#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
نقّاره ی تو فخر تمامیِّ سازها
ناز تو را خریده خداوندِ نازها
تو پادشاه عشقی و در پیش پای تو
خم می شود سر همه ی سرفرازها
حتّی به حال کفتر جلد حریم تو
افسوس می خورند تمامیِّ بازها
بر دستگاه "آمده ام" غبطه می خورند_
_حتماً..،مقام "رَست" و "بیات" و "حجاز"ها
اذن دخول در حرمات ذکر فاطمه است
در دست مادرست در این جا جوازها
سائل شدن به فاطمه اینجا مزیّت است
بالاتر است از همه ی امتیازها
بالای طاق پنجره فولاد حک کنید:
"صندوقچه ی طلایی آمال و رازها"
زیباترین خطوط موازی عالمند
صف های زائران تو وقت نمازها
آموختم تو را به جوادت قسم دهم
اینگونه می دهی تو جواب نیازها...
شاعر: #بردیا_محمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
نام تو پناه است، نگاه تو امان است
آغوش تو، دلبازترین جای جهان است
با نغمهی نقارهات، ای حضرت خورشید!
نبض دل ما، دم همه دم، در ضربان است
سر از پی سر، در دل صحن تو، به خاک است
دل از پی دل، از سر شوق تو، روان است
با فاصله، دلچسبترین واجبِ عالم،
آوردن نامت، پس از آن، گفتنِ جان است
من از تو شفا و تو صفا خواستی از من
حاجات من، این است، کرامات تو، آن است
جاروست در این صحن، به دستان بزرگان
خم، در خم ایوان تو، سرهای سران است
بیتاب رسیدیم و در ایوان تو دیدیم
آن ساحل امنی که خدا گفت، همان است
اینجا چه خبرهاست؟ که از چشمهی هر دل
تا برکهی هر چشم، خدا در جریان است
انکارِ تو، ای شمس جهان! کم هنری نیست
خفاش در این رشته، هنرمند زمان است
از غیرت عشق است، که آیینهی حُسنت
از دیدهی آلودهی بیعشق، نهان است
گفتند: مگو شاه، به این شاه، چه گویم؟
«آن را که عیان است، چه حاجت به بیان است؟»
سلطان، تو اگر نیستی، ای قبلهی ما! کیست؟
وقتی که به دست تو، دلِ اهل جهان است
شبگردم و این رخصتِ از شمس سرودن،
لطف پسر حضرت موسی، به شبان است
دل گفت: بچسبم به ضریحت، دمِ دل، گرم!
عقلم که فقط گفت: برو، وقت اذان است
شاعر: #قاسم_صرافان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
شاعری دل داده ابراز ارادت میکند
درکنار دفتر شعرش عبادت میکند
هرکه می آید به شوق حضرت از باب الجواد
بیشتر از دیگران بر او عنایت میکند
یک نشان سبز در دستان خدّام حرم
تا بهشت نور زائر را هدایت میکند
دل شکسته میرسیم اینجا ولی این مهربان
با مرام خود دل ما را مرمّت میکند
در نگاه هر مسافر می توان فهمید که...
میرسد روزی که سمت توس هجرت میکند
شاعری میگفت که خورشید هنگام زوال
بر سریر زرد گنبد استراحت میکند
"حجت الله" است و بین ما به نامی مستعار
"ضامن آهو" شده ما را اجابت میکند
تو ولی نعمت ما هستی! و پروردگار
با ولای تو به ما اتمام نعمت میکند
وعده هایی را که بر زوّار کویت داده ای
زائرین را سخت مشتاق زیارت میکند
مثل تو سلطان ندیدم من که در اوج جلال
باز هم حال رعیّت را رعایت میکند
زیر و رو میکرد دل ها مگر در زیر و بم
قاری نقاره ات قرآن قرائت میکند
آن مریض لاعلاجی که سراپا درد بود
بعد شب ها پیش تو یک خواب راحت میکند
رد شده ساعت ز هشت و عاشقی آشفته حال
نا امیدانه نگاهی سمت ساعت میکند
باخودش میگفت اگرآقا جوابش را نداد
ساعت نه با جوادش عرض حاجت میکند
گوشه ی صحنت مگر یوم الحساب دیگری است
پنجره فولاد هم دارد شفاعت میکند
دست هایی پینه بسته دست در دست ضریح
بعد یکسال آمده تجدید بیعت میکند
گاهی از اوقات هم یک پیک اهلی میرسد
از زبان جمع حیوانات صحبت میکند
جالب است آقا که درکوی شما «خورشید» هم
از سوی پائین پا قصد زیارت میکند
خادم کوی تو را نازم که با قدری نمک
دردهای لاعلاجی را طبابت میکند
چهار بست و پنج راه و شش حیات و هفت حوض
بر رئوفی شه هشتم دلالت میکند
من نمیدانم چرا در پیش ایوان طلا
هر لبی از مرد سلمانی حکایت میکند
ضامن آهو شدی! روح غزل پرواز کرد
عاشقی دارد به آئینی سرایت میکند
ای رئوف، ای مهربان، این شاعر شوریده سر
از حضورت آرزوی درک خدمت میکند!
شاعر: #سیدروح_الله_مؤید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
دلم بود و حرم بود وامامم بود و تنهایی
حرم كعبه،حرم قبله،عجب احرام زیبایی
سه کنج دنج یک حجره تماشا داشت اوج او
دلم را کرد اقیانوس موسیقی موج او
دو رکعت گریه سر کردم،دو رکعت خاک گل کردم
دو رکعت با تمام سنگهایش درد دل کردم
لباس اشک آماده،سرم از شرم افتاده
تمام سنگ فرش او برایم مهر و سجاده
زیارت نامه میخواندم،دلم گرم زیارت شد
نگاهم خورد بر قبرش-نمیدانم-جسارت شد؟
به پای پنجره فولاد دل روی دل افتاده
گذار کشتی طوفان زده بر ساحل افتاده
نفس پشت نفس ، ایوان به ایوان سیر میکردم
دلم را پر ز عشق او، تهي از غير میکردم
تمام صحن هارا مست بوی عود میدیدم
پریدم ناگهان از خواب، رویا بود میدیدم
دوباره چشم را بستم،دوباره جستجو کردم
تمام خواب را از رد پا تا صحن بو کردم
بیا پیراهنم بو کن ، هنوز عطر حرم دارد
فقط ایوان و سقاخانه و یک صحن کم دارد
دلم آهو ، دلم از او ، دلم مشغول گفتگو
بزن نی زن بنام او ، بگو یا ضامن آهو
کبوترهای نامه بر هزاران دل به پا بسته
شکسته خسته می آیند پابوس تو پیوسته
پرو بالی به دل دادم کبوتر شد پرید آقا
به پايش نامه اي بستم به سويت پركشيد آقا
به سبك مردم تهران،به سبك كوچه بازاري
نوشتم دوستت دارم،نوشتم دوستم داري؟
دلم خورشید می خواهد،هوای گنبدت کرده
دوباره نور میبیند،هوای مشهدت کرده
کبوتر وار می آیم ، به آب و دانه ای دلخوش
عطش دیده ترک خورده به سقاخانه ای دلخوش
برایت شورمیخوانم چه شیرین است نام تو
نمیخواهم رهایی را عجب دامیست دام تو
بیابان های تو لبریز از آهو شده ضامن
کلاغ از لطف چشمان ملیحت قو شده ضامن
ز گوشه چشم تو شیر از میان پرده اش پا شد
دو چشم آهو از وقتی به تو افتاد زیبا شد
زليخاي تو يوسفها و مجنون تو ليلاها
غلام حلقه در گوش شما هستند مولاها
نميخواهم،نميخواهم،نميخواهم، نميخواهم
به غير از تو كسي را لحظه مرگم نميخواهم
شاعر: #محسن_عرب_خالقی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سلام_امام_زمانم 💚
چشم دیدار ندارم شده ام کورِ #گناه
رو که رو نیست ولی تشنهدیدار توام
آرزو بر من آلوده روا نیست ، ولی ..
کاش یک روز ببینم که ز انصار توام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
#امام_رضا_ع_مدح
در شمسهی صحن تو اذان پاشیدند
عطرِ نفسِ فرشتگان پاشیدند
بر گنبدِ رؤیاییتان انگاری...
یکدست گلاب و زعفران پاشیدند
✍ #روح_الله_قناعتیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_شاهچراغ_احمد_بن_موسی_ع
بر آنکه شد عشق را ملازم، صلوات
بر حضرت سید الاعاظم صلوات
از صبح ازل تا خود محشر یکریز
بر ذریهی امام کاظم صلوات
✍ #روح_الله_قناعتیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
دلِ ویرانه اَم با دست تو تعمیر میخواهد
گنه، عفوِ قصور و بخششِ تقصیر میخواهد
برای مدح و وصف تو، قلم تطهیر میخواهد
کلامِ بی اثر، از حضرتت تاثیر میخواهد
تو هستی جلوه ای اعلا، ز نورِ "دعوتُ الحسنی"
مرا یک جلوه از رویت، برَد تا "قوسِ اَو اَدنی"
رها کن "لَن تَرانی" را، نمایان کن جمالت را
برای این دلِ حیران، مهیا کن وصالت را
بنوشان بر قلوبِ تشنه، آن جامِ حلالت را
نشان دِه باز بر ما، گوشه هایی از کمالت را
بدونِ گوشه ی چشمی، نشاید از شما گفتن
بدونِ دادنِ اِذنی، نباید از شما گفتن
نگاه مستِ تو ما را خدایی میکند، یعنی
طهورا جامِ تو دل را ولایی میکند، یعنی
رضای قلب تو ما را رضایی میکند، یعنی
جمالِ وجهِ تو حق را تداعی میکند، یعنی
چو فردِ بی سر و پایی، گدایی میکند از تو
به یُمنِ تو دو عالم را خدایی میکند از تو
ندارم من به کف جود و عطا، اما شما داری
ندارم من به دل مهر و وفا، اما شما داری
ندارم من به سر شور و نوا، اما شما داری
ندارم من به کس لطف و سخا، اما شما داری
نداری تو علی موسی الرضا، من دارم ای آقا
ز تو مهرِ علیِ مرتضا، من دارم ای آقا
ولایت برترین سرمایه ی دین است و دارم من
هدایت بهترین لطف است و با آن برقرارم من
عطایت بی دریغ است و عطا جز تو ندارم من
سرایت مهبطِ وحی است و این گوشه کنارم من
که گفته بی پناهم، حضرتِ "کهف الورا" دارم
طمع بر کس ندارم، تا که در عالم رضا دارم
تو سلطانی، تو میزانی، تو اصلاً عین قرآنی
ستونِ دینِ رحمانی، ولیِ امر سبحانی
به هر دردی تو درمانی، طبیبِ هر دل و جانی
چراغ راهِ گمراهان، امان و امن و ایمانی
تو در قولِ رسولُ الله، نورِ چشمِ طاهایی
تو دلبند امیرالمومنین، فرزند زهرایی
تو ما را پرورش، زیرِ پر و بالِ خودت دادی
تو ما را آب و گِل، از طینتِ آلِ خودت دادی
بما از کودکی روزی، چو اطفالِ خودت دادی
غذای سائلان را هم به منوالِ خودت دادی
چنان خود را به جمعِ خادمان همسفره گردانی
که گویی تو یکی از نوکران بیت سلطانی
تو آقایی، تو مولایی، تو والایی، تو یکتایی
تو سلطانِ سریرِ اِرتضا، فخرِ دو دنیایی
رضایی، عالمِ آل محمد، سبط زهرایی
چه رعنایی، چه زیبایی، چه شیدایی، چه غوغایی
تویی شمس الشموسِ سوره ی والشمس و اَلرحمان
ولی نعمت به ارضِ طوسِ ایرانی تو ای سلطان
فقط یک آرزو داریم، اینکه محرمت باشیم
جدا از خود مکن ما را، که عمری همدمت باشیم
نه تنها زائرت، که مونسِ درد و غمت باشیم
و چون "اِبنِ شبیبت" همنوای ماتمت باشیم
مبادا ما محرم را نبینیم ای گلِ زهرا
که آواره شده جدّ غریبت در دل صحرا
حرم، امروز باشد در کنارش صاحبِ لشگر
حسین و مسلم و عباس و قاسم با علی اکبر
ولی فردای عاشورا ندارد محرمی خواهر
امان از درد غربت، از بلای غارتِ معجر
ندیده تا کنون ناموسِ پیغمبر اسیری را
ندیده دخترِ سلطان، کنیزی را حقیری را
شاعر: #محمود_ژولیده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
دوباره پای من و آستان حضرت تو
سر ارادت و خاک سرای جنت تو
و باز سفره لطف تو و عنایت تو
کویر دست من و بارش کرامت تو
امام مشرقی عالم وجود رضا
سحاب رحمت حق آسمانِ جود رضا
دوباره مثل همیشه رساندی ام آقا
میان این همه دلداده خواندی ام آقا
خودم نیامده ام تو کشاندی ام آقا
سلام داده نداده تکاندی ام آقا
شکستم و به نگاه تو سلسبیل شدم
و پشت پنجره فولادتان دخیل شدم
میان صحن تو برگ برات میدادند
مداد عفو گنه را دوات میدادند
به زائران شکسته ثبات میدادند
شراب کوثر و آب حیات میدادند
من آمدم که مریض مرا شفا بدهی
من آمدم که به من باز کربلا بدهی
همینکه میرسم... از چشم های بارانی
هزار حاجت ناگفته را تو میخوانی
در انتظار تو هستم خودت که میدانی
درست مثل همان پیرمرد سلمانی
نشسته ام به تمنای چشم هایت من
بیا که سربگذارم به زیر پایت من
شاعر: #محمدعلي_بياباني
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بهمناسبت #دهه_کرامت؛ #صلوات
بر صحن و سرای عشق، مردم صلوات
بر مشهد و بر امام هشتم صلوات
بر خواهر آفتاب و بر دختر آب
بر فاطمهی کریمهی قم صلوات
✍ #روح_الله_قناعتیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا؛ #حدیث_نفس
از غفلتِ خود درون چاه افتادم
اینگونه به این روز سیاه افتادم
از دودِ خیال، راه، گُم شد آخر
از فکرِ گناه، در گناه افتادم
✍ #علی_مقدم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امام مهربانم . . .
بِنَفْسي أنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی
ای نعمت خاصّ خدا سلام ؛
به قَلبَت سلام ؛
به چَشمَت سلام ؛
به رنج و به بغض و به صبرت سلام
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
صبحت بخیر
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
یاربِ وقتِ سحر، تقربِ شبهاست
رو به کریمان زدن، عبادت لبهاست
بستر بیمار وعدهگاه طبیب است
خیری اگر میدهند برکت تبهاست
نوکر گمنام هم بنام شد اینجا
آنچه مهم نیست پیش یار لقبهاست
سِیر الهیِ اهلِ عشق، همیشه
رحمت ذیالقعدههاست، لطف رجبهاست
ذکر رضا قند کرده تلخیِ مارا
شهد نباتست اینکه بینِ رطبهاست
مادرم آمد مرا به دست رضا داد
آبرویم را خرید، خانهاش آباد!
محضر سلطان می آورند اگر دست
میشکنند عاشقان به شوقِ نظر دست
دست به دامان حلقههای ضریحم
کودکم و میدهم به دست پدر دست
بین قنوتم افاضه کرد مکرر
خیر کثیرست در زمان سحر دست
عقل چهکارست تا گدای تو هستم؟
فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست
تر شده از دیدن حرم چقدر چشم
پُر شده از محضر شما چقدر دست!
سُفرهگشا تا رضاست سُفرهنشینم
ضامن آهو نوشته روی نگینم
پشت سر زائران دعاست، دعایت
دلخوشی دعبل است خاک عبایت
سلسله بر گردن روات کشیدی
جان بفدای کلام مثلِ طلایت
کعبه تویی، مسجدالحرام بهانه
قبله تویی، قم شدست قبلهنمایت
قصر به هم ریخت در مناظره وقتی_
آبروی جاثلیق ریخت به پایت
کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره
شیر میآید برون ز پرده برایت
روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه
تا که مطهر شود شبیه قدمگاه
آمدم ای شاه با نشان و نشانی
پیش تو باشد دلم به حکم امانی
وقت نماز است، صف پُر است کمک کن
کاش مرا هم کنار خود بنشانی
هرچه کنی از درت جدا نشوم من
خواه بخوانی مرا و خواه برانی
جاروی خُدّام را ببخش به زوار
تا که دراین دل کنند خانه تکانی
ابن شبیب آمدهست دیدنت آقا
موقع روضه شدست و مرثیهخوانی
نالهی ان کنتَ باکیاََ بزن آقا
سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا
یابن شبیب! عمهام دلش پُرِ غم شد
چادر و پوشیّه بین قافله کم شد
جد غریبم ز روی اسب زمین خورد
پیرهنش بر فراز نیزه علم شد
دامنشان گُر گرفت، صورتشان سوخت
آتش خیمه بلای اهل حرم شد
چرخش شلاقها به بازویشان خورد
قامت معصومهها شکسته و خم شد
بعد هزاران هزار زخم جگر سوز
نوبت بازار شام و هلهله هم شد
زخم غرورم ز ماجرای حجاب است
گریهی من بیشتر برای رباب است
✍ #سیدپوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
عشق یعنی تپشِ این دل بارانی من
لطف پیدای تو و گریهی پنهانی من
و خدا خواست که از دست تو درمان برسد
خواست تا عطر علی، تا به خراسان برسد
یا رضا گفتم و وا شد به نگاهت گرهها
چه خبرها که رسید از دل این پنجرهها
یا رضا گفته و بینا شده چشمان کسی
یا رضا گفته اسیری که به دادش برسی
عشق یعنی که به شوق تو به صحرا بزنم
به هوای دلِ پاکِ تو به دریا بزنم
عشق یعنی بشوم آهوی آوارهی تو
بدهم دل به صدایِ خوشِ نقارهی تو
عشق یعنی به هوایت، گذر از دامن و دشت
عشق در شوق سلامیست، سرِ ساعت هشت
عشق در قلب قطاریست که از قم برسد
در نمازیست که تا رکعت هشتم برسد
✍ #قاسم_صرافان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
مثل یک خواهشِ لبریزِ حیا آمده بود
از هیاهوی فراگیر، رها آمده بود
با دل ساده و بارانزدهاش نجوا داشت
که چرا دیر به حج فقرا آمده بود
رعیت سوخته از غم به پناهندگیِ
سایهی چتر مُعین الضعفا آمده بود
گره زد زلف دلش را به ضریح خورشید
"هر چه دردست به امید دوا آمده بود"
او که با پای عصا سخت قدم بر میداشت
حال با پای خودش رو به شما آمده بود
دل ویران شده، آباد شد و بر میگشت
آنکه چون شهرِ پس از زلزلهها آمده بود
راه صدساله که درویشِ طریقت میرفت
زائرت یک شبه آنرا بهخدا آمده بود
بر لبش در دل ظُهری غزلی ابری داشت
شاعری باز به دنبال عبا آمده بود
صحن آزادی و لبخند تو پایان کسیست
که به پابوس غریب الغربا آمده بود
✍ #حسن_کردی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح؛ #داستان_شیخ_بهایی؛ #ماجرای_طلسم_شیخ_بهایی
نَقل است که فَخرِ علما، شیخ بهایی
شد شامل لطف و کرم خاصِ خدایی
گفتند بیا فاطمه دادهست رضایت
معمار حرم باش، علی کرده جدایت
جا داشت بنازد به همه عالم امکان
روزیِ کمی نیست حرمسازیِ سلطان
آن شیر که خوردهست، نهاده اثرش را
او خرج حرم کرد تمام هنرش را
اخلاص نشان داد، خدا داد توانش
فردوسِ برین کرد بنا با دل و جانش
نزدیک به اتمام حرم بود که ناگاه
دیدند همه روی لب شیخ نشست آه
با پوزش از آقای جهان گفت به یاران
باید که کنم چند شبی ترک خراسان
من میروم اما بخرید آبرویم را
اجر همه با مادرمان حضرت زهرا
تا اینکه دوباره برسم خدمت آقا
جز سَردَر این کعبه بسازید همهجا را
در غیبت او گشت مهیا چه بنایی
چه گنبد و گلدستهی انگشتنمایی
بَه بَه! چه ضریح و حرم و صحن و سرایی
از شوقِ طوافش دل کعبهست هوایی
ناگاه چنین توصیه گردید ز خدام:
وقتش شده معماری سَردَر شود اتمام
گفتند که ما اذن به این کار نداریم
تا آمدن شیخ، همه لحظه شماریم
هنگام سفر شیخ به ما گفته مکرر:
کار خود من هست مهیایی سَردَر
گفتند که از جای دگر آمده دستور
فرمان امامست و پُر از حکمت و منظور
پس ساخته شد سَردَرِ آن روضهی رضوان
کم داشت فقط روح الامین، عرشِ خراسان
پس شیخ بهایی ز سفر آمد و ناگاه
با دیدن سَردَر ز دلِ خویش کشید آه
شد غوطهور حسرت و غم، حال و هوایش
تا داشت توان، کرد گله از رفقایش
گفتند مُکدر نشو این امر امامست
سرپیچی رعیت ز شهنشاه حرامست
یک خادم خوشروزی این روضهی اعلا
دیدار نصیبش شده در عالم رؤیا
کردهست چنین امر، به او قبلهی عالم
بر شیخ پس از اینکه رساندی تو سلامم
گو: مرد خدا، پیرِ هنر، دست مریزاد
معمار کرمخانهی ما، خانهات آباد
در خانهی اُمید! تو در فکر طلسمی؟
ما کار نداریم، که آمد! به چه اسمی!
بسپار حرم را به طلسمِ کَرَم ما
بگذار بیایند همه در حرم ما
ای شیخ بِدان ما پدر هر بد و خوبیم
ما طایفه ذاتاً همه ستارُ العیوبیم
ما چشم به راهیم گنهکار بیاید
با هر چه که آورده، خریدار بیاید
باید به حرم پاک شود زائر ما تا،
گیرد صلهی تذکرهی کرببلا را
✍ #محمدحسین_رحیمیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
پیش پای من اگرچه راه غیر از چاه نیست
شکر، اما دستم از دامان تو کوتاه نیست
از زمانی که پیاده تا حریمت آمدم
تازه دیدم تا بهشت آنقدرها هم راه نیست
گنبدت خورشید تابانیست در شبهای شهر
آنقَدَر که در غزلها صحبتی از ماه نیست
گاه و بیگاه آمدن یا گاهگاهی آمدن
هیچکس نشنیده از دربانِ اینجا "شاه نیست"
پنجره فولادِ تو طوری گره وا میکند
که ضریحت نیز از غمهای ما آگاه نیست
اشکهای شوق بر مژگان جارو شاهدست
هیچ کاری در حرم همراه با اکراه نیست
در زیارتنامههایت مهربانی جاری است
هیچ یک اما به خوبیِ امین الله نیست
✍ #احمد_حیدری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات
میان این همه مخلوق برگزیده شدم
برای گریه به داغ تو آفریده شدم
اگرچه "وصل" نصیبم نشد، همین کافیست
یکیدوبار حوالیِ یار دیده شدم
همین که اهل توأم، کار من نه، کارِ تو بود
رمیده از همهجا سمت تو کشیده شدم
اگرچه هیچ ندارم، سلاحِ گریه که هست
به لطف خشکی لبهات آبدیده شدم
نبود آتش داغ تو! "خام" میماندم
به مجلس تو رسیدم اگر "رسیده" شدم
به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من
خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات
نزدیکتری از رگِ گردن به گدایت
ماییم و طوافِ حرم کرب و بلایت
هر جای جهان مینگرم نام تو آنجاست
از هر نظر انگار شبیهی به خدایت
گشتیم تمامی جهان را و ندیدیم
شیرینتر و دلچسبتر از شور عزایت
در روز قیامت که جهان دور تو جَمعست
بگذار که ما نیز بیفتیم به پایت
بگذار که من نیز گرفتار تو باشم
یک جرعه بنوشان به من از جام بلایت
پَرسوخته چون فطرس و دلسوخته چون حُر
من آمدهام باز به امید عطایت
ای آنکه جهان تکیه به دستان تو دادهست
حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت؟
**
با خوود و سپر رفت به میدان علی اکبر
از معرکه برگشت ولی بین عبایت
دیدند ملائک همگی گوشهی گودال
آغوش گشودهست خداوند برایت
بر نیزه شدی قاری قرآن، چه شکوهی...
ای آنکه دل از فاطمه میبُرد صدایت
✍ #احسان_نرگسی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_عباس_ع_مدح
معروف به عباس و مسمّی به اباالفضل
عالَم به علی نازد و مولا به اباالفضل
هر دفعه که هر مشکل و هر مسئلهای بود
بردیم پناه از همه دنیا به اباالفضل
بعد از "به خدا" و "به علی " بی برو برگشت
در کشور ما هست قسمها "به اباالفضل"
صد حاجت اگر داشته هرکس طیِ یکسال
ده تا به "رضا" گفته، نود تا به "اباالفضل"
القاب زيادند، ولي عالم و آدم
گویند فقط خوشقدوبالا به اباالفضل
پرسید کسی وزن غزل چیست ? بگویید
"لا حول و لا قوة الا به اباالفضل"
✍ #حمیدرضا_محسنات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7