eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
982 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللّٰهـمَ ڪُـڹ لـولیـڪَ الحُجَّـــة بـْـن الـحَسڹ صلواٰتڪ علیہِ و علےٰ آبائٖہ فےٖ هذہ السّاعة وَ فـےٖ ڪُلّ ســٰاعة ولیّاً وحافــظاً و قائــداً ًوَ ناصِــراً وَ دَلیــلـاً وَ عَیــناً حتـے تُســڪِنہُ أرضَـڪ طوْعـــاً و تُمتِّـــعَہُ فیٖـــھٰا طویــلـٰا ♥️🌱 ای طبیب درد های ما کجایی؟
دل تاریخ در این ماجرا سوخت بر این غربت ، غریب و آشنا سوخت مدینه هیزم آوردند اما در آتش خیمه های کربلا سوخت شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکیست بی تفاوت ها فقط شرمنده تر خواهند شد! شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
و شیطان چه دارد؟ هیاهو هیاهو هجوم صداها، از این سو از آن سو به نعره، به نفرت، به طعنه، به تهمت صداها سه‌شعبه، صداها دو پهلو دمیده به گوسالۀ سامری باز به آواز فتنه، به آوای جادو نه جای تأمل نه تاب تحمل هیاهو هیاهو، هیاهو هیاهو به بانگ مناره قسم هیچ و پوچ است الم‌شنگۀ این همه برج و بارو بگوشی؟ صدای شهیدان می‌آید که روشن شود جبهه‌های فرارو سراپا خروشم، برادر بگوشم بخوان از حسین و رجزنامۀ او بخوان از «مِنَ المؤمنينَ رِجالٌ» بخوان‌ «رَبُّنَا الله ثُّمَ اسْتَقامُوا» صدا شو، رسا شو، از آن خدا شو در این های‌وهوها، هُوَ الحق هُوَ الهُو شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلتنگ باران می‌شوم بی‌تاب و گریان می‌شوم وقتی نباشی من تشنه و خشکم ببار ای ابر رحمت مثل بیابان می‌شوم وقتی نباشی نام تورا حتی شقایق‌ها سرودند من هم غزل‌خوان می‌شوم وقتی نباشی دنبال تو ، آقا ببین راهیِّ خاک پاکِ شهیدان می‌شوم وقتی نباشی گاهی که دلتنگ شمایم ، میهمانِ شاه ِ خراسان می‌شوم وقتی نباشی تا که بیایی دست بر دامانِ جدَّت سلطان خوبان می‌شوم وقتی نباشی در کعبه غوغا می‌شود لشگر مهیا می‌شود وقتی بیایی هر کس که اوّل بر نمازت اقتدا کرد حتماً مسیحا می‌شود وقتی بیایی یابن الحسن آقا بگو اصلاً برایم در لشگرت جا می‌شود وقتی بیایی ؟ آقا برایم در حوالیِّ نگاهت یک گوشه پیدا می‌شود وقتی بیایی ؟ هرچند قلب ساده‌ام غرقِ گناه است لبریزِ تقوا می‌شود وقتی بیایی ای سبزپوش فاطمه ، برگرد آقا خوشحال ، زهرا می‌شود وقتی بیایی .... شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عادتاً دم ز عشق یار نزن بی عمل حرف انتظار نزن سر تو گرم بازی دنیاست لاف مجنون بی قرار نزن زار زد از گناه تو آقا توبه کن از‌گناه زار نزن از غریبی درش بیار! انقدر.. از غریبی او هوار نزن تا ز هر دامنی نشُستی دست دست بر دامن‌ نگار نزن قول دادی بمان سر قولت زیر این قول و این قرار نزن هرچه را از دلت کنار زدی عشق او را ز دل کنار نزن پدر ماست گرچه بد شده ایم به دل خسته اش شرار نزن.. کربلا منتهای خوشبختی ست پَر سوی غیر این دیار نزن تا نرفتی میان صحن حسین حرفی از خیر روزگار نزن.. شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگرچه از من و اعمال من تو دلگیری برای بار هزارم ندیده می گیری شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در راه عشق باید آماده ی بلا بود آغوش خار ، مزدِ طفل برهنه پا بود دندان به کارِ یکی از صد گره نیامد در کوی نیکنامان ، گریه گره گشا بود انگار در زدن را از سائلان گرفتند در را زدن تمام سرمایه‌ی گدا بود ای آخرت ! وفا کن ، با ما شکسته دل ها با ما شکسته دل‌ها دنیا که بی وفا بود یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود تا قبر بردنم را همسایه هم نفهمید از بسکه مردن من، چون شمع ، بی صدا بود در هر گذر من و دل از خوبی تو گفتیم گر شهر عاشقت شد ، تقصیر ما دو تا بود از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود ای دست ! روی خورشید من نشستی اما آنچه سیاه کردی روز سفید ما بود ای کاش می شکستند این دست دیگرم را اما به جای این دست آن دست بسته وا بود امروز را نبینید ، این بی حیا لگد زد دیروز پشت این در جمعیت گدا بود ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد وقتی سرم به در خورد ، فضه ! علی کجا بود ؟!! با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد آن خانه ای که فرشش تنها جهاز ما بود رفتم برای مردم حجت تمام کردم : آن را که می کشیدید او حجت خدا بود آن شیر را که دیدم قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این قصه ی پایان رسیده ابتدا هم داشت این خانه ی تاریک روزی سرصدا هم داشت این زن که حالا پوستی بر استخوان ماندست هر نیمه شب در سجده اش یاربنا هم داشت این حیدری که دیر شبها میرود خانه.. یک روز بین خانه اش مشکل گشا هم داشت خونابه های گوش بانو خوب میدانند این گوش پاره گوشواری از طلا هم داشت یاللعجب اوباش زهرا را چه بد کشتند! در کوچه ای که خانم آنجا آشنا هم داشت! ثانی لگد میزد بقیه کیف میکردند نامردِ کوچه دوستانی بی حیا هم داشت در روی زهرا ماند در را هم لگد کردند تو فکر کن آن لحظه بار شیشه را هم داشت! مردان نمیفهمند،بهتر که نمیفهمند.. اوضاع زهرا پشت در (فضه بیا) هم داشت یک سیلی معروف و صدها سیلی پنهان.. بین شلوغی ضربه هایی بی هوا هم داشت مولا عبا انداخت بررویش ولی زهرا.. ‌یک چادر افتاده زیر دست و پا هم داشت.. شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عالم فدای خاک کف پای فاطمه قربانِ "بعلها و بَنیها"ی فاطمه خورشید و ماه، محو تماشای فاطمه تنها علی ست گوهر همتای فاطمه بی فاطمه، علی لقبش مرتضی نبود زهرا اگر نبود، رسول خدا نبود شب، انعکاس کوچکی از رنگ چادرش درمانده اند آینه ها از تصورش تدبیر، سر نهاده به پای تدبّرش کوثر شده کثیر برای تکاثرش هفت آسمان چو نقطه ای از «هَل أتی» او نازل شده ست سوره انسان برای او چشم فلک به گردش دستاس خانه اش جنّ و ملک، گدای درِ آستانه اش اخلاص، محو بندگی خالصانه اش یک شهر، وامدار دعای شبانه اش قوم یهود، معجزه ها دیده اند از او مردان کور نیز حیا دیده اند از او با نام او صحیفه خلقت گشوده شد زیباترین سرود نجابت سروده شد نوری که در لسان خدایش ستوده شد از قبلِ آفریده شدن آزموده شد هر واژه ی زیارت او، چاره ساز ما تسبیح اوست مهر قبول نماز ما سرِّ نهفته در دل تکبیر، فاطمه شأن نزول آیه ی تطهیر، فاطمه همچون علی شجاع تر از شیر، فاطمه گرچه نبرده دست به شمشیر، فاطمه جنگیده در برابر صد مرد، پشت در هی شعله پشت شعله و هی درد، پشت در این در، حسابش از همه ی خانه ها جداست این در محل آمد و رفت فرشته هاست با دستهای پاک نبی، خوب آشناست یک میخ آن شریف تر از خانه ی خداست بازار دین فروشی تاریخ، داغ شد آتش به در زبانه زد و میخ داغ شد درها که وا شوند به دیوار می رسند دیوار اگر نشد به تنِ یار می رسند غم ها به قلب حیدر کرار می رسند یک روز هم به گوش علمدار می رسند عباس، اشک ریختنش فرق می‌کند از کوچه طرز رد شدنش، فرق می کند تا رفت سوی علقمه یک کوچه باز شد بی جنگ و بی مقدمه یک کوچه باز شد در آن خروش و همهمه یک کوچه باز شد گویا برای فاطمه یک کوچه باز شد اینجا ولی به جای لگد، تیر می‌زدند جای غلاف، با خودِ شمشیر می‌زدند میخواست پیش پای برادر بایستد در پیش چشم خسته خواهر بایستد سر راست کرد، حداقل سر بایستد آخر توان نداشت که بهتر بایستد یک عمر ایستاده به زینب سلام کرد دستش به سینه بود و به او احترام کرد می‌خواست آب را برساند ولی نشد شرمنده ی رباب نماند، ولی نشد خود را کشید تا بتواند، ولی نشد خود را به خیمه ها بکشاند ولی نشد تا برد نامِ فاطمه را مادرش رسید قبل از حسین، فاطمه بالا سرش رسید شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَى خَلَفِ السَّلَفِ وَ صَاحِبِ الشَّرَفِ‏... 🌱سلام بر آن مولایی که عصاره همه انبیا و اولیاست و معدن تمام شرافت ها و بزرگواری ها. سلام بر او و بر روزی که گوهر شرافتش چشم تمام خلق را خیره کند.
زهـــرا کــه عـنایتش به دنیا برسد بــاشد که به فــریاد دل ما برسد یا رب سببی ساز که در روز جزا پرونده ما بــه دست زهرا برسد شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شعله ور شد! آتشی افتاد بر بنیانِ ما بشکند دستی که توهین کرد بر قرانِ ما سخت بیزارم از آنکه در نقاب و با نفاق میفروشد دوست را بر دشمنِ ارزانِ ما همنوا شد با شیاطین بر علیه هموطن خواست تا آتش بگیرد ذره ذره جانِ ما حتم دارم دشمنِ بی ریشه! این هرزه علف هست در جریانِ خشم و هیبتِ طوفانِ ما کور خوانده! ضربه را هر قدر مهلک تر کُند- -میشود از قبل بهتر وحدت و ایمانِ ما کوریِ چشم تمام فتنه و تحریم ها لحظه ای آجر نخواهد شد به قرآن نانِ ما میرسد در چشم هامان اشکِ حیران؛ سرزده میشود هر لحظه داغِ تازه ای مهمانِ ما ‌می نشیند در عزا نصفِ جهان در اصفهان سوگواری ميکند در ایذه خوزستانِ ما خنجر از جنس ِ ترور در دستِ نحس شمرهاست کلُ أرضٍ کربلا يعنی همین ایرانِ ما ثبت شد آغازمان با «أشهدُ أنّ علی(ع)»... با شهادت بسته پیمان لحظهٔ پایانِ ما! شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
معجزات چشم زهرا عرش اعظم ساخته هاجر و آسیه و حوا و مریم ساخته از ازل بیت الاحرام کعبه ، بیت الفاطمه است کعبه را تسبیح زهرا قرص و محکم ساخته آخر پیغمبری بابای زهرا بودن است نور زهرا مصطفی را نور خاتم ساخته فاطمه حق و مع الحقش علی مرتضی ست حق ولایت را میان این دو توأم ساخته پیش زهرا ذوالفقارش سر فرود آورده است علتش این بوده که شمشیر را خم ساخته فاطمه وقتی که پای شوهرش آمد وسط لشگری را با جلال خویش در هم ساخته دم نمی آرد؛ مبادا همسرش غمگین شود فاطمه در شعله ها هم سوخته، هم ساخته گرچه او مقداد و عمار و ابوذر داشت؛ نه آخرش از یک عجم سلمانِ محرم ساخته نیمی از ما را خدا در فاطمیه ساخته نیم دیگر را خود زهرا محرم ساخته فاطمه معمار خلق سینه زن ها بوده است یک حسینیه خودش در بین قلبم ساخته وصله های چادرش دیروز زحمت داشته تا برای روضه ها امروز پرچم ساخته روز محشر ریشه های چادری که سوخته مایه ی آسایش ما را فراهم ساخته هر زمان در روضه مادر صدایش می کنی کیسه ما را پُر از فیض دمادم ساخته شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عالم فدای خاک کف پای فاطمه قربانِ "بعلها و بَنیها"ی فاطمه خورشید و ماه، محو تماشای فاطمه تنها علی ست گوهر همتای فاطمه بی فاطمه، علی لقبش مرتضی نبود زهرا اگر نبود، رسول خدا نبود شب، انعکاس کوچکی از رنگ چادرش درمانده اند آینه ها از تصورش تدبیر، سر نهاده به پای تدبّرش کوثر شده کثیر برای تکاثرش هفت آسمان چو نقطه ای از «هَل أتی» او نازل شده ست سوره انسان برای او چشم فلک به گردش دستاس خانه اش جنّ و ملک، گدای درِ آستانه اش اخلاص، محو بندگی خالصانه اش یک شهر، وامدار دعای شبانه اش قوم یهود، معجزه ها دیده اند از او مردان کور نیز حیا دیده اند از او با نام او صحیفه خلقت گشوده شد زیباترین سرود نجابت سروده شد نوری که در لسان خدایش ستوده شد از قبلِ آفریده شدن آزموده شد هر واژه ی زیارت او، چاره ساز ما تسبیح اوست مهر قبول نماز ما سرِّ نهفته در دل تکبیر، فاطمه شأن نزول آیه ی تطهیر، فاطمه همچون علی شجاع تر از شیر، فاطمه گرچه نبرده دست به شمشیر، فاطمه جنگیده در برابر صد مرد، پشت در هی شعله پشت شعله و هی درد، پشت در این در، حسابش از همه ی خانه ها جداست این در محل آمد و رفت فرشته هاست با دستهای پاک نبی، خوب آشناست یک میخ آن شریف تر از خانه ی خداست بازار دین فروشی تاریخ، داغ شد آتش به در زبانه زد و میخ داغ شد درها که وا شوند به دیوار می رسند دیوار اگر نشد به تنِ یار می رسند غم ها به قلب حیدر کرار می رسند یک روز هم به گوش علمدار می رسند عباس، اشک ریختنش فرق می‌کند از کوچه طرز رد شدنش، فرق می کند تا رفت سوی علقمه یک کوچه باز شد بی جنگ و بی مقدمه یک کوچه باز شد در آن خروش و همهمه یک کوچه باز شد گویا برای فاطمه یک کوچه باز شد اینجا ولی به جای لگد، تیر می‌زدند جای غلاف، با خودِ شمشیر می‌زدند میخواست پیش پای برادر بایستد در پیش چشم خسته خواهر بایستد سر راست کرد، حداقل سر بایستد آخر توان نداشت که بهتر بایستد یک عمر ایستاده به زینب سلام کرد دستش به سینه بود و به او احترام کرد می‌خواست آب را برساند ولی نشد شرمنده ی رباب نماند، ولی نشد خود را کشید تا بتواند، ولی نشد خود را به خیمه ها بکشاند ولی نشد تا برد نامِ فاطمه را مادرش رسید قبل از حسین، فاطمه بالا سرش رسید شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه کرده اند که مادر به فضه رو زده است نوشته اند دم در به فضه رو زده است حیای فاطمه نگذاشت یاعلی گوید بخاطر دل حیدر به فضه رو زده است چه کرده اند که این باغبان با احساس کنار غنچه‌ی پرپر به فضه رو زده است شکست شیشه‌ی عطری که بوی محسن داشت در این فضای معطر به فضه رو زده است چقدر خواست خودش پا شود ولی افسوس توان نداشت و آخر به فضه رو زده است نفس نفس زد و آیینه اش غبار گرفت و این زلالِ مکدر به فضه رو زده است یکی به فاطمه خورد و نبی دوتا حس کرد پیامبر دو برابر به فضه رو زده است چگونه شرح دهم روضه های محسن را همین بس است که مادر به فضه رو زده است شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زهـــرا کــه عـنایتش به دنیا برسد بــاشد که به فــریاد دل ما برسد یا رب سببی ساز که در روز جزا پرونده ما بــه دست زهرا برسد شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
درگیرِ فتنه ها شد و مضطر سکوت کرد بیست و سه سال بعد پیمبر(ص)سکوت کرد نامردِ ناخلف که به ناحق خلیفه شد- -را دید تکیه داده به منبر...سکوت کرد تا آمدند پشت درِ خانه غاصبین غمگین نگاه کرد و مکرر سکوت کرد حتی زمانِ نحس هجوم چهل نفر آنجا که سوخت پاشنهٔ «در» سکوت کرد می دید بیهوا گلِ شش ماهه؛ محسنش- -در بین شعله ها شده پرپر...سکوت کرد میسوخت ذوالفقار؛ غضبناک در غلاف آتش زبانه زد؛ یلِ خیبر سکوت کرد دین را قوام داد علی(ع) با بصیرتش چیزی اگر نگفت و سراسر سکوت کرد زهرا(س) چه عاشقانه ولایت مدار بود آنجا که مرتضای دلاور سکوت کرد گاهی سکوتِ مصلحتی جنگِ کامل است مولای ما کسی ست که محشر سکوت کرد تا بشنویم از سر گلدسته ها اذان زهرا(س) دفاع کرده و حیدر سکوت کرد میخواند و آیه آیه فقط آه میکشید یک عمر بعدِ سورهٔ کوثر سکوت کرد! شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ... 🌱سلام بر آن مولایی که آینه ی تمام نمای خداست. سلام بر او و بر روزی که تمام خلق در آینه وجود او، خدا را به تماشا خواهند نشست... 📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس.