eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
980 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
از تو دور افتاده‌ایم و با فراقت راحتیم باز اما ادعا داریم فکر حضرتیم فکر بیداری مایی، ما ولی خوابیم خواب... عفو کن‌ آقا اگر این‌قدر اهل غفلتیم تو به‌ گمنامان نگاه بیشتر داری ولی... ما ز چشم افتاده‌ها از عاشقانِ شهرتیم پشتِ ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم "حاضر کامل" شما هستی و ما در "غیبتیم" با تمام‌ این بدی‌ها نام‌ مارا خط مزن با تمام این بدی‌ها باز هم در خدمتیم جز‌حسین‌ و روضه‌اش راهِ نجاتی نیست، نیست ما برای آشتی با تو دخیل هیئتیم ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از فراق تو نمردیم، مسیحا نشدیم چشم ما تار نشد از غم و بینا نشدیم جای تو دست به دامان طبیبان بودیم حقمان بود اگر باز مداوا نشدیم بی تو یک عمر پی هرکس و ناکس رفتیم گم شدیم آخر ازین غفلت و پیدا نشدیم نام مجنون به‌روی ماست ولی کو مجنون؟ وقتی از هجرِ تو آواره‌ی صحرا نشدیم درد این است که ما محضِ رضایِ دل تو بی‌خیالِ خوشیِ فانیِ دنیا نشدیم خاکِ عالم به سرِ ما که دراین عمرِ دراز لحظه‌ای مشتریِ یوسف زهرا نشدیم گریه کردیم ولی گریه‌ی بی فکر چه سود؟ قطره بودیم ولی وصل به دریا نشدیم پیش ما آمدی اما همه غفلت کردیم لحظه‌ای پای قدم رنجه‌ی تو پا نشدیم قصدمان بود همه سنگ صبورت باشیم قصدمان بود که از بخت بد اما نشدیم ** همه رفتند حرم ما که نرفتیم هنوز زائر مرقد شش‌گوشه‌ی آقا نشدیم کاش می‌شد که تو ما را به زیارت ببری یک شب جمعه به پابوسی حضرت ببری 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فرازی از ؛ ؛ يا عَظيمَ الْمَنِّ يا قَديمَ الاِْحسانِ... اسم تو دواست، راه و رسمت درمان من طالب نعمتِ توأم، یا منّان اشک آمد و اسم اعظمت را دیدم... در نام حسین، یا قدیم الاحسان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سحر نوید دهد، صبحِ نور نزدیک است زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است شفق زده‌ست ز مشرق، فروغ صبح امید دهید مژده که روز ظهور نزدیک است گذشته موسِیِ عمران از آن سوی دریا بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است حجاب‌ها ز میان رَخت بسته‌اند همه الا که لحظه‌ی فیض حضور نزدیک است رسد ز سینه‌ی سَینا ندا به اوج فلک که پای موسِیِ عمران به طور نزدیک است چگونه از حرم یار دور افتادید!؟ برای اهل دل، این راه دور نزدیک است طلایه‌دار عدالت ز راه می‌آید زوال سلطنت ظلم و زور نزدیک است ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست یقین کنید که روز نشور نزدیک است ✍استاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر نفس خود دچارم، یابن الحسن اغثنی عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی در غفلت از قیامت، با شعله‌ی جهالت آتش گرفته بارم، یابن الحسن اغثنی تاریک و روسیاهم، افتاده قعر چاهم ای شمس روزگارم یابن الحسن اغثنی از شرم ناگزیرم، از شرم سر به زیرم از شرم بی قرارم، یابن الحسن اغثنی جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت آرامشی ندارم، یابن الحسن اغثنی ای ذوالکرم می‌آیی؟ بالاسرم می‌آیی... هنگام احتضارم؟ یابن الحسن اغثنی هستم فقیر خوانت، بر لطف بی کرانت خیلی امیدوارم، یابن الحسن اغثنی ** مانند والدینم، گریه کن حسینم این است اعتبارم، یابن الحسن اغثنی عقده‌گشایی‌ام کن، کرب‌و‌بلایی‌ام کن دلتنگ آن دیارم، یابن الحسن اغثنی ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ❣سلام امام زمانم❣ سلام برصاحب جمعه ماه پنهان سلام بر و امیدواران سلام برلحظه لبخند یاران می آیی عاقبت یک روزجمعه به همراه نگاه سبز باران
فجرآورِ صبحِ آرزو می‌آید با پرچم لا تَفَرَّقُوا می‌آید با عدل علی و مهربانیِ رسول روزی به خدا قسم که او می‌آید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکر باشم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فجرآورِ صبحِ آرزو می‌آید با پرچم لا تَفَرَّقُوا می‌آید با عدل علی و مهربانیِ رسول روزی به خدا قسم که او می‌آید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گیرم که گُم شویم و نیابیم راه را... مولا به دادِ نوکرِ سابق نمی‌رسد؟؟! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آرام گشته هر کس شد بی قرارِ این در شأن بهشت دارد گرد و غبارِ این در خورشید سر برآرد هر صبح از حریمش گردد مدار عالم هم بر مدارِ این در خاکش دواست اینجا، دارالشفاست اینجا درمان و درد باشد در اختیارِ این در موسی نشسته اینجا، عیسی نشسته اینجا دیدیم انبیا را حتی کنارِ این در دنیا نبود و بودیم ما بنده‌ی مرامش خاکی نبود و بودیم ما خاکسارِ این در انگورْ بعدِ ما بود، میخانه بعدِ ما بود تاکی نبود و بودیم ما مِی‌گُسارِ این در ✍حجت‌الاسلام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بنوش! در حرم او که "می" حرامِ کسی نیست! که چشم هیچ‌کس اینجا به سوی جامِ کسی نیست نسیمی از نفحاتش "اذا تَنَفَّس" ما شد کسی که مثل نفس‌هاش در مشام کسی نیست کبوتر حرم او گرسنه هم که بماند دلش ولی به جز اینجا، اسیر بام کسی نیست چقدر کاتبِ مروی نشسته تا بنِویسد ز مُعجز کلماتی که در کلام کسی نیست چقدر کافرْ تسلیم او شده‌ست! که گفته؟ که [شاه طوس به جز شیعیان امام کسی نیست] تمام عالم و آدم مُقیم مشهد اویند قباله‌نامه‌ی این آستان به نام کسی نیست! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دعای عاصیانم، ناامیدم، مستجابم کن گناهم، روسیاهم، خود مبدل بر ثوابم کن کمم هرچند اما از شما بسیار می‌خواهم منم ذره، تو که شمس الشموسی آفتابم کن به رَغم دیده‌ی گریان، کویری تشنه‌ام دریا به لطف آبِ سقاخانه آزاد از سرابم کن هراس سرکه‌گشتن دارم و بسیار غمگینم اگرچه قوره‌ام، ساقی بیا کهنه شرابم کن  اُمید از عالَم و آدم بُریدم با اُمید تو الا یا ضامن آهو! خودت آدم حسابم کن قسم دادم اگر جانِ جوادت را ببخش اما اگر که می‌توانی، از دَرَت حالا جوابم کن! به سمت صحن آزادی اسیر تو نخواهد رفت به صحن کهنه خاکم کن، شهید انقلابم کن ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ ؛ خدا روز ازل ما را به عشقت آشنا کرده چه عشقی که مرا از قید این عالم رها کرده نه اربابم، نه سلطانم، خدا را شکر می‌گویم که ما را در حریم حضرت سلطان، گدا کرده عزیز هر دو عالم شد، به بزم عشق مَحرم شد کسی که رو به درگاهِ علی موسی الرضا کرده نگاهش رحمت و رأفت، وجودش پاکی و عصمت خدا در " اِنَّمایش " حق مطلب را ادا کرده همه در حسرت جنت، خدا هم از سَرِ رحمت دری را از حرم سوی بهشت خویش وا کرده ولی جنت نمی‌آید به چشم زائرت وقتی... ...شبی را در کنار تو سحر کرده، صفا کرده خجالت می کشم وقتی که می‌آیم حضور تو ترحم کن به این بنده که سر تا پا خطا کرده به سقاخانه‌ات بردم پناه از درد و بیماری چه سقاخانه‌ای که درد عالم را دوا کرده همه آیینه‌ها لبیک می‌گویند آن کس را که یکبار از صمیم دل تو را خوانده صدا کرده قسم بر خطّه‌ی طوست، قسم بر شوق پابوست زیارت‌های مخصوصت، دلم را مبتلا کرده دلا بنگر افاضاتش، ببین بحرِ کراماتش ببین نور ضریحش بی خدا را با خدا کرده معطل کردن سائل به پشت در مرامش نیست به هر کس آمده در این حرم فوراً عطا کرده نمی‌گوید گنهکاری، نمی‌گوید خطا داری فقط آغوش بگشوده، محبت‌ها به ما کرده نرفته از حرم بیرون، کسی مأیوس یا محزون حوائج را به لطف و رحمتش یک‌یک روا کرده تشرف در حرم با اختیار خویش ممکن نیست یقین دارم که زهرا مادرش ما را دعا کرده قیامت هست پشت پنجره فولاد، یعنی که خدا قبل از قیامت شور محشر را به پا کرده چه سِرّی هست در پایین پایش هر که می‌آید تمنای زیارت از نجف تا کربلا کرده ** صفا در قلب این صحن و،  بساط روضه هم پهن و دو چشمم اشک می‌بارد، هوای نینوا کرده قسم بر نور عین تو، به فَابکِ لِلحسینِ تو تو می‌دانی که عاشورا به قلب ما چه‌ها کرده قسم بر پلک مجروحت، قسم بر جدّ مذبوحت... چه کس با یک غریبِ بی دفاع اینگونه تا کرده؟ برو در قتلگاه ای دل، ببین آن بی حیا قاتل چگونه نیزه‌ها را در دل گودال جا کرده؟ تو را گیرم که دشمن کشت با لب‌های عطشانت تنت را بی کفن روی زمین، عریان چرا کرده؟ صدای مادرت پیچیده در عالم که می‌گوید: بمیرم...بی کفن، جا در میان بوریا کرده بُنَیَّ روی دامان خودم بودی، خودم دیدم چگونه قاتلت با خنجرش سر را جدا کرده ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کمی طراوتِ باران، کمی نسیمِ حَرَم، سلامِ صبح من و فیض مستقیمِ حَرَم... خوشا به حال شیعیان ما.
ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا می‌شنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیده‌ام من که گل بهشت را از حرم تو چیده‌ام من به بهای هستی‌ام، مهر تو را خریده‌ام عشق تو می‌برد مرا، تا حرمِ خدا، رضا ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو می‌دمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا آن‌که وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی تویی شمیم سورۀ کوثر و هل‌اَتی، رضا فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی بی‌تو کسی نمی‌برد، ره به سوی خدا، رضا شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم اگر ز در برانی‌ام، کجا روم، کجا رضا؟ به پیشگاه قدس تو اگر چه دست‌خالی‌ام اگر کسی نمی‌خورد، غم شکسته‌بالی‌ام هست اگرچه اشک من، گواه خسته‌حالی‌ام خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا ای که به این شکسته‌دل فرصت آه داده‌ای ای که مرا به این حرم خوانده و راه داده‌ای اگرچه در جوار خود مرا پناه داده‌ای بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا ✍استاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ ؛ حرم لبخنده، آرومه، عزیزه ،دست و دل بازه حرم سنگ صبوره، مهربونه، مَحرم رازه یه موقع سفره‌ی عقده، یه وقت درمون بیمارا یه وقت آغوشه واسه چشمای خیس عزادارا حرم شیرینیِ لبخند، توی جیب خادم‌هاس یه کاسه آب سقاخونه توی هق هق گرماس یه چشمه اشکِ شوقه تو دل هر تکه آیینه جواب نامه‌ی توی ضریحه، بال آمینه حرم همراه آدم، تو هجوم روزای سخته اذونِ اولِ تو گوش نوزادای خوشبخته برای غربت زائر، حرم گرمای یه خونه‌اس برای بال زخم یه کبوتر مرهمه، لونه‌اس حرم اعجاز چایی واسه‌ی یه شونه‌ی خسته‌اس یقینه واسه‌ اون که کرده کل عمرشو دست‌دست نسیم دل‌بخوا‌هِ دور فواره‌اس سر ظهرا دل شاد‌ یه بچه‌اس واسه رو هم‌چیدن مُهرا یه نقشه توی برگ اول ادعیه‌هامونه برای نوجوونا نقشه‌ی یه گنج پنهونه صدای شوق نقاره‌اس، صدای گرم امیده خراسانه جواز رفت و آمدهای خورشیده طناب دست یه معلوله که رو پاش وایساده دل یه پنجره‌اس که می‌شنوه با اینکه فولاده یه امضای عزیزه که قد یه دنیا می‌ارزه حرم برگ برات کربلای یه کشاورزه تسلای دلِ دلگیریه که با خودش قهره سلام اول صبح خیابونای یه شهره پناه بی ‌کسی‌های یه همسایه‌‌اس که غمگینه نمی‌شناسن حرم رو عنکبوتا غصه‌مون اینه ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ ؛ دام بگذارید بعدش دانه لازم می‌شود جلد می‌گردد کبوتر، لانه‌لازم می‌شود سوختن در عاشقی، کارِ کبوتربچه نیست شمع می‌داند کجا پروانه لازم می‌شود وقتِ گریه، خنده..؛ وقتِ خنده، گریه می‌کنم در میان عاقلان، دیوانه لازم می‌شود سر به روی پنجره فولادِ تو خواهم گذاشت مَرد وقتی بغض دارد، شانه‌لازم می‌شود با کبوترها کلاغی هم به صحنش راه داد گاه بین دوست‌ها، بیگانه لازم می‌شود کاش سقاخانه‌ها را نیز افزایش دهند در حریمت بیشتر میخانه لازم می‌شود آبِ سقاخانه‌ها را "آبِ حَیوان*" خوانده‌اند خضر آل الله را شاه خراسان خوانده‌اند در حرم، باران پناه آورده تطهیرش کنی آیه‌ی تطهیر می‌خواهد تو تفسیرش کنی اختیار "نورِ" خورشید است دست گنبدت تا دل تو هرکجا می‌خواست، تکیثرش کنی کودکی عَمداً خودش را در حرم گم کرده تا سال‌ها در صحن تودرتوی خود پیرش کنی صید وقتی عاشق صیاد گردد..، چاره چیست!؟ کاش آهوی دلم را طُعمه‌ی شیرش کنی این گدا حاجت بگیرد می رود..، پس ذوالکرم! خوب می‌گردد اگر با فقر درگیرش کنی زائری چشمش به دست خادمان توست تا با غذای حضرتیِّ خود نمک‌گیرش کنی گاه با دستِ برادر، گاه خواهر می‌رسد رزق ما از سفره‌ی موسی بن جعفر می‌رسد علّت اشک برادر، بُغض خواهر بوده است چشم‌ها در حسرت دیدارِ هم، تَر بوده است فاطمه وقتی صدایش می‌زده، قطع یقین او برای این برادر مثل مادر بوده است هر کسی دلتنگ زهرا می‌شود، قم می‌رود مرهم زوّارِ مادر دست دختر بوده است ریلِ قم_مشهد اگر رودی خیال‌انگیز بود روی موجش کشتیِ زائر شناور بوده است عطرِ "دارالحُجّه" را دارد " رواقِ آینه" خانه‌ی این‌دو از اول هم معطر بوده است نسل اندر نسل در واقع همه کارگریم کارفرمای حرم در قم برادر بوده است هرکسی پرسید می‌گویم: گدا هستیم ما کارگرهای علی موسی الرضا هستیم ما بانی جزر و مد دریا علی موسی الرضا ذکر تسبیحات ماهی‌ها علی موسی الرضا بد به حال هرکه بوده بی علی موسی الرضا خوش به حال هرکه بوده با علی موسی الرضا کفشداری حرم ای کاش امانت می‌گرفت جای کفشِ من، دلِ من را علی موسی الرضا در هیاهوی حرم ناگاه نقّاره زدند طفل لالی داد می‌زد: یا علی موسی الرضا روز محشر در سه جا زائر خیالش راحت است می‌رسد حتما به داد ما علی موسی الرضا گفت بابا: آب می‌بینی بگو عطشان حسین نان که می‌بینی بگو آقا علی موسی الرضا امتحان کن..، تا قَسَمْ جانِ جوادش می‌دهی کربلا را می‌زند امضا علی موسی الرضا ✍ * آب زندگانی (لغ دهخدا) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همیشه مبدأم مشهد ولی مقصد نجف بوده سری که بی علی سرکرده باری بی هدف بوده علی آنجا که می‌بخشید جان بر عالم امکان مسیحا آخر و آدم در اول‌های صف بوده شب معراج از صوت علی دانسته‌ام این را پیمبر این طرف بوده‌ست و مولا آن طرف بوده علی صبح بلی گویی، علی شام بلاجویی اگر چه نفس احمد بوده اما جان به کف بوده سلامت رفت با نادعلی از فتنه بیرون نوح چنان دُری که از اول در آغوش صدف بوده ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نَفْسِ ما هرچه جوانی می‌کند یار با ما مهربانی می‌کند قدردانش نیستم امّا کریم از گدایش قدردانی می‌کند میهمانم در حریمی که از آن... شخص سلطان میزبانی می‌کند چلچراغِ صحن ‌شاهنشاه طوس عرش را رنگین‌کمانی می کند هِی به قربان جوادش می‌رود... زائری شیرین‌زبانی می‌کند فصل، فصل گردگیری از دل است ذکر او خانه‌تکانی می‌کند هم مسیحا کفش‌دارش می‌شود هم سلیمان پاسبانی می‌کند هر کبوتر گندمش با زائری‌ست... سائلان را نیز بانی می‌کند میدوم با سر به دنبال رضا پیرم و قلبم جوانی می‌کند هرزمان گُم می‌شوم در روزگار گنبدش را دل نشانی می‌کند هرکه اشکش بر زمینِ صحن ریخت گریه او را آسمانی می‌کند مشهد ما هر زمانی دیر شد مرتضی پادرمیانی می‌کند رزق نوکر، گردن نخلِ علی است آن علی که باغبانی می‌کند دستبوس دست سلطانیم..، شکر اوست بر ما حکمرانی می‌کند من شبیب‌اَش نیستم امّا رضا تا می‌آیم روضه‌خوانی می‌کند ** کُشتن جدِّ من آسان نیست، آه! ذبح را این‌ شمرِ جانی می‌کند بر تن این آبرودار غریب لشکری مرکب‌دوانی می‌کند با صدای گریه‌ی زینب، کسی خنده‌های آنچنانی می‌کند ✍ و 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مسیر نور در اوج رهایی رسیده تا افق‌های جدایی شنیده شد صدای آشنایی ز اطراف حریم کبریایی... ندا آمد: الا یا اهل العالم چهل شب مانده تا ماه محرم شراب سرخ با پیمانه‌ای گفت کبوتر وقت ترک لانه‌ای گفت جنونِ عشق در دیوانه‌ای گفت شنیدم شمع با پروانه‌ای گفت بسوزی پا‌به‌پای من در این غم چهل شب مانده تا ماه محرم سرِ بازار با قدی خمیده عصای پیری بابا رسیده خودش با شانه‌ای بیرق‌کشیده برایم پیرهن مشکی خریده عجب رختی شود این رخت ماتم چهل شب مانده تا ماه محرم از این دنیای پوچِ هیچ‌مقدار ز دست روزگارِ مردم‌آزار گرفتارم گرفتارم گرفتار اجل دست از سرم بردار..، بردار به من مهلت بده ای مرگ..، این دم چهل شب مانده تا ماه محرم شبیه بادها باشیم ای کاش رهاتر از رها باشیم ای کاش شکوهِ ربنا باشیم ای کاش مُحرم کربلا باشیم ای کاش همین امشب بده اذن مرا هم چهل شب مانده تا ماه محرم ** هبوط ماه، چشمِ روشن تو چه بد بوده‌ست طرز کشتن تو به دست کیست آن پیراهن تو دگر وقتی نمانده تا تن او_ شود در زیر سم اسب درهم چهل شب مانده تا ماه محرم نوشته چکمه رویِ بال بُردند تنت را تا تهِ گودال بردند تو را با نیزه‌ای از حال بردند سرت را بین آن جنجال..، بردند بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم" چهل شب مانده تا ماه محرم چه می‌شد دورِ تو بلوا نمی‌شد برای غارتت دعوا نمی‌شد رقیّه‌خانمت تنها نمی‌شد سنان پایش به خیمه وا نمی‌شد کنارِ زینب تو نیست مَحرَم چهل شب مانده تا ماه محرم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7