💠حرفتان سنگ را آب می کند ولی عملتان... _خطبه۲۹ گلایه های امام علی علیه السلام از کوفه _خصوصیات مردم کوفه _بهانه تراشی برای مقاومت نکردن هیئت محبّین الحسین علیه السلام دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۵ #علی_مقدم #سخنرانی #کوفه_شناسی #پادکست_صوتی @sheikh_ali_moghaddam

در معرکه از‌ سنگدلان حرّ بتراشد این ویژگی چشم هنرمند حسین است #محسن_کاویانی

قرار بود بمیری خدا شهیدت کرد #حر #اسفندقه @aboajor

چنان به سینه فشردی مرا، که جز تو اگر بود حسین فاطمه! می‌گفتم: اشتباه گرفتی #قاسم_صرافان #حر @GhasemSarafan

یک عمر هم اگر‌ که بگوییم "یاحسین" یک ذره از حلاوت آن کم نمی شود #عاصی_خراسانی

خبر آمد که ز معشوق خبر می آید #محمد_سهرابی ۲۳ رمضان ۱۴۴۵ هیئت بنت الحسین علیه السلام @sheikh_ali_moghaddam

💠احساسات، ضامن بقای مذهب _تاثیر احساسات در ماندگاری دین _آینده نگری اهل بیت علیهم السلام در دستور به عزاداری هیئت محبّین الحسین علیه السلام دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۴ #علی_مقدم #سخنرانی #پاد‌کست_صوتی #روضه #عزاداری #فلسفه_عزاداری @sheikh_ali_moghaddam

بشنوید از برادر عزیزم‌ #محمد_خادم بدون این که بگوید خبر به خیمه رسید حسین بود ،شکسته کمر به خیمه رسید حسین بود و دو دستش به سمت پهلو رفت خبر صریح تر از میخِ در به خیمه رسید عمو شهید شد و آب را به خیمه رساند به جای مشک دو تا چشم تر به خیمه رسید عمو شهید شد و ما همه شکسته شدیم و این شکسته شدن بیشتر به خیمه رسید کنار دست علمدار یک نفر خندید گذشت و دست همان یک نفر به خیمه رسید #محمد_خادم @khadempoet

نگاه در کتاب می کنی حسین #محمد_خادم ۲۱ رمضان ۱۴۴۵ @sheikh_ali_moghaddam

نه شهرت و نه فنّ بیان را بخرند غیر از عملت نه این نه آن را بخرند از طبعِ روان خویش مغرور مشو در حشر فقط اشکِ روان را بخرند #عاصی_خراسانی #رباعی @sheikh_ali_moghaddam

💠آفرین سیدمحمدسعید _داستانی زیبا از سیدمحمدسعید حبوبی _چقدر می توانیم بار مومنین را به دوش بکشیم؟! هیئت دانشجویی ابناء الزهرا سلام الله علیها #علی_مقدم #شیخ_علی_مقدم #تواضع #محبت #داستان #پادکست_صوتی @sheikh_ali_moghaddam

نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی به دنیا می‌دهد بی‌تابیِ گهواره پیغامی غریبیِ پدر را می‌زدی فریاد با گریه گلویت غرقِ خون شد تا نمانَد هیچ ابهامی گلویت از زبانت زودتر واشد، نمی‌بینم سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی تو در شش بیت حقِ مطلبِ خود را ادا کردی چه لبخندِ پُر از وحیی، چه اشک غرق الهامی علی را استخوانی در گلو بود و تو را تیری چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی تو را از واهمه در قامتِ عباس می‌بیند اگر تیر سه‌شعبه کرده پیشت عرضِ‌اندامی اَلا یا قَوم اِن لَم تَرحَمونی فَارحَمو هذَا ... بُرید این جمله را ناگاه تیرِ نابه‌هنگامی چنان سرگشته شد آرامشِ عالم که برمی‌داشت به سوی خیمه‌ها گامی، به سوی دشمنان گامی برایت با غلاف از خاک‌ها گهواره می‌سازد  ندارد دفنت ای شش‌ماهه غیر از بوسه احکامی چه خواهد کرد با این حلق اگر ناگاه سر نیزه ... چه خواهد کرد با این سر اگر سنگ از سر بامی ... کنارِ گاهواره مادرِ چشم‌انتظاری هست برایش می‌بَرَد با دستِ خون‌آلوده پیغامی ... #سیدحمیدرضا_برقعی @sheikh_ali_moghaddam