سهل است که از ناز بگیری به گدا سخت
از تو مژه برگشته و از عاشقِ تو، بخت
عرش است دلم، تکیه بزن، حکم بفرما
حاشا بگذارم که دهی تکیه به هر تخت
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
به غیر چشمِ خُمارش که مست کرده مرا
ندیده ایم بگیرد کسی شراب به قاب
#عاصی_خراسانی
گویا خدا برای دلم آفرید دام
آن لحظه که برای تو می آفرید چشم
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
آری آنگونه سیاهم که اگر خیر کنم
میشود از منِ آلوده ، ثواب آلوده
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
علی مقدم
سهل است که از ناز بگیری به گدا سخت از تو مژه برگشته و از عاشقِ تو، بخت عرش است دلم، تکیه بزن، حکم
از تو مژه برگشته و از عاشقِ تو ، بخت
#عاصی_خراسانی
ای جان و تن من به فدایِ تو الهی
یک بار بیانداز بر این خسته نگاهی
برگرد ببین با جگر خلق چه کردی
هر جا که روی پشت سرت لشکر آهی
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
ما لایق نیاز و تو شایسته ای به ناز
تو پادشاه حُسن، ولی بنده ایم ما
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
یایِ علی بهشت به دستان من نهاد
این صید را به همّت قلاب میکشم
از شوقِ "مَن یَمُت یَرَنی" صد هزار بار
حنجر به روی خنجرِ قصاب میکشم
یک بار نام غیر تو بر این زبان گذشت
یک عمر میشود که دهان آب میکشم
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
علی مقدم
رسوا چنان نان خرابی که بگردد از کپک رسوا به روز حشر هم دامان ما گردد ز لک رسوا ز غربال قیامت ، خو
چنان نان خرابی که بگردد از کپک رسوا
به روز حشر هم دامان ما گردد ز لک رسوا
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
آنکه ز روحِ خویش در این خاکِ خام ریخت
دستش درست ، خوب شرابی به جام ریخت
خالی شدم ز خویش فقط بین سجده ام
کج کرده ام سبو که شرابم تمام ریخت
ما را نه شوقِ نام و نه خوفی ز ننگ ماند
در بزم تو که کُرک و پرِ ننگ و نام ریخت
عاصی! شرابِ در پسِ انگور را ببین
از باطنِ حلالِ تو چندین حرام ریخت
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
زاهد امیدِ سجده مبندی به من، که من
خَم گشته ام چنین خُمِ مِی را بغل کنم
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
یک چند در این مدرسه ها گردیدیم
از اهل کمال نکته ها پرسیدیم
یک مساله ای که بوی عشق آید از آن
در عمر خود از مدرّسی نشنیدیم
#شیخ_بهایی
فرامُشی ز فراموشیِ تو می خیزد
اگر تو یاد کنی ، یاد میکنیم تو را
#صائب_تبریزی
فاذکرونی اذکرکم
خورشید به چشم من نیاید
تا نورِ دو چشم روشنش هست
بر گردنِ حور رغبتم نیست
تا دست به دور گردنش هست
عاصی مخوری غصه ی سر را
سجاده نبود ، دامنش هست
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
.
روز نخست ، نوبت تقسیم تاب و تب
تابش به مویِ تو ، به منِ خسته تب رسید
.
بختم سیاه گشت ز داغ تو ، تلخ نه
این هم شباهتی که به من از رطب رسید
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
به غیر مدح علی آیه ای نیامده است
خدا گرفته علی را در این کتاب به قاب
همیشه سنگِ علی را به سینه کوبیدیم
گرفته ایم به دل صورت ثواب به قاب
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
هدایت شده از صوت ها و پادکست های علی مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دست کشیدن نشود دسترست کم
چون سرو نگردید قدت از هرست کم
#علی_مقدم
#عاصی_خراسانی
شعرخوانی انجمن ادبی ارادت
@ali_moghddam
@ASI_khorasani
چنان افتادگی پیشِ تو بالا می برد ما را
مَلَک حتی نمی داند کجاها می برد ما را
چه خون ریز و جهان گیر است یا رب لشکر حُسنش
که با یک غمزهٔ چشمش به یغما می برد ما را
اگر چه سالها در گوشه عزلت به سر بردیم
ولی آن گوشه ی ابرو به صحرا می برد ما را
مسیری نیست جز اشک روان دریای رحمت را
همین رود روان آخر به دریا می برد ما را
اگر اعمالِ ما راهی به جنت هم نبرد آخر
خیالی نیست ، آخر حُبّ مولا می برد ما را
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
مرداد / ۱۳۹۸
@ASI_khorasani
غزلی قدیمی
آیینه ی زیبایِ الله الصمد بودم
آری کجا در ابتدا اینقدر بد بودم
امروز غرقِ کثرت شیطانیِ خویشم
دیروز غرقِ قُل هواللهُ أحد بودم
دل رفت دنبال هوس من هم به دنبالش
غافل از آنجایی که من را می بَرَد بودم
جان را به صبحِ کاذبِ دنیا هدر دادم
آری منی که برتر از شام ابد بودم
افتاده عقرب در لباسم ، خوب میدانی
ورنه کجا من اینچنین رقصی بلد بودم
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
علی مقدم
غزلی قدیمی آیینه ی زیبایِ الله الصمد بودم آری کجا در ابتدا اینقدر بد بودم امروز غرقِ کثرت شیطانی
افتاده عقرب در لباسم ، خوب میدانی
ورنه کجا من اینچنین رقصی بلد بودم؟!
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
زاهد از حال ما چه میفهمد؟!
هِق هِقِ ما کجا و حَق حَقِ او؟!
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
قلّاب گشته ام که بگیرم ز دامنت
قدِّ خمیده زیرِ گُنَه نیز نعمت است
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
یک بار بر پیاله لبت را گذاشتی
یک عمر اینچنین دهنش باز مانده است
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
هلاکِ راهِ خیانت ، کجا شهید بُوَد ؟!
به ابتذال مکش معنیِ شهادت را
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
غزلی قدیمی
بگو به اشک ز چشمت حجاب بردارد
بگو که راه دراز است و آب بردارد
همان نَمی که به پیشانی اش نشسته بس است
بگو به یار که دست از گلاب بردارد
قدم خمید ز داغت ، ز چشمت افتادم
نمی خرند عصایی که تاب بردارد
کسی که چشم بپوشد از این خراب آباد
خدا ز پیش نگاهش حجاب بردارد
به روز حشر نگردد معطل پرسش
کسی که زودتر اینجا جواب بردارد
زشرم باطن خود آب میشوم آری
اگر که دست تو از من نقاب بردارد
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
"گیسوی توست از شب یلدا درازتر"*
کوتاه گشته عمر و مُعمّا درازتر
آواز التماس بلند است از دهان
دستم برای عرضِ تمنّا درازتر
هر بار آمدم که در آغوش گیرمت
برگشته است دستِ من از پا درازتر
پایان عمر ، غفلت من میشود فزون
گردد غروب ، سایه اشیا درازتر
کوتَه تر است روز قیامت ز رحمتش
دستی که میشود سوی دنیا درازتر
#عاصی_خراسانی
چهارشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۸
۲۷ رجب ۱۴۴۰
*مصراع از سیده تکتم حسینی