eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
988 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 مرغ دِݪم بہ عشق شما پَر ڪشیده است تا آسمان ڪربُ‌بݪا تان پریده است من آمدم براے شما نوکرے کنم ... من را خُدا براے همین افریده است ✨🍃 ♥️
روایت آمدن سائل در خانه حضرت ام البنین سلام الله علیها بر همه محنت انبوه گذشت اربعین نیز به اندوه گذشت بعد چندی که نمود ، از غربت کاروان سوی مدینه رجعت آمد آن سائل نیکو احساس در مدینه به سرای عباس مست دیدار ابوفاضل بود در زد و ام بنین باب گشود کیستی؟ گفت که مردی عربم مضطر و در به در و جان به لبم عاشقم ، آتش پروانه کجاست؟ سائلم ، صاحب این خانه کجاست او که چون ماه بُوَد صورت او دل بَرَد از دو جهان طلعت او گر چه من سائلم و در به درم خاک فقر است هماره به سرم من که بر درگه غم بنشستم عاشق صاحبِ خانه هستم من فقط از سر شوقِ دیدار آیم از دشت به این شهر و دیار تا ببینم رخ زیبایش را صورت و قامت رعنایش را جان من باده ز وصلش مي خورد چشم هایش دل من را می برد تا شنید ام بنین اینها را داد سر ، سوز و غم و آوا را کِی گل باغ امامت ، زینب کوثرِ مصحف عصمت ، زینب دخترم ، ام بنین خونجگر است آبروی پسرم در خطر است به دل من نَبُوَد تاب و قرار زر و سیم أر به برت هست ، بیار ناله و ‌اشک به هم در آمیخت هر چه بُد داخل یک کیسه بریخت پای تا سر همه رنج و همه درد خدمت ام بنینش آورد حضرت ام بنین با غمِ دل داد آن کیسه به دست سائل سائل ‌از این حرکت با زاری کرد اشک از بصر خود جاری گفت ای بانوی پر جود و کرم ای عطا کرده به من سیم و درم گرچه من سائل این رهزارم گر قرار است نبینم یارم گرچه از عجزِ خودم آگاهم کوهی از سیم و زرت کِی خواهم؟ به خدا فقر ، بهانه باشد مقصدم صاحب خانه باشد گو به آقای من ، ای مرد خدا مگر از من زده سر ، فعل خطا؟ یاد آن روز که با خوشخویی می نمودی زِ گدا دلجویی ای فدای تو تمام هستی می کشیدی به سر من دستی حال ای آنکه به جسمم ، جانی من چه کردم که ز من پنهانی رخ گشا تا که ببینم رویت همچو ‌گل مست شوم از بویت ای به شام دل من صبحِ سحر تا نیایی نروم از این در تا که آن صوت حزین‌ گشت بلند ناله ی ام بنین گشت بلند کِی عرب من ز غمش مشتعلم مزن از گفته ات آتش به دلم آن کسی که به تو ‌نور دل بود او که مأنوس دل سائل بود او‌ که‌ می داد ز جود و اِجلال رزق و‌ روزی تو را سال به سال گرچه بود اهل حرم را سقا کشته شد تشنه کنار دریا بِین خون نیز دلی مضطر داشت خجلت از اشک علی اصغر داشت قمر هاشمیِ عاشورا هر دو دستش ز تنش گشت جدا تیر بر دیده ی زیباش نشست پشت ثارُالّه از این داغ شکست آه از وصلتِ آن دو به سجود سر عباس من و ضرب عمود ریخت از مشک ابالفضلم آب منم و شرم زِ دیدار رباب 🔴 این شعر در سال ۸۹ سروده شده 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. دل من امشب پر زده رفته تا سوی قم همره زائرین تو در حرم شده گم زلطف و احسان تو گردیده مهمان تو معصومه امشب بود دستم به دامان تو فاطمه اخت الرضا (۴) با ورود تو شهر قم گشته وادی طور علما و مردم همه غرق شادی و شور به چشم اهل ولا نور و ضیاء آمده به شهر قم فاطمه اخت الرضا آمده فاطمه اخت الرضا (۴) غوغایی شددرشهر قم تا که تو رسیدی زمزمه ی خوش آمدی از همه شنیدی در مقدم تو پر از لاله و سنبل شده ای شیعه ی مرتضی وقت توسل شده فاطمه اخت الرضا (۴) یا فاطمه اخت الرضا کرده دل هوایت شب ورود تو به قم آمده گدایت ماه درخشنده ام با مهر تو زنده ام من زتو معصومه جان همیشه شرمنده ام فاطمه اخت الرضا (۴) امشب ز لطف و جود تو بر تو من پناهم فاطمه ی معصومه کن از کرم نگاهم فاطمه اخت الرضا ایکه تویی هست من آمده دست تهی بگیری تو دست من فاطمه اخت الرضا (۴) در آسمان دین تویی ماه بی قرینه باشد حریم با صفات بهر ما مدینه ای نور چشم همه دارم به لب زمزمه صحن و سرایت بود مدینة الفاطمه فاطمه اخت الرضا (۴) مهر و ولای تو عجین گشته با سرشتم خدا میدونه که بود صحن تو بهشتم حریم تو با صفاست بر شیعه دارالشفاست زائر تو در حرم زائر عرش خداست فاطمه اخت الرضا (۴) مهرو ولای تو بود تا ابد مدالم ای نور چشمان رضا کن نظر به حالم به حق مولارضا درد مرا کن دوا امشب گل فاطمه حاجات ما کن روا فاطمه اخت الرضا (۴) 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلا بکوش مطهر بمان و محرم باش دخیل چادر دخت رسول اکرم باش به تزکیه سپری کن دو روز دنیا را بدین طریق به چشم خدا مکرم باش عبودیت به صفات ربوبیت برسد بیا و عبد خداوند باش ، رب هم باش تو جمع عالم دنیا و آخرت هستی مباش فکر دو عالم ، خودت دو عالم باش مسافریم و از اینجا خلاصه باید رفت به فکر رفتن از این نشئه نیز کم کم باش ز راه میرسد آن دم که صور را بدمند از این به بعد دمادم به یاد آن دم باش به سفره خانه ی حاتم مبر نیاز ، اما اگر به خانه ی تو آمدند حاتم باش اگر درست نکردی ، خودت درست بمان کسی به دست تو آدم نشد ، تو آدم باش غمی به غصه همسایه هات اضافه نکن ولی به غصه همسایه هات مرهم باش بگو به زن که زنی فاطمه نخواهد شد بگو که لااقل آسیه باش ، مریم باش شب زفاف دو رکعت نماز قبر بخوان شب زفاف که شد فکر قبر خود هم باش چراغ خانه به مسجد رواست نی خانه به فکر مسجد و محراب و ابروی خم باش گر ایستاده بمیری شهید میمیری درست مثل شهیدان چو کوه ، محکم باش کلید قفل شهادت بدست گریه توست امیدوار به این اشکهای نم نم باش آهای امت اسلام ! بهر پیروزی دخیل چادر دخت رسول اکرم باش علی اکبر لطیفیان 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دردی که زهرا میدهد مانند درمان است آن کس که دارد حب زهرا را مسلمان است با دست خالی آمده پشت درش سائل هنگام بر گشتن ولی یک پا سلیمان است کلب در زهرا شدن هم روزی ما نیست وقتی که خیل انبیا اینجا نگهبان است کل عوالم ریزه خوار سفره اش هستند هر چند که در سفره اش تنها فقط نان است اثبات گشته عاشق این خاندان مائیم زیرا که منّا اهل بیت از آن سلمان است لطف دو چندان میکند بر ما عجم ها، چون گریه کنانش بیشتر در خاک ایران است سرتاسر ایران اگر که بیت الاحزان است این مرحمت از جانب شاه خراسان است ام ابیها مادر ما گریه کن ها گشت پس بعد از این بابای ماها شاه مردان است اذن دخولم را دوباره حیدر امضا کرد این قطره های اشک لطف شیر یزدان است ذکری که با آن فاطمه خوشنود میگردد گاهی حسین جان است و گاهی هم حسن جان است ابراهیم لالی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از تبادل موقت برای دیده شدن کانال.
چشم وا کردم و دیدم که شدم سینه زنت همه ی عالم و آدم به فدای حسنت می چکد نام دل آرای علی از سخنت سپر حیدر کرار شده جان و تنت زیر پاهای تو صد چشمه ی کوثر جاری ست جای خون در رگ تو عشق به حیدر جاری ست شهر روشن شده از نور تو ، بانوی علی ای نفس های حسن ، ای همه نیروی علی ما ثناگوی تو ایم و تو ثناگوی علی نفس حیدری ات قوت بازوی علی سایه ی چادر تو بر سر هر سینه زن است نام تو وقت سحر ذکر قنوت حسن است وصف تو کار بشر نیست...فقط کار خداست همه ی خلق به عشق تو بمیرند، رواست پادشاه است کسی که در این خانه گداست خاک پاهای غلامان شما نیز شفاست ذکر پرواز مَلَک های مُقَرب زهراست همه ی دلخوشی حیدر و زینب زهراست احسان نرگسی رضاپور 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. تو خصال رضوی خصلت (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو خصال رضوی خصلت و تو کمال علوی منصبه حرمش حرم فاطمه کرمش کرم زینبه گداهای در خونه‌ش گره‌ها وا میکنن خودش بمونه۲ پر و بال کبوتراش برات امضا میکنن خودش بمونه۲ خودش بمونه که ولی‌نعمته هرجا بری از خوبیاش صحبته شفیعه‌ی کریمه‌ی جنته بارونه امشب تو آسمون بارونه عیدی آقامون بارونه هوای حرم باصفاش پُرِ از دلای پر زده دل هر مشهدی تو قم و دل هر قمی تو مشهده با یه دعای خادماش دردو درمون میکنن خودش بمونه۲ اشک چشای زائراش کار بارون میکنن خودش بمونه۲ خودش بمونه که یه‌پا رحمته نمونه‌ی خانومی و عفته شفیعه‌ی کریمه‌ی جنته خودش بمونه که ولی‌نعمته هرجا بری از خوبیاش صحبته شفیعه‌ی کریمه‌ی جنته خندونه لب‌های نوکرا خندونه امشب امام رضا خندونه بارونه امشب تو آسمون بارونه عیدی آقامون بارونه زکیه، عالمه، فاضله مَثَل خواهری باوفا به‌خدا به چنین عمه‌ای بایدم بنازن سیدا خیلیا پا نوکراش جون فدایی میکنن خودش بمونه۲ سحرای صحنش دلو نینوایی میکنن خودش بمونه۲ خودش بمونه که خودِ رأفته هر شب جمعه کربلا دعوته شفیعه‌ی کریمه‌ی جنته خودش بمونه که ولی‌نعمته هرجا بری از خوبیاش صحبته شفیعه‌ی کریمه‌ی جنته گریونه هرکی تو کربلاست گریونه هرکی پایین پاست گریونه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5823188334331037678.mp3
4.44M
متن سرود زیبا 🍃🌺🌼🍃🌺🌼🍃 🍃🌼 ویژۀ میلاد اُخت الرضا حضرت معصومه سلام الله علیها عجب شور و حالُ صحنُ سرایی تو هم قد دنیا ، داری فدایی منم خاکِ پایِ شاهِ خراسان تو اما دلبندِ موسی الرضایی چه کبوترایی ، چه صحنِ با صفایی تو تویِ کرامت ، مثه امام رضایی پر زده فرشته ، چون حرمت بهشته خدا رو دلامون ، اسم تو رو نوشته «بی بی معصومه ... خانم جانم» مثه خورشیدی رو دستایِ بابا به تو مادر میگه هزار ماشاالله مدینه پُر شد از عطرِ تو امشب نجیبُ و خانومی تو مثلِ زهرا حاجتش روا شد باب الحوائج امشب تو کنار رضا ، مثلِ حسین و زینب مادر تو با تو ، دیگه غمی نداره رو سر تو از عرش ، بارون گل می باره 🌺حضرت_معصومه 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
میل اگر داشت فدای حرمش خواهم‌شد و یکی از شهدای حرمش خواهم‌شد گرد و خاکم ولی از لطف کریمانهٔ او خادم صحن و سرای حرمش خواهم‌شد هر زمان حال و هوای حرمش را بچِشم شاعر حال و هوای حرمش خواهم شد شاید آن روز دل سنگ بدردم بخورد گوشه‌ای سنگ بنای حرمش خواهم شد حرمش را که بسازند به‌حج خواهم‌رفت بعد از آن وقف برای حرمش خواهم‌شد مثل مشهد که مناجات سحر میخوانند هر سحر سوز دعای حرمش خواهم‌شد 🔸شاعر: ___________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
♥️ ♥️ ✨پر ڪرده درون ما از تو در جهان گرفتہ جان از دم تو ✨فرداے بروَم آنجا ڪہ گسترده خدا سایہ‌اے از تو ❣️ ❣️
هدایت شده از تبادل موقت برای دیده شدن کانال.
کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن حسن بن علی از بس بغلِ مادر بود مادری شد همۀ عمر و سرانجامِ حسن چند روزیست که زهرا به تبسم گوید مثل پیغمبر اکرم شده اندامِ حسن حسنی بودن ما لطفِ حسینی دارد ای خوش آن صید که افتاد ته دامِ حسن حمزه کُش هم که شود وحشی،اگر احمد خواست آخر الامر حسینی شود و رامِ حسن 🔸شاعر: _______________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
••• ای پـادشه خوبـــــــان داد از غـــــــم تنهــایے دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیے 🍃
دست شفاعتت حق با سلوک تو، عرفان درست کرد از خاک پای تو، انسان درست کرد دست شفاعتت، باران رحمتت از نا امیدی ام، ایمان درست کرد معصومه جان! خدا، وقت زیارتت با `اِشْفَعی لَنا”، غفران درست کرد نزدیک صبح زود، اطراف صحن تو بال فرشته ها، ایوان درست کرد یک بار عاشقی، از سفره ات چشید علامه گشت و المیزان درست کرد ابر تغزلم، نام تو را که برد از بس لطیف بود، باران درست کرد قم بس که ذوق داشت، از اینکه آمدی با آب شور خود، سوهان درست کرد این نکته را بپرس، از شاعران قم حال حرم چقدر، دیوان درست کرد هر جاده‌ای که از تهران به قم رسید آغاز راه بود، پایان درست کرد حسین صیامی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از یمن قدم هات خورشید ولایت ز تو تابان شده باشد از نور جلال تو درخشان شده باشد آبادی ما رو به فنا بود, که دیدیم از یمن قدم هات, گلستان شده باشد هر کس که نیاورد به توحید تو اسلام از کرده ی خود سخت پشیمان شده باشد بی معجزه دیدن… به شما پشت به پشتم با فخر و مباهات مسلمان شده باشد اقبال عجم بود,قدم رنجه نمودید… یک فاطمه هم قسمت ایران شده باشد بین الحرمینی که تو احداث نمودی یک سر قم و یک سمت خراسان شده باشد تنها خوشی مادر پیرم سر هر ماه یک جعبه ی سوغاتی سوهان شده باشد قم حرمت تو داشت کجا پیش قدم هات یک شهر سراسیمه چراغان شده باشد فرق است میان تو وزینب که چهل روز_ آواره ی صحرا و بیابان شده باشد فرق است میان تو و چشمی که به گودال دیده ست برادر تنش عریان شده باشد فرق است میان تو و هم قافله ی زجر هر چند که گیسوت پریشان شده باشد آزرده (خیال) است که چون منبر نیزه اجلاس گه قاری قرآن شده باشد علیرضا وفایی خیال 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گاه گاهی جبرئیل اینجا کبوتر میشود خاکبوس دختر موسی ابن جعفر میشود قم بهشت آرزوی هر پریشان خاطری است عافیت خواهی اگر ، اینجا میسر میشود سال ها علامه پای این ضریح افطار کرد بوسه از درگاه او قند مکرر میشود عصمت و شرم و نجابت ارث او از فاطمه است در صفات و خلق ، دختر عین مادر میشود در وقار و صبر ، تمثال شریف زینب است در کمال علم ، تالی تلو حیدر میشود حضرت معصومه هم شأن نزول کوثر است در زلال مهر او دلها مطهر میشود در مَثَل آئینه آئینه است کوچک یا بزرگ هر که انکار مقامش کرد کافر میشود یک اشارت از نگاهش بانی فیضیه شد دست لطفش امتداد فیض کوثر میشود نام او را چون به حاجت بر زبان می آورم باغ جانم از نسیم او معطر میشود تا زند جوش شفاعت زمزم احساس او عرصه ی محشر " کمیل" ، آن لحظه محشر میشود کمیل کاشانی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
درد تنم به ضعف تنم گريه مي کند بر درد هاي من بدنم گريه مي کند از چشمِ زخمِ سینه ی من اشک خون چکد بر اين نفس نفس زدنم گريه مي کند امشب به زخم سينه من پيرهن گريست فردا به زخم من کفنم گريه مي کند پروانه وار زینب من دور بسترم بر اين چو شمع سوختنم گريه مي کند از درد شانه آه کشم آه میکشد شانه به موی او نزنم گریه میکند کشته مرا غمش که نشسته کنار من اين شير مرد بت شکنم گريه مي کند گاهي برای اين پر و بال شکسته ام گاهي براي پر زدنم گريه مي کند هربار روي خود ز علي مي کنم نهان گويد که رو نگیر، منم! گريه مي کند من میکنم نهان زعلی روی خویش را بيش از علي ولي حسنم گريه مي کند محمد معارف وند 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روبه علی بستی چرا چشم ترت را درحسرت رویت نشاندی همسرت را مُچ درد دارد فضه ،از بس مخفیانه! هی شب به شب شسته لباس و معجرت را پهلو به پهلو دنده هایت درد میکرد پهلو به پهلو خون گرفته بسترت را این بغض های وقت و بی وقتت مرا کشت این بغض هایی که گرفته حنجرت را صدبار مُردم شب به شب وقتی که دیدم بادستمال گریه ات بستی سرت را جارو نزن هی خانه را باحال زارَت زحمت نده اینقدر هی بال و پرت را من که نمردم تا توبا دست شکسته شانه کنی هی  زلف های دخترت را شرمنده ام ازاین امانتداری خویش هر دفعه که کردی صدا پیغمبرت را حرف وصیت می زنی اما عزیزم! بعداز خودت بر که سپردی حیدرت را محمد کابلی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی که از همه جا خسته میشم وقتی که آروم نداره دله من برا تسکین غمای ناتموم میخونه هر طپش دلم حسن شنیدم خیلی کریمی آقاجون دست به خیریت همه جا زبونزده کیسه شو پر می‌کنی با کرمت هرکسی که در خونت اومده یه سوال دارم من از محضرتون ای خدای جود و عزت وسخا پس چرا خودت نداری حرمی نکنه اونم دادید به فقرا پس چرا ضریح و گنبد نداری پس چرا قبر تو بی سایه بونه تو کریمی ولی اصلا واسه چی ندارن کبوترات آب و دونه شنیدم نداری صحن و بارگاه نداری گلدسته و حتی رواق شنیدم ظلمته محضه توو بقیع شبا قبرستون بی شمع و چراغ شنیدم که خادمای ناسپاس همیشه از زایرات طلبکارن انگاری میخوان با چوب دستشون یه جوری دق و دلی در بیارن چی میشد تو هم مثه امام رضا مقیم کشور ایر‌ون می‌شدی توی تبریزتوی قم یا اصفهون قبله ی شاه خراسون میشدی روی گنبدت پر از طلا میشد دُرّ نایاب و عقیق یمنی با ضریح سبز پر نورت آقا میشدن تموم عالم حسنی یا که اصلا توو خود مشهدمون خادما افتخاری می اومدن روءیاشم قشنگه حتی به خدا نوبتی صحن تو جارو میزدن یه باب القاسم جای باب الجواد (ع) باب عبدالله و ایوون طلا چند تا نقاره و طبل و دهل و سنج مثه نقاره خونه ی رضا(ع) توی ایرون اگه بودی حرَمِت حتی جای سوزن انداختن نداشت شبیه اربعین برادرت ازدحام جمعیت نمی‌گذاشت که به راحتی زیارتت کنن بس که زایر می‌اومد دور برت پره زوار میشداون شبستونی که میساختیمش بنام مادرت می‌زدیم از حرم امام رضا(ع) تا به صحن تو یه بین الحرمین می‌زدیم یه طرح گنبدی شکیل شبیه گنبد عباس و حسین(ع) بگذریم ازین همه خواب و خیال یه روزی فصل هم عهدی میرسه می‌سازیم چند تا حرم توی بقیع وقتی که حضرت مهدی میرسه 💠💠💠1⃣0⃣0⃣2⃣8⃣💠💠💠 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از تبادل موقت برای دیده شدن کانال.
زخم بستر ها که بر پشتم اقامت کرده اند تکّه تکّه ..جانِ من را غرقِ محنت کرده اند بسترم خون و تنم خون و دو چشمم ابری است دیدگانِ من به بارانِ غم،عادت کرده اند وای بر دنیایِ بی خیریِ که حیدر را نخواست بی حیا مردم!به مولایم جسارت کرده اند بعد کوچه!بارها دیدم که درپیشِ رخم بر حسن با خنده های خود اهانت کرده اند «شاهد»از صدیقه ی کبرا گرفتن کفر بود با همین شاهد گرفتن، هتک حرمت کرده اند اشک می ریزم شبانه روز از داغِ علی دور و بر همسایه ها ازمن شکایت کرده اند آنقدرخوردم کتک در پشتِ در از دشمنان سینه و پهلوی من را پُر جراحت کرده اند راه رفتن هم شده مشکل..امان از دنده ها.. سینه و مسمار از وقتی رفاقت کرده اند محسن راحت حق 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. ‌ ‌ خانم حضرت معصومه سلام الله علیها من اومدم به شوق (زیارت تو داداش)2 کاشکی میشد ببینم( یه بار دیگه تو رو کاش)2 داداش رمق به جون نمونده عشقت منو اینجا کشونده چیزی زعمر من نموده (داداش رضا منم غریبم )4 هرجا و هر زمان که( اسم تو میبردن)2 باعزت و احترام (برام گل میاوردن)2 یاد سه ساله عمه بودم گفته باباحسین غریبم گفته چه محنت ها کشیدم (داداش رضا منم غریبم)4 دارم میمیرم اما( چشمون به راه )2 ببین که ذکر لبهام (این دم آخر آه)2 داداش بد جور حالم خرابه نگام بکنه آخه ثوابه چشمام بدونه تو پر آبه (داداش رضا منم غریبم )4 شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیه ها .👇 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
‏ندارد گنبد و گلدسته ای اما چراغانیست مزار حضرت خورشید گرم نورافشانیست امان از ظلمتی که در پی تکفیر خورشیدست شب بیداد در دستان تارش نور زندانیست اگر چه خاکی ست آنجا پر و بال کبوترها هواي چشمهاي عاشقان هر لحظه بارانیست کجا تنهاست وقتی لشکر دلها سپاه اوست بدانید اهل عالم که حسن امروز تنها نیست تمام شیعیانش آشکارا عاشقش هستند اگرچه سهم آنها از زیارت بغض پنهانیست 🔸شاعر: _________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌹🍃 با نام رضا به سینه ها گل بزنید با اشک به بارگاه او پل بزنید فرمود كه هر زمان گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزنید 🌺🌿 🌺
❤️ اے شاه ڪلید همہ ے حاجاتم نامت سبب قبولے طاعاتم حتے نفسے ڪه میڪشم ، والله مدیون سہ سالہ عمہ ے ساداتم 🌹🍃
گل که افتد آه میگیرد چمن را بیشتر خندهٔ در بسترت آزرده من را بیشتر از سکوتت آب گشتم اینکه رسمِ مهر نیست غیر از آن عجل وفاتی گو سخن را بیشتر از فدک،سرخیِ گلهایش نصیب تو شده روی تو سوزانده من را و حسن را بیشتر روز،خاموش است از بغضش حسن،اما به شب میپرد از خواب و میگوید نزن را بیشتر با چه زحمت بهر من مهمانِ آن آتش شدی دیدمت بر جان خریدی سوختن را بیشتر حاجتِ تو بعد از این نه سال،حالا این شده آور آن تابوت که پوشد بدن را بیشتر با همین دستانِ خسته بر حسینش دوخته پس مواظب باش زینب پیرهن را بیشتر روضه ای می خوانم و رد میشوم مولا ببخش میخ در حتما دهد آزار زن را بیشتر حامد آقایی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7