روزی عده ای کودکان بازی میکردند، حضرت موسی از کنارشان گذشت کودکی گفت: موسی ما میخواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند، موسی گفت من می گویم اما نمیدانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت.
خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبرده ای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت.
خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند، من خواهم آمد، مردم مهمانی گرفتند، غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید .
سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد، او را راندند ...و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید .
از خدا خبری نشد، خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند . موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد، خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت، من همان گدای ژولیده بودم ...
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣ حکایت آموزنده
❣مطالعه و تفکر کنید 🔭تعبیریک خواب
🌼🍃 مردی داشت در جنگلهای آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دایم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید. به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنهایی با سرعت باورنکردنی دارد به سمتش میآید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر که از گرسنگی تورفتگی شکمش کاملا به چشم میزد داشت به او نزدیک و نزدیکتر میشد
🌼🍃که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود. سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد تا مقداری صدای نعرههای شیر کمتر شد و مرد نفسی تازه کرد متوجه شد که در درون چاه اژدهایی عریض و طویل با سری بزرگ برای بلعیدن وی لحظهشماری میکند.
🌼🍃 مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر میکرد که متوجه شد دو موش سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا میآیند و همزمان دارند طناب را میخورند و میبلعند. مرد که خیلی ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را تکان میداد تا موشها سقوط کنند اما فایدهایی نداشت و از شدت تکان دادن طناب داشت با دیوارهی چاه برخورد میکرد که ناگهان دید بدنش با چیز نرمی برخورد کرد.
🌼🍃خوب که نگاه کرد دید کندوی عسلی در دیوارهی چاه قرار دارد و دستش که آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینی عسل لذت برد و شروع کرد به خوردن عسل و شیر و اژدها و موشها را فراموش کرد که ناگهان از خواب پرید
خواب ناراحتکنندهای ی بود و تصمیم گرفت
تعبیر آن را بیابد و نزد عالمی رفت که تعبیر خواب میکرد
🌼🍃و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت خیلی ساده است:
❣شیری که دنبالت میکرد ملک الموت(عزراییل) بوده...
❣چاهی که در آن اژدها بود همان قبرت است...
❣طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است...
❣و موش سفید و سیاهی که طناب را میخوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را میگیرند...
❣مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟
گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ وقبروحساب وکتاب رافراموش کرده ای.
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
#حکایت....
روزی مردی به نزد عارفی آمد که بسیار عبادت می کرد و دارای کرامت بود مرد به عارف گفت: خسته ام از این روزگار بی معرفت که مرام سرش نمی شود خسته ام از این آدم ها که هیچکدام جوانمردی ندارند عارف از او پرسید چرا این حرف ها را می زنی مرد پاسخ داد: خب این مردم اگر روزشان را با کلاهبرداری و غیبت و تهمت زدن شروع نکنند به شب نخواهد رسید شیخ پیش خودمان بماند آدم نمی داند در این روزگار چه کند دارم با طناب این مردم ته چاه می روم و شیطان هم تا می تواند خودش را آماده کرده تا مرا اغفال کند اصلا حس می کنم ایمانم را برده و همین حوالی است که مرا با آتش خودش بسوزاند نمی دانم از دست این ملعون چه کنم راه چاره ای به من نشان ده
مرد عارف لبخندی زد و گفت:
الان تو داری شکایت شیطان را پیش من می آوری؟؟!!
جالب است بدانی زود تر از تو شیطان پیش من آمده بود و از تو شکایت می کرد
مرد مات و مبهوت پرسید از من؟!
مرد عارف پاسخ داد بله او ادعا می کرد که تمام دنیا از اوست و کسی با او شریک نیست و هر که بخواهد دنیا را صاحب شود یا باید دوستش باشد یا دشمنش شیطان به من گفت تو مقداری از دنیایش را از او دزدیده ای و او هم به تلافی ایمان تو را خواهد دزدید
مرد زیر لب گفت من دزدیده ام مگر می شود
عارف ادامه داد شیطان گفت کسی که کار به دنیا نداشته باشد او هم کاری به کارش ندارد پس دنیای شیطان را به او پس بده تا ایمانت را به تو برگرداند...
بی خود هم همه چیز را گردن شیطان مینداز...تا خودت نخواهی به سمت او بروی او به تو کاری نخواهد داشت
این تو هستی که با کارهایت مدام شیطان را صدا می زنی، وقتی هم که جوابت را داد شاکی می شی که چرا جوابت را داده است
خب به طرفش نرو و صدایش نکن تا بعد ادعا نکنی ایمانت را از تو دزدیده است
📙منطق الطیر
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 جوانان #آخرالزمان
🎥استاد دانشمند
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🔴 در عصر ظهور، همه جهان تحت حکومت واحد اداره خواهد شد‼️
🌕 امام صادق علیهالسلام فرمودند:
به خدا قسم ای مفضّل! او(مهدی عجل الله فرجه)، اختلاف را از میان ملل و ادیان برمیدارد و فقط یک دین در سراسر گیتی حکومت میکند، چنانکه خدای جل ذکره فرموده است: براستی دين در نزد خدا، اسلام است!(آلعمران/۱۹)
فَوَ اللَّهِ یَا مُفَضَّلُ لَیُرْفَعُ عَنِ الْمِلَلِ وَ الْأَدْیَانِ الِاخْتِلَافُ وَ یَکُونُ الدِّینُ کُلُّهُ وَاحِداً کَمَا قَالَ جَلَّ ذِکْرُهُ إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ
📙بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱
💝الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج💝
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
📝
#فوق العاده زیبا.پیشنهاد میکنم حتما بخونید
"مجلس ترحیم خودم"
آمدم مجلس ترحیم خودم
همه را می دیدم
همه آنهایی که نمی دانستم
عشق من در دلشان ناپیداست
واعظ از من می گفت،
از نجابت هایم،
از همه خوبیها
و به خانم ها گفت:
اندکی آهسته
تا که مجلس بشود سنگین تر،
راستی این همه اقوام و رفیق!
من خجل از همه شان
من که یک عمر گمان می کردم
تنهایم
و نمی دانستم
من به اندازه یک مجلس ختم،
دوستانی دارم
همه شان آمده اند،
چه عزادار و غمین
من نشستم به کنار همه شان،
وه چه حالی بودم،
همه از خوبی من می گفتند
حسرت رفتن ناهنگامم
خاطراتی از من
که پس از رفتن من ساخته اند
از رفاقت هایم،
از صمیمیت دوران حیات
یک نفر گفت: چه انسان شریفی بودم
دیگری گفت فلک گلچین است
یک نفر هم می گفت:
"من و او وه چه صمیمی بودیم"
و عجیب است مرا،
او سه سال است که با من قهر است!
یک نفر ظرف گلابی آورد،
و کتاب قرآن
که بخوانند کتاب
و ثوابش برسانند به من
گرچه بر داشت رفیق،
لای آن باز نکرد
و ثوابی که نیامد بر من
آن که صدبار به پشت سر من غیبت کرد
آمد آن گوشه نشست،من کنارش رفتم
اشک در چشم، عزادار و غمین
خوبی ام را می گفت
چه غریب است مرا
آن مَلِک آمد باز
آن عزیزی که به او گفتم من
فرصتی می خواهم
خبرآورد مرا
می توان برگردی
مدتی باشی، در جمع عزیزان خودت
نوبت بعد، تو را خواهم برد
روح من رفت کنار منبر
و چه آرام به واعظ فهماند
اگر این جمع مرا می خواهند
فرصتی هست مرا و
می توانم برگردم
من نمی دانستم این همه قلب مرا می خواهند
باعث این همه غم خواهم شد
روح من طاقت این موج پر از گریه ندارد هرگز
زنده خواهم شد
باز واعظ آهسته بگفت
معذرت می خواهم
خبری تازه رسیده ست مرا
گوییا شادروان مرحوم
زنده هستند هنوز
خواهرم جیغ کشید و غش کرد
و برادر بشتاب
مضطرب، رفت که رفت
یک نفر گفت: "که تکلیف مرا روشن کن
اگر او مرد، خبر فرمایید
سوگواری بکنیم
عهد ما نیست
به دیدار کسی، کو زنده است
دل او شاد کنیم
کار ما شادی مرحومان است"!!
واعظ آمد پایین،
مجلس از دوست تهی گشت عجیب
صحبت زنده شدن چون گردید
ذکر خوبی هایم
همه بر لب خشکید
مَلِک از من پرسید:
پاسخت چیست؟
بگو؟
تو کنون می آیی؟
یا بدین جمع رفیقان خودت می مانی؟
چه سوال سختی؟
بودن و رفتن من در گرو پاسخ آن
زنده باشم بی دوست؟
مرده باشم با دوست؟
زنده باشم تنها،
مرده در جمع رفیقان عزیز
من که در حیرتم از کرده ی این مردم نیز ... !!!
کاش باور بکنیم، کاش بیدار شویم ، خوب اندیشه کنیم، معنی واقعی امدن و رفتن چیست ؟
کاش دلی شاد کنیم تا هنوز در بر ماست
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
✨✨✨✨
✨🌙⭐️
✨⭐️
✨
✨✨✨ #داستان_شب ✨✨✨
امروز دوباره دیدمش... بعد از ۱۸ سال!
تو تاکسی،روی صندلی جلو نشسته بودم.
تو دنیای خودم بودم که یه صدای خیلی خیلی آشنا گفت: مستقیم... .
فکر کنم قلبم برای چند لحظه از حرکت وایساد!
راننده چند متر جلوتر توقف کرد. در ماشین باز شد و صاحب اون صدای آشنا نشست تو ماشین. جرئت اینکه برگردم عقب و نگاهش کنم رو نداشتم. از آینه بغل ماشین نگاه کردم. خودش بود... خشکم زد.
توی یه لحظه کوتاه تموم بدنم بی حس شد.
داشت به بیرون نگاه میکرد. یک لحظه سرش رو چرخوند و نگاهمون توی آینه ماشین به هم برخورد کرد. به سرعت نگاهش رو ازم گرفت. نمیدونم اونم من رو شناخت یا نه... توی تموم مسیر از توی آینه ماشین داشتم نگاهش میکردم. مثل همون موقع ها بود. فقط چنتا خط روی پیشونیش اضافه شده بود... کاش هیچ وقت به مقصد نمیرسدیم، همونطور که ۱۸ سال پیش نرسیدیم... اما رسیدیم!
- آقا،ممنون.پیاده میشیم.
ماشین متوقف شد.در ماشین باز شد. درحالی که داشت کرایه رو به راننده میداد اسمم رو صدا زد!
تموم بدنم یخ کرد. برگشتم. میخواستم به اندازه ۱۸ سال دلتنگی،با تموم وجودم بگم "جانم"...
اما پسربچه ای که از ماشین پیاده شده بود زودتر از من گفت: بله مامان؟!
لرزش اشک توی چشمام باعث شد تصویر پسرک رو تار ببینم. نگاهش کردم و بهش لبخند زدم. اونم نگاهم کرد،اونم لبخند زد....ر
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🔴 انار و هر چیزی که راجع خواص انار نمیدونید(بی نهایت عالیه این مطلب)
🔻به کسانی که باردار نمیشن بگین انار بخورن. انار قدرت باروری را تقویت میکنه. به کسانی که باردارن بگین انار بخورن هم ضد ویاره و هم هوش جنین را زیاد میکنه. چهره جنین را خوشگلتر میکنه. بعد از زایمان زدن آب انار به جای سزارین، جای بخیه سزارین را کمرنگ میکنه. بچهتون را میخواین زود حرف بزنه و لکنت زبان نداشته باشه؟ انار را دریابید.
🔻دنبال داروی اشتهاآور کودکان هستید که شیمیایی نباشه؟ آب انار قبل از غذا کولاک میکنه.
🔻آب انار ضد سرطانه و خونسازه. دشمن کمخونیست و خون را صاف و کبد را از سموم پاک میکنه.
🔻اگه فرزندتون دچار اسهاله انار بهش بدین. دونههای انار ضد اسهاله.
🔻اگه انار را درسته بذارید روی گاز و با پوست و دانه بپزید و بعد بکوبید تا خوب له بشه، ضمادی به دست میاد که ضدخارشه و حساسیت پوستی را از بین میبره و برای رفع گزیدگی حشرات محشره. قبلا هم گفتیم که انار وقتی پخته بشه یه پنی سیلین و آنتی بیوتیک بیضرر به دست میاد که هر نوع عفونت و سرفه را از بین میبره!
🔻مزه مزه و غرغرکردن آب انار باعث از بین رفتن و درمان جوش و زخمهای داخل دهان و تقویت لثهها و رفع آفت دهان بچهها میشه.
🔻انار صورت را تپل میکنه و ضد سرفه اس. برای کبدچرب و معده درد اگه با گلپر مصرف بشه معجزه میکنه. انار ترش لاغرکننده و انار شیرین تپل کنندهاس!!! انار ملس یا میخوش فشار خون را متعادل میکنه!!
🔻تو شهری زندگی میکنید که آلودگی هوا هست؟ انار ریه را هم پاک میکنه، طوری که گفته میشه خوردن انار بخصوص آب انار مضرات مصرف دخانیات را خنثی و باعث پاکی خون میشه.
🔻انار هورمونها را متعادل میکند و یک داروی ضد کیست هم هست.
🔻به بچههایی که درگیر انگل هستن انار بدین. بهترین انگل کش خوراکیه.
🔻انار افسردگی (چه افسردگی پاییزه چه پس از زایمان) را تا حد زیادی رفع میکنه.
🔻آب انار را با شکر، نشاسته و روغن بادام مخلوط کنید و بجوشونید و نیمگرم بخورید، این مخلوط برای تقویت مثانه محشره
🔻خوردن انار با پوستههای سفید نازک داخلش باعث تقویت معده و دستگاه گوارش میشه و درمان حالت دل بههم خوردگی و استفراغه!
حتی دود کردن پوست خشک انار داخل خونه یه تصفیه کنندهی هواست که آنتی بیوتیکه و ضد سرطانه!!!
مغز و قلب و کبد با این دود تقویت میشه پس پوست انار را هم دور نریزید!!!
🔻شستن مقعد با آب جوشانده پوست انار باعث درمان و بهبود خونریزی مقعد، بواسیر و انواع این بیماریها میشه!
🔻اگه داخل انار را خالی کنید و روغن گل سرخ را در آن بریزید وکنار آتش بذارید تا کمکم گرم بشه و بعد چند قطره از آن را در گوش بچکانید، برای درمان درد گوش بینهایت مفیده!
🔻خوردن رب انار باعث تب بالای کودک میشه!
🔻انار شیرین را سوراخ کنید و تا حد گنجایش داخل انار روغن بادام شیرین بریزید و کنار آتش بذارید تا گرم بشه. بعد مایع به دست آمده را بخورید. برای درمان ناراحتیهای سینه و سرفههای شدید عالی عمل میکنه.
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
💐🌼☘🌸
🌼🌺🍃
☘🍃
🌸
یک روز از پدرم پرسیدم :
فرق بین #عشق و #ازدواج چیست؟
روز بعد او کتابی قدیمی آورد و به من گفت این برای توست. با تعجب گفتم : اما این کتاب خیلی با ارزش است، تشکر کردم و در حالیکه خیلی ذوق داشتم تصمیم گرفتم کتاب را جایی دنج بگذارم تا سر فرصت بخوانم.
چند روز بعد پدرم روزنامه ای را آورد، نگاهی به آن انداختم و بنظرم جالب آمد که پدرم گفت این روزنامه مال تو نیست، برای شخص دیگریست و موقتا میتوانی آن را داشته باشی، من هم با عجله شروع به خواندنش کردم که مبادا فرصت را از دست بدهم،
در همین گیر و دار پدرم لبخندی زد و گفت : حالا فهمیدی فرق عشق و ازدواج به چیست؟ در عشق میکوشی تا تمام محبت و احساست را صرف شخصی کنی که شاید سهم تو نباشد اما ازدواج کتاب با ارزشیست که به خیال اینکه همیشه فرصت خواندنش هست به حال خود رهایش میکنی.
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
خنده در حد مرررررررررگ😱
خنده درحد انقراض نسل 🤪😎🚷
😂فقط بیا بخند مواظب باش نترکی از خنده💣👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1997930506C786790419b
https://eitaa.com/joinchat/1997930506C786790419b
میمیری از خنده😂👅
متفاوت ترین کانال ازدید اعضا😍😍😍
منبع جک های خفن🤣🙈👆❌⛔️
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
👅 جوکای جفر 021🤣💦👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/1997930506C786790419b
👅 عاقبت کلاس آنلاین😍🤧👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/1997930506C786790419b
👅 شوخی خرکی پسرا🥴💣👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/1997930506C786790419b
👅 منبع سوتی های کمرشکن 😳😂👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/1997930506C786790419b
👅سـم سم در مدرسه 👇🏽🤣🤣🔥
https://eitaa.com/joinchat/1997930506C786790419b
واییی پوووکیدم از خندهههه ☝🏾😱🤣
💟همدیگر دوست داشته باشیم
پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...
خرس گفت: الان ميخوام بخوابم،باشه بيدار شم حرف ميزنيم...
خرس به خواب زمستاني رفت و هيچوقت نفهميد که عمر پروانه فقط 3 روز است...
"همديگر را دوست داشته باشيم؛
شايد فردايي نباشد"..
آدماي زنده به گل و محبت نياز دارن ومرده ها به فاتحه!
ولي ما گاهي برعکس عمل ميکنيم!
به مرده ها سر ميزنيم و گل ميبريم براشون, ولي راحت فاتحه زندگي بعضيارو ميخونيم !
گاهي فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه هاست!😔
بيائيم ساده ترين چيز
رو ازهم دريغ نکنيم:
#محبت
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk