eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.6هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
19.8هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
📚🤔🤔🤔 ✍به ریش خود می‌خندد کنایه از خود را مسخره كردن آورده اند كه ... ابلهی ، شیطان را در خواب دید ، ریش او را محكم گرفت و چند سیلی ، سخت در بناگوش او بنواخت و گفت : ای ملعون ! ریش خود را برای فریب بلند كرده ای كه مردم را گول بزنی ، اینك ترا به سزای اعمالت می رسانم . با گفتن این سخن ، ناگاه از خواب پرید و ریش خود را در دست خویش دیده و خنده اش گرفت ! این مثال را در مورد كسی ایراد می كنند كه اشخاص دیگر را مورد استهزاء قرار داده و به آنها بی احترامی می كند یا اینكه در پشت سر مردم محترم غیبت می نماید . مقصود این است كه نتیجه سوء این استهزاء یا غیبت ، فقط متوجه همان شخصیت استهزاء كننده خواهد شد . 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
خانومای عضو در کانال، یه خرید بصرفه رو از دست ندید😍👇 روی چادر بزنید هم عیدی بگیرید، هم سوغاتی😁❤️ ـ 🌑 عیــــــــــد ـ 🌑 نـــــــوروز ـ 🌑🌑 🌑 🌑 ـ🌑 🌑 🌑 🌑 ـ🌑🌑🌑🌑 🌑🌑 🌑 ـ 🌑 ـ 🌕🌕🌕 🌑 فروشگاه بزرگ و معتبر چادر مشکی بهترین جا برای خرید شماست👏👏
🌸🍃🌸🍃 مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره میگرفت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر می‌فروخت، آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره 900 گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن 900 گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید. یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود. 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
برای خرید حرز در طرح فوق العاده فروش حرز بزنید روی👇👇 ـ 🌼 ـ 🌺🌸 ـ 🌸 🌸 🌺 ـ 🌺🌸🌺🌸🌺 🌸 ـ 🌸 🌺 ـ 🌺 🌸 ـ 🌸 🌺 + چرا الان حرز خرید کنیم؟ - اول بخاطر خواص بی نظیرش که در کانال اومده😍 دوم به خاطر هدایایی که قراره دریافت کنید🎁 هدایایی که از خود مبلغ حرز گرونترن😂 جهت سفارش بزنید روی لینک👇👇 https://eitaa.com/joinchat/337117222Cf312571170
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
◾️◼️تسلیت امام زمانم😭 در روز شهادت امام موسی کاظم (ع) سلامی بدید به ایشان و بزنید روی نام مبارکشون👇 ـ ســــــــــلام بــــــــــر امـــــــــــــــــــــام ـ⚫️⚫️ ⚫️⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️ ـ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ ـ ⚫️ ڪــاظـــــــــــــــــــــم ⚫️ ـ ⚫️ (؏) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ ـ ⚫️ فروشگاه چادر مشکی در جوار حرمهای دو فرزند امام موسی کاظم (ع) سوغات و هدایای ارزشمندی بهتون تقدیم میکنه💚
حکایت خواندنی 💎 در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند. روزی از روزها خری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از قضا گل کوچکی را که زنبوری در بین گل های کوچکش مشغول مکیدن شیره بود، می کَنَد و زنبور بیچاره که خود را بین دندان های خر اسیر و مردنی می بیند، زبان خر را نیش می زند و تا خر دهان باز می کند، او نیز از لای دندان هایش بیرون می پرد. خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند، عرعر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند. زنبور به کندویشان پناه می برد. به صدای عربده خر، ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد. خر می گوید: « زنبور خاطی شما زبانم را نیش زده است، باید او را بکشم.» ملکه زنبورها به سربازهایش دستور می دهد که زنبور خاطی را گرفته و پیش او بیاورند. سربازها زنبور خاطی را پیش ملکه زنبورها می برند و طفلکی زنبور شرح می دهد که برای نجات جانش از زیر دندان های خر مجبور به نیش زدن زبانش شده است و کارش از روی دشمنی و عمد نبوده است. ملکه زنبورها وقتی حقیقت را می فهمد، از خر عذر خواهی می کند و می گوید: « شما بفرمایید من این زنبور را مجازات می کنم.» خر قبول نمی کند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر می کند که: نه خیر این زنبور زبانم را نیش زده است و باید او را بکشم. ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر می کند. زنبور با آه و زاری می گوید: « قربان من برای دفاع از جان خودم زبان خر را نیش زدم. آیا حکم اعدام برایم عادلانه است؟» ملکه زنبورها با تاسف فراوان می گوید: « می دانم که مرگ حق تو نیست. اما گناه تو این است كه با خر جماعت طرف شدی که زبان نمی فهمد و سزای کسی که با خر طرف شود، همین است.» 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
خبـــری‌مهم‌ازبزرگترین‌‌فروشگاه‌ایتا😳 فقط‌انتخاب‌کنیدچه‌چادری‌میخواید👇 💖ملی حسنا جده ساده 💖دانشجویی لبنانی قجری 💖صدفی سنتی پرنسس یا... انتخاب کنید، سفارش بدید با کلی سورپرایز عالی و متبرک در خونتون تحویل بگیرید😁 به فامیل و آشناها هم معرفی کنید هم جنسش عالیه هم جوایزش، خیلی ازتون ممنون میشن😇 زودتر بزنید روی لینک جا نمونید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
عید ڪہ میاد، خاطرات عیدے مرور میشه😍 فروشگاه چادر مشڪے امسال میخواد بهتون عیدانہ بده، تعلل نڪنید بزنید روے 👇 ـ 💖 ـ 💖 🎁 ـ💖💖 💖 💖 ـ 💖 💖 💖 💖 💖 💖💖 ـ💖💖💖💖💖💖💖 💖 💖💖 💖 ـ ـ 🎁🎁 بهترین چادر مشڪے ها را با بهترین ڪیفیت از تولیدے بخرید👆👆
💠دنیا، پیرزنی با صورت کبود در روز قیامت!💠 🔲 در روز قیامت دنیا را به شکل پیرزنی کبودروی، ارزق چشم، گراز دندان، کریه منظر و قبیح رخسار برای مردم مجسم می‌کنند و از اهل محشر می‌پرسند: ❓آیا این پیرزن را می‌شناسید؟ ❗️می‌گویند: نعوذباالله که ما او را بشناسیم! 🔶خطاب می‌رسد: این همان دنیایی است که به آن تفاخر می‌کردید، به واسطه آن با یکدیگر حسادت می‌ورزیدید، دشمنی می‌کردید، قطع صله‌رحم می‌کردید و بسیاری از گناهان دیگر را مرتکب می‌شدید. پس دنیا را به جهنم می‌افکنند در حالی که فریاد می‌زند: 🔸خداوندا! پس کجایند پیروان و دوستان من؟ 🔸خداوند بلندمرتبه می‌فرمایند: دوستان او را هم به خودش ملحق سازید. 📕معراج‌السعادة، ص 339 / محجة‌البیضاء، ج 6، ص 10 💢 واقعا ارزش داره به خاطر این دنیا به هم خیانت کنیم؟ 💢 ارزش داره خدا رو فدای این دنیای بی‌وفا کنیم؟ ✅ در بی‌وفایی دنیا همین بس که این دنیا قبلا در دست دیگران بوده است و به ما رسیده و به زودی هم از دست ما خارج می‌شود و به دیگران می‌رسد. 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
✨﷽✨ 🔴چگونه می شود به امام زمان (عج) نزديک شد؟ ✍خشنودي امام زمان عج در گرو خشنودي خداوند است؛ و خشنودي خداوند در تبعيت از اوامر الهي و انجام واجبات و ترک محرمات است. در روايتي از حضرت امام محمد باقر عليه السلام همين معنا را مي‏يابيم: «خدا سه چيز را در سه چيز ديگر پوشانده: خشنودي اش را در طاعتش قرار داده، پس هيچ طاعتي را كم مشمار، شايد رضايت خدا در آن طاعت باشد. دوم: خشمش را در معصيت پوشانده، پس معصيتي را ناچيز مشمار، شايد خشم او در آن معصيت باشد. سوم: اوليائش را در مردمان پنهان كرده، پس كسي را تحقير مكن! شايد همو ولي خدا باشد.»(1) در روايتي امام باقر عليه السلام وظايف شيعيان را در زمان غيبت بيان کرده اند که عمل به اين وظايف قطعا زمينه ساز خشنودي حضرت ولي عصر را فراهم ميکند. حضرت ميفرمايند: اصبروا علي اداء الفرائض و صابروا عدوكم و رابطوا امامكم المنتظر». بر انجام واجبات صبر كنيد و در برابر دشمنان مقاومت نماييد و پيوندتان را با امام منتظران مستحكم نماييد.(2) حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ در روايتي پر محتوا مي فرمايد: «هر شخصی دوست دارد از دوستان و ياوران حضرت قائم ـ عليه السلام ـ باشد بايد كه منتظر باشد و در اين حال به پرهيزكاري و اخلاق نيكو رفتار نمايد. براي نزديک شدن به حضرت رعايت اين نکات توصيه ميشود: پيدا کردن شناخت کامل از امام زمان عج. قدم اول در ايجاد ارتباط با امام زمان عج شناخت صحيح ايشان است. پيدا کردن محبت عميق نسبت به ايشان. پس از شناخت کمالات حضرت نسبت به ايشان احساس محبت پيدا ميکنيم. ترک گناه. محبت يک رابطه دوسويه است. بنابراين با ترک گناه بايد محبت امام زمان را به خودمان جلب کنيم. همانندي و همراهي با امام در اعمال نيک. تا آنجا که ميتوانيم بايد خودمان را به ايشان شبيه کنيم. سعي کنيم نمازمان را اول وقت بخوانيم تا با نماز حضرت مورد قبول قرار گيرد. ان شا الله. مطالعه کتاب مکيال المکارم و کتاب نجم الثاقب نيز توصيه مي شود. در اين دو کتاب وظايف شيعه در زمان غيبت و راه هاي ياد کردن ايشان ذکر شده است. 📗 (1) بحارالانوار، ج 75، ص 187، حديث2. (2) نعماني، محمد ابن ابراهيم، کتاب الغيبه، ص 300. 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸🍃 مردی گناهکار در آستانه ی دار زدن بود . او به فرماندار شهر گفت : واپسین خواسته ی مرا برآورده کنید . به من مهلت دهید بروم از مادرم که در شهر دوردستی است خداحافظی کنم . من قول می دهم بازگردم . فرماندار و مردمان با شگفتی و ریشخند بدو نگریست . با این حال فرماندار به مردمان تماشاگر گفت : چه کسی ضمانت این مرد را می کند؟ ولی کسی را یارای ضمانت نبود . مرد گناهکار با خواری و زاری گفت : ای مردم شما می دانید كه من در این شهر بیگانه ام و آشنایی ندارم. یک نفر برای خشنودی خدای ضامن شود تا من بروم با مادرم بدرود گویم و بازگردم . ناگه یکی از میان مردمان گفت : من ضامن می شوم . اگر نیامد به جای او مرا بكشید . فرماندار شهر در میان ناباوری همگان پذیرفت. ضامن را زندانی كردند و مرد محكوم از چنگال مرگ گریخت . روز موعود رسید و محكوم نیامد. ضامن را به ستون بستند تا دارش بزنند، مرد ضامن درخواست كرد: ‌ مرا از این ستون ببرید و به آن ستون ببندید . گفتند: چرا ؟ ‌ گفت: از این ستون به آن ستون فرج است . پذیرفتند و او را بردند به ستون دیگر بستند که در این میان مرد محکوم فریاد زنان بازگشت.‌ محكوم از راه رسید ضامن را رهایی داد و ریسمان مرگ را به گردن خود انداخت. فرماندار با دیدن این وفای به پیمان ، مرد گنهکار محکوم به اعدام را بخشید و ضامن نیز با از این ستون به آن ستون رفتن از مرگ رهایی یافت . از آن پس به کسی که گرفتاری بزرگی برایش پیش بیاید وناامید شود می گویند : از این ستون به آن ستون فرج است .یعنی تو کاری انجام بده هرچند به نظر بی سود باشد ولی شاید همان کار مایه ی رهایی و پیروزی تو شود . 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk