دوش از درم آمد آن مه لاله نقاب
سیرش نَبِدیدیم و روان شد بشتاب
گفتم که دگر کِیَت بخواهم دیدن؟
گفتا که به وقت سحر امّا در خواب
#شیخ_بهایی
#رباعی
مالی که ز تو کس نستاند ، عِلم است
چیزی که تو را به حق رساند ، علم است
جز علم طلب مکن تو اندر عالم
چیزی که تو را ز غم رهاند ، علم است
#شیخ_بهایی
#رباعی
با هر که شدم سخت به مهر ، آمد سست
بگذاشت مرا و عهد نگذاشت درست
از آب و هوای دهر سبحان الله
هر چند که دوست کاشتم دشمن رُست
#شیخ_بهایی
#رباعی
تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق لطف و عطاست
خوش باش که آنسرا چنین خواهد بود
سالی که نکوست از بهارش پیداست
#شیخ_بهایی
#رباعی
آنکس که بَدَم گفت ، بدی سیرت اوست
وآنکس که مرا گفت نکو ، خود نیکوست
حال متکلّم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست
#شیخ_بهایی
#رباعی
در مزرع طاعتم گیاهی بِنَماند
در دست بجز ناله و آهی بِنَماند
تا خرمن عمر بود در خواب بُدم
بیدار شدم کنون که کاهی بِنَماند
#شیخ_بهایی
#رباعی
آن حرف که از دلت غمی بگشاید
در صحبت دلشکستگان می باید
هر شیشه که بشکند ندارد قیمت
جز شیشه دل که قیمتش افزاید
#شیخ_بهایی
#رباعی
ای در طلب علوم در مدرسه چند
تحصیل اصول و حکمت و فلسفه چند
هر چیز به جز ذکر خدا وسوسه است
شرمی ز خدا بدار این وسوسه چند
#شیخ_بهایی
#رباعی
تا نیست نگردی رهِ هستت ندهند
این مرتبه با همّت پستت ندهند
چون شمع قرار سوختن گر ندهی
سر رشته ی روشنی به دستت ندهند
#شیخ_بهایی
#رباعی
بر درگه دوست هر که صادق برود
تا حشر ز خاطرش علایق برود
صد ساله نماز عابد صومعه دار
قربان سر نیاز عاشق برود
#شیخ_بهایی
#رباعی
از ناله ی عشاق نوائی بردار
وز درد و غم دوست دوائی بردار
از منزل یار تا تو ای سُست قدم
یک گام زیاده نیست ، پائی بردار
#شیخ_بهایی
#رباعی
اینم یه رباعی از شیخ بهایی برای دوستی های فضای مجازی😄
تا بتوانی ز خلق ای یار عزیز
دوری کن و در دامن عزلت آویز
انسانِ مجازی اند این نسناسان
پرهیز ز انسان مجازی پرهیز
#شیخ_بهایی
#رباعی