پایین پای مرقد شش گوشه ای ما اسیر کربلاییم و هواخواه نجف کربلایی می شویم اینبار از راه نجف کشته مارا ماجرای تلخ تنها بودنت پیش چشمان حرم وقت مهیّا بودنت خسته و لب تشنه روی خاک صحرا بودنت می کشد مارا عزای ارباً اربا بودنت ای عصای پیری بابا زمین خوردی چرا رفتی و با رفتنت صبر مرا بردی چرا آه بابا را ببین با قامتی خم آمده در کنار پیکری پامال و درهم آمده چشم وا کن تا ببینی عمه ات هم آمده بسکه پاشیده شدی حتی عبا کم آمده جعفر و عبدالله و قاسم بیایید از حرم ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم قاتل تو پیش چشم خنجرش را تیز کرد با شکیبایی تنت را ریزِ ریزِ ریز کرد به دوچشمان تر من خنده هایی نیز کرد غارت جسم تو را به دیگری تفویض کرد هر کجا را دیده ام زخم تنت را دیده ام روی خاک کربلا پاشیدنت را دیده ام http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا شهزاده علی اکبر ع رسیده بعد پیمبر پیمبری دیگر حسین دیگری ودلرباتری دیگر خدا هوای نبی کرد و بازهم آورد میان قاب حسینش پیمبری دیگر چه جای فاطمه خالیست تا ببیند که ظهور کرده به دنیا غضنفری دیگر علی است نام خداوند اکبر و آمد دوباره نام علی قبل اکبری دیگر پدر کنار علی و جهان شده خیره به دلبری که شده محو دلبری درون خانه رحمت،به وسع جود حسین برای سائل ها واشده دری دیگر همینکه او نوه ی مرتضی است فتاح است اگر که سد بشود باز خیبری دیگر به زوج اکبر و عباس میرسد آیا اگر به معرکه آیند، لشکری دیگر؟ قیاس ذره مع الفارق است با خورشید به حدّ او نرسد قدّ سروری دیگر http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام دِلـبری آمده ای دل بِبَـری با نَظَـری نوه یِ فاطمه ای نورِ دو چشمِ پدری دشمن وُ دوست همه مُتَّفِقُ القول شدند که تو شایسته تری از همگان خوب تری مثلِ جَـدَّت عـلیِ عـالی اعـلایی وُ.... نَتَـوان گفت خدایی تو علی یا بَشَری رَجَـزَت مثـلِ علـمدارِ حـرم طوفانی فصـلِ یادآوریِ قصّه یِ شَـقَّ القَـمَری با اذانَت دلِ اربابِ وفـا را بُـردی هر نَفس ریخته از لَعلِ تو دُرُّ و گوهری قَسَمی می خورم وُ می شکنم قافیه را به خـداییِ خـدا آمـده احـمـد دنیا خُلق وُ خویِ نَبی وُ بویِ علی یعنی این صاحبِ قـدرتِ بازویِ عـلی یعنی این پسرِ اَرشدِ اربابِ کَـرَم در معـنا مالکِ تیـغِ دو اَبرویِ علی یعنی این حسنی صورت وُ سیـرت علـوی آوازه وَ هُوَ الحقُّ و هُوَ الهُویِ علی یعنی این اوّلیـن برگه یِ معراجِ بنی هاشمیون اوّلیـن زائرِ بانویِ علـی یعـنی این چه کسی مدّعی عاشقی شیرِ خداست گِرِه خورده به سرِ مویِ علی یعنی این جُز علیّـاً ولی الله تمـامیِ علـیست علی اکبر نوه یِ اَرشد وُ نامی علیست به تنِ خـود زِرِه وُ خـوُودِ پیمـبر دارد نَفَسَش عطر وُ بویِ سوره یِ کوثر دارد این رسول است که از خیمه می آید بیرون رویِ لب ذکـرِ مدد حیـدرِ صَـفدر دارد همه یِ عرشِ خدا دور وُ بَرِ شهـزاده چِقَـدَر این نوه یِ فاطمه نوکـر دارد یک تنه ریخت بِه هَم کاخِ یهودی ها را خیبَـر از جا بِکَـنَد دستی اگر بَردارد خوش به حالِ پدر وُ مادرِ من چون پسری... نذریِ روضه یِ شاه وُ عـلی اکبر دارد از همان روزِ اَزَل حیـدری اَم وَاللّههِ تا نَفَس دارم علی اکبـری اَم وَاللّههِ پیشِ پاهایِ ضریحِ تو نشستم ارباب سائلم سائلِ تو سائلِ خـود را دریاب بی تو هر روز شود زندگی اَم تیره وُ تار با تو شَبهایِ من وُ خانه یِ قلبَم مهتاب نَکُنَد یک نَفس از صحنِ شما دور شوم تشنه اَم تشنه یِ روضه نَکُنیدَم سیراب می رسد نیمه یِ شعبان وُ دلم می گیرد طاقِ نصرت زَده اَم رفته دلم تا سرداب بهترین ذکـرِ شبِ نیمه یِ ماهم این است اَلسَّلام اِی لبِ خشکیده یِ ارباب وُ رباب باز هم ذکـرِ حسیـن ابنِ عـلی وُ ندبه تکیـه کُـن منتَـقمِ شاهِ کَـرَم بر کـعبه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نور تابان امیدی یا علی تو مراد هر مریدی یاعلی یاعلی بن حسین بن علی تو شهید بن شهیدی یاعلی @sheareaeini
#مقام_عشق نور تابان امیدی یا علی تو مراد هر مریدی یاعلی یاعلی بن حسین بن علی تو شهید بن شهیدی یاعلی #اسماعیل_شبرنگ
*در ولادت حضرت علیّ اکبر علیه السلام خدا را جلوه‌ي ديگر مبارك يم توحيد را گوهر مبارك سپهر نور را اختر مبارك علي بر آل پيغمبر مبارك -كند دل دم به دم ياد محمّد -كه شد تكرار ميلاد محمّد خرد را رهبري آگاه دادند جوانان را چراغ راه دادند سپهر معرفت را ماه دادند ولايت را ولي‌الله دادند -ولي الله ولي در بر گرفته -محمّد يا علي در بر گرفته سپهر عصمت و تقوي قمر زاد عروس حضرت زهرا پسر زاد به خَلق و خُلق و خو پيغامبر زاد كه خيرالخلق را خير البشر زاد -شگفتا باز احمد آفريدند -محمّد را محمّد آفريدند سراپا نخله‌ي طور است اين طفل همه نورٌ علي نور است اين طفل تمام شور عاشور است اين طفل بگو قرآن منشور است اين طفل -كلام يوسف زهرا گواهي است -كه او ممسوس در ذات الهي است تماشايش ز زهرا مي‌برد دل تجلّايش ز بابا مي‌برد دل نه او تنها ز ليلا مي‌برد دل ز اهل البيت يكجا مي‌برد دل -حسين بن علي را نور عين است -علي آري عليّ بن الحسين است دعاي نور در مرآت رويش نواي وحي در ون گلويش حديث عشقِ بابا گفتگويش نگاه حضرت عبّاس سويش -امامت از جمالش در تجلاّست -نگاهش گه به زينب گه به ليلاست دو چشمش چشم حقّ بين پيمبر دو ابرو ذوالفقار شير داور دو بازو بازوي عبّاس و حيدر دو لعل لب نه، دو ياقوت احمر -از او بيت ولايت گشته گلشن -حسين بن علي چشم تو روشن سيادت بنده‌ي او بنده‌ي او شهادت زنده‌ي او زنده‌ي او شرف، ايمان، ادب، پاينده‌ي او پيام كربلا در خنده‌ي او -چه كويم هر چه گويم بهتر است اين -تعالي الله عليّ اكبر است اين دلش درياي ايمان حسين است درون پيكرش جان حسين است جمالش عيد قربان حسين است ببوسيدش كه قرآن حسين است -به خاكش دل به پايش جان فشانيد -به چشم و ابرويش قرآن بخوانيد سلام الله بر ماه جمالش صفات الله در خلق و خصالش جلال الله زهي قدر و جلالش ولي الله بيناي كمالش -رخش ناديده شمع محفل ماست -زيارتنامه‌اش لوح دل ماست سلام از مات اي روح معاني علي‌اكبر رسول اللهِ ثاني نبوّت را كتاب آسماني ولايت را فروغ جاوداني -علي، زهرا، پيمبر، بر تو نازد -پدر تا صبح محشر بر تو نازد تو حقّ را از ازل در خويش ديدي تو در قلب پدر شور آفريدي تو دل از هر چه جز جانان بريدي تو بانگ ارجعي را مي‌شنيدي -به پاس حقّ مقاوم ايستادي -به «ميثم»نه به عالم درس دادی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مسمّط مربع میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام کارِ فُلک وُ فَلَک تماشا شد گِـرِه یِ کـورِ کارِ ما وا شد سیَّـدِ کائِـنات بابا شد شبّ شبِ مادری لیلا شد عرشیان در مدینه صف بستند قـدسیان زائرِ نجف هستند عرشیان رویِ مصطفی دیدند قـدسیان شاهِ لافَتی دیدند پسـرِ دلبـرِ مـرا دیدند به خدا مُطلَقاً خدا دیدند جلوه ای از جلالِ حق پیداست علـی اکبر نَواده یِ زهراست عکسِ احمد درونِ این قاب است مَـرهَمِ زخمِ قـلبِ بی تاب است شب به شب در مدینه مهتاب است نگـو ارباب زاده ارباب است ضربه یِ قلبِ دلرباست علی اسـداللهِ کـربلاست علی چشم وُ اَبروُش مثل پیغمبر دست وُ بازویِ او یَدُالحیدر ساقیِ ثانی است وُ آب آوَر شترش هِی نِموده وُ لشکر.... در پِیِ ترکِ جنگ وُ میدان بود سخت از آمدن پشـیمان بود هدیه یِ بی نظیرِ ایزد بود لشکرِ دشمنـی مُـرَدَدّ بود شک ندارم خودِ محمّد بود هر کسی یک کمی مُقَیَّـد بود صحنه را ترک می نِمود امّا.... گـفت اکبـر علی ولی الله وای از بُغضِ دشمنانِ علی آتشِ کینه بود وُ جانِ علی گوشِ دل پُر شد از اذانِ علی بوریا شد چـرا مکـانِ علی اَشهَدُ اَنَّ مرتـضی مولا ندبه خوانم بیا گلِ زهرا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو کارِ قیامت بسته از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر شدنت خَلقا و خُلقا گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
💠رضـــا‌_بـــاقــــریــان💠: سحر ماه خدا روح دعا می‌آید شافع بی بدلِ روز جزا می‌آید سِرّ مستور امام‌الشهدا می‌آید آن طبیب دل بيمار و گدا می‌آید آنکه افتاده به دامش دل ما، می‌آید گل بریزید که مصباح‌الهدی می‌آید آسمان در شب میلاد، چراغان شده بود بلبلِ طبعِ غزل باز غزل‌خوان شده بود کهکشان با پرِ جبریل گل‌افشان شده بود عالَمِ کفر، از این نفحه مسلمان شده بود این بشیر است که از سمتِ جنان می‌آید گل بریزید که مصباح‌الهدی می‌آید شهسواری که به لب نغمه‌ی یارب دارد از بهشت آمده و صولتِ زینب دارد آخرین حجت حق بوده و منصب دارد خال لبهای علی را به رو‌ی لب دارد از همان‌جا که خدا هست صدا می‌آید گل بریزید که مصباح‌الهدی می‌آید نفسش از نفسِ عصمت کبری باشد تشنه‌ی معرفتش حضرت موسی باشد زنده از فیض دمش مریم و عیسی باشد خنده‌هایش چه قَدَر ناز و مصما باشد وجنات همه‌ی آل عبا می‌آید گل بریزید که مصباح‌الهدی می‌آید می‌رسد چاک دهد باز گریبان‌ها را باز آرام کند غُرِشِ طوفان‌ها را سر و سامان بدهد بی سر و سامان‌ها را مو پریشان بکند جمعِ پریشان‌ها را قائم آل محمد به نما می‌آید گل بریزید که مصباح‌الهدی می‌آید عطر عماّمه‌ی سبزش که ‌پراکنده شود پدر از بوی خوشِ فاطمیَش زنده شود به تنش جا‌مه‌ی احمد چه برازنده شود هر که افتاده به دامش به رهش بنده شود از جنان منتقم خون خدا می‌آید گل بریزید که مصباح‌الهدی می‌آید می‌رسد تا ببرد کرببلا دل‌ها را با ولایش بسرشتد شرفِ گِل‌ها را برساند لبِ کوثر همه محمل‌ها را نور باران بکند گوشه‌ی منزل‌ها را شرفِ بندگیِ اهل ولا می‌آید گل بریزید که مصباح‌الهدی می‌آید پیچش موی نبی را که به گیسو دارد آیه‌ی نصرمن‌الله به بازو دارد تیزیِ تیغِ علی را به دو ابرو دارد آنچه خوبان همه دارند، فقط او دارد خبری خوش ز سوی باد صبا می‌آید گل بریزید که مصباح‌الهدی می‌آید آخرین حجت اولاد پیمبر باشد پاکتر از ملک و حور و، مطهر باشد زآنچه گفتند به وصفش همه، بهتر باشد و به زیباییِ هر آیه‌ی کوثر باشد شرف‌الشمس معین‌الضعفا می‌آید گل بریزید که مصباح‌الهدی می‌آید http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7