eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.6هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
19.8هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
هات رو دور نریز🍾🍾 بیا اینجا 👇 http://eitaa.com/joinchat/4024041476Cd9ea1840b4 ترفندهای جالب با بطری خالی نوشابه 😳😮 تااااازه هم دارم http://eitaa.com/joinchat/4024041476Cd9ea1840b4 تو این اوضاع اقتصادی غنیمته😐❌ اگه میخای بدو بیا 🔵
💎داستان کوتاه " پرواز " به خاطر فقط چند دقیقه تاخیر از پروازجا ماند. سفری که خیلی برایش اهمیت داشت و حرف چند صد میلیون پول در میان بود . خسته، عصبانی به زمین و زمان ناسزا می گفت. ناچار رفت و نشست داخل ماشینش تا به خانه برگردد ناگهان بی اراده رادیوی ماشین را روشن کرد، موسیقی پخش میشد که یکباره قطع شد و گوینده با ناراحتی گفت خبر فوری خبر فوری یک لحظه حواسش رفت به رادیو ناگهان کامیونی از رو به رو آمد و محکم به ماشینش زد و او جا به جا، پشت فرمان تمام کرد. رادیو هنوز کار می کرد و صدای مجری در فضای حزن آمیز و خون آلود پخش می شد زلزله ی نسبتا شدیدی غرب و جنوب غرب کشور را لرزاند.... : 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
من یه تازه عروسم😌از اضافه پارچه ها کلی لباس ژیگولی برای خودم دوختم😎💃 جاریم دید چشمهاش چهارتاشد😳😁 گفت ورپریده تو که بلد نبودی 😒 لو ندادم همه رو از اینجا یاد گرفتم😏😈 پارچه های اضافی رو دور نریز بیا اینجا کلی داریم😍 خیلی راحته الگو داره😌😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2294022216Cb33839744c تازه کمک خرج اقامون هم شدم 🤑🙈 بیا اینجا ببر و بدوز پول پارو کن😍
💎قبلا وقتی کسی بهم بی معرفتی میکرد و یا به چیزی که دلم میخواست نمیرسیدم خیلی عصبی و اذیت میشدم؛ ولی خب الان خیلی چیزا رو یاد گرفتم که دیگه عصبی نمیشم و کمتر اذیت بشم.. اینکه از کسی انتظار نداشته باشم و خودم حال خودمو خوب کنم.. یادگرفتم آدماییو کنار خودم نگه دارم که بهم آرامش میدن.. با کسی که نمیفهمه بحث نکنم و فقط دنبال چیزایی باشم که حالمو خوب میکنن! میدونی الان بیشتر از قبل حواسم به خودمه و بیشتر قدر سلامت روح و روانمو میدونم که زندگی بهتری داشته باشم و کمتر آسیب بیینم! من این روزا خیلی بهتر از قبلانم .. خیلی بهتر! -ناشناس 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💎میدونی چرا داری وقت رو هدر میدی؟ چون وقتی میخوای کاری رو انجام بدی ناخوداگاه به سختی هایی که باید براش بکشی فکرمیکنی و این فکر کردن به سختی باعث ترشح هورمون استرس می شه و استرس اجازه تمرکز روی کارت رو نمیده ذهن برای رها کردن شما از این رنج دستور به تعویق انداختن کارها رو میده (فعلا یه چرخی تو اینستا بزن ببین چه خبره..) و شما اون کاری که باید الان انجامش بدید رو به همین راحتی به بعدا موکول میکنید و نتیجه این میشه از فکر کردن به کار به انجام ندادن اون کارمیرسید... دفعه بعد وقتی خواستی کاری رو انجام بدی به جای فکرکردن به جزئیاتش فقط دست به کار شو با شروعش نصف راه رو رفتی.. 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از گسترده مارال
ساخت رایگان😈👇🏾 https://eitaa.com/joinchat/3514040509C5f68ad716a ساخت رایگان😻👇🏾 https://eitaa.com/joinchat/3514040509C5f68ad716a آموزش ساخت حرفه ای با هزینه کم 😱😻 https://eitaa.com/joinchat/3514040509C5f68ad716a بیا یاد بگیر روز200قاب بفروش👆🏾
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
♥😻کـــانال دخترونع😻♥ ✦اینجا همه جا رایگانه😋👇🏾✋🏻 https://eitaa.com/joinchat/3514040509C5f68ad716a اگه جرعت داری بزن رو لینک😈👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/3514040509C5f68ad716a بیایین هم باشیم😍🔐♥️
💎ولی ما روزهای سخت زیادی را پشت‌سر گذاشتیم ‌ها! سختی‌های زیادی را کشیدیم و دم نزدیم ‌ها، با مشکلات و نداشته‌های زیادی دست و پنجه نرم کردیم‌ ها! ما با سیلی‌های زیادی صورت آرامش‌مان را سرخ نگه داشتیم‌ و با مصائب زیادی کنار آمدیم و زمان‌های زیادی به روی خودمان نیاوردیم که کم آورده‌ایم و غمگینیم. ما در سخت‌ترین شرایطِ یک انسان، ایستادیم و به زندگی ادامه دادیم و خانه‌ی دلمان را گرم نگاه داشتیم. ما وقتی که زمین و زمانه سخت گرفته‌بود، هنوز داشتیم می‌خندیدیم و عشق می‌ورزیدیم و ادامه می‌دادیم. ما تحمل کردیم، ما زیاد تحمل کردیم و زیاد صبور بودیم و زیاد قوی ماندیم و زیاد جنگیدیم. دممان گرم... که هیچ‌کس مثل ما بلد نبود تحت هر شرایطی جسورانه بایستد و دوام بیاورد. که هیچ‌کس مثل ما بلد نبود با وجود سختی‌ها، همچنان عاشق بماند و لذت ببرد از جزئیات جهان و زندگی کند. هیچ‌کس مثل ما بلد نبود، هیچ‌کس. -نرگس صرافیان طوفان 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💎چند وقت پیش داشتم نظریه‌ها و مقاله‌های مختلف رو راجع‌ به دنیاهای موازی می‌خوندم، حتی راجع به «تناسخ»! توی دنیای موازی میگن میلیون‌ها دنیا شبیه دنیای ما وجود داره که خود ما هستیم‌، شخصیتمون، صورتمون، بدنمون و...! اما موقعیت‌های زندگیمون و جاهایی که زندگی می‌کنیم فرق می‌کنه؛ بعضی از دنیاها از ما هزاران سال جلوتر هستن و بعضی دنیاها از ما عقب‌تر! بین تمامشون داشتم فکر می‌کردم و امیدوار بودم که تو یکی از این میلیون‌ها دنیا، حداقل یک بار به تو رسیده باشم 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
❌حراااااج آخرفصل❌ 🚨‌🚨‌🚨‌ بدلیل بالا بودن تعداد مانتو شومیز در انبار کلیه و ها 👚‌ %آآف ویژه خورده 🔥‌🔥‌ شروع قیمتا از....99تومن🔰 💙 💘 لینک کانالش ⬇️⬇️⬇️ از تولید به مصرف اینجاست http://eitaa.com/joinchat/4027056145C2facc06047
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
💎زن سفره کوچک را روی میز پهن می کند . قبلا که سفره بزرگ بود ، علت داشت . یک طرفش ، مربا ، سرشیر ، عسل ، پنیر لیقوان و طرف دیگرش ، سیرابی ، کله پاچه و فرنی و شیربرنج و تعدادی لیوان برای چایی و شیر بود . با تعدادی کارد و قاشق های کوچولوی چوبی فانتزی که از دیدن هر روزه شان ، بر لبهایشان خنده رضایت می نشست و گاهی با همین کارد ها و قاشق ها که شمشیر بازی میکردند ، از هم سیر نمیشدند . الان ، با احتیاط یک تکه پنیری میبُرد و دو فنجان شیر را که پیمانه کرده در استکان می ریزد . نگاه ریزبین مرد ، ظاهرا به فیلمی جنگی است ولی در واقع گوش هایش را به صدای حرکات دست زن ، تیز کرده است : " نیم سنگک بسه ، اضافه نذار ... " از سنگکی که زن نصف میکند ، سنگی روی میز شیشه ای می افتد : "اون شیشه بشکنه میدونی قیمتش الان چنده ؟ " زن ، سنگ را توی ظرف زباله پرت می کند . ظرف ، جنسش فلزی هست و صدای فلز و سنگ باهم ، تا اون ور کوچه هم میرود و قاطی شعارهای سر صبحی عده ای میشود که بر طبلی میکوبند و مرگ بر ، مرگ بر میگویند . مرد صدای تلویزیون را خاموش میکند. در تصویر ، عده ای از آن ور دیوارها ، سنگ پرتاب می کنند و عده ای از این ور ِ ساختمانی مخروبه ، انها را به گلوله می بندند . زن از شاتوت قرمز ظرف مربا ، یکی یکی توی دهانش میگذارد و آرام آرام هسته هایش را می جود . قطره ای از مربا روی میز می چکد . زنی که عکسش روی شیشه میز افتاده است لبهایش سرخ میشود. مرد یکباره صدای تلویزیون را بلند میکند ، زنده بادها ، دور گلهای صورتی و برگهای سبز گچی سقف کاذب می پیچند .......! ✍ لطفا نقد کنید 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk