eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.4هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
985 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت سالروز ای مسیح خانه ی مولی الموالی مجتبی مظهر حُسن خدای لایزالی مجتبی "ابن شهر آشوب" اینگونه روایت میکند چون پیمبر صاحب شان و جلالی مجتبی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 هم "سیادت" هم "شرافت" بهترین میراث توست وارث "مجد" نبی کوه کمالی مجتبی از تبار یاس هستی بوی زهرا میدهی بسکه مثل مادرت پاک و زلالی مجتبی میروی عکس همه با دست پر از خانه ات رو به خانه میکنی با دست خالی مجتبی خود به دنبال یتیمان میروی مثل علی در سخاوت در کرامت بی مثالی مجتبی هرکجایی که قدم برداشتی از رحمتت شد متمول گدای آن حوالی مجتبی حاتم طایی به لطفت حاتم طایی شده سائلت برهم زده مال و منالی مجتبی بیخود از خود میشوم وقتی صدایم میزنی با نگاهت میشوم حالی به حالی مجتبی من حبیبک ؟ من امیرک ؟ من امامک ؟ بی گمان تو جواب روشن هرچه سوالی مجتبی "بالحسن" بال قنوتم شد که معراجی شدم ای نگاهت باعث رشد و تعالی مجتبی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 ذکر تو دارد طراوت سینه را آباد کرد مثل جنگل های سرسبز شمالی مجتبی خواب دیدم در حریم تو شب شعری به پاست شعر میخواندم در آن صحن خیالی مجتبی کام من مهر تو را از سینه ی مادر گرفت بهترین سوغاتی شیر حلالی مجتبی نذر فرش بارگاهت با هزاران آرزو عمر من طی شد به پای دار قالی مجتبی جان بگیرد با نگاهی مُرده غیر ممکن است با تو ممکن میشود امر محالی مجتبی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 چشمه های نور از شعر تو جاری میشود روشنایی بخش چشمان "وصالی" مجتبی دست و بال جانفدایت را نبندد وزن شعر بابی انتم و امی و نفسی و اهلی و مالی مجتبی به سیاهی ات قسم چندین برابر میدهی هرکه خرج روضه ات کرده ریالی مجتبی گر به دنیا بود عمرش حضرت شیخ صدوق مینوشت از غربتت صدها "امالی" مجتبی صلح تو زیر سر مردان از زن کمتر است زخمی شمشیر اشباح الرجالی مجتبی غصه ی قد کمان آخر کمانت کرده است گریه داری با همین قد هلالی مجتبی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 این همه موی سپید تو حکایت میکند کرده پیرت غصه ای در خردسالی مجتبی **** پای هر بیتی که میگویم خجالت میکشم در خور شان ات ندارم شعر عالی مجتبی شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز ماه پشت ابرهای تار دستش بسته نیست موج یعنی حیدر کرار دستش بسته نیست آسمانی از کرامت دارد این ماه تمام ماه من در موقع افطار دستش بسته نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 صلح یعنی کربلا زیر سکوتش جاری است رود اگر رود است در شنزار دستش بسته نیست صلح یعنی رهبر بی یار دستش بسته است کربلا یعنی که پرچمدار دستش بسته نیست ای شهیدان مرحبا از برکت خون شما این زمان تنهاترین سردار دستش بسته نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 صبح فردایی امامم حی ّ و حاضر می رسد برخلاف عهد ما این بار دستش بسته نیست می نویسد آیه های عشق را دور بقیع آن زمان استاد کاشیکار دستش بسته نیست شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز شکرُ لِلّه اگر زبان دارم طبع آیینیِ روان دارم خاکیم ، میل آسمان دارم بال اگر نیست نردبان دارم شاعرم ، بر زبان من عشق است شکر، نام و نشان من عشق است عشق اگر هست در یَمُت یَرنی است من اویسم وفای من قرنی است دل من چون عقیقها یمنی است خون دلم پس مرام من حسنی است هرکجا عشق خیمه زد وطن است شکرُلِلّه امام من حسن است ما به توحید از خدا گفتیم در نبوّت ز مصطفی گفتیم در امامت ز مرتضی گفتیم در کرامت ز مجتبی گفتیم ما مسلمان این قبیله شدیم وَبتَغوا را اِلی الوسیله شدیم ذکر ماشد به هر کلام ، حسن نیّتِ ما به هر سلام ، حسن بر زبانها علی الدّوام ، حسن کن نگاهی به ما امام حسن دل ما خون شد ای بقیع نشین! یا کریم آمد ای کریم ! ببین پاکشیدی تو از مناظره ؟ نه ترس داری تو از مخاطره؟ نه صلح کردی ولی مذاکره ، نه در بقیعی ولی محاصره ، نه آل وهّاب کمتر از آن است که ببند ز شیعیان تو دست ما تو را در خطر نمی بینیم دشمنت را قَدَر نمی بینیم دیگر از سَم ضرر نمی بینیم بر سر نیزه سر نمی بینیم که بقیع تو خوش سرانجام است پایتخت جهان اسلام است کو؟ ندیدند در جدل چه گذشت؟ سالها بر سر ملل چه گذشت؟ یا ندیدند در جمل چه گذشت؟ بر سر وارث هبل چه گذشت؟ حسنی زاده ها فراوانند وای اگر تیغ را بجنبانند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز جز، از حسن اینقدر کرامت که شنیده است این قدر کرامت که شنیده است و که دیده است احمد روش و فاطمه رفتار و علی خو روی مَلک از وصف رخش رنگ پریده است اولاد علی اکرمُ مِن کلّ کریمند نسبت به حسن اقربُ مِن حبل وَرید است گفتم رگ گردن، غزلم کرب و بلا شد أحلی عسل ِ کیست که شمشیر کشیده است صلح حسن اسلام خروش است نه سازش اسلام یزید است که در خویش خزیده است رفتند که آیین علی زنده بماند مردان خدا، غرقه به خون، بی سر و بی دست با قصد تماشای ضریحی که نداری "از خون جوانان حرم لاله دمیده است" با صلح اگر کشته شدی کشته ی عشقی بی عشق، کسی کرب و بلا را نچشیده است در پاسخ یَابن الحسن نیمه شب کیست کافاق در آفاق، سپیده است و سپیده است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز ای به آقایی ملقّب، یامُعزّالمؤمنین نام ِ تو ذکرِ مجرّب، یامُعزّالمؤمنین نزد ِ سائل ها کریم و در هیاهویِ نبرد؛ از جنم هستی لبالب، یامُعزّالمؤمنین محض ِ یاری دادنت حق می کند لشکرکِشی می نشینی تا به مَرکب، یامُعزّالمؤمنین با غضب ابرو گره کردی جمل شد تار و مار دشمنت افتاد در تب، یامُعزّالمؤمنین خوش درخشیدی! علی(ع) احسنت گفت و در دلش یادِ خیبر بود و مرحب، یامُعزّالمؤمنین صلح تو اوجِ بصیرت بود و سر تا پا قیام صبرِ تو ناجیِ مذهب، یامُعزّالمؤمنین شک ندارم پیش از هر خطبه های خود حسین(ع) گفته در آغازِ مطلب... یامُعزّالمؤمنین ضربۂ شمشیرِ قاسم(ع) شد کُشنده، چون بر آن حک شده با دست زینب(س)، یامُعزّالمؤمنین! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز کلید کرب و بلا در متانت حسن است قیام آنکه به نی شد قیامت حسن است سکوت مسئله سازش فراتر از درک است که حفظ وحدت امت سیاست حسن است نه با معاویه لبخند زد نه سازش کرد به زیر سلطه نرفتن ظرافت حسن است به رغم مدعیانی که در پی صلح اند زمان گواه شکوه و شجاعت حسن است فقط سکوت حسن را شنیده اند انگار وگرنه جنگ جمل هم علامت حسن است فقط نه اینکه به یادش دل من آشفته است زمین... زمان... همه جا حرف غربت حسن است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز ای وسعت بهاری بی انتهای سبز مرد غریب شهر ولی آشنای سبز روح اجابت است به دست تو بسکه داشت باغ دعای هر شب تو ربنای سبز هر شب مدینه بوی خدا داشت تا سحر از عطر هر تلاوت تو با صدای سبز سرسبزی بهشت خدا چیست؟ رشته ای از بالهای آبیتان آن عبای سبز از لطف اشکهای سحر غنچه داده است در دامن قنوت شبم این دعای سبز کی می شود که سایه کند بر مزار تو یک گنبد طلا ئی و گل دسته های سبز آن وقت تا قیام قیامت به لطفتان داریم در بقیع تو یک کربلای سبز یا می شود دلم گل و خشت حریم تو یا می شود کبوتر تو، یا کریم تو تو سرو قامتی تو سرا پا ملاحتی آقا تو حسن مطلقی و بی نهایتی خاک زمین که عطر حضور تو را گرفت از یاد رفت قصة یوسف به راحتی ایوب که پیمبر صبر و رضا شده از لطف توست دارد اگرحلم و طاقتی بی شک و شبهه دست توسل زده مسیح بر دامنت اگر شده صاحب کرامتی یاد پیامبر به خدا زنده می شود وقتی که گرم ذکر و دعا و عبادتی حتماً برای خواهش دست نیازمند دست تو داشت پاسخ سبز اجابتی وقتی میان معرکه شمشیر می کشی تنها تویی که مرد نبرد و رشادتی با تیغ ذوالفقار که در دستهای توست بر پا شده به عرصة میدان قیامتی بر دوش سیدالشهدا بود رایتت عباس بود آینه دار شجاعتت خورشید آسمانی ماه خدا حسن همسایهٔ قدیمی دنیای ما حسن پرواز بال های خیالی فهم ما کی می رسد به اوج مقام شما حسن روشن ترین تجسم آیات و سوره ها یاسین و قدر و کوثری و هل أتی حسن صفین شاهد تو شور و حماسه ات شیر دلیر بیشهٔ شیر خدا حسن الله اکبر تو بلند است وقت رزم آیات فتح روز نبردی تو یا حسن صلح شکوهمند تو هرگز نداشته چیزی کم از قیامت کرب و بلا حسن صلحت حماسه بود نه سازش که این چنین شد سربلند پرچم اسلام راستین در خانه‌ی تو غیر کرامت مقیم نیست اینجا به غیر دست تو دستی رحیم نیست تو سفره دار هر شب شهر مدینه ای جز تو کسی که لایق لفظ کریم نیست از بسکه داشت دست شما روح عاطفه شد باورم که کودکی اینجا یتیم نیست جز سر زدن به خانة دل خستگان شهر کاری برای هر سحرت ای نسیم نیست اینجا که نیست گنبد و گل دسته ای بگو جایی برای پر زدن یا کریم نیست داغ ضریح و مرقد خاکیت ای غریب امروزی است غربت عهد قدیم نیست با این همه غریبی و دلتنگی ات بگو جایی برای اینکه فدایت شویم نیست؟ گل داشت باغ شانهٔ تو از سخاوتت آقا زبانزد همه می شد کرامتت این گونه در تجلی خورشید وار تو گم می شود ستارهٔ دل در مدار تو روشن شده است وسعت هفت آسمان عشق از آفتاب روشن شمع مزار تو بوی بهشت، عطر پر و بال جبرئیل می آورد نسیم سحر از دیار تو دلهای ما زمینی و ناقابلند پس یک آسمان درود الهی نثار تو هر شب به یاد قبر تو پر می زند دلم تا خلوت سحرگه آئینه زار تو تا که شبی بیائی و بالی بیاوری ماندیم مات و غمزده چشم انتظار تو بالی که آشنای تو باشد ابوتراب! یا وقف صحن خاکی و پر از غبار تو بالی که سمت تربت تو وا کنیم و بعد باشیم تا همیشه فقط در کنار تو با عطر یاس تربت تو گریه می کنیم آنجا فقط به غربت تو گریه می کنیم چشمی که در مصیبتتان تر نمی شود شایستهٔ شفاعت حیدر نمی شود چشم همیشه ابریتان یک دلیل داشت هر ماتمی که ماتم مادر نمی شود مرهم به زخم های دل پر شراره ات جز خاک چادر و پر معجر نمی شود یک عمر خون دل بخورد هم کسی دگر والله از تو پاره جگر تر نمی شود یک طشت لخته های جگر پاره های دل از این که حال و روز تو بهتر نمی شود یک چیز خواستی تو از این قوم پر فریب گفتند نه کنار پیمبر نمی شود گل کرد بر جنازهٔ تو زخم سرخ تیر هرگز گلی شبیه تو پرپر نمی شود پر شد مدینه از تب داغ غمت ولی با کربلا و کوفه برابر نمی شود زینب کنار نیزه کشید آه سرد و گفت سالار من که یک تن بی سر نمی شود دیگر تمام قامت زینب خمیده بود از بس که روی نیزه سر لاله دیده بود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز سائلی که حلقه ی در را به وقتش می زند دست صاحبخانه روزی سر به بختش می زند ای گدا، بر حاتم این در سلیمان رو زده نوح هم این آستان را بارها جارو زده ای که محتاجی، بیا خوان طلب را پهن کن خاک پای شاه شو، بال ادب را پهن کن تا رسیدی پای در، لاترفعوا أصواتکم در بزن، آرامتر، لاترفعوا أصواتکم صبر کن آقا خودش در را به رویت وا کند ابر رحمت، قطره ات را از کرم دریا کند صاحب این خانه فضل الله یوءتی من یشاست او کریم آل طاها، او حسن، او مجتباست کیست این ماهی که بر او آسمان تعظیم کرد ثروتش را با فقیران بارها تقسیم کرد کیست این، فرزند وصل عادیات و کوثر است در دلیری و شجاعت، حیدر ابن حیدر است او که در جنگ جمل با تیغ ابرو آمده روبرویش ناقه ی فتنه به زانو آمده در مقام صبر او اندیشه حیران مانده است از نظر بر حلم او احساس نالان مانده است قامت ایوب از صبر حسن خم می شود صلح او با غربت و تدبیر توأم می شود روز محشر خود گواه محکم این مدعاست مذهب شیعه، همانا درک صلح مجتباست این امام مهربان از جنس نور و روشنی است سینه اش، مثل حسین بن علی بوسیدنی است سینه ای که مخزن اسرار مادر بوده و شاهد آن کوچه و آزار مادر بوده و کوچه ها، احساس او را هی به آتش می کشند این مدینه، کوچه هایش آخر او را می کشند کوچه ای تنگ و دلی سنگ و نگاه فاطمه کشته او را خاطرات قتلگاه فاطمه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز تویی امیر جمل، ذوالفقار غیرت حیدر لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشکر؟ به هیچ جا نرسیده است آنکه در همه ی عمر بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر بپای عشق تو آنکس که سر نداده عجب نیست که با معاویه در پای چند سکه نهد سر ستون دینی و قرآن ناطقی چه نیازی به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟ صدای غرش شمشیر در غلاف، گواه است که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که شکست پیش نگاه تو گوشواره ی مادر امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز از صلح و سکوت و بردباری بنویس از گنبد و از آینه کاری بنویس بنشین و میان ذهن خود با خطِ اشک بر خاکِ بقیع یادگاری بنویس! شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز آبروی دعا امام حسن همه ی هست ما امام حسن سر یک سفره بوده ای عمری با فقیر و گدا امام حسن ای کرم خانه های فاطمی ات تا قیامت به پا امام حسن جلوه ی اقتدار تو این بود: صلحِ صبر و رضا امام حسن صلح تو یک قیام مردانه است بانی کربلا امام حسن از همان ابتدا به ما گفتی آخر روضه را امام حسن ای کرامت گدای درگاهت حُسن یوسف جمال چون ماهت کوچه در کوچه لیلی و مجنون صف کشیده است بر سر راهت کاش روزی بیفتد از توفیق چشم ما بر جمال دلخواهت دم به دم می شود خدا را دید در نفس های قلب آگاهت غربت مرتضی علی جاری است بین غم گریه های جانکاهت بسکه زخم زبان زدند تو را جگرت لحظه ای نشد راحت زن نامهربان شما را کشت جور اهل زمان شما را کشت خون دل خوردی ای عزیز خدا طعنه های گران شما را کشت خنده ی تلخ قنفذ نامرد زخم های زبان شما را کشت زهر پیش غمت کم آورد و غم قدّی کمان شما را کشت بین گودالِ کوچه ای باریک ضربه ای بی امان شما را کشت مثل زهرا جوان شهید شدی کوچه خیلی جوان شما را کشت کوچه گفتم، قرار دل ها رفت دیده ها تا عروج دریا رفت مادر آمد کنار دیواری مردک پست سمت زهرا رفت رنگ از روی آسمان افتاد دست نامرد تا که بالا رفت خورد مادر زمین چنانی که قوّت از زانوان مولا رفت ماجرای کبودی صورت تا شب غسل، چون معما رفت ... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت سالروز ؛ ای چارطاق عرش خدا خیمۀ غمت وی کهکشان ستاره ای از خاک مقدمت قدوسیان تراوش انفاس قدسی ات فرمانده گی ارض و سماء رتبۀ کمت هفت آسمان به گرد مزار تو در طواف آمد پدید نه فلک از فیض یک دمت لاهوتیان دریده گریبان روضه ات آید صدای فاطمه از بزم ماتمت صدها هزار حاتم طائی نشسته اند کاسه بدست، سائل دنیار و درهمت جانا حساب چشم تو از دیگران جداست زمزم کجا و قطره ای از اشک نم غمت یا سید الکریم سیادت غلام توست ارثیه ایست هدیه ز جد مکرمت ای امتداد مرتبت مرتضی حسن! کرده خدا به شاه شهیدان مقدمت آتش گرفته ای وسط کوچۀ فدک شد فاطمیه اول ماه محرمت صلح تو شد زمینۀ تصویر نینوا کرببلاست سینه زن پای پرچمت من بینوای عشق توام سیدالغریب دردی بریز دردل من جان قاسمت یک عالمه ترانه برایت سروده ام من از ازل خراب نگاه تو بوده ام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7