eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.4هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
987 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
به شیوۀ غزل، اما سپید می‌آید صدای جوشش شعری جدید می‌آید چه آتشی غم عشق تو زیرِ سر دارد که باغ شعر تر از آن پدید می‌آید نَفَس‌ نفس به امید تو عمر می‌گذرد امید می‌رود آری، امید می‌آید برای درد و دل تو مفید نیست کسی وگرنه نامه برای مفید می‌آید مُردّدم که تو با عید می‌رسی از راه و یا به یُمن قدوم تو عید می‌آید؟ کلیدداری کعبه نشانۀ حق نیست کسی‌ست حق که در آن بی‌کلید می‌آید و حاجیان همه یک روز صبح می‌گویند: چقدر بر تن کعبه سفید می‌آید! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
الا قرار دل و جانِ بی‌قرار ظهورت! کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟ کدام روز به شب می‌رسد که آمده باشی؟ کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟ خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت سرشک شوق فشانم به ره‌‌گذار ظهورت بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت گره‌گشای دو عالم، دعای من همه این است که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت ز قطره‌قطرۀ آن چشمه‌چشمه نور بجوشد ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب شکوفه‌زار شود خاک ره‌گذار ظهورت خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند بُوَد مسیح مقدّس، طلایه‌دار ظهورت شرایطی‌ست در این انتظار و من که ندارم دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت ✍مرحوم استاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
موعود خدا، مرد خطر می‌خواهد آری سفر عشق، جگر می‌خواهد ای جامعه‌ی میلیونی عصر ظهور! او سیصد و سیزده نفر می‌خواهد! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ ؛ ؛ چقدر دغدغه داری وصال سر برسد؟ دوباره یار سفر کرده از سفر برسد چقدر دغدغه داری که روسفید شوی؟ به حد وسع برای فرج مفید شوی چقدر بهر دفاعش قلم بدست شدی؟ چه روزها که فقط منفعت پرست شدی چقدر از غمش افتاده‌ای به کم خوابی؟ زمان پیری‌ات آمد هنوز هم خوابی چقدر محضر او دیده‌ی تَر آوردی؟ ادای منتظران را فقط درآوردی بیا که مونس شب‌های خلوتش باشیم بجای ننگ‌شدن باز زینتش باشیم بیا که تا نفسی هست دم ز او بزنیم بجای مردم دنیا به یار رو بزنیم بیا که جز درش از هر دری جدا باشیم کنار او همه راهی کربلا باشیم خدا کند که بسوزیم و  آه... گریه کنیم بخواند او همه تا قتلگاه گریه کنیم بخواند از بدنی که به بوریا مانده که داغ او به دل اهل روستا مانده ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌱هزار بار هم که بهار بیاید کافی نیست! 🌱تویی...ربیع الأنام همان بهار که قرار است تیشه ای باشد برای شکستنِ انجماد دل هایی، که سالهاست یخ زده اند! به گمانم حلول تو،نزدیک است! 🤲 ‎‎
به‌مناسبت گلویم خشک از بغض‌ست و چشمانم ز باران، تَر پریشان‌ست احوال من از حالی پریشان‌تر مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند و می‌دانند خود را از مسلمانان مسلمان‌تر گمان ذره‌ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می‌گردی فروزان‌تر ولی می‌بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان‌تر دلت آرامگاه پنج جنت آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان‌تر تو را قدری نهان‌ست ای زمینِ خاکیِ یثرب ولیکن در وجود خاکی‌ات قدری‌ست پنهان‌تر رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت چه می‌بیند که برمی‌گردد از پیش تو بی‌جان‌تر تو می‌باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می‌شوی ویران‌تر و دل از تو ویران‌تر برایت خواب‌ها دیدیم، روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان‌تر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت فرق دارد جلوه‌اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالم‌اند قبرشان قبله‌ست حالا بی‌حرم یا با حرم یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم... اوج غربت در کدامین داغ معنا می‌شود این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟ فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگِ قبر خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم... در مدینه کاخ‌ها با خاک یکسان می‌شوند بعد از آن، از دور چون دُرّ می‌شود پیدا حرم گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم ناله می‌زد مادری با اشک، واویلا حسین ناله می‌زد خواهری با اشک، واویلا حرم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت ؛ غبار صحن تو بر درد جان دواست بقيع! خرابه‌هاي تو، باغِ‌ بهشتِ ماست، بقيع! تو هم چو فاطمه در شهر خويش تنهايي غريبي و، همه كس با تو آشناست، بقيع! اگر چه روي به كعبه نماز مي‌خوانيم تو قبله‌ی دلِ مايي، خدا گواست، بقيع! به آن چهار امامي كه در بغل داري براي ما حَرَمت مثل كربلاست بقيع! به ياد چهار پسر، در كنار چار مزار هنوز ناله‌ی اُمُّ البنين به‌پاست، بقيع! علي نگفت، به جان علي قسم، تو بگو كه قبرِ گمشده‌ی فاطمه كجاست بقيع؟ هنوز ناله‌ی زهراست از مدينه بلند هنوز لرزه بر اندامِ مجتبي‌ست بقيع! قوي‌ترين سندِ غربت علي در تو عِذار نيليِ ناموسِ كبرياست، بقيع! ✍استاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت مرغ دل پر می‌کشد گاهی مسافر می‌شود در حریمی که کبوتر نیز شاعر می‌شود از وفور نورها حیرت مکن غیر از بقیع چار آیینه کجا با هم مجاور می‌شود روزگاری خواهد آمد همچو یاقوت کبود بین مردم تربت این بقعه نادر می‌شود غربت این روزهایش را نبین، مثل نجف در جوارش حوزه‌ی علمیه دائر می‌شود گوش شیطان کر به زودی در مزار فاطمه مدح مولایم علی ذکر منابر می‌شود تازه از باب قبولی زیارت زائرش تا که سیلی می‌خورد آسوده خاطر می‌شود یک سلام از دور، سهم ما کبوتر‌زاده‌ها چشم دشمن کور، دل این‌گونه زائر می‌شود ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت ؛ ؛ سالیانی‌ست ز عاشق شدنم... به لَب خلق سخن افتاده بارها گفته‌ام‌ و می‌گویم دل من دست حسن افتاده وسط قاب دوچشمان ترم عکس یک منظره پیداست! بقیع نیمه‌شب‌ها به نیابت ز حسین دل من زائر یکجاست.‌..، بقیع السلام ای حرم بی زائر السلام ای که غریب وطنی آی آقا چقدر می‌چسبد وسط صحن شما سینه‌زنی دسته‌ها راهی صحنت باشند نوحه‌خوان‌ها همگی دم بدهند یکطرف ذکر حسن یا حسن و... یک‌طرف پاسخ جانم بدهند... همگی خیره به گنبد باشیم چشم‌هامان بشود پیمانه یک‌نفر پرچم یا یا ام بنین... بزند برروی سقاخانه حیف، این‌ها همه خواب‌ست و خیال ظلمت از نور خدا می‌ترسد دور قبر تو پُر از سرباز است دشمن از اسم شما می‌ترسد یک نفر خون جگر می‌خورد و‌.. یک نفر گریه و‌ نجوا دارد جامه‌ی خاکی زائرهایت... ارث از چادر زهرا دارد... ** چادری که شرف عصمت بود در کشاکش ز سر ماه افتاد فاطمه در وسط آتش و دود پشت در بود که ناگاه افتاد دست مولا به طناب افتاد و... دست بی بی ز غلاف افتاده... میخ نامرد! چه کردی آخر.. بین‌ پهلوش شکاف افتاده.. ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت دلم امشب به مجلس روضه خسته و بي قرار می‌آيد يك كبوتر شده و از سمتِ حرمي پر غبار می‌آيد گرد غربت نشسته بر روی پر و بال كبوترانه‌ی دل مي‌چكد لاله لاله اشكِ درد امشب از خلوت شبانه‌ی دل با من اي دل بگو كجا رفتی كه پُر از ماتم و شراره شدی تو چه ديدی در آن ديار غريب كه شكستی و پاره پاره شدی گفت رفتم به سرزميني كه عطر اندوه و بغض و ماتم داشت خاک آنجا هميشه دل‌گير و آسمانش هميشه شبنم داشت به خدا رنگ خاک می‌گيرد پر و بال كبوتران بقيع روزها هم هميشه در آن‌جا آفتاب‌ست سايه‌بان بقيع نه حرم، نه رواق، نه گنبد نه ضريح و نه صحن و گلدسته هست آنجا مزار خاكیِّ چار مرد غريب و دل خسته در نواحی نوحه و ناله شعله‌ی بی‌كرانه‌ای دارد نه فقط قبر چار مرد غريب بانوی بی نشانه‌ای دارد اين زمين دل شكسته از آهِ غربت و ناله‌های مادر بود هم‌دمِ اشک‌های مادرمان يك بغل لاله‌های پرپر بود و در اين باغ، آتشِ سرخی در دل سبز ياسمن گل كرد شعله‌ی زهرِ كينه‌ها بينِ جگر پاره‌ی حسن گل كرد چند روزی گذشت و خاکِ بقيع عطر غم‌ناکِ اشك و ناله گرفت و به دست همان كمان‌داران بدن ياس، رنگ لاله گرفت اين زمين يك زمين ساده كه نيست اين زمين خاک غُربت‌آباد است اين زمين، دل‌شكسته‌ی داغِ گريه هاي امام سجاد است این زمین از تبار شیون و آه هر سحر، هر سپیده زائر داشت آسمانی پر غروب و غم از روضه‌های امام باقر داشت خاک‌های غريب اين صحرا روزگاري تب شقايق داشت تا سحر در كبود چشمانش اشک سرخ امام صادق داشت اين زمين يك زمين ساده كه نيست باغي از داغ لاله و ياس است در تبِ ناله‌های محزونِ مادر بي قرار عباس است در حوالي اين ديار غريب از غم يار آشنا می‌خواند در مدينه كنار خاكِ بقيع روضهٔ سرخ كربلا می‌خواند ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت هی چشم می‌چرخانی اما گنبدی نیست گلدسته‌ای، صحن و سرایی، مرقدی نیست از نوحه‌خوان و خادم و زائر ردی نیست یک چندم باب الرضا رفت آمدی نیست زائر ندارد قدر انگشتان یک دست آقای ما این‌گونه تنها و غریب‌ست خوابیدم و در خواب سقاخانه دیدم صحن و سرا و گنبدی شاهانه دیدم دور و برش شمع و گل و پروانه دیدم برخاستم از خواب یک ویرانه دیدم ای کاش قبر خاکی‌اش تعمیر می‌شد ای کاش خوابم زودتر تعبیر می‌شد ای کاش او هم مرقد و صحن و سرا داشت ای کاش یک گلدسته و گنبد طلا داشت ای کاش دنیایی شبیه کربلا داشت یا لااقل قدری برای گریه جا داشت ای به فدای غربتش جان و تن من یک شمع حتی بر مزارش نیست روشن جانم فدای او که غم بسیار دیده در کوچه‌ها با مادرش آزار دیده آثار خون را بر در و دیوار دیده هی داغ پشتِ داغ از مسمار دیده من شک ندارم مجتبی در کوچه جان داد تا دید مادر پشت در از پای افتاد جانم به قربانش که غم شد لشکر او در اوج غربت قاتلش شد همسر او ای شیعیان شد تیرباران پیکر‌ او مِن‌ بعد، وای از حال زار خواهر او در زوزه‌ی سگ‌ها صدای شیر گُم شد آن‌قدر تیر آمد که روی تیر گم شد اما خدا را شکر این آقا کفن داشت یک تکه چوبِ تیرخورده روی تن داشت هنگام تشییع جنازه یک بدن داشت یا لااقل هنگام رفتن پیرهن داشت وقت کفن دور و برش اقوام بودند در کربلا اما فقط احشام بودند غصه نخور آقا که غم می‌بازد آخر مظلوم بر ظلم و ستم می‌تازد آخر دنیا به آل فاطمه می‌نازد آخر شیعه برای تو حرم می‌سازد آخر من شک ندارم مقصد این راه نور است ای همسفر برخیز ایام ظهور است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁨•.🍃🌸 |صَباحاً أَتنفس بِحُبِّ الْمَهدی | هر صبح به مهدی نفس میکشیم :) وَ مـا هَــرچِـه داریـم اَزْ تُـو داریم...🍃 🦋أللَّھُـمَ_؏َـجِّـلْ‌_لِوَلیِڪ الفرج
🌹 هشتم شوال سالروز تخریب بارگاه مطهر ائمه بقیع سلام الله علیهم اجمعین به دست وهابیت پلید به محضر امام عصر عجل‌اللّه‌ تعالی فرجه و همه شیعیان‌شان تسلیت باد.
به‌مناسبت ؛ ؛ روی ضریحت می‌گذارم تا سرم را انگار در آغوش خود دارم حرم را با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را با دست خالی آمدم، چیزی ندارم آورده‌ام با خود فقط چشم تَرم را من روبه‌رویِ گنبد تو نذر کردم تنها النگوهای دست مادرم را مثل کبوترهای صحنت پهن کردم در زیر پایِ زائران، بال و پرم را حالا که دقت می‌کنم صحنی نداری هرچند می‌گردم همه‌ دور و برم را با این خیالاتِ دلم جای ضریحت باید به روی خاک بگذارم سرم را ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت یک بغض سخت و سنگین جامانده در گلویم تصویر مشت خاکی‌ست پیوسته روبرویم امشب نسیم رحمت از جانب مدینه عطر وجود او را می‌آورد به سویم باید که در خیالم با قبر خاکی او از کوچه‌های غربت تا کربلا بگویم در کوچه روی یاسی شد رنگِ ارغوانی عمری‌ست روضه‌خوانِ روی کبود اویم فواره می‌زند اشک از آسمان چشمم شد قطره‌قطره اشکم، آغشته با وضویم با این همه کرامت وقتی حرم ندارد از غصه خودنما شد رنگ سپید مویم بر غربتش شب و روز باید ببارم از غم شاید به آبِ دیده تاریخ را بشویم بیماری‌ام وخیم ست، محض شفای روحم دکتر نوشته باید این خاک را ببـویم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت ؛ پشت این پنجره هرچند که غم خواهم خورد به ضریحی که ندارید، قسم خواهم خورد به ضریحی که ندارید قسم، آقایان! محشر از رفتن در نار قلم خواهم خورد تولیَت دست محبّان رضا می‌افتد از غذاهای پُر از نور حرم خواهم خورد اشک را با نفس لطف شما مثل شراب معجزه کرده و از دست خودم خواهم خورد وسط صحن شما مست قدم خواهم زد جرعه در جرعه به هر صحن کرم خواهم خورد ارزشم هست همان‌قدر که عاشق باشم نانْ سر سفره اگر گریه کنم خواهم خورد حال اگر مثل کبوتر بشوم خوشحالم دانه‌ی عشق، چه بسیار چه کم، خواهم خورد ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت ؛ غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلاً» گرچه خاک است روی قبر تو؛ اما مثلاً... گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن، گنبدِ خضرا مثلاً چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان! جنسِ هر پنجره‌اش هست مُطلّا مثلاً چقدَر پارچه‌ی سبز گره خورده به آن می‌کنی باز، تمام گره‌ها را مثلاً خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم در این صحنِ مُعلّا مثلاً تشنه‌ها مست شوند از مِیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلاً هیئتی شکل گرفته‌ست، میان حَرَمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلاً روضه‌خوانی وسطِ صحن حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو، حالا مثلاً... مادری با پسرش رد شده از آن، اما... هیچ‌کس راه نبسته‌ست بر آنها مثلاً دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست در آنجا مثلاً مادرِ قصه‌ی ما رفت صحیح و سالم وَ نپوشاند رخ از دیده‌ی مولا مثلاً بعدِ مجلس همه رفتند زیارت کردند تُربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلاً... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت زیاد شعر نگفتیم در رثای بقیع زیاد پر نگشودیم در هوای بقیع چه روضه‌ها که نخواندند روضه خوان‌هامان چه گریه‌ها که نکردیم پا به پای بقیع همیشه هشتم هر ماه روضه می‌گیریم به یاد هشتم شوال و ماجرای بقیع هنوز مادر عباس روضه می‌خواند تنیده در نفس باد روضه‌های بقیع و شاعری که دلش را به دست باران داد نوشت غربت بی انتها به جای بقیع نوشت پیکر زهرا میان این خاک است کجاست مرقد زهرا؟ بگو کجای بقیع؟ خدا کند که بیاید همان که می‌سازد (چهار گنبد فیروزه‌ای برای بقیع) ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت شبیه این زمین در آسمان‌ها آسمانی نیست ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست بجای صحن و گلدسته کبوترها نما دارند نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست به اجبار عده‌ای باب الکرم را روی ما بستند به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست مدینه شهر پیغمبر! بگو تو لااقل با ما چرا روی سرخورشیدها پس سایبانی نیست؟ نه سینه زن، نه یک دسته، نه حتی یک حسینیه همه آماده‌ی اشکند اما روضه‌خوانی نیست به یاد چادرخاکی بقیع امروز خاکی شد وحالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست ** همان مادر که آمد کوچه و با قد خم برگشت بلایی برسرش آمد که آثارش نهانی نیست چنان سیلی به‌رویش خورد حوریه زمین افتاد صدا می‌زد حسن در زانویم دیگر توانی نیست... ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ بار گناهم را به دوشم می‌کشیدم لنگ‌لنگان تا سر کویت رسیدم در آستان مهربانت هرچه گشتم منع ورودی بر گنه‌کاران ندیدم آرام و با خجلت نشستم پیش پایت از سفره‌ی احسان تو ایمان چشیدم چشمان خود را بستم و دنبال نامت با پای رؤیا تا بقیعِ تو دویدم با یاکریمان در کنار تربت تو نقش حرم بر روی خاکت می‌کشیدم ساده بدون هرچه آرایه‌ست شعرم با تو غزل خواهد شد این شعر سپیدم اوصاف حُسنت رشک جنت گشته آقا تا از تو گفتم، از همه دنیا بریدم باران گرفته روی روح من به لطفت چون اشک شوقِ با تو بودن می‌چکیدم دنیا و عقبای منی، باب شفاعت! ای کاش می‌گفتی که پیشت روسفیدم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7