غزل عاشقانه
قدیمی
با یک نگاه پشتِ مرا هم خمید چشم
کارِ مرا ببین به کجاها کشید چشم
گویا خدا برای دلم آفرید دام
آن لحظه که برای تو میآفرید چشم
اصلا گمان نبود بیفتم به دامِ تو
روزی که در قفایِ رُخت میدوید چشم
میخواستم بگویمش امّا گریستم
آری همیشه بارِ زبان را کشید چشم
میمُردم از فراق اگر گریهای نبود
شکر خدا به دادِ دلِ من رسید چشم
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 جواد بنی اسدی | محفل ادبی مطلع
📄 متن شعر
خراب عشقم و ای مستی مدامه مخام
دووم دائم ای حال با صفامه مخام
به صافی دل بابا ننم شُدُم نوکر
همیشه شادی قلب ننه بابامه مخام
ماخام بهشته چیکارش کنم؟ چی فایده دره
بهشت مال شما، مو امام رضامه مخام
اگر بگن برو یک جای دور، نون توشه
به عزتش نمُرُم، سایه آقامه مخام
رفیق خادممان گفت غذا حرم نمخی؟
مریض بودم و گفتم که از خدامه...ماخام
اگر که چشمه مال و منال ما خشکید
اهمیت ندره، خیسی چشامه مخام
دلم گرفته، دلم تنگه روضه یه ارباب
چیزی نمونده دگه، پیرهن سیامه مخام
مخام بدم پسرم، وقتشه گمون مکنم
بیارشان ننه جان، سنج و زنجیرامه مخام
مو هرچی از شما خواستوم سریع بهم دادن
الان فقط ازتان رزق کربلامه مخام
#جواد_بنی_اسدی
#محفل_ادبی_مطلع
@anjoman_matla
علی مقدم
غزل عاشقانه قدیمی با یک نگاه پشتِ مرا هم خمید چشم کارِ مرا ببین به کجاها کشید چشم گویا خدا برای د
آخر نشستم و دو سه دریا گریستم
میخواستم بگویمش اما گریستم
او بین جمع بود، غرورم نمیگذاشت
در خلوتم نشستم و تنها گریستم
گریه امان نداد که بهتر ببینمش
صد حیف در زمان تماشا گریستم
ابرم که اشکِ من همه را شاد میکند
آری بخند ای گل زیبا، گریستم
گویا به خاک من نمی از اشک بوده است
تا پایِ خود نهاده به دنیا گریستم
شاید دعا به گریهی من مستجاب شد
دیشب به این امید خدایا گریستم
حالم ردیف نیست، غزل گریه میکند
وقتی ردیف هم شده حتی «گریستم»
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
تضمین غزلی اخلاقی از امام خمینی رحمه الله علیه
ما را نمیدهد ز چه دلبر دگر جواب؟!
با ناز خویش از چه به یاران دهد عذاب؟!
دیگر به داد ما نرسد نِی گُل و شراب
"ما را رها کنید در این رنج بی حساب
با قلب پاره پاره و با سـینه ای کباب"
لب تر نکرده ایم هنوز از سبوی دوست
دستی نبرده ایم به معراج موی دوست
پیدا نکرده ایم نشانی ز کوی دوست
"عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش و ماهـــی بــــــرون آب"
حاصل نشد ز حرص و غضب جز درندگی
سودی نداشت در پی دنیا دوندگی
ماییم و حسرت نفسی طعمِ بندگی
"حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب"
بر دفترِ سواد ، خطِ بی رمق زدم
سر در کتاب و بحث تمامِ فرق زدم
حتی به ردّ باطل اگر حرف حق زدم
"هرچـــه فراگرفتم و هرچـــه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب"
آری بکوش تا بتوانی به هوش باش
عمرت نگشته تا که زیانی به هوش باش
قدّت نگشته است کمانی ، به هوش باش
"هان ای عزیز فصل جوانی به هوش باش
در پیری از تو هیچ نیاید به غیر خـــواب"
خود را اگر چه نیک قلمداد می کنند
ابلیس را به مکرِ خود امداد میکنند
جان را ز فرط آز و هوا باد میکنند
"این جاهلان کــــه دعوی ارشاد مـــی کنند
در خرقه شان به غیر "منم" تحفه ای میاب"
اصلا نیاز نیست بگویی ، اشاره کن
آری سکوت پیشه کن و فکرِ چاره کن
اینجا که آمدی بنشین و نظاره کن
"دم بر نیار و دفتر بیهوده پاره کن
تا کی کلام بیهده گفتار ناصواب"
#عاصی_خراسانی
۲۰ بهمن ۱۳۹۹
۲۵ جمادی الثانی ۱۴۴۲
@ASI_khorasani
سلام
عازم کربلا هستم
دوستان ، حقیر را حلال بفرمایید
انشالله نائب الزیاره خواهم بود
•|یاامیرالمؤمنین|•
جوشد از خُمخانهی مولا شراب از ششجهت
در نجف ریزد به پای ما ثواب از شش جهت
هرکجا رفتیم غیر از مرتضی شاهی نبود
در تجلّی باشد آن عالیجناب از شش جهت
دل محال است از سر گیسوی او جایی رود
بر سر هر موی خود افکنده تاب از شش جهت
نیست پیغمبر ولی جبریل شاگردش بُوَد
جوشد از یک خطبهٔ او صدکتاب از شش جهت
نور چشمان علی ما را ز تاریکی رهاند
اینچنین تابیده بر ما آفتاب از شش جهت
پرسش آور پیش مولای جهان از یکجهت
تا بگوید ساقی ما هم جواب از شش جهت
آنکه آتش بُرد سمت خانه مولای ما
سخت میسوزد به محشر در عذاب از شش جهت
#عاصی_خراسانی
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️ ای کربلا نرفته ، کمی صبر پیشه کن
🔸️ ببینید و بشنوید:
سید محسن علوی | محفل ادبی مطلع
@anjoman_matla
حریمِ امنِ تو ، از گَرد دردها پاک است
که قرصِ رویِ تو در این مطب شود پیدا
#یاامام_رضا
#عاصی_خراسانی
#دارالشفاء
به ساحتی که خیال و قیاس راه ندارد
چگونه مدح تو گویم؟! حواس راه ندارد
اگر چه نیمه ی شب آمدم ، جواب بگیرم
به چشم روشن سلطان ، نُعاس راه ندارد
همیشه حاجت ما را جواب داده از اول
که در حریم کَرَم ، التماس راه ندارد
اگر خراب گناهی ، اگر که خسته راهی
بیا بیا که در اینجا هراس راه ندارد
ببوس خاک درش را و سجده کن حرمش را
که در مسیر رضا ، ناسپاس راه ندارد
اگر سیاه و خرابم ولی گدای تو هستم
مگر به درگه شه آس و پاس راه ندارد؟!
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
شب میلاد امام رضا علیه السلام
۱۰ ذی القعده ۱۴۴۲
نُعاس : چُرت و خواب
علی مقدم
به ساحتی که خیال و قیاس راه ندارد چگونه مدح تو گویم؟! حواس راه ندارد اگر چه نیمه ی شب آمدم ، جواب ب
اگر خراب گناهی ، اگر که خسته راهی
بیا بیا که در اینجا هراس راه ندارد
#یا_امام_رضا
#عاصی_خراسانی