eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
982 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه شوال ولی داغ محرم با اوست پس عجب نیست اگر این همه ماتم با اوست مثل جدش شده در کنیه «اباعبدالله» در بقیع است ولی کرببلا هم با اوست شیعه را کرببلا گرچه علمداری کرد جعفری مذهبمان کرده و پرچم با اوست من اگر مورم اگر هیچ ولی می‌‌دانم «او سلیمان زمان است که خاتم با اوست» زندگی‌نامهٔ او سطر به سطرش روضه‌ست که مصیبات همه عالم و آدم با اوست در غمش اشک، اگر ریخت اگر جاری شد بانی روضهٔ سقاست و زمزم با اوست لفظی از کوچه در این مرثیه محزون‌تر نیست وارث محنت زهراست اگر غم با اوست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کسی که درکف او اختیار عالم بود دلش زجور زمانه محیط ماتم بود چراغ محفل انسش زاشک شد روشن کسی که وارث علم نبی اکرم بود گلی زگلشن سرسبز مصطفی چیدند که باغ عشق ازاو باصفا و خرّم بود شبانه خصم زخانه اگرچه اورا بُرد به پیش دشمن ظالم چو کوه محکم بود تمام عمر زغم های مادرش می سوخت همیشه غربت زهرا برش مجسم بود چو گفت قاتل زهرا مغیره بود ،دلش زغصه های علی غرق ماتم وغم بود به گریه گفت «وفایی» که موسی جعفر زداغ صادق آل علی قدش خم بود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✅اثر مشترك جمعی از شاعران جوان همدان: بار دیگر مدینه بی تاب است بی قرار امام خوبی ها پدر شهر از شراره ی زهر می رود سوی مادرش زهرا او که با منبر و قلم می رفت به مصاف ستمگران پلید از کلامش ابوبصیر شکفت از نگاهش زراره می بارید صادق اهل بيت پيغمبر در فضائل شبیه دریا بود در فقاهت مدرس جبریل در شجاعت شبيه مولا بود عجبا این چنین بزرگی را (او که با دشمنان نظر دارد) پای درسش نشست دشمن هم بسکه انفاس او اثر دارد ما از او کم نوشته ایم ولی هرچه داریم نور حکمت اوست شیعه زنده ست و خوب می داند هرچه دارد ز یمن نهضت اوست آن امامی که هرشب و هر روز نفسش وقف روضه خوانی بود زنده می کرد یاد زهرا را یاد آن قامت کمانی بود دست اورا چنان علي بستند و رساندند برلبش جان را به فدای سپیدی مویی که شکستند حرمت آن را خانه اش بين شعله ها مي سوخت در خزان ستم ، بهارش بود آه ، از بین آن همه شاگرد کاش آن شب يكي كنارش بود راوي روضه های عاشورا گریه را رمز عشق مي داند پشت مرکب که می خورد به زمین زیر لب یا رقیه میخواند.. سالخورده ست حرمتش واجب... ولي آن بي حياي پست و پليد تازيانه به دست با فرياد پيكرش را به روي خاك كشيد می کشد پابرهنه آقا را آن سواری که در برابر اوست بارها گرچه بر زمین افتاد این زمین خوردن ارث مادر اوست او پیاده، برهنه پا و سرش دشمن از روی اسب می خندید زیر لب تا که گفت مادرجان همه جا عطر فاطمه پیچید بال و پر می زند کبوتر وار یاد بال و پری که می سوزد روضه مادري تداعی شد در کنار دری که می سوزد بی خبر هستم و نمی دانم روضه اینجا چرا کشیده شده گریه می کرد و زیر لب می گفت مادر ما جوان شهیده شده ولی ای کاش مادری دیگر غرق غم بی امان زمین نخورد تازیانه ز بی حیا نخورد بین نامحرمان زمین نخورد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صحبت از داغ مدینه به خدا سنگین است نه فقط محفل ما در همه جا سنگین است غصه ای هست که بر سینه ی ما سنگین است حرف پرپر شدن گل ز جفا سنگین است کاش می شد که نگوییم سخن از غم ها چه کنیم این دل ما پر شده از ماتم ها ابتدا حرف غدیر است که تا آخر مانْد وایِ من روی زمین گفته ی پیغمبر مانْد رَدّی از بند که بر دست یل خیبر مانْد مادری نقش زمین گشت که پشت در مانْد هر چه بود این همه اندوه و ستم سنّت شد بستن دست نشان و عَلَم غربت شد باز در شهر مدینه که غمی دیرین داشت پیرمردی به شبی خاطره ای غمگین داشت او که چون جد غریبش همه درد دین داشت داغ ها بر جگر از یاری این آیین داشت نیمه شب دشمنش آمد به حریم خانه وای بشکست نماز شب آن جانانه او به تعقیب نمازش به لبش یارب بود جانش از یاد غریبی علی بر لب بود روز بردند علی را و در این جا شب بود لحظه هایی که دوان در پیِ یک مرکب بود یادْ از درد اسیری یتیمان می کرد یا که یادی ز شب شام غریبان می کرد همچنان عمّه ی سادات به کاخش بردند دل آزرده اش از زخم زبان آزردند یاد آن جمع اسیری که همه افسردند بعضی از شدت این واقعه جان بسپردند یاس هایی که ز اندوه و بلا لاله شدند کنج ویرانه یکی رفت ، همه ناله شدند در مدینه به دلش کرببلا زنده شده خاطرات پدرش از اسرا زنده شده یاد مظلومی جمع شهدا زنده شده داغ باغی که خزان شد ز جفا زنده شده او که خود وارث مظلومیِ حیدر بوده چون علی غربتش این گونه مقدّر بوده رفت آن نیمه شب و خصم دگر بار آمد باز آن حادثه ی تلخ به تکرار آمد شعله ای جانب درب حرم یار آمد در که می سوخت به یادش در و دیوار آمد دل این زاده ی زهرا ز غم آیینه شده عاقبت کشته ی این غربت دیرینه شده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پنج بند به نیت پنج تن آل عبا تقدیم به امام صادق علیه السلام ما را به غیر عشق خودت مبتلا مکن جز خود دل مرا به کسی آشنا مکن دین خدا ولایت و عشق شما بُوَد ما را به غیر دین خدا مبتلا مکن با دوری از مسیر ولا و محبتت ما را اسیر غصه و درد و بلا مکن دین را تو گفته ای که به جز حب و بغض نیست دل را اسیر خود کن و از دین جدا مکن درب سرای خود بگشا بر دل همه ما را اسیر و در به در کوچه ها مکن فرموده ای که شرط شفاعت بُوَد نماز ما را به لحظه های شفاعت رها مکن مرغِ دل مرا که هوایش زیارت است جز راهیِ مدینه و کرببلا مکن ای نور چشم فاطمه ، جان نذر غربتت ایمان و دین من چه بُوَد جز محبتت عشقت مرام و دین من و مذهب من است دلدادگی به و مهر و غمت مکتب من است ذکر حدیث ناب تو شرح کتاب حق قرآن ناطقی ، سخنت مذهب من است یادت بهارِ قلب خزان دیده ام بُوَد نام خوش تو نغمه ی روز و شب من است مظلومی و غریبی ات ای پور مصطفی داغ دلِ شکسته و تاب و تب من است هر نیمه ی شب به واسطه ی هر دعای من ذکرت میان زمزمه ی یارب من است فخرم بوَد به اهل زمین و به آسمان چون نوکریِ تو همه جا منصب من است زهرا برایم از سرِ لطفش دعا کند تا نوحه هاب ماتم تو بر لب من است گر غوطه در بلا و خطر بارها کنم هرگز نمی شود که تو را من رها کنم قرآن بخوان که موسم وحی دگر رسید قرآن بخوان که لحظه ی سخت سفر رسید قرآن بخوان که تو خود وحیِ مجسمی روح کتاب حق که برای بشر رسید قرآن تویی و معنی ایمان تویی فقط اما چرا ز کینه به جانت شرر رسید ایپان به روح و معنی قرآن نداشتند آنان که زهرشان به میانِ جگر رسید یک عمر اگر که محنت و غم دیده ای دگر زهر آمد و به شام فراقت سحر رسید بس که غریب و بی کسی ای وارث علی پهلو شکسته مادر بشکسته پر رسید آن که ز ماتم تو گریبان دریده است موسی بن جعفر است و بر او این خبر رسید هنگام رفتن و شب پروازت آمده بالا سر تو مادرِ همرازت آمده از غربت علی به وجودت نشانه بود سوز غریب بی کسی ات بی کرانه بود آتش گرفته بار دگر درب خانه ای تکرار صحنه ای که ز غربت نشانه بود مانند مادرت شده کاشانه ات چرا ؟ با چه گناهی آتش دشمن به خانه بود یادی ز خیمه ها و ز غارت نموده ای بس که هجون دشمن دون وحشیانه بود یارب امام دیگری از خانه شد برون در کوچه ها کشاندن تو ظالمانه بود سجاده را کشیده عدویت ز زیر پا این گدشه ای ز شرح هجوم شبانه بود آماده ی سفر شده بودی به سوی یار زهری که شد نصیب تنت یک بهانه بود بال و پرت گشودی و راحت شدی ز غم از آن همه جفا و از این کینه و ستم ای آخرین سفارش تو بر نماز ما ای قبله گاه و کعبه ی راز و نیاز ما با آن سفارشت که عجب عاشقانه بود تنها به خاک کرببلا* شد نماز ما مظلومی ات همیشه به جان ها شرر زند داغت شده تمامی سوز و گداز ما گفتی حسین و خود ز غمش ناله ها زدی دیوان عشق او بگشودی و راز ما فیض خدا به واسطه ات می شود نصیب تنها به سوی تو شده دست نیاز ما دل تا به ابد به مذهب عشقت سپرده ایم آه اِی امام عشقِ دلِ سرفراز ما مهمانمان نما به بهشت بقیع خود ای قامتت به باغ جنان سروِ ناز ما خشتی ز خاک تربت ما خوش به پا شود بر روی قبر تو حرمی تا بنا شود *اشاره به این که ایشان کیسه ای از خاک کربلا داشتند و تنها بر آن سجده می فرمودند. http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صحبت از داغ مدینه به خدا سنگین است نه فقط محفل ما در همه جا سنگین است غصه ای هست که بر سینه ی ما سنگین است حرف پرپر شدن گل ز جفا سنگین است کاش می شد که نگوییم سخن از غم ها چه کنیم این دل ما پر شده از ماتم ها ابتدا حرف غدیر است که تا آخر مانْد وایِ من روی زمین گفته ی پیغمبر مانْد رَدّی از بند که بر دست یل خیبر مانْد مادری نقش زمین گشت که پشت در مانْد هر چه بود این همه اندوه و ستم سنّت شد بستن دست نشان و عَلَم غربت شد باز در شهر مدینه که غمی دیرین داشت پیرمردی به شبی خاطره ای غمگین داشت او که چون جد غریبش همه درد دین داشت داغ ها بر جگر از یاری این آیین داشت نیمه شب دشمنش آمد به حریم خانه وای بشکست نماز شب آن جانانه او به تعقیب نمازش به لبش یارب بود جانش از یاد غریبی علی بر لب بود لحظه هایی که دوان در پیِ یک مرکب بود یاد اندوه رقیه و غم زینب بود یادْ از درد اسیری یتیمان می کرد یا که یادی ز شب شام غریبان می کرد همچنان عمّه ی سادات به کاخش بردند دل آزرده اش از زخم زبان آزردند یاد آن جمع اسیری که همه افسردند بعضی از شدت این واقعه جان بسپردند یاس هایی که ز اندوه و بلا لاله شدند کنج ویرانه یکی رفت ، همه ناله شدند در مدینه به دلش کرببلا زنده شده خاطرات پدرش از اسرا زنده شده یاد مظلومی جمع شهدا زنده شده داغ باغی که خزان شد ز جفا زنده شده او که خود وارث مظلومیِ حیدر بوده چون علی غربتش این گونه مقدّر بوده رفت آن نیمه شب و خصم دگر بار آمد باز آن حادثه ی تلخ به تکرار آمد شعله ای جانب درب حرم یار آمد در که می سوخت به یادش در و دیوار آمد دل این زاده ی زهرا ز غم آیینه شده عاقبت کشته ی این غربت دیرینه شده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نیمه شب بود و عاشقی بیدار مست حق بود و راحت از اغیار نیمه شب بود و وقت راز و نیاز بین سجاده بود، بین نماز با تأسی به مادرش زهرا دست خود برده بود سوی خدا داشت همسایه را دعا می کرد گره ها را دوباره وا می کرد ذکرِ ارباب عالمین گرفت بوسه از تربت حسین گرفت ناگهان صحبت از تهاجم شد خلوتش بین نعره ها گم شد داد و فریاد، بی دلیل زدند شعله بر خانه ی خلیل زدند حرمت این حرم شکسته شد و دست او بین خانه بسته شد و پا شد از جای خود ولی افتاد یاد مظلومی علی افتاد از غریب مدینه دم می زد وسط شعله ها قدم می زد خاک و خاکستر از عباش تکاند اشک بر مادرش دوباره فشاند حرف داغِ گران زهرا بود میخ در روضه خوان زهرا بود پیر مردی وحید را بردند آن محاسن سپید را بردند باز هم روضه ها به کوچه کشید آه... آقای ما بگو چه کشید؟! پیر را طاقت دویدن نیست می رود..‌. حاجت کشیدن نیست فلک از غصه شرمگین شده بود شیخ ما نقش بر زمین شده بود پیکرش را چقدر آزردند تا که شیخ الائمه را بردند خوب شد بر سرش جدال نشد غارت پیکرش حلال نشد تشنگی تاب و قدرتش نگرفت تیر و نیزه به قامتش نگرفت رخش از خون تازه رنگ نشد صورتش آشنا به سنگ نشد خوب شد قاتلی سویش نرسید پنجه ای بین گیسویش نرسید خواهری با شکستنش نشکست بر روی سینه اش کسی ننشست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن حالا که می زنی، جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش اما لگد به تربت کرب و بلا نزن آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟ حداقل مقابل همسایه ها نزن با تازیانه ات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن بالای مرکبی و خجالت نمی کشی پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن موی سپید دارم و شیخ الائمه ام هر طور می زنی بزنم، با عصا نزن وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین" زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن ای شمر بس کن و به روی سینه اش نرو با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود تشنه لبم... عزیز دلم... دست و پا نزن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدینه ، باغ تو بی بار و برگ است غمت باران رگبار و تگرگ است دوباره هیزمت یک خانه را سوخت مدینه ، توبه ی این گرگ مرگ است _______________________________ مرا نیمه شبی با آه بردند به همراهیِ اشک ماه بردند شبیه اولین مظلوم عالم مرا در کوچه ای در راه بردند _______________________________ شب وصل است و راه عشق باز است دلم آکنده از راز و نیاز است تو شاهد باش بهر شیعیانم خدایا ، آخرین حرفم نماز است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارم هوای تربت شیخ الائمه چشمم به دست رحمت شیخ الائمه منت خدایی را که ما را خلق کرده از خاک پای حضرت شیخ الائمه اسلام ناب جعفری سرمایه ی ماست جانم فدای نهضت شیخ الائمه شاگردهای مکتبش روزی گرفتند از بحث و علم و حکمت شیخ الائمه هرکس نمازش را سبک دارد بداند بی بهره است از رحمت شیخ الائمه "کونوا لنا زینا..." ولی ای وای بر من یک عمر گشتم زحمت شیخ الائمه با اینکه سربارش شدم دیدم کریم است آقا شدم با عزت شیخ الائمه می چسبد آخر یک جهادی در مدینه خادم شدن با دعوت شیخ الائمه یک روز "دسته" می برم در کوچه هایش تحت لوای "هیئت شیخ الائمه" وقتش رسیده باز هم روضه بخوانم از دردها و غربت شیخ الائمه دیروز حیدر دست بسته... بی عمامه...‌ امروز آمد نوبت شیخ الائمه پای برهنه پشت مرکب ها دویدن...‌ ...برده توان و طاقت شیخ الائمه بر مو سفیدان ناسزا گفتن روا نیست کردند هتک حرمت شیخ الائمه صاحب عزای روضه های کربلا بود در روضه خم شد قامت شیخ الائمه شکر خدا که دخترش اینجا ندیده در بین مقتل غارت شیخ الائمه شکر خدا که اهل بیتش را نبردند بازی نشد با غیرت شیخ الائمه...‌ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای وارث سلاله ی سائل نوازها ذکرلب تو رونق راز و نیاز ها ای روضه خوان آتش و میخ گداخته از روضهء تو ریخت به رضوان گدازها بااینکه قبلگاه نماز ملائکی درسجده میزدند تورا بی نمازها شیخ الائمه ای وتو را برزمین کشید ابن الربیع طایفه ی حقه بازها اشک تو بود و خنده ی شیطان پرستها حلقه زدند دور تو مشعل به دستها جایی که بود ساکت و خلوت،شلوغ شد یک کوچه باتمامی غربت، شلوغ شد بیت الولای امن جگر گوشهء رسول باموجی از شراره و وحشت،شلوغ شد لبریز از حضور خدا بود خلوتت ابلیس حمله ورشد و دورت، شلوغ شد در،سوخت در میان نفسهای شعله ها کوچه،حیاط،خانه،به نوبت،شلوغ شد اصلا نگه نداشت کسی احترام را در کوچه پابرهنه کشیدند امام را آتش، بجان رسانده کسی را شبیه تو درشعله ها نشانده کسی را شبیه تو درروضه های اشک تویک دست بسته بود دستی که پرورانده کسی را شبیه تو این شهر بد دهان که عبای تورا کشید برخاکها دوانده کسی را شبیه تو یادش نرفته بین همین کوچه های تنگ این ریسمان کشانده کسی راشبیه تو این زخمها که درشریان تو میدود یک گوشه از مصیبت مادرنمیشود خورشید را سیاهی شب بی حجاب برد پیش نگاه خیس جهان باطناب برد میدید خسته ای،به زمین میخوری ولی برزین نشسته بود تورا باشتاب برد ابلیس زاده، رحمت بی حد ومرز را بادستهای بسته به دار العذاب برد بایاد شام شیشه ی بغضت شکسته شد وقتی تورا به مجلس شوم شراب برد تا قبضه کرد جان تو را زهر لعنتی دل کندی از مصایب این شهر لعنتی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر دور کمر شال بهم ریخته دارد اندام کهنسال بهم ریخته دارد آتش نکشانید بر این خانه که این مرد از فاطمیه حال بهم ریخته دارد مانند علی رد طناب است به دستش در بند، پر و بال بهم ریخته دارد آرام برو... پشت سرت از نفس افتاد آقا قد چون دالِ بهم ریخته دارد حالا سر پیری به روی خاک نشسته پیراهن پامال بهم ریخته دارد افتاده زمین پشت فرس، یاد رقیه چشم تر و احوال بهم ریخته دارد خون از کف پایش به زمین ریخت و فریاد از آن همه خلخال بهم ریخته دارد مثل همه ی عمر فقط گریه و زاری بر روضه ی گودال بهم ریخته دارد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در مکتب عشق باید عاشق باشی همراز دل گل شقایق باشی از جان به ره دلبر خود در گذری این کار سبب شود که لایق باشی در محضر یار خاک پا باید شد شاید بشود یار حقایق باشی فانی بشود در طلب خال لبش بر آتش هجر مثل عایق باشی مانند اویس قرنی دل بسپار معناش جز این نیست که حاذق باشی در زندگیت پیروی از عشق بکن در موج بلا سوار قایق باشی با ذکر علی مرده اگر زنده کنی تا شیعه حیدری صادق باشی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آنان كه شكوه در حقایق دیدند گل را ورقی ز حُسن خالق دیدند پُر نورترین ستارۀ دنیا را در آینۀ امام صادق دیدند _______________________________ جهل بشر از دانش تو كاسته شد آئینه علم از تو پیراسته شد از گلشن وحی بس كه گُل پاشیدی گلزار علوم از تو آراسته شد _______________________________ خواهی به حضور دوست لایق باشیم باید که به راه عشق عاشق باشیم با پیروی از راه امـام صــادق ای شیعـه بیا مُحب صادق باشیـم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_صادق_علیه_السلام عجبی نیست که گلها همه عاشق بشوند مست از بوی خوش یاس وشقایق بشوند عجبی نیست که عشاق دو عالم همگی عاشق روی گل حضرت صادق بشوند #محمد_حبیب_زاده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_صادق_علیه_السلام تو در لباس امامت پیمبری کردی ز دلبران دو دنیا تو دلبری کردی به پای هر قدمت بوسه میزنم آقا مرا تو شیعه زهرا وحیدری کردی #محمد_حبیب_زاده http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه - شهادت امام جعفر صادق علیه السلام - سبک بمیرم که نداری... یه دنیا غم و درده تو قصّه هایِ بی قراری خون به دلِ فاطمه کرده این روضه که حرم نداری گرد و خاکِ این... صحنِ خاکیهِ جواهر غربتو ببین تویِ نوحه هایِ شاعر مقتدایِ دین اِی خدا نداره زائر خدا خودت می دونی عاشقم خدا بیانگرِ حقایقم خدا غلامِ آلِ صادقم غریب آقام آقام آقام آقام (۴) با پاهایِ پیاده با دستِ بسته پشتِ مرکب دویدی رویِ خاکِ کوچه گفتی امان از دلِ زینب بازوهاتو بست دشمنِ علیِ مرتضی قلبِتو شکست مثلِ مادرت با طعنه ها ناسزا نشست مثلِ تیر رو سینه یِ شما خدا چرا نمی شه باورم خدا نقشِ زمین شد مادرم خدا نداره آقامون حرم غریب آقام آقام آقام آقام (۴) حرم خاکی و خلوت زائرِ تو گرد و غباره سقفِ حریمت آسمونه چراغِ صحنِ تو ستاره مادرِ حرم داره می خونه روضه برات سایه یِ سرم اینه حسرتِ سینه زنات کاش بقیع برم پایِ رکابِ صاحب عزات سلام روضه خونِ شاهِ وفا سلام بانیِ نوحه و بُکاء سلام ای زائرِ کرب و بلا حسین آقام آقام آقام آقام (۴) 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت - شهادت امام صادق علیه السلام چقَدَر پَست و مردم آزارید حُرمتِ پیر را نگه دارید مادرش را زدید دیگر از... سرِ این مَرد دست بردارید چه شده باز هیزم آوردید؟! فکرِ سوزاندنِ دلِ یارید مثلِ اهلِ سقیفه نامردید مثلِ کوفه دورو و مکّارید دستِ مولایمان عصا بدهید بر سرش یک عمامه بگذارید تازیانه به پیکرش نزنید ناسزا نَه... زبان نگه دارید می کِشد تیغ مصطفی وَالله... دلبرم را اگر بیازارید احترامِ امام اگر سخت است روضه یِ شام در نظر آرید چوب رویِ لبِ امام زدند... منتقم می رسد... گرفتارید ۹۶/۴/۲۴📃 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه - شهادت امام جعفر صادق علیه السلام می بَرید و... می زنید و... رویِ خاکا می کشیدم سخته امّا سخت تر از اون حرفاییه که شنیدم چه گناهی داره مادر وای از این بددَهنی تون باز شنیده سَبِّ حیدر دلبری شده دلش خون غربت و غم بی شماره چشامون ابرِ بهاره یه روزی دُوید رو خاکا حالا هم حرم نداره غریب آقام غریب آقام (۴) زهرِ کینه تو مدینه آتیش انداخته به سینه پابرهنه پشتِ مَرکب چه عذابایی می بینه تویِ کوچه که زمین خورد یادِ مادرِ حرم کرد یادش اومد که غلافی اومد و بازو وَرم کرد اباعبداللّههِ امّا نداره سری به نی جا سینه زن درنیاوُردن پیرهن از تنِ آقا غریب آقام غریب آقام (۴) 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربع - شهادت امام جعفر صادق علیه السلام چشمِ زائرها به دنبالِ ضریح و گنبدِ تو تکّه سنگی بی نشان تنها نشانِ مرقدِ تو ظاهراً پایان ندارد دردهایِ بی حدِ تو مثلِ عمّه جان شده مشهور رفت و آمدِ تو کودک و پیرِ حرم دنبالِ مَرکب می دویدند ذکرِ واویلا حسین و وای زینب می شنیدند کوچه شد کرب و بلا پایِ برهنه می دویدی طعنه و زخمِ زبان از دشمنِ مادر شنیدی دستْ بسته بُردنت غمهایِ مولا را چشیدی برقِ شمشیرِ ستمگر را اگرچه خوب دیدی... خواهرت هرگز ندیده پیکرت را بینِ گودال بعدِ تو آتش نَیفتاده رویِ دامانِ اطفال بی عبا و بی عمامه... پابرهنه... رفتی آقا تو زمین خوردی و خندیدند اهلِ طعنه آنجا ناسزا گفتند و خون شد بینِ کوچه قلبِ زهرا از نفس افتاده ای و می زنی تو دست و پا... تا... در مدینه پا بگیرد روضه یِ اربابِ بی سر دست و پا می زد حسینِ تشنه و می دید مادر روضه یعنی پنجه ای در مویِ سر پیچید وُ بعداً... با لگد شد پشت و رو جسمی و خواهر دید و بعداً... خنجرِ ظالم پسِ سر بود او خندید و بعداً... سر جدا شد خولی آمد تُحفه را دزدید و بعداً... او به سویِ کوفه می رفت و سواران سویِ گودال زینتِ دوشِ نبی شد پیکرِ تو سخت پامال پیر را کشتند و پیشِ چشمِ خواهر کِل کشیدند چشمشان افتاد بر انگشتر انگشتی بریدند گوشواره برده و گوشِ گُلِ خیمه دَریدند خیمه ها آتش گرفت و کودکانی می دویدند ندبه هایِ کربلا و گریه هایِ پیرِ مَکتب العجل گوید بیا تنها اُمیدِ قلبِ زینب ۹۷/۴/۱۵📃 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
: 🔴👈از رفاقت و همبستگے سه گروه بر حذر باش : ▫️👈خائن ▫️👈ستمكار ▫️👈سخن ‌چين. •|👈 ڪسی ڪه روزي به نفع تو خيانت می ‌ڪند، روز ديگر به ضرر تو خيانت خواهد ڪرد. •|👈ڪسے ڪه برای تو به ديگری ستم مینمايد، طولے نمیڪشد ڪه به شخص تو ستم میڪند. •|👈ڪسے ڪه از ديگران نزد توسخن‌ چينی می‌ڪند، به زودے زود از تو نزد ديگران نمامی (سخن چینی) خواهد ڪرد. •| الحديث_ج۲_ص۹۳ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت سالروز تخریب بقیع کاش صحنی در بقیعِ غصّه‌ها می‌ساختیم گنبد و گلدسته‌هایی چون رضا می‌ساختیم کاش یک شب تا سحر با بچّه‌هایِ هیأتی آب و جارو می‌زدیمَش سینه را می‌ساختیم کربلا را کوششِ ایرانیان آباد کرد کاش آنجا را چنان کرب و بلا می‌ساختیم روضه می‌خواندیم در صحنِ کریمِ اهلِ بیت مجلسی از بُغضِ سختِ مجتبی می‌ساختیم در رکابِ مهدیِ زهرا برایِ فاطمه چون نجف طاقِ طلایی در سرا می‌ساختیم سینه‌زن می‌گفت یازهرا به عشقِ مادرش مثلِ هیأت در مدینه کوچه‌ها می‌ساختیم کوچه‌یِ سینه‌زنی وا می‌شد و آقایِ ما روضه می‌خواند و فدک را جابه‌جا می‌ساختیم ذوالفقارِ انتقامِ مادرش را می‌کشید صورتِ ملعون به سیلی آشنا می‌ساختیم سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای خوشه‌ای ز خرمن فیضت تمام علم! با منطق تو اوج گرفته مقام علم با صد زبان به علم کلامت، سلام علم هر جا که علم بود، تو بودی امام علم تو وارث کمال و جلال محمّدی مصداقِ صدق و صادقِ آل محمّدی آیینۀ تمامِ کمالات روی توست یادآور رسول خدا خلق و خوی توست دارالشفای هر دل بیمار، کوی توست گلواژه‌های وحی، پر از رنگ و بوی توست بی‌منطق رسای تو قرآن زبان نداشت بی‌همت تو دین، شرف جاودان نداشت توحید معتبر شده از اعتبار تو گلخانۀ وسیعِ امامت، بهار تو «بحرالعلوم»، قطره‌ای از جویبار تو «شیخ مفید»، لاله‌ای از لاله‌زار تو «طوسی» و «مجلسی» و «صدوقت» سه آیت‌اند با نور دانش تو چراغ ولایت‌اند... با آنکه خاک پاکِ مدینه دیار توست ویرانۀ بقیعِ دلِ ما مزار توست تا روز حشر، سینۀ ما دغدار توست هر شیعۀ شکسته‌دلی اشکبار توست... ای آفتاب، زائر صحن و سرای تو! خاموش شد چگونه صدای دعای تو؟... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5940756041787508366.mp3
6.19M
و بانوای 🌺🍃🌺🍃🌺ا🌺🍃🌺🍃🌺 عزیز عالم اومده شرف آدم اومده مژده میدن فرشته ها نبی خاتم اومده تو بهشت به رونمای پیمبر پیچیده طنین الله اکبر اومده حبیب و دلبر حیدر این ندا از آسمون هفتم اومد یا حبیبی یا طبیبی یا محمد تو که نبی مرسلی تو خونه ی توام ولی عیدی می گیرم امشب از دستای مرتضی علی به خدا می خوام برا تو فدا شم تو صف فداییای تو بشم نکنه یه روزی از تو جدا شم قلب من تا آسمون مکه پر زد یا حبیبی یا طبیبی یا محمد این ندا از آسمون هفتم اومد یا حبیبی یا طبیبی یا محمد تو بهشت به رونمای پیمبر پیچیده طنین الله اکبر اومده حبیب و دلبر حیدر اسم تو اسم اعظمه هر چی بگم بازم کمه عاشقا شادن امشب از شادی قلب فاطمه یا نبی برای خاطر زهرا بیا و بخر دل منو آقا که بشم گدای تو تو دو دنیا عشق تو تو قلب من گذشت از حد یا حبیبی یا طبیبی یا محمد این ندا از آسمون هفتم اومد یا حبیبی یا طبیبی یا محمد تو بهشت به رونمای پیمبر پیچیده طنین الله اکبر اومده حبیب و دلبر حیدر این همه ی حقایقه که تو دلی که عاشقه بالاترین سریر عشق جای امام صادقه به خدا دلم به نام تو پر زد که توی جشت ولادت احمد می خونیم یا جعفر بن محمد با تو تا همیشه دل می مونه عاشق آبروی شیعه یا امام صادق تو بهشت به رونمای پیمبر پیچیده طنین الله اکبر اومده حبیب و دلبر حیدر این ندا از آسمون هفتم اومد یا حبیبی یا طبیبی یا محمد 🌺🍃🌺🍃🌺ا🍃🌺🍃🌺 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برخیز ز ره هفته وحدت آمد از لطف خدا موسم عزت آمد همراه به میلاد امام صادق میلاد رسول پاک رحمت آمد شد عید محمد به محمد صلوات بر صادقش آن ولی سرمد صلوات در ماه ربیع بهار دلها آمد بر آل علی و ال احمد صلوات بر شیعه ز حق رهبر لایق آمد تابنده ترین نور خلایق آمد از نسل محمد و علی و زهرا از لطف خدا حضرت صادق آمد نبوت بی نبی معنا ندارد محمد بی علی معنا ندارد همه دارو ندارم اهل بیته ولایت بی ولی معنا ندارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7