eitaa logo
شیخ غیرمفید
507 دنبال‌کننده
19 عکس
38 ویدیو
1 فایل
ادمین: @mahdi_parnian نشانى كانال در پيام رسان تلگرام: https://t.me/Sheikh_ghm اينستاگرام: @mahdiparnian @sheikh_ghm
مشاهده در ایتا
دانلود
12.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاد به خیر تضمین چند بیت از مرحوم زرویی نصرآباد به لهجه یزدی در محفل قندشکن یاد استاد، آذر ۱۳۹۸ @sheikh_ghm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا یادون مِره که شافی کیه؟ شعرخوانی با لهجه یزدی در دورهمی یلدایی هم‌ولایتی‌ها به همت هیئت انصار ولایت یزد @sheikh_ghm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به جای این که دور هم شاد باشِم همش باسی تو واتسپ و شاد باشِم شعر دانش‌آموزی یلدایی کرونایی اجرا توسط محمدامین پرنیان در بیست و هفتمین محفل قندشکن @sheikh_ghm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوش رفتم به در میکده دود آلوده... به مناسبت 29 دی، روز هوای پاک @sheikh_ghm
هزار جهد بکردی که مجلسی و شیک کنی تمام جهان را برای خود تملیک گهی سیاست تحریم و گه چماق و هویج به هر معاهده‌ای این‌چنین زدی پولتیک نه گفت‌و‌گوی تو باشد صواب و خیر و صلاح نه خلق‌ و خوی تو باشد به آدمی نزدیک دوا ز دست تو از زهر مار سمی‌تر سلام از دهن توست عین فحش رکیک «هزار نکته‌ی باریک‌تر ز مو این‌جاست» نمی‌شوی تو ز شیطان و او ز تو تفکیک به زیر دستکش نرم، پنجه‌ات چدنی‌ست دهی مدام به عالم پز دموکراتیک به بند می‌کشی آزادی و عدالت را مدام سوی حقوق بشر کنی شلیک مصیبت همه آفاق از خباثت توست شمال شرق پرو تا جنوب موزامبیک کنار منطقه بستی سگ نگهبانت که هست قاتل و جانی به صورت ژنتیک عراق و شام و یمن زخمی از جنایت توست و گاو شیرده‌ات در جنایت تو شریک خوراک توست فقط نفت و خون ملت‌ها غذای خام و طبیعی و خوب و ارگانیک «نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر» برو ز منطقه و شیر را مکن تحریک اگر نگاه چپی سوی مرز ما بکنی فرو کنند به حلقت هزار بالستیک همین بس است که از خطه‌ی کویری یزد بگفت پیرزنی با بیان فولکلوریک: اِگر بیوینَمِت آی کوف تو پوز شده اینجا بیگیرم از دل و دنده‌ت دویس و شص تا پیک افول می‌کند این اقتدار پوشالی و روزهای تو مانند شب شود تاریک شکوه و فرّ و جلال تو غرق خواهد شد چنان که فرّ و جلال و شکوه تایتانیک @sheikh_ghm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنده یک انقلابی ریزم از غم انقلاب لبریزم می‌تپد بهر حفظ ارزش‌ها قلب بنده، به‌ ویژه دهلیزم! بس كه زبر و زرنگم و زبلم بس كه جذابم و دل انگيزم در فراز و فرود دولتها هرگز از من جدا نشد ميزم من مدیری خدوم و پرکارم دکتر بنده کرده تجویزم: نکنم کار تا مهیا نیست جوجه و شیشلیک شاندیزم من نجوم و حقوق می‌خوانم عاشق لحظه‌های واریزم تا برانم خر مرادم را من مجهز به شصت مهمیزم از قضا ریش هم کمی دارم کرده شش پر شوید، تجهیزم گرچه قصدم برادری بوده منشی‌ام رفته گفته من هیزم در همه چیز صاحبِ نظرم من ملقب به شیخ پرویزم می‌کنم هی جهاد فرهنگی واقعاً افتخار آمیزم فی‌المثل توی واردات رژ و دستگاه الکترولیزم بس که کردم در اقتصاد، جهاد یک شبه شد پرادو، ماتیزم من برای گرفتن حقم روز و شب با همه گلاویزم ولی از دست قاضی و قانون مثل ماهی مدام می‌لیزم الغرض مخلص کلام این است: بنده یک انقلابی تیزم سفره‌ی انقلاب تا پهن است از سر سفره برنمی‌خیزم! @sheikh_ghm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 شعرخوانی در بیست و هشتمین محفل طنز قندشکن هزار جهد بکردی که مجلسی و شیک... @sheikh_ghm
روز عشق و صفاست روز پدر مثلا روز ماست روز پدر روز زن روز سکه و پول است روز جورابهاست روز پدر روز زن شد کمرشکن خرجش کمر من دوتاست روز پدر پول و کادو اگر ریا باشد چقدر بی ریاست روز پدر بس که جوراب هدیه آوردند گوییا روز پاست روز پدر! مادرم پول خواست از بابا از برای چه خواست؟ روز پدر! هدیه ی بچه ها به من جوراب همسرم هم بناست روز پدر... ...مانتو و کفش و دامنی بخرد وه چه پرماجراست روز پدر! ** الغرض روز مرد پر شور است پر ز هول و ولاست روز پدر لیک از ما صدا نمی آید حرفمان بی صداست روز پدر گر که پرسی چرا چنین هستیم این جواب چراست: " روز پدر... ... عاشقان کشتگان معشوقند بر نیاید ز کشتگان آواز!" قافیه شد غلط، ولش بابا شعر، پادرهواست روز پدر!! *** هر چه گفتیم طنز و شوخی بود منشأش کبریاست روز پدر روز میلاد حضرت حیدر روز خوب خداست روز پدر... @sheikh_ghm
سلام و نور و ادب و احترام به آدمای لوطی و بامرام اونا که صاف و پاکن و زلالن دنبال یه لقمه نون حلالن دلای دریایی و صافی دارن معرفتم به قدر کافی دارن اونایی که توی دل مردمن دنبال حل مشکل مردمن چه تو اداره و چه توی بازار راه میذارن جلو پای گرفتار نه دنبال غمزه و عشوه هستن نه اهل زیرمیزی‌ و رشوه هستن نمیگیرن حقوقای نجومی به جز حقیقت نمی‌گن کلومی زندگیاشون همه پاک و ساده آقان ولی نیستن آقازاده هس رو سر همسایه‌ها سایه‌شون نجنبه آب تو دل همسایه‌شون هرکی داره مشکلی تو محله بره بهشون بگه دیگه حلّه! سفره‌شونم هر چی که کوچیک باشه یه جور میشینن یکی دیگه جا شه یه مصداق این آدمای شاخص هیئتیای باصفان و مخلص اونا که بی‌قرار اهل بیتن اونا که پای کار اهل بیتن شب نمیشه روزشون از مرد و زن تا قطره اشکی براشون نریزن شبای جمعه که میشه محاله دلی به یاد کربلا نناله رو لب فقط ذکر حسینو دارن هوای بین الحرمینو دارن تا که می شن تشنه و می نوشن آب می دن سلام از ته دل به ارباب اسم حسینو که رو لب میارن با احترام و با ادب میارن با ادا اطوار و خشن نمیگن به جا حسین، سن سن نمی‌گن ذکر آقا رو لوله‌ای نمیگن اگزوزی و گلوله‌ای نمی‌گن گرچه غم امامو خوب می‌خرن لُخت نمیشن بالا پایین بپرن منبری‌شون عالم و باسواده نیس توی اخلاق و عمل پیاده مداحشون اهل دروغ دغل نیست به قول یزدیا پای مغل نیست! همیشه اهل سوزن، اهل دردن نه این که دور خودشون بگردن دُرُس می‌دن جواب همدیگه رو نمی‌زنن زیراب همدیگه رو به عشق مولاشون اسیر هستن بر سر نفسشون امیر هستن خوب می‌دونن هیئتی بودن چیه هیئتی عاشق ارباب کیه چشمی که بر حسین گریه کرده دیگه به دنبال حروم می‌گرده؟ دستای سینه‌زن دیگه بعیده به روی مظلوم بزنه کشیده رو زبونی که ذکر ارباب می گه تهمت و غیبت جا نداره دیگه چه توی اوج کار و چه تو خونه نمازشو اول وقت می‌خونه *** هیئتیا به فکر نشر نورن منتظر واقعی ظهورن ستاره بارونه همه شباشون نمی‌ره رنگ خنده از لباشون کار جهادیشون همش به راهه اند مجاهدن خدا گواهه پیشرو‌ان تو کارای جهادی جهاد فرهنگی و اقتصادی وقتی تو میدون یا توی سنگرن منتظر اشاره‌ی رهبرن مرامشون صفا و یک‌رنگیه بعضی کاراشون با هماهنگیه سینه‌زنای انگلیسی نیستن دشمن استکبار و صهیونیستن اصلا اینا تا قدسو پس نگیرن یه لحظه هم آروم نمی‌گیگیرن چه بچه های پاک و باصفایی کلهم انقلابی و ولایی به قدری آسمونیه صفاشون که من نمی‌رسم به گرد پاشون مخلص هر کی که رفیق فابه مخلص هر چی هیئتی نابه @sheikh_ghm
14.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اصلا اینا تا قدسو پس نگیرن یه لحظه هم آروم نمی‌گیگیرن! 🎬 فتوکلیپ مثنوی هیئت‌نامه شعرخوانی در هیئت مکتب الشهداء تفت 27 اسفند 99 @sheikh_ghm
34.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اُروزا.... 🎞 فتوکلیپ شعری به لهجه‌ی اردکانی @sheikh_ghm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 شعرخوانی در سی‌امین محفل طنز قندشکن گر به روی چهره‌ی غم‌دیده لبخند آوری شوکران را برده ساییده از آن قند آوری شصت بشکه خال هندو با برند معتبر با تریلی از بخارا و سمرقند آوری جای آن که خود شوی در بند دلداری اسیر با کمندت یک دو جین دلداده در بند آوری یا زبانم لال در یک دست جام باده و توی دست دیگرت گیسوی دلبند آوری یا که در دیر مغان از سوی پیر می فروش دم به ساعت هی برای ما فقط پند آوری گر که مداحی کنی و موقع سینه‌زنی واحد از «شکری» ولی شور از «برومند» آوری! تا وسط‌های کویر لوت رودی مثل نیل با مشقت از سر کوه دماوند آوری گر که بعضی از مدیران را به دریا ریزی و جای آنها عده‌ای پاک و خردمند آوری گر که نرخ ارز را تا انتها پایین کشی بر تمام سودجویان راه را بند آوری گر که دشمن آورد آفند سخت و سهمگین غیرعامل یا که عامل هی پدافند آوری... ارزشش صفر است وقتی نیستی پا در رکاب در جهاد واجب و فوری فرزندآوری @sheikh_ghm
در راستای! پوسترهای تبلیغاتی بعضی از کاندیداهای «شهری‌ست پر ظریفان، وز هر طرف نگاری» با چشم‌های مخمور، لب‌ها همه اناری «چشم فلک نبیند زین طرفه‌تر جوانی» در عکس‌ها نیفتد زین خوب‌تر نگاری عکس مهین، گلاره، سوسن، پری، بهاره مانند ماه‌پاره در جوی‌هاست جاری این با چنان تفاخر بر صندلی نشسته تا اینکه در بیاید چشم حسود جاری آن دختر فلانی‌ست، ترشیده توی خانه هی چاپ کرده پوستر با صد امیدواری ... پرسیدم از بزرگی: «این عکس‌ها حقیقی‌ست؟» با شک نگاه کرد و با طعنه گفت: «آری احسنت بر فتوشاپ، استاد رنگ و میکاپ قالب نموده کرکس در چهره‌ی قناری» @sheikh_ghm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار تو ترسناک‌تر از «سرگیجه»‌ی هیچکاک باشد! به مناسبت هفته حجاب و عفاف @sheikh_ghm
هی عشوه‌گری کنی و یک شهر پشت سر تو هلاک باشد در کوچه به دنبال تو هر روز صد عاشق سینه‌چاک باشد آوازه‌ی دلبری‌ت مشهور از قزوین تا اراک باشد کوهان شتر به این بزرگی از موی تو شرم‌ناک باشد آن پاشنه‌های کفش تنگت باریک چو رولپلاک باشد از بس رخ و دستان تو پر از کانسیلر و پودر و لاک باشد دیدار تو ترسناک‌تر از «سرگیجه»‌ی هیچکاک باشد تفریح تو با پسرعموهات استعمال کراک باشد کارت حرکات جلف و موزون عشقت رپ و جاز و راک باشد یک بوی فرند تو مهندس در شرکت بیستاک باشد آن دیگری از نوادگان «اُنوره دو بالزاک» باشد هفتاد هزار فالوئر در پیج تو به اشتراک باشد از پخش تمام عکس‌هایت در پیج، تو را چه باک باشد؟ هر کس که کند تو را نصیحت از جانب تو بلاک باشد از فحش و فضیحت و درشتی دائم دهن تو چاک باشد تا جمع کنند آبرویت باید دو سه لیفتراک باشد وقتی که تو در میان جمعی ابلیس در آنتراک باشد نه روسری‌ای به سر ببندی نه بهر تو دین ملاک باشد اعمال و عقاید تو دائم با شرع در اصطکاک باشد * با این‌همه از خدا چه ترسی؟ وقتی که دل تو پاک باشد! @sheikh_ghm
21.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بابای خانواده بدجور شد پیاده! شعرخوانی در محفل طنز قندشکن یزد @sheikh_ghm
شعر طنز یه مناسبت هفته ازدواج دل می‌رود ز دستم، ساقی بیار باده البته باده‌ای که باشد حلال‌زاده * رفتیم ، با و جانم؟ برای خود؟ نه! از بهر بنده‌زاده! از هر چه بود گفتیم، از هر کجا شنفتیم از محضر حکیمان، بردیم استفاده از نرخ و سکه، تا ماجرای از نون. ر، با دختر و نواده تا این که «اصل مطلب» شد بحث داغ محفل من عرض کردم آن‌جا، با چهره‌ای گشاده «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است» هم ، هم البته ظاهرا که هر دو یکی‌ست اما چون نیک بنگری خب مفهوم آن زیاده! «ماییم و کهنه دلقی، کاتش در آن توان زد» حالا بدوش استاد، این گاو نیست ماده! منظور من همین است از ازدواج آسان أنکَحتُ را بخوان و فوراً بزن به جاده گویا خوشش نیامد از حرف من عموجان زیرا که بازگشتیم با فک اوفتاده! * آمار را ندانم، از شش جهت گمانم تهدید می‌شود هی بنیاد اصلی‌ترین خطر چیست؟ اصلا مقصرش کیست؟ مردان پرتوقع، زن‌های پرافاده بت‌های ساق‌سیمین حتی پری ونسرین مهریه‌‌های سنگین دارند فوق‌العاده پیرهن لَخت، در هست سرسخت می‌گوید این نگون‌بخت: را که داده؟ تا بشنود جواب مثبت ز یار مذکور کرده هزار تومان نذر امامزاده آن وقت داده قولِ چندین هزار این بی‌نوای بدبخت، یک لاقبای ساده دردا از آن طرف هم درد کم نیست بابای خانواده بدجور شد پیاده ماشین ظرفشویی، به به عجب اتویی یخچال ساید، کولر گازی ایستاده و عکس و بهمان، خرج فلان و بیسار باری به قدر یک کوه بر گرده‌ها نهاده * القصه لپّ مطلب در یک عبارت این است کن آسان با اندکی اراده *** پرسیدم از بزرگی احوال ازدواجش فرمود: احتیاطاً باید شود اعاده! @sheikh_ghm
بسمه تعالی در این چند هفته که درگیر کرونا بودم عزیزان زیادی از طریق تماس و پیامک و... جویای احوال بنده بودند که از ابراز لطف و محبت تک تک این عزیزان سپاسگزارم... در کنار این ابراز محبت ها جمعی از دوستان طناز بداهه ای سرودند که تقدیم می‌شود: کرونایا! اتل متل کردی؟ اهل تبعیضی و دغل کردی! ما به این خوشگلی و طنازی را چرا بغل کردی؟! شیخ ما را که عضو اصلی بود زده ای تو علی البدل کردی پرنیان باصفا و شیرین است دست در شیشه عسل کردی چون که در شیخ ما گرفتی جای گوئیا خانه در زحل کردی! یک ور افتاده زده ای شیخ را فشل کردی پرنیان فاعلاتِ خالص بود پرنیان را تو مفتعل کردی متقارب همیشه بحرش بود بحر او را زدی رمل کردی بغل شیخ،‌ تخت خوابیدی؟ واقعا کار مبتذل کردی!! شیخ را بر زمین زدی و سپس ریه اش را پر از دمل کردی پسرش گفت: لفته ای بیلون؟؟ کُلونا لا تو بیشتل کردی بینی‌اش لا گلفته ای کلونا پدلم لا چلا دمل کردی! فتنه کردی درون شیخ به پا گوییا فتنه ی جمل کردی قُلتَ با او چه کارها بکنی قُل لنا تابحال، هَل کردی؟ گارداشیم یوک زیماچ ساغول آربی ایکی واش دال جمن گوزل کردی پرنیان عاشق «بنان» بود و تو وُرا عاشق «تتل» کردی مثنوی بود شیخ غیرمفید قطعه اش کردی و غزل کردی نکند با جناب شیخ کنی کارهایی که با ممل کردی از قاریان قرآن است خویش را داخلِ هچل کردی کرونای شاغال برو گم شو شیخو این ساختکی مچل کردی با تن شیخ ما کنی بازی شوخی زشت و بی‌محل کردی کرده ای با سلامتی ش قمار قصد دریافت شتل کردی؟ کرونای لعین کافرکیش تکیه بر لات و بر هُبل کردی علما که همیشه باقون اند عدمت را تو محتمل کردی ضمن شفافیت بگو که چه سودی از این قِبَل کردی اگر از شیخ ها تو دلگیری کار معقول و مستدل کردی! دل خلقی خنک شد از کارت به وظیفه عجب عمل کردی! شیخ را گر درآوری از پای همه‌ی مشکلات حل کردی!! بداهه از دوستان عزیزم: سیدمحمد حسینی سید شهاب جدا فرهاد موحدی حسین فیض اخلاقی و @sheikh_ghm
🔰 با اجازه شیخ اجل سعدی شیرازی *** یک شهرنشین ساده‌ هستم بی ناز و قر و افاده‌ هستم در امر تلاش و کسب روزی دارای کمی اراده هستم در حد توان و فرصت و حال در خدمت خانواده هستم البته فقط درون اشعار دنبال شراب و باده هستم نه کشته‌ی حزب پایداری نه عاشق تاج‌زاده هستم در فن شریف حقه‌بازی وز حیث کلک پیاده هستم اکنون که حدود بیست روز است در صحن امامزاده هستم «بنشینم و صبر پیش گیرم دنباله‌ی کار خویش گیرم» **** دانی که چرا کشیده کارم اینجا که چنین غمین و زارم؟ بشنو که دهم برای تو شرح از موشکلات! بی‌شمارم یک واحد شصت و هشت متری در حومه‌ی شهر یزد دارم وقتی که به صد وام و پس‌انداز با خرج النگوی نگارم ساکن شدم، از سرور خواندم آواز به همراه سه‌تارم: من صاحبِ خانه‌ام لذا هست بر وفق مراد روزگارم اما چو ز هفتصد جهت داد همسایه‌ی محترم فشارم «بنشینم و صبر پیش گیرم دنباله‌ی کار خویش گیرم» **** در واحد چپ برو بیا بود واحد که نه کاروانسرا بود هی گله به گله میهمان از هر سمت روان به سوی ما بود در راهرو بود کوهی از کفش در گوش فقط سر و صدا بود فرزند سعید جیغ می‌زد فریاد شکوفه بر هوا بود هوشنگ در اوج داد و فریاد دنبال خرید اپتیما بود جاری منیره آن‌طرف‌تر در حال گلایه از ندا بود گفتم که کنم در این شلوغی کاری که به موقع و به جا بود «بنشینم و صبر پیش گیرم دنباله‌ی کار خویش گیرم» **** بودم شب جمعه غرق در خواب گویی که شده‌ست بمب پرتاب از واحد روبه‌رو نه، بالا همراه صدای شرشر آب مردی زده‌بود زیر آواز انگار که خورده بود تیزاب با پا به زمین گرم می‌کوفت لابد به هوای ووفر و ساب با انکر الاصوات عجیبی می‌خواند مدام شعر سهراب می‌رفت به اوج با صدای شهرام، معین، مجید اخشاب خواب از سر من پرید و گفتم حالا که ندارم اصلا اعصاب «بنشینم و صبر پیش گیرم دنباله‌ی کار خویش گیرم» **** در ساختمان ما ببینی زین گونه امور یک دو جینی همسایه‌ی سمت راست دارد در واحد خود چهار نی‌نی البته نه این‌که آدمیزاد بلکه سگی از نژاد چینی همسایه‌ی آن‌طرف بریزد بر روی زمین مخاط بینی همسایه‌ی روبرو مداوم دارد حرکات اینچنینی با جامعه‌ی اناث گاهی دارد مهمانی غیردینی القصه که اوضاع وخیم است گفتیم به ناله‌ی حزینی: تا گسترش عمیق و فهم فرهنگ آپارتمان‌نشینی «بنشینم و صبر پیش گیرم دنباله‌ی کار خویش گیرم» @sheikh_ghm
12.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در راستای برخی از روشنفکران بحث امروز بنده در این جمع: «نقش دين در گزاره‌ي لاییسم» بله در ابتدا بگویم که: صف تحمیل نيهيليسماييسم در ادامه به بحث گوش کنید: انحنای جهانِ تنهاییسم مرد یقه سفید آیینه دل زن‌های پرتماشاییسم در تمدن حضور ما را کاش بیم و امید سال پیداییسم ما و تطبيق بورژوا آیا جامعه در هجوم شیداییسم مدنیت به استعاره‌ی فرد در مدرنیته‌های ایماییسم لیبرالیسم تا ظهور کران انتهای سلوک سیماییسم هنر سبز آبی فردا ساز ناکوک و سرد زن داییسم تا بلوغ بنفش این پاییز ما کجا ما نوای نیماییسم پای سیناپس در تضاد علوم دین سطحی گریز سوداییسم در پارادوکسیکال شعر بشر تا شعورات هرمنوتاییسم از پارادایم می‌توان گُل کرد در سفر تا قسیم فرداییسم شش نفر با دَم دیالکتیک شهر تصمیم بورکینوفاییسم I very too be ask me in home So I am yes but I no fondaism بلکه از منظر فروع شقاق دولت التهاب سرماییسم متفکر کنار استقبال انتشار عموم باباییسم از زوایای مختلف شاید نقد کنکاش‌های لیلاییسم او که خود در تبلور وحی است با تضارب چه کرد منهاییسم؟ در زبان مَجاز می‌فهمیم انعکاس طلوع آواییسم * بله گفتند وقت نیست لذا تا سخنرانی دگر بدرود! @sheikh_ghm
15.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظر رهبر انقلاب درباره طنزپردازی روحانیون + شعرخوانی با لهجه یزدی در محضر رهبر انقلاب در جلسه دیدار طنزپردازان با ایشان در تاریخ 27تیر1398 نسخه کامل این مستند را از لینک زیر ببینید: https://plus.telewebion.com/p/c7af9 @sheikh_ghm
17.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اندر احوالات بعضی از سلبریتی ها شعرخوانی در شانزدهمین شب شعر طنز انقلاب اسلامی تابستان 1398 @sheikh_ghm
به مناسبت گر که تقدیر بر این بود که دختر باشی باید از هر نظری عالی و محشر باشی فی المثل تیپ خفن داشته باشی و مدام عین دافان و پلنگان همه جا سر باشی یا که با لاک و رژ و ریمل و پنکیک و تتو شاخ فرمانیه و قلهک و چیذر باشی زلف بر باد دهی قر بدهی، ناز کنی تا کراش صفر و بیژن و اژدر باشی یا شوی زید فلانی و در این فن شریف مشترک با سحر و لاله و اختر باشی مثل چی چی لوپز و کیم فلان و بیسار در پی عرضه‌ی بی‌سانسور پیکر باشی فارغ از قافیه، هی عشوه بریزی در وب تا که واینر شوی و اینفلوئنسر باشی در بیو بنویسی سینگل و مغرور اما رل چندین پسر گامبو و لاغر باشی یا که در جمع دهی هی پز روشنفکری ننگت آید مثلا همسر و مادر باشی *** یا نه، هی در کف این باشی که در همه کار در کف جامعه با مرد برابر باشی مثلا با قمه در شهر بگردی و چنان سگ سیبیل سر هر کوچه پر از شر باشی شغل مردانه بگیری و به عنوان مثال در خط بندر ـ بم شوفر خاور باشی *** یا از آن زاویه: محبوس شوی در خانه صبح تاشب بدوی کلفت شوهر باشی هی بیشوری و بِسویّی و تو مُطبخ بَرِ دیک یا ایرا اورا همش تو خونه هَم‌وَر باشی* *** *** گفت مولا به همه عالم: «زن ریحانه‌ست» تو گلی، حیف نباشد که چغندر باشی؟ کاش این گوهر با ارزش را نفروشی کاش این جمله‌ی زیبا را از بر باشی: «آسمان فرصت پرواز بلند است ولی قصه این است چه اندازه کبوتر باشی» * این بیت را با لهجه یزدی بخوانید! @sheikh_ghm
16.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گر که تقدیر بر این بود که دختر باشی... شعرخوانی در سی و هفتمین محفل طنز به مناسبت روز دختر @sheikh_ghm
شعر طنز به مناسبت هفته ازدواج 👇🏼👇🏼👇🏼
شعر طنز به مناسبت هفته «صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن» اما خودت هزینه‌ی آن را حساب کن بدجور گشنه‌ام سر صبحی عزیز من قدری تو هم بنال و دلم را کباب کن! خورشید وام از لب بامم طلوع کرد گفتا بیا و قسط بده، ترک خواب کن «دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر» گفت ازدواج کن پسرم، ازدواج کن گفتم به روی چشم ولی شیخنا تو هم اول درست قافیه را انتخاب کن آنگاه در فواید این امر پر ز خیر امثال بنده را به نصیحت خطاب کن دوم برای شغل جوانان چه کرده‌ای؟ سوم کرم نما ز شعار اجتناب کن چارم ببین خودت نه ببین اقتصاد را فکری به حال این دل پرالتهاب کن پنجم بیا و دختر خود را به من بده اینگونه در درون دلم انقلاب کن او رفت ساقیا و جوابی به من نداد اکنون من و توایم خودت را مجاب کن ** اینجا ببین چقدر جوان مجرد است لطفا بیا و لطف به حال شباب کن اینقدر بر جوانک عاشق مگیر سخت او را به یک جواب بله کامیاب کن شغل و فلان و مسکن و بیسار و مهریه او را رها ز ورطه‌ی این منجلاب کن اینجا ببین سمانه و مهناز و نازنین آنجا نگه به بیژن و سام و شهاب کن ساقی دعا که می‌کنم آمین بگو بلند «یارب دعای خسته‌دلان مستجاب کن» هر کس گرفت سخت در این امر ازدواج با فاضلاب ریش و سبیلش خضاب کن هر کس که عرصه را به جوانان نمود تنگ در حلق او سه بشکه‌ی قیر مذاب کن هر کس که هست باعث تأخیر ازدواج او را دراز چون فنر تختخواب کن هرکس زیاد کرد سرخود اجاره را هر جور که صلاح بدانی عذاب کن یارب نصیب آن که بداخلاق و اخمو است یک غول لندهور چو افراسیاب کن آن کس که رحم بر زن و فرزند خود نکرد او را دچار درد ایاب و ذهاب کن ساقی دلم خنک شد از این چند خط دعا حالا تو تیر آخر خود در خشاب کن «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست» «برخیز و عزم جزم به کار صواب کن» @sheikh_ghm
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی در پنجاه و ششمین محفل طنز «مرگ در قاموس ما از بی‌وفایی بهتر است در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است» فرش در قاموس ما از زیرپایی بهتر است بین شام و ناشتایی، ناشتایی بهتر است جام می با استکانی چای بردم نزد پیر جام می را سرکشید و گفت چایی بهتر است دوش از مسجد سوی میخانه آمد شیخ و گفت: من تصور می‌کنم این جابجایی بهتر است « دانه فلفل سیاه و خال مه‌رویان سیاه» بین این دو، خال مه‌رویان خدایی بهتر است ما همیشه شام را با خانواده می‌خوریم چون که شام وصل از شام جدایی بهتر است ژاژ می‌خاییدم و یک عارف باحال دید گفت دُر سفتن کمی از ژاژخایی بهتر است *** «دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش»: کم غذایی سخت، اما از کم آبی بهتر است گفتمش قافیه کو ای کاردان تیزهوش؟ گفت در بحران بی آبی تو دنبال وزن و ردیف و قافیه هستی ای ژاژخای بی خرد؟!! جای دادم توی شعر خود پیامی بس مهم چون شنیدم هدیه های آبفایی بهتر است @sheikh_ghm