eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.4هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
985 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
CQACAgQAAxkDAAFes9ViI44TR8BlwtMu_UiQ9jseBq180wAC6QYAAjqb0VMa5GETXtENayME.mp3
3.61M
🌸 (ع) 🌸 (ع) 💐حضرت سلطانم ای روح ایمانم 💐ذکر لب زهرا جانم حسین جانم 🎤 👏 👌فوق زیبا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدح تو را عزیز پیمبر گفت جبریل خواند وحضرت حیدر گفت هرکس که بود تشنه در این عالم از "ساقی" بن "ساقی کوثر" گفت گفتند شیر سرخ عرب هستی این نکته را تمامی لشگر گفت استاد عشق مدح تو را یک عمر بر روی پله پله ی منبر گفت نام تو را شبیه به تسبیحات باهر نفس شمرد ومکرر گفت اوج کمال ولطف تو را زینب از هر چه گفته ایم فراتر گفت مادر رسید وسیر نگاهت کرد از زخمهای کهنه ی دیگر گفت وقتی که دید مثل علی هستی در کوچه های بی کسی از"در"گفت باید زبان "چشم" تو را فهمید تا از ارادتت به برادر گفت جان کلام "جان برادر" بود نا گفته ای که لحظه ی آخر گفت! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جبریل آمده خبر داده به همه مژده سحر داده خبر از فیض مستمر داده نغمه ای عاشقانه سر داده که خدا رزق بیشتر داده (نخل ام البنین ثمر داده) نسل عشق است و پا به پای ادب مادرش هم شده خدای ادب روشنی بخش کوچه های ادب (پسر کعبه) نا خدای ادب ماه شب های عشق آمده است پاسدار دمشق آمده است هر کسی بوسه از لبش می چید در نگاهش حسین را می دید بغل شاه لافتی که رسید دست و بازوش را علی بوسید مادرش گفت او فدای حسین پسرم نذر بچه های حسین عبد صالح شد و خدایی شد بس که مشغول دلربایی شد روی خورشید از او طلایی شد سبک جنگش که مجتبایی شد با حسن گشت و عاقبت یل شد کسب بازار عشق مختل شد خطبه ای خوانده در سفر با عشق از کلامش رسیده ام تا عشق پای وعظش نشسته حالا عشق عشق هم داد میزند: یا... عشق! باب نه، نه، نه، که بیت حاجاتی تو مفاتیحی از مناجاتی بیکرانی شبیه دریایی خوش قد و قامتی و بالایی قبله گاه هزار لیلایی در نمازت عجیب شیدایی درس غیرت به آب میدادی آب را پیچ و تاب میدادی جرعه جرعه حیات می ریزد یک نظر... کائنات می ریزد پای مشکت فرات می ریزد از نگاهت صفات می ریزد باد و باران مسخّرت هستند جمله سرباز لشگرت هستند تو که بازوی حیدری داری وای اگر تیغ و نیزه برداری نیزه را توی خال می کاری تو تگرگی که سخت میباری دشمنان از تو سخت میترسند پیش تو مثل بید میلرزند یاعلی یاعلی رجز خواندی جای شمشیر چشم چرخاندی خیل سگ های کوفه را راندی برنگشتی و علقمه ماندی خواستی از همه جدا بشوی منشی صحن کربلا بشوی روز آخر رسیده... بیماری حال عشق و تب سفر داری توی خیمه نگاه تر داری می روی تا که مشک برداری جای دستت دو بال میخواهی رخصت اتصال میخواهی بر تن تو برو بیا شده است جای شمشیر و نیزه ها شده است دشمن تو چه بی حیا شده است قصد اصلیش خیمه ها شده است فصل عشق و جنون سرازیر است از نگاه تو خون سرازیر است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خندیدی و لطافت باران درست شد یک گوشه از طراوت ایمان درست شد سلمان در این مقایسه بی آبرو شده است پلکی زدی و حضرت سلمان درست شد صد ارمنی شده است مسلمان لطف تو با عشق تو هزار مسلمان درست شد تا چشم روزگار ببیند قیامتت حیدر شدی، برای تو میدان درست شد این شیوه ی نبرد، همان شیوه ی علی است از باد رقص تیغ تو طوفان درست شد باب الحوائجی و برای فقیرها با دست های تو چِقَدَر نان درست شد یا کاشف الکروب، ابالفضل مرتضی خورشید بی غروب، ابالفضل مرتضی ای بنده ی خدا علمت تا ابد بلند امید خیمه ها علمت تا ابد بلند دستم گرفتی از سر لطفت رها مکن بی دست کربلا علمت تا ابد بلند لبخند های تو سبب خنده ی حسین به به از صدا ... علمت تا ابد بلند خون علی و فاطمه جاریست در رگت ای شیر مرتضی علمت تا ابد بلند بی اذن شاه تشنه نخوردی تو آب را سقای با وفا علمت تا ابد بلند از او جدا نمی شوی حتی اگر شود دستت ز تن جدا، علمت تا ابد بلند یا کاشف الکروب، ابالفضل مرتضی خورشید بی غروب، ابالفضل مرتضی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فرشته آمده تا دورت ازدحام کند بگو مسیح به قنداقه ات سلام کند به شاعرت بده اذن غزل که بعد از این دوات تیره بپوشد، قلم قیام کند بیا و خال لبت را نشان بده به خلیل بگو براین حجر الاسود استلام کند شده ست زائر تو زائر خدا در عرش به جبرئیل بگو وصف این مقام کند برو به دوش رسول خدا که میخواهد از این طریق تو را باز احترام کند تو نور چشم خدایی، علیست عین الله خدا بناست که نسل تو را امام کند به نص لحمک لحمی پیمبر آمده است به شوق روی تو خورشید با سر آمده است بعید نیست نگاهت به مرده جان بدهد و یا به دست سلیمانِ عصر، نان بدهد بعید نیست ز نامت بلال مست شود به عشقت از سر شب تا سحر اذان بدهد بعید نیست که روزی سه بار قبله نما به جای کعبه ضریح تو را نشان بدهد طلای اصل بریزد به جای گرد و غبار اگر عبای تو را یکنفر تکان بدهد اجل اسیر غم توست، کشته مرده ی توست بگو که ابرویت اینبار را امان بدهد تو کیستی که جهان مست شد از آمدنت رسول اکرم ما خورد از می دهنت بکش در آینه ای روی دلربایت را برای آنکه ببینیم ما خدایت را گذاشته ست از این شانه روی آن شانه نبی به فخر عوض کرده باز جایت را تو را زمین بگذارد دلش نمی آید به دست باد دهد گرد رد پایت را! گرفته ای سر یک دوش کیسه ی اطعام و روی دوش دگر عشق مرتضایت را به کوری همه ی دشمنان دین، تک تک علی گذاشته ای اسم بچه هایت را دل من این دل سرمست باز حیران شد ز نام نامی او شعر من پریشان شد علی امام ابوذر، علی معلم سلمان علیست اسم خدا طبق نقل های فراوان علیست مظهر توحید و قلب سوره ی انسان کتاب مدح علی هم خلاصه اش شده قرآن علیست مالک یوم الجزا و معنی میزان و نام عشق علی را خدا گذاشته ایمان علی امیر علی شیر حق علی یل میدان دوباره معرکه و شاه و ذوالفقار پریشان شده ست با رجزش بین جنگ هجمه ی طوفان نگاه با جبروتش شده ست معرکه گردان نداشته زرهش پشت و لشکری شده حیران شنیده اند که سربند زرد گشته رجزخوان نظر به تیغ دو دم هم نبوده ساده و آسان به سادگی نرسد کار کارزار به پایان شده ست لذت توصیف این نبرد دوچندان که بعد کشتن کفار آمد و همه دیدند علی گرفته ابالفضل را دوباره به دامان! که خورده است گره جان او به جان ابالفضل چقدر بوسه علی زد به بازوان ابالفضل 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای طربناک‌تر ز مستیِ تاک آب شد در بر تو هستیِ تاک بر لبانت که غنچۀ نورند واژه‌ها خوشه‌های انگورند شطّ توحید خفته در دهنت مست از راه می‌رسد سخنت هر کجا فکر زیستن باشند از کلام تو بذر می‌پاشند ای که معراج سرخ با تن توست «قابَ قَوسَین» قاب بودن توست می‌سرایم تو را به خامۀ سرخ ای تو! زیباترین چکامۀ سرخ کیستی؟ مشت بی‌امان زمان بر دهان یزیدیان زمان کوثر هستی‌ات کثیرترین آسمانی تبارِ روی زمین سِدرَةُالمُنتَهای افلاکی مثل آیه مقدسی پاکی لاله، دیباچه‌ای ز دفتر توست هودج آفتاب، پیکر توست معنی واژۀ دریغ شدی مثل خورشید تیغ تیغ شدی روح پاک محمدی در توست آیه‌ای، نور ایزدی در توست تا یدالله در تنت جاری‌ست زخم شمشیر عدل تو کاری‌ست هستی‌ات آبرو به شعبان داد بر کف شیعه تیغ ایمان داد هر چه گل بود، باغ بست به خویش آسمان چلچراغ بست به خویش ای خجسته تبار! ای مولود! زادروزت مبارک و مسعود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خورشید من که سر ز گریبان بر آورد خورشید از آسمان به قدومش سر آورد بر حج عشق کعبۀ من گر صلا زند لبیک از نهاد دو عالم برآورد زیبای من قیامت دیگر کند ز حُسن هنگامۀ شکوه چو در محشر آورد ارباب من قدم ز قدم برنداشته روح‌الامین به مقدم او شهپر آورد گر گلشن زمانه به‌خوبی شود بهشت هیهات! از حسین گلی خوشتر آورد دریای روزگار محال است کز صدف درّی به شاه‌واری این گوهر آورد ای آفتاب حسن! که می‌لرزد آسمان هر ظهر چون ظهور تو در خاطر آورد ارحام پاک باید و اصلاب شامخه تا وارثی شگفت ز پیغمبر آورد دختر نزاده پاک‌تر از مادر تو دهر تا چون تویی پسر به جهان مادر آورد از دل برآمده‌ست علی کعبه را، سزاست گر فخر کعبه بر رخ آن دلبر آورد زین مادر و پدر پسری چون تو یا حسین نبود عجب که فخر بر او داور آورد ما را هم ای حسین! چو فطرس شفیع باش تا مرغ دل فرشته شود پر درآورد مولا کبوتر حرمت کن «یتیم» را شاید سری میانۀ سرها در آورد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
CQACAgQAAx0CSmRjDAACRsliIjka6U4fO7fL6TnSVQJxqomtCgACOAcAAm4ZoVKhP1XBldVpFyME.mp3
7.58M
🌸 (ع) 💐شب شور و شب مستی 💐شب عشق و شب شادی 🎤 👏 👌بسیار دلنشین
CQACAgQAAxkDAAFes7JiI44LXXjDnutEjDuRAAGRPUReGEQAAkQJAAJGNJlSM3EaudoGd2YjBA.mp3
5.43M
🌸 (ع) 💐تو را اینگونه می نامم مولای تلاطم‌ها 💐و نامت غرش آبی آوای تلاطم ها 🎤 👏 👌بسیار دلنشین @maadahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁❁ 🌟صبح میلاد علمدار حسین اسٺ ✨میلاد گل فاطمہ سردار حسین اسٺ 🌟لبخند بہ لب‌هاے مَلڪ، گل ڪند هر دم ✨زیرا همہ دم خنده بہ رخسار حسین اسٺ ✨❣️ (ع)✨❣️ ✨❣️
امشب از بخت خوشم شانه ز سر می افتد‌‌ بس که در آینه ام عکس قمر می افتد چرخه ی عشق علی چرخ زد و فهمیدیم قرعه ی ام بنین است،پسر می افتد این پسر کیست که دل می برد از اهل ولا با خم ابرویش از خصم جگر می افتد ذکر تکبیر علی و حسنین است بلند به قد و قامت او تا که نظر می افتد مدعی دور شو این معرکه جای پشه نیست چون ز سیمرغ در این معرکه پر می افتد آتش خشم اباالفضل بسی سوزان است هر که با شعله در افتد به سقر می افتد پرچم زینب کبراست به دست عباس علم از دست علمدار مگر می افتد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مشق رزم قمر بنی هاشم، در محضر پدر و استادش امیرالمومنین علیه السلام: یا علی! این کیست می‌آید شتابان سوی تو؟ با قدی رعنا و بازویی چنان بازوی تو؟ او که می‌آید، تو احساس جوانی می‌کنی باز یادِ رزم و شور پهلوانی می‌کنی آمده پیش تو تا مشق سپه‌داری کند تا به سبک حیدری تمرینِ کرّاری کند می‌زند زانو که رسمت را بیاموزد، علی! با چه شوقی، بر لبانت چشم می‌دوزد، علی! مانده‌ام در بهت شاگردی که استادش تو‌یی هم چراغ رفتن و هم نور ایجادش تو‌یی من شنیدم بارها آن اسم زیبا را، ولی چیز دیگر بود، عباسی که تو گفتی، علی! با صدایی مهربان، گفتی: بیا عباس من! تیغ را بردار، با نام خدا عباس من! نورِ چشمان علی! پیش پدر چرخی بزن شیرِ من! شمشیر را بالا ببر، چرخی بزن این چنین با هر دو دستت تیغ را حرکت بده دست چپ را هم به وزن تیغ خود عادت بده فکر کن، هر حالتی بر جنگ حاکم می‌شود دستِ چپ، عباس من! یک وقت لازم می‌شود الامان از چشم شور و تیر پنهانی، پسر! کاش می‌شد چشمهایت را بپوشانی، پسر! بی نقاب، ای جلوه حسن خدادادی، نجنگ سعی کن تا می‌شود بی خـودِ فولادی، نجنگ تشنه‌ای، فهمیدم از آنجا که شیداتر شدی تا لبانت خشک شد عباس! زیباتر شدی خوب می‌دانم به فکر ذوالفقار افتاده‌ای بی قراری می‌کنی، حقّا که حیدر زاده‌ای رمز از جا کندنش یادت بماند «یا علی»‌ ست آخر این «لا سَیف» وقفِ «لا فتی الا علی» ‌ست حالت «عین» علی دارد سرِ تیغ دو دم من خودم هم «یا علی» می‌گفتم، آن را می‌زدم رزم عباس و علی، به به! چه رزمی می‌شود! ساقی و سقا کنار هم، چه بزمی می‌شود! مثل اینکه باز دستی آشنا، در می‌زند سرخوشی با من؛ ولی این دست خوشتر می‌زند خواهشت را از نگاهت خوانده‌ام؛ باشد! برو درس اینجا ختم شد؛ دیگر حسین آمد، برو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نگذشت هر كه وقت سخن راحت از ادب بي شك گرفت صُحـبت او بركـت از ادب بايد كُنند اهل ادب ، صحبت از ادب تا واژه واژه ، جـان بِبَـرد لذّت از ادب روزي كه ما سفـيرِ صدايِ ادب شـديم مست از سبويِ نام خُداي ادب شديم ديديم بس به تجربه دنيا وفا نداشت حتّي جنان به آدم و حوّا وفا نداشت عبّاس جُز به زاده ي زهرا وفا نداشت يك تن شبيه حضرت سقّا وفا نداشت عبّاس ربّ عشق و ادب خالق وفاست عبّاس ذكر مـستيِ عُشّاقِ كـربلاست با اينكه مـثلِ قـطره ي ناقابليــم ما وصليم تا به علقـمه، دريا دليم ما از حُسنِ ماه مصر اگر غافلـيم ما محوِ جَـمال ماه ابوفاضليم ما شرمنده ايم چون كه قياس است نابجا مابين حُسنِ يوسف و زيبا نگارِ ما ؟ جُز موي او كه زُلفِ سياهي نديده ايم جُز زيرِ سايه اش كه پناهي نديده ايم جُز او وزيـر، در خُورِ شاهي نديده ايم جُز روي او كه چهره ي ماهي نديده ايم مثل هوا كه دور سـرش تاب مي خُورد از جام چشمهاش جنون آب مي خورد از هر نظر نگاه كُني فوق العاده است يك لحظه هم مَجال به نَفْسش نداده است پشت و پناهِ مرد و زنِ خانـواده است مانند كوه پاي حُـسين ايسـتاده است عباس بي نظيرترين ماه طايفه ست عباس روح سـبزِ تمـامِ مَعارف است ما قُـمـريِ تـرانه ي بابُ الحوائـجــيم مُحتاج آب و دانه ي بابُ الحوائجيم رندانِ بي نـشـانه ي بابُ الحوائجيم كَلبيم و دورِ خانه ي بابُ الحوائجيم با خاك بوسي حرمش عشق مي كنيم ديوانـه وار با عَلَـمـش عشـق مي كنيم كارش هميشه و همه جا ذرّه پروري ست مَهرش شبيه فاطمه ، قهرش پيمبري ست دلداده است اگرچه ، خودْاُستاد دلبري ست اللهُ اكبـر از وَجـَنـاتش كه حيدري ست طفـلي كه فنّ رزم پـدر را بَلَـد شود شايسته است شُهره به شِبلُ الأَسَد شود در عرصه ي نبرد چو تكبير مي كِـشد دشمـن ز خُـوف ، آهِ نَـفَس گير مي كِشد با ترس و لرز مغز سرش تـير مي كِشد انگار اين علي ست كه شمشير مي كِشد صِفّين شاهد است كه در نوجواني اش خوشحال شد چقدْر علي از قهرماني اش او عـبد صالح است به امضاي اهل بيت او غرق رحمت اسـت به فـتواي اهل بيت او دل بُـريده از هـمه ، منهـاي اهل بـيت سَـلمان به لطف اوشده ،مِـنّاي اهل بيت آن جا كه افـتخار به سـادات مي كنند با او به اهل عرش ، مباهات مي كنند وقتي كه بود اهل حـرم غـم نداشتند بر رُخ نشـان ز سيليِ مُحكم نداشتند لبهاي خُشك و چشمِ چو زمزم نداشتند دستان بسته يا كه قَـدِ خم نداشتند ... او مانده بود ،،، داغ كمر را نمي شكست در شامْ سـنگ ، حُرمتِ سر را نمي شكست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مشک بر دوش سوی علقمه رفت، تا که شق‌القمر نشان بدهد تا که چشمش هزار معجزه را، بین خوف و خطر نشان بدهد شیهه در شیهه اسب و گرد وسوار، آسمان مکث کرده تا چه کند؟ خیمه در خیمه گریه می‌شنود، آب را شعله ور نشان بدهد؟! مشک لب‌تشنه گرم زمزمه شد، گریه‌های رقیه در گوشش تا که یک دشت لاله‌عباسی، غرق خون جگر نشان بدهد قبضه‌ی ذوالفقار در مشتش، خشم دریاست در سر انگشتش کربلا قلعه قلعه خیبر شد، رفت مثل پدر نشان بدهد با خودش فکر می‌کند که فرات، عطش باغ را نمی‌فهمد می‌رود معنی شکفتن را، فوق درک بشر نشان بدهد همه‌ی خشم خونفشان علی، در صدایش وزیده، می‌خواهد خطبه شقشیقه‌ای دیگر،‌ با رجزها مگر نشان بدهد ساعتی بعد آفتاب گرفت، لحظه بعثتی شگفت آمد سوره‌ای قطعه قطعه در دستش، رفت شق‌القمر نشان بدهد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شده ست خانه مولا على تماشايى فرشته اى دم در مى كند پذيرايى پيمبران به صفى ايستاده كنج حياط شنيده اند كه امشب ز راه مى آيى دو چشم را كه گشودى به روى اين دنيا شد آفريده به نور تو، حس بينايى برادران همه جا پشت شان به هم گرم است تو امدى كه در آيد حسن ز تنهايى تو خواستى كه كنار تو تا ابد زينب به عمر خويش نبيند به غير زيبايى تو را به فاطمه، او را جدا مكن از خود فراق نيست به آيين شور و شيدايى صدا صداى غريب تو بود: (انا العطشان) و خواند فاطمه با آب آب لالايى به اشك هاى پيمبر نگاه كن امشب كه يادش آمده از مردمان دنيايى كه دور راس شريف تو جشن مى گيرند در ان غروب غم انگيز صبر و سودايى كجاست مادر تو آن زمان كه مى برند يهوديان سر پاك تو را، به رسوایی در آن زمان كه نباشند مادر و پدرت تو مانده اى و زن و بچه ات به تنهايى حسين من چه قدر دير دفن خواهى شد به دست قوم بيابان نشين صحرايى 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خبر پیچیده در عالم که درّ ناب می آید نگین پنجم ِ آل کسا؛ ارباب می آید در آغوشش گرفته فاطمه، یکریز پیغمبر- برای بوسه بر لبهای او بیتاب می آید چه تمرین میکند فطرس طریقِ دست بوسی را مگر شب تا سحر در چشم هایش خواب می آید!! فقط مشتاق دیدار است و وعده داده بر بالَش که محض پر گشودن بهترین اسباب می آید خدا قنداقه اش را با حریرِ کهکشان بسته برای خواندنِ لالایی اش مهتاب می آید ملقّب شد به «ثاراللهْ»! قطعاً قبله و کعبه... برای دیدنش با مسجد و محراب می آید علی در سایۂ گهواره اش «والشّمس» میخواند وَ سائل با رعایت کردنِ آداب می آید یقیناً می رود با دست های پُر از این خانه کسی که بی ریا، با قصدِ دقّ الباب می آید ¤ به یاد تشنگی هایش می آید اشک از چشمم میان روضه مادامی که حرف از آب می آید! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
CQACAgQAAx0CSmRjDAACRxhiJOilT7_Dl-56zFov4UxIgdnD0AACKAcAAm4ZkVJU_x07wfJ3cSME.mp3
1.5M
🌸 (ع) 🌸 ♨️بهشتیانی که قبل از شهادت به بهشت رفتند 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر پنج نوبت اذانم علی است اگر خاکم و آسمانم علی است اگر قبله‌ی آستانم علی است اگر روز و شب بر زبانم علی است علی دردِ عشق است و درمان حسین علی گفت و گفتیم ای جان حسین مرا آفریدی که حیران شوم مرا چشم کردی که باران شوم مرا جذبه دادی غزل خوان شوم مرا آینه کردی ایوان شوم زدم نعره در زیرِ ایوان حسین که ای جانِ من جانم ای جان حسین همانکه دلم شعله‌ور آفرید همانکه مرا در به در آفرید همانکه به شوقِ تو پَر آفرید به عشقت برایم جگر آفرید کسی نیست ما را به قرآن حسین خدا گفت و گفتیم ای جان حسین تو هستی محمد محمد تویی وَ حَی و علی هم به اَبجَد تویی براتِ نجف لطفِ مشهد تویی فقط آرزویِ مجدد تویی مدینه شد امشب چراغان حسین نبی گفت با تو که ای جان حسین اگر لطف زهرا مسلمان شدیم اگر ما سلیمان و سلمان شدیم اگر در حسینیه درمان شدیم اگر عاشقیم از حسن جان شدیم حسن جان نوشتیم و جانان حسین حسن گفت و گفتیم ای جان حسین نشسته است موسی عصایش دهی رسیده است یوسف که جایش دهی دویده است یحیی عطایش دهی به خاک است عیسی عبایش دهی حرم شد قُرقُ از گدایان حسین حرم پُر شد از ذکر ای جان حسین شبی که حرم مادرم رفته بود پُر از یادِ تو هر قدم رفته بود شبی که پُر آه و غم رفته بود شبی که برایم حرم رفته بود مرا نذر او کرد گریان ، حسین که قربان سَنَ طفلیم ای جان حسین اگر رود یا که کویرت شدم جوانم ولی زود پیرت شدم اگر کنج شش گوشه گیرت شدم من از نانِ بابا اسیرت شدم تو آبی تو نانی تو سامان حسین تویی برکتِ خانه ای جان حسین اگر آمدم عشق یادم دهید اگر خواستم کم ، زیاد دهید مرا منصبِ خانه زادم دهید به بادم دهید و به بادم دهید منم کاهِ ناچیز و طوفان حسین مرا می‌کُشی آخر ای جان حسین سه شب آمدم تا که چیزی بَرَم بهاری پیِ برگ ریزی بَرَم دعایی برای عزیزی بَرَم شفایی برای مریضی بَرَم سه شب آمدم زیر باران حسین که هرشب بگویم که ای جان حسین تو بی‌انتها‌... نقطه چین میدهی که از پشتِ در بیش از این میدهی چنان میدهی و چنین میدهی که حتی به قاتل نگین میدهی نگینت چه شد ای سلیمان حسین که نالید زینب که ای جان حسین رسید و صدا زد پَرَش را مَبَر زِره را که بُردی سرش را مَبَر از انگشتش انگشترش را مَبَر براین ناقه‌ها دخترش را مَبَر صدا زد به لبهای سوزان حسین که عریان حسین و که ای جان حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای نفس حضرت زهرا حسین ای نمک خانه مولا حسین ای سبب خلقت دنیا حسین نوشته بر عرش معلی حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) نام خوشت نغمه شیرین من باعث آرامش و تسکین من مذهب من دین من آیین من بود همین عشق و تولا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) چون که پِیِ چرخ و فلک ریختند آب و گل جن و ملک ریختند به نام تو فقط نمک ریختند که میدهد شور به دلها حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) عبد تو بوده اند اجداد من نوکریت داده پدر یاد من کاش زِ من رسد به اولاد من که این بود ارثیه ما حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) خوش آنکه نام توست ورد لبش وقف عزای توست تاب و تبش شنیده ام که در نماز شبش کرده دعا حضرت زهرا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) کرببلایت حرم کبریاست کرببلای دوّمت قلب ماست کرببلای دگرت در کجاست؟ برده شود نام تو هرجا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) تا که توسل به تو آدم گرفت نام تو را برد و دلش غم گرفت برات عفو را همان دم گرفت قبول شد توبه او با حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) نوح نبی پیرغلام تو بود کلیم عاشق کلام تو بود ذکر لب مسیح نام تو بود کز نفسش مرده شد احیا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) در این جهانی که بلا خانه است مامن ما همین عزا خانه است که هر عزا خانه شفا خانه است به برکت نام تو مولا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) زائر توست ایمن از هر عذاب خداست ضامنش به یوم الحساب دعاست تحت قبه ات مستجاب شفاست در تربت اعلا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) فلک نجات اند بنی فاطمه کشتی تو وسیع تر از همه رحمت تو رحمت بی خاتمه دریاب از کرم تو مارا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) ای دو جهان عاشق و دیوانه ات شمع تویی و همه پروانه ات تمام خیر است درِ خانه ات گدای تو شاه دو دنیا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) بهای خون تو فقط با خداست حساب تو از همه عالم جداست عرصه جولان تو روز جزاست ندا رسد زعرش اعلا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) روز قیامت همه در واهمه سوی پیمبر است چشم همه ذکر پیمبر است یا فاطمه ذکر لب حضرت زهرا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) پناه و مامن گرفتارها یار همه بی کس و بی یارها امیدِ آخرِ گنهکارها هیچ کسی نباشد الّا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) زندگیت با کرم آغاز شد فطرس با لطف تو ممتاز شد همینکه بال بسته اش باز شد فریاد زد در آسمانها حسین رحم الله من نادی یاحسین فطرس بعد از آن ، از آنِ تو شد محو نگاه مهربان تو شد کبوتر نامه رسان تو شد تا ببرد سلام مارا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) در غم تو ارض و سما گریه کرد هر که رسید کربلا گریه کرد شنید تا نام تو را ، گریه کرد نوح و خلیل و خضر و یحیی حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) همیشه در قلب منی یاحسین اگر چه دور از وطنی یاحسین که گفته تو بی کفنی یاحسین شد کفن تو خاک صحرا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) ای به فدای لب عطشان تو فدای آن پیکر عریان تو فاطمه در شام غریبان تو پیش تنت گرفت احیا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) گریه کنم در غم تو زار زار یک تن خسته این همه نیزه دار گودی قتلگاه شد نیزه زار شد بدن تو اربااربا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) آه چه آمد به سر پیکرت که دید و نشناخت تو را خواهرت همینکه بوسید رگ حنجرت سوخت دل زینب کبری حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) هرآنچه آمد به سرت یک طرف داغ علی اکبرت یک طرف داغ علی اصغرت یک طرف که سوخت حتی دل اعدا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) سه شعبه بی هوا رسید آه آه گلوی طفل تو درید آه آه (مِنَ الوَرید اِلَی الوَرید)آه آه داد خدا بر تو تسلا حسین (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ واحسین) ....... حک شده روی سینه ما علی ما همه بنده ایم و مولا علی (غَفَرَالله مَن نادىٰ یاعلی) (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) (رَحِمَ‌الله مَن نادىٰ یاحسین) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از بنده ی روسیاه و رسوا ، بگذر از عاصیِ بی حیا ، خدایا بگذر بگذشت رجب ، نشد ز عصیان گذریم تو لطف نما ، بیا و از ما بگذر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خورشيد هم امشب به اين درگاه مي آيد زيرا خبر پيچيده هر جا ، ماه مي آيد امشب خيال حضرت ارباب آسوده ست دارد كفـــيل زينبـش از راه مي آيد سلطان عشّاق دو عالم جشن مي گيرد وقتي وزيرش مثـل شاهنشاه مي آيد با دست و پاي غرق گِل از سمت نخلستان با سر به ديدارش ، ولي الله مي آيد جانها فداي عاشقي كز شوق وصل او معشوق،سويش مثل خاطرخواه مي آيد عبّاس يعني عاشق صادق كه بي ارباب او را ز هست و نيستش ، اكراه مي آيد با جرعه ي آبي هدايت ميشود قطعاً در آستانش هر كسي گمراه مي آيد طوبي به جنّت نغمه سرداده ست با احساس جانم فداي قامتت يا حضرت عبّاس گفتند اهل دل ، دل امّ البنين روشن حالا كه شد چشم اميرالمؤمنين روشن آن قدر او ماه است كه، از نور رُخسارش چون ماه كامل مي شود كلّ زمين روشن دنيا و ما فيها نه تنها بلكه از نورش در ديده ي ما ميشود تا...(نقطه چين) روشن هر چند خاموشي در آنجا هست بي معنا از او شده سرتاسر عرش برين روشن وقتي نوشتم "ياابوفاضل مدد"ديدم در حلقه ي انگشتر من شد نگين روشن در صحن او بر خاك افتاديم و فهميديم عشّاق عالم را چگونه شد جبين روشن عبّاس نه ، عابس شدن را درك خواهي كرد وقتي تورا شد سرّ دستورات دين روشن هركس به او وارد شد و از خويش خارج شد ذكرش تمام عمر يا باب الحوائج شد فريادِ ما تا صبح محشر يااباالفضل است يعـني كه تا آخر دل ما با اباالفضـل است دلمُرده ي مَحضيم آنجايي كه ساقي نيست هستيم غرق دلخوشي هرجا اباالفضل است هرچيز را مقياس و معياري ست درعالَم معيار در بحث ادب تنها اباالفضل است از ادّعاي با وفايي دور باش اي دوست گر در وفاداري تو را مبنا اباالفضل است پايين تر از پايين من و امثال من هستند وقتي فقط بالاتر از بالا اباالفضل است بايدكه گرد و خاك پاي "تاويه"* باشيم وقتي فداي زاده ي زهرا اباالفضل است با ديدن دستـش نه تنها ذكر ما ، بلكه ذكر خدا در محشر كبريٰ اباالفضل است ديدم تو محبوب القلوبي يا ابوفاضل الحق ، تو كَشّافُ الكرُوبي ، يا ابوفاضل اي أحسنُ الحالم ببين حال خرابم را آرام كن اين سينه ي پُر التهابم را از بسكه زير دِيْنِ تو بودن بزرگم كرد تسويه كردم با همه جز تو حسابم را تا كه تمام عمر را عطشان تو باشم بشكن به دست خويشتن جام شرابم را حتّي شب ميلاد تو ، فكر مصيبت هات آقاي من ، مي گيرد از دل صبر و تابم را ارباب هم مي گفت : ميفهمند رفتي تو هر كس ببيند صورتِ از خون خضابم را عباس من ياد لب خُشك تو اُفتادم وقتي كه بوسيدم لب طفل ربابم را تو رفتي و هر بار بعدت العطش گفتم داده ست با تير و سنان دشمن جوابم را فرقت كه تا بين دو ابرو باز شد عباس فصل اسيري حرم آغاز شد عباس *تاويه : اسم مركب حضرت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صد گره بر هر گره در کار اگر داری کم است یا که صدهاحاجتِ دشوار اگر داری کم است یا که قدَّ آسمان آوار اگر داری کم است یا که در قلبت غمی بسیار اگر داری کم است غم جگر دارد بیاید گفته‌ام در هر غمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی حالِ ما را تا که دوریِ حرم بد می‌کند کربلا را قسمت ما راهِ مشهد می‌کند یک دوراهی هست ما را هِی مُردد می‌کند در میانِ دو حرم دل رفت آمد می‌کند مثل اینکه شهریار آنجاست می‌خواند : هَمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی این حسن یا این حسین این یا که تکرارِ علیست؟ حیرت آئینه یعنی وقت دیدار علیست تیغ او تیغ علی و کار او کار علیست جان عزائیل در دست علمدار علیست بیرقی دارد که نقشش شد شعارِ عالمی یِل یاتارطوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی تا زره را می‌کشد بر شانه مُحکم می‌کند تا که اَبرو را زمان رزم در هم می‌کند چیست لشکر کوه از هولش کمر خم می‌کند یا که عزرائیل را پیشش مجسم می‌کند آمده تا جابجا گردند هر زیر و بَمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی یک قدم کوبیدی و هفت آسمان‌ها ریختند یک علم کوبیدی و هِی کهکشان‌ها ریختند ضرب شصت توست یا آتشفشان‌ها ریختند مصرعی خواندی رجز ، سیف و سنان‌ها ریختند این به مولارفته دارد ضربه های محکمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی جذب تو جبریل تا شد شهپرش بر باد رفت خواست نزدیکت شود خاکسترش بر باد رفت هر سلحشوری که آمد یا سرش بر باد رفت... یاکه تیغت چرخ خورد و لشکرش بر باد رفت شاهباز کربلایی شهریار علقمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی تاکه گیسو را کمی در پیچ و تاب انداختی شام را گویا به جانِ آفتاب انداختی بِرکه‌ای رفتی و عکست را به آب انداختی یا که عکس مرتضا را بِینِ قاب انداختی ماه بی تکرار ما تکرار اسم اعظمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی شانه‌ات نازم که جایِ دستهای زینب است تا تویی ، بالاترین مَحمل برای زینب است روی زانوی تو ، تنها ردِّ پایِ زینب است هر دلی که گفت یاعباس جایِ زینب است کور می‌سازد نگاهت چشم هر نامحرمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی هرکه شد مستِ حسن بدجور بد مستِ تو شد کوچه بُن بست حسن شد کوچه بن بست تو شد بعد غوغای جمل دست حسن دست تو شد فاطمه هست حسن شد فاطمه هست تو شد از کریمیِ حسن داریم با هم عالمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی قبله وقتی رو به تو هر صبح راهی میشود قبله‌ی ما چشم تو خواهی نخواهی میشود گاه گاهی هم نمازم اشتباهی میشود قلبِ ما بِین حرم انگار ماهی میشود تو شراب کوثری و موج موجِ زمزمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی ناز مجنون را اگر در کوی لیلا می‌کِشند ناز دستان تو را دستان زهرا می‌کِشند آش نذری تو را هم ارمنی‌ها می‌کِشند در جوارت منتِ بیچاره‌ها را می‌کِشند دل ، ابالفضلی نمی‌ماند برایش ماتمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی مَشک وقتی می‌چکد تقدیر می‌ریزد بِهم دست وقتی نیست در تَن شیر می‌ریزد بِهم حق بده این چشها را تیر می‌ریزد بِهَم دختران را بعدِ تو زنجیر می‌ریزد بِهَم بر زمین اُفتاده‌ای بد جور آقا درهَمی... یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7