📚حاکم بغداد و بدن سالم و تازه مرحوم کلینی درون قبر!
سیّدهاشم بحرانی در کتاب "روضةالعارفین" گفته که: بعضی از ثقات از علمای معاصرین گفتهاند که شخصی از حکّام بغداد، بنای قبر محمّدبن یعقوب کلینی را دید و سؤال کرد که این قبر کیست؟
گفتند که: قبر یکی از #علمای_شیعه است. پس امر کرد که آن را خراب کردند و قبر را شکافتند، دیدند که آن بزرگوار با کفن باقی مانده و نپوسیده و با او طفل کوچکی با کفنش مدفون است.
- پس امر کرد تا این که دفن کردند و بر آن قبّه بنا نهادند و الی الآن، معروف و مزار و مشهد است. تا اینجا کلام سیّدهاشم بود.
و بعضی از مشایخ که گویا سیّد نعمتالله جزایری باشد، گفته است که: سبب حفر آن قبر مطهّر، آن بود که شخصی از حکّام در بغداد، دید که مردمان به زیارت ائمه علیهمالسّلام متوجّه میباشند!
پس بغض و عداوت اهل بیت، او را بر آن داشت که قبر اطهر حضرت موسیبن جعفر سلاماللهعلیهما را حفر کند و گفت که: اگر اعتقاد شیعه حقّ است، پس او الآن در قبر موجود است؛ والّا مردم را از زیارت قبور ایشان منع میکنیم.
پس بعضی به آن حاکم گفتند که در اینجا مردی از علمایشان مدفون است و اعتقاد ایشان آن است که قبر علمایشان نیز محفوظ [است] و بدن ایشان هم متغیّر نمیشود.
پس قبر آن عالم را که محمّدبن یعقوب کلینی است، بشکافید. پس آن قبر را شکافتند؛ پس دیدند که محمّدبن یعقوب کلینی به همان هیأت خود مدفون است و هیچ تغیّری در او راه نیافته!
👈🏻 پس امر کرد که بر قبرش قبّهی عظیمی و بنای قویمی بنا کردند و آنجا مزار مشهوری شد.
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه، موجود میباشد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#دولتکریمهیامامعصر ۱۳
💠 برطرف شدن بیماری ها پس از ظهور
🔹امام سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام فرمودند :
«هرگاه قائم ما قيام نمايد، خداوند مرض را از هر فرد مومن می برد و توانايی او را به سويش برميگرداند.»
📚کتاب الغيبه نعمانی
🔹 همچنين امام باقر علیه السلام فرمودند :
« هرکس قائم اهل بيت را درک کند و مريض باشد سالم ميشود و کسی که دارای ناتوانی است، قوی ميگردد»
📚بحارالانوار
#امام_زمان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #کلیپ_تصویری
🎙سخنرانی #استاد_دانشمند
💠موضوع: مقایسه آخوند و بنز
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📖 #مجادله_نكنيد
🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکانی عبور می کردند، جمعیتی جمع شده بودند و مردی پر قدرت را تماشا میکردند که سنگ بزرگی را از زمین برمیداشت و همه از عمل آن ورزشکار قوی در شگفت بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند این اجتماع برای چیست؟ مردم کار وزنه برداری آن قهرمان را به عرض ایشان رساندند. آقا فرمودند آیا به شما نگویم قوی تر از این مرد کیست؟ بعد فرمود: رَجُلٌ سَبَّهُ رَجُلٌ فَحَلِمَ عَنْهُ فَغَلَبَ نَفْسَهُ و َغَلَبَ شَيْطَانَهُ وَ شَيْطَانَ صَاحِبِهِ. قوی تر از او کسی است که به او دشنام دهند و بردباری کند و بر نفس سرکش و انتقام جوی خود غلبه کند و بر شیطان دشنام گو پیروز شود.
🔸امام صادق علیه السلام فرمودند: لاَ تُمَارِ فَيَذْهَبَ بَهَاؤُكَ لاَ تُمَارِيَنَّ حَلِيما وَلاَ سَفِيها فَإِنَّ اَلْحَلِيمَ يَغْلِبُكَ وَاَلسَّفِيهَ يُرْدِيكَ ، جدال نكن كه آبرويت مى رود، همچنين با مردم بردبار و نادان مجادله نكنيد زيرا شخص بردبار بر تو پيروز مى شود و نادان تو را خوار میسازد.
📚مشکاة الأنوار ترجمه محمدی و هوشمند؛ جلد۱ ، ص ۶۸۱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪
⚫️ بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 8)
اهل بیت امام حسین علیه السلام از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود،خبر شهادت پدر را مخفی میداشتند.
دختر سه ساله ی حسین علیه السلام شبی از خواب پرید و بهانه پدر گرفت و گفت:
بابایم حسین الان کنارم بود و مرا در آغوش گرفت...به کجا رفت؟
اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شده بودند صدای ضجه و ناله شان بلند شد.
صدای شیون به خانه ی یزید رسید و از خواب بیدار شد!
پرسید در خرابه چه خبر است؟
گفتند دختر حسین،بهانه ی پدر گرفته است.
یزید لعنت الله گفت: سر پدرش را برایش ببرید..
سر حسین علیه السلام را درون طشتی نهاده و با پارچه ای میپوشانند و برای رقیه خاتون می آورند.
او به خیال اینکه برایش غذا آورده اند فرمود: عمه جان من گرسنه نیستم،من بابایم حسین را می خواهم!
گفتند: هرچه میخواهی در میان طشت است. دختر ابی عبدالله با دستهای کوچکش روی ظرف را برداشت...
چشمش به سر بریده پدر افتاد،سر را در آغوش گرفت و با سر پدر شروع به دردودل کرد ... بعد از ساعتی اهل بیت حسین دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد...
حضرت سکینه نقل میکند:
هنگامی که در خرابه شام بودیم ،شبی در خواب دیدم پنج نفر بر مرکبهایی از نور سوارند و فرشتگان انها را احاطه نموده و خادمی نیز با آنها است براهی میروند،
مرکبها گذشتند ولی خادم بر طرف من آمد و گفت: سکینه جدت رسول خدا بهت سلام میرساند.
گفتم: سلام خدا بر رسولش، تو کیستی؟
گفت : من خادمی هستم از خدمه بهشت.
گفتم : این مردانی که بر مرکبهای نور سوارند،کیستند و به کجا میروند؟
گفت اولی آدم صفی الله،دومی ابراهیم خلیل الله،سومی موسی کلیم الله، چهارمی عیسی روح الله و پنجمی که محاسنش را در دست گرفته،گاهی می افتد و برمیخیزد...
او جدت رسول خداست ،که برای زیارت پدرت حسین به کربلا میروند.
همینکه نام جدم را شنیدم به سویش دویدم تا از مصائبی که بر ما گذشته او را خبر بدهم و بگویم ستمکاران با ما چه کرده اند،
که ناگهان دیدم پنج هودج از نور به زمین فرود آمدند و در میان هر هودج خانمی نشسته.
پرسیدم اینان کیستند؟
گفت: اولی حوا ام البشر، دومی آسیه بنت مزاحم، سومی مریم دختر عمران، چهارمی خدیجه خویلد، و اون خانومی که دست بر سر نهاده گاهی می افتدو گاهی برمیخیزد جده ی تو فاطمه دختر رسول خداست.
گفتم میروم و به جده ام فاطمه شکایت این ستمکاران را مینمایم.دویدم جلوی حضرت زهرا را گرفتم و گریه کنان گفتم:
مادر،مادر بخدا قسم حق مارا منکر شدند...
مادر،مادر بخدا سوگند جمع مارا پراکنده ساختند،
مادر..مادر بخدا پدرم حسین را شهید کردند..
فرمود: سکینه جان دیگر بس است.ناله ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را برید،
این پیراهن آغشته به خون پدرت حسین است که از خود جدا نمیکنم تا خدا را ملاقات نمایم...
که ناگهان از خواب بیدار شدم...
پس از آنکه یزید دریافت که برنامه قتل حسین بر خلاف تصوراتش نتوانست محبت اهل بیت را از دلها بیرون کند
و نه تنها حکومتش تثبیت نشد بلکه متزلزل گشت و با واکنش قتل حسین علیه السلام از همه طرف رو به رو شد.
در مقام گرامیداشت ظاهری اهل بیت برآمد و آنان را در مجلسی خصوصی احضار کرد و گفت:شما دوست دارید در شام بمانید و با عزت و احترام زندگی کنید و همواره مورد لطف حکومت باقی بمانید
یا به مدینه برگردید و سه حاجت شما بر آورده گردد؟
✍ادامه دارد...
📕 اعیان الشیعه ج 1 ص626.
📗مقرم 456
📘نفس المهموم ص 466
📔بحار ج 45 ص 144
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#دولتکریمهیامامعصر ۱۴
💠 روایتی با عشق...
🔹شيخ طوسی از امام باقر [عليه السلام] روايت کرده که :
«هنگام ورود حضرت مهدی به کوفه، ايشان شروع می کنند به سخنرانی ، مردم از شدّتِ اشتياق به آن حضرت آنگونه گريه می کنند که سخنان مهدی [عليه السلام] شنيده نمی شود و مردم نمی فهمند چه می گويد.»
📚 الغيبه شيخ طوسی،ص۴۶۸
اَزْ فِراقَتْ چَشْمْهايَمْ غَرْقِ بارانْ ميشَوَدْ
عاشِقِ هِجْرانْ کِشيدِهْ زودْ گِرْيانْ ميشَوَدْ
#امام_زمان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
سنگريزه ريز است و ناچيز اما اگر در جوراب يا
کفش باشد ما را از راه رفتن باز ميدارد
در زندگي هم ؛ بعضي مسائل ريزاند و ناچيز ...
اما مانع حرکت به سمت خوبي ها و آرامش ما ميشوند
کم احترامي يا نامهرباني به والدين ؛
نگاه تحقيرآميز به فقرا ؛
تکبر و فخرفروشي به مردم ؛
منت گذاشتن هنگام کمک کردن ؛
نپذيرفتن عذر خطاي دوستان ؛
بخشي از سنگريزه هاي مسير تکامل ما هستند
آنها را بموقع کنار بگذاريم
تا از زندگي لذت ببريم🌹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴تو دیگه متلک ننداز
🎙سخنران استاد دانشمند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خـــدایا
💜آرامش را نصیب همه
✨دلها بگردان
💜خدایا
✨شبی بی دغدغه
💜شاد و بی نظیرقسمت
✨عزیزان و دوستانم بگردان
💜به امید طلوعی دیگر
✨شبتون بخیر
💜در پنـاه خدای مهربون
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
♥️نامٺ شروع مبحث زیباے عاشقی سٺ
♥️حا سین و یا و نون الفباے عاشقے سٺ
♥️هرکس کہ عاشقت شده فهمیده سٺ کہ
♥️تنہا فقط حســـــین ، معـناے عاشقے ست
♥️ #یا_ابا_عبداللہ_ع
♥️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
♥️وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
♥️وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
♥️وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
#صبحتون_حسینی❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❴ ♥️ماندِهفقطیِڪاِمضـٰا....❵
زِندِگۍحِڪمَتدآرِھ
عِشقعِلَّتدآرِھ
خِیلیقِیمَتدآرِھ
اینڪِہبَرآتمیمیرَم
وآقِعیَتدارِھ،دآرَممَن
هَوآ؎ِموڪِبومَشایِہ
میمیرَمبَرآ؎ِپایینِپا؎ِ
ضَریحِباصَفـٰآ؎ِاَربابَم..
||حالـاتمـآمدغدغہۍمناینشدھحُـسین
ایـناربعیـنڪربلآمیبـرۍمرا . .
اَلسَّـلامُعلَیڪیـٰاابـٰاعَبـداللّٰـھ..🤍
𑁍•┈•𑁍𑁍•┈•𑁍
❍°•أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❍
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌹#داستان_آموزنده
(انس) گويد: نزد امام حسين عليه السلام
بودم كه كنيزى وارد شد و يك
دسته گل به ایشان تقديم كرد.
امام به او فرمود:
تو را به خاطر خدا آزاد كردم.
انس گويد: من گفتم: او يك دسته گل
كه بهایی ندارد براى تو آورد،
آنگاه تو او را آزاد میكنى؟!!!
امام عليه السلام فرمود:
خداوند اين گونه ما را ادب كرده و
در قرآن فرموده است :
«و إذا حيّيتم بتحية فحيّوا بأحسن
منها أو ردّوها»(نساء آیه۸۶).
يعنى : هر گاه مورد تحيتى قرار گرفتيد
بهتر از آن تحيت كنيد يا همان گونه
پاسخ گوييد. و بهتر از اين تحيتى
كه او به من داشت، آزادى او ميباشد.
📙تحفالعقول،بخش مربوط به امام حسین
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣جوان میگه حاج آقا بابام دیگه بریده
میگه هیچی رو دیگه قبول ندارم...
🎙سخنران:#استاد_دانشمند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣وقتی همه ی ما گناهکاریم ...!
🎙حتما گوش بدین ...
◇ شخصی از امام سجاد (ع) پرسید:
مرگ چیست؟ حضرت فرمودند:
مرگ برای مومن
برای مومن، کندن لباس چرکین و پر حشرات است و گشودن بندها و زنجیرهای سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباسها و خوشبوترین عطرها و راهوارترین مرکب ها و مناسب ترین منزلها است.
مرگ برای کافر
و برای کافر مانند کندن لباسی است فاخر و انتقال از منزلهای مورد علاقه و تبدیل آن به چرک ترین و خشنترین لباسها وحشتناکترین منزلها و بزرگترین عذاب.
📙بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣بعضی ها مامانی میشن
🎙سخنران استاد دانشمند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 تلنگر
مغازهدار محل، هر روز، صبح زود ماشین سمندش را در پیاده رو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند.
سوپرمارکتی، نصف بیشتر اجناس مغازه اش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است.
کارمند اداره، وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند، یا به ناهار و نماز میرود و یا همزمان با مراجعه ارباب رجوع کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند.
بساز بفروش، تا چشم صاحبان آپارتمان را دور میبیند، لولهها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند در حالی که پولش را پیشتر گرفته است.
کارمند بانک، از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میزند تا فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش راه بیوفتد!
استاد دانشگاه، هر جلسه بیست دقیقه دیر میاد و قبل از اتمام ساعت، کلاس را تمام میکند جالبتر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را به نام خودش چاپ میکند.
دانشجو پول میدهد، تحقیق و پایان نامه را کپی شده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود.
پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمیکند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند و یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار جیب خالی از درمانگاه خارج شود.
همه اینها شب وقتی به خانه می آیند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بی عدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پستهای روشنفکری را لایک میکنند. همه هم در ستایش از نظم و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند اما وقتی نوبت خودشان میرسد، آن میکنند که میخواهند.
جامعه با من و تو، ما میشود، قبل از دیگران به خودمان برسیم.
🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌹 مرا ببخش
امام حسینِ عزیزم! مرا ببخش که در کربلا
نبودم تا یاریات کنم. وقتی به تشنگیات فکر میکنم، به آن لحظاتی که از شدتِ عطش، چشمانت، آسمان را مثل دود میدید، میخواهم از این درد، قالب تهی کنم. وقتی به زخمِ دشنامها فکر میکنم و زهرِ شمشیرها و نیزههایی که با خشم بر پیکرت فرود میآمد، میخواهم از این غصّه جان دهم.
ای مظلومترین امام! مرا ببخش که در کربلا نبودم که مرهمی بر دل داغدیدهٔ زینب باشم تا آتشِ دامان رقیهات را خاموش کنم. نبودم، اما قول میدهم که به این تمنّا و دعایم در زیارت عاشورا وفادار بمانم: «فَأَسْأَلُ اللَّهَ...أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ... »
قول میدهم در رکاب فرزندت مهدی، تقاص خون به ناحق ریختهات را بستانم. تقاص انگشتی که بریدند و انگشتری که به غارت بردند. تقاص دندان شکستهات، تقاص تیری که به قلبت زدند. من برای انتقام گرفتن از تمام غصهها و رنجهایی که در اوج تنهایی و بیپناهیات در روز عاشورا کشیدی، تا روزِ ظهور، در انتظار مهدیات میمانم.
دقیقهها، ثانیهها و نفسهایم را یکبهیک میشمارم تا برسم به لحظهٔ انتقام گرفتن از تیر سهشعبهای که گلویِ نازدانهٔ ششماههات را پَرپَر کرد.
#محرم
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🏴
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 9)
اهل بیت علیه السلام در پاسخ یزید گفتند:
ما برای حسین علیه السلام عزاداری نکردیم،فعلا میخواهیم برایش عزاداری کنیم.
یزید قبول کرد و خانه مجلللی در اختیارشان قرار داد و هفت روز در دمشق به عزاداری پرداختند.
▪️ تمام زنان قریشی و هاشمی که در شام زندگی میکردند حتی زنان بنی امیه و خانواده یزید لباس سیاه پوشیدند و در عزای حسینی شرکت کردند...▪️
پس از آنکه مردم شام خاندان اهل بیت را شناختند،مخصوصا بعد از سخنرانی کوبنده حضرت زینب و امام سجاد علیه السلام ،حکومت بنی امیه به افتضاح کشیده شد و انقلاب فکری در مردم ایجاد نمود.
یزید امام سجاد را خواست و اظهار داشت:
خدا لعنت کند پسر مرجانه را! اگر من با پدرت روبرو میشدم تمام پیشنهادات اورا میپذیرفتم،لکن مقدرات الهی است که باید اجرا شود،اکنون حاجتی داری،بخواه.
امام سجاد علیه السلام فرمود:
حاجت اولم این است که سر بابایم حسین را به من نشان بدهی تا اورا دیدار و وداع کنم.
دوم دستور بده هرچه از ما غارت کردند به ما برگردانند.
سوم اگر قصد کشتنم را داری کسی را همراه زنان بفرست تا ایشان را به حرم جدشان برگرداند.
یزید گفت: سر پدرت را هرگز نخواهی دید،
اما از قتل تو گذشتم تو خود آنها را به وطن میرسانی
و به جای آنچه از شما گرفته اند چندین برابر به شما خواهم داد.
امام فرمود: چشم داشتی به مال تو نداریم بلکه در میان این اموال لباسهایی است که جده ام حضرت زهرا آنرا رشته و بافته است
و مخصوصا روسری و پیراهن و گوشواره های فاطمه دختر رسول خدا در میان آنهاست..
یزید دستور داد آنها را برگردانند و دویست دینار هم بر آنها افزود که امام علیه السلام آنرا در میان فقرا تقسیم کرد...
✍ادامه دارد...
📕نفس المهموم ص455
📒بحار ج 45 ص144
📗ارشاد ص 247
📘حیات الامام حسین ج3 ص392
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴حجاب در مسیحیت
مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب می شد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است.
در این ارتباط، نگاهی به «انجیل» می اندازیم:
«... و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مُزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها* بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کند به اعمال صالحه * ...». ( انجیل، رساله پولس به تیموناؤس، باب دوّم، فقره 9 - 15)
✍ع.محمدتبار
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧚♀میگویند باران اشک
⭐️شـوق فرشته هاست
🧚♀الهی با هر قطره از باران
⭐️یکـی از مشکـلات
🧚♀زنـدگیتون بـریـزه
⭐️و بارش این نعمت الهی
🧚♀رحـمت بـرکت شــادی
⭐️و سرزندگی بـراتـون بیـاره
🧚♀شبتون پر از آرامش الهی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻صبحتون بخیر
🌷امروزتان پراز لبخند
🌻دنیای بدون لبخند
🌷مثل آسمون
🌻 بدون خورشید
🌷آسمون زندگیتون آبی
🌻و بدون ابر
🌷رخسارتون پراز لبخند
🌻اول هفته تون پراز شادی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#دولتکریمهیامامعصر ۱۵
💠 رفاه و آسایش بی نظیر...
🔹پيامبر اسلام صلیالله علیه و آله فرمودند :
در دولت او مردم آن چنان در رفاه و آسايش به سر می برند که هرگز نظير آن ديده نشده، مال به قدری فراوان می شود که هرکس نزد او بيايد اموال فراوانی زير پايش می ريزد.
📚 کتاب الملاحم و الفتن ، ص141
📌چند لحظه تفکر!
اين همه توصيف و تاکيد اهل بيت مبنی بر ويژگی های منحصر به فرد پس از ظهور توسط حضرت مهدی در امور "دنيايی"، بيانگر چه بوده است؟
#امام_زمان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴انواع برخورد انسان با نعمتهای دیگران...
آدم وقتی می بیند که دیگران نعمتی دارند، مثلاً یک کسی خانه، ماشینی، درآمدی، شکلی، جهیزیه ای، تجارت موفقی دارد، در انتخابات رأی می آورد و... چهار رقم برق او را میگیرد:
1⃣ «غبطه» می خورد.
می گوید: خوب نعمت دارد، الحمدلله! خدایا تو که به او دادی، نوش جانش! به من هم بده! این مثبت فکر می کند. به قول سیاسیون برد برد است.
2⃣ «حسادت» می کند.
میگوید: من ندارم، ان شاء الله او هم نداشته باشد. این فکر منفی است. باخت باخت است.
3⃣ «بخل» می ورزد.
می گوید: من داشته باشم، او نداشته باشد. این هم بد است.
4⃣ «ایثار» می کند.
می گوید: او داشته باشد، من نداشته باشم. مثل مادری که پتو را از روی خودش برمی دارد و روی بچه اش می اندازد. می گوید من سرما بخورم طوری نیست، این بچه سرما نخورد.
❌ ما باید حساب کنیم که خداوند اگر چیزهایی به دیگران داده است، در عوض چیزهایی دیگری به ما داده است که به آن ها نداده است. «نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» (زخرف/32) «ما معيشت آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده ايم»
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 10)
بعد از مراسم عزاداری،امام سجاد و اهل بیت ابا عبدالله نزدیک مدینه رسیدند.
امام فرمود خیمه ها را سرپا کنند و زنان و اهل بیت وارد شدند.
سپس به بشیر فرمود: وارد مدینه شو و مردم را از شهادت اباعبدالله و آمدن ما باخبر کن.
بشیر اطاعت کرد و وارد مدینه شد و به مسجد رفت. سپس صدایش به گریه بلند شد و اشعاری سرود وگفت: من بشیر ابن جنلم فرستاده امام سجادم،
علی ابن حسین یا عمه ها و خواهرانش بیرون دروازه مدینه اند و مرا فرستاده تا مکانش را به شما معرفی کنم.
مردم شتابان به خارج مدینه هجوم آوردند،
زنی نماند در مدینه که بیرون نیامده باشد. همگی صدایشان به گریه و شیون بلند شد و مدینه یکپارچه ضجه و ناله شد....▪️
وقتی مردم خارج از مدینه تجمع کردند، امام از خیمه خارج شد در حالی که گریان بود و دستمالی در دست داشت که اشکهایش را پاک میکرد.
مردم با دیدن حضرت صدایشان به شیون بلند شد و حضرت را تسلیت و تعزیت گفتند.
امام روی صندلی نشست و سپس با دست اشاره کرد که مردم ساکت شوند
سپس ضمن ایراد خطبه فرمود:
خدا را حمد و سپاس میگویم که ما را با ابتلا به مصیبتهای بزرگ در معرض امتحان و آزمایش قرار داد...
حسین و افراد و اهل بیتش را کشتند و زنان و کودکانش را اسیر کردند و سر بریده اش را شهر به شهر گرداندند.
این مصیبتی است که مثل و مانندی ندارد. مردم!
ما از شهر خود رانده شدیم و در بیابانها سرگردان شدیم، بدون انکه جرمی مرتکب شده باشیم و یا شکافی در اسلام پدید آورده باشیم.
چه مصیبت بزرگ و جانسوز و رنج دهنده ای بود که به مارسید و ما به حساب خدا میگذاریم که او عزیز است و انتقام گیرنده...
ورود اهل بیت به مسجد رسول الله
اهل بیت به محض ورود به مدینه قبل از رفتن به خانه هایشان به کنار قبر مطهر رسول الله میروند تا گزارش سفرشان را به رسول خدا بدهند و شکایت کنند.
چه گفتگوهایی بود و چه دردودل هایی کردند که تاریخ از بیان آن عاجز است و مختصرا آورده میشود:
زینب سلام الله علیها دستها را دو طرف درب مسجد گذاشت و سر را داخل مسجد برد و صدا زد: یا جداه! خبر قتل برادرم حسین را آورده ام....
سکینه با صدای بلند فریاد کشید: ای جد گرامی از آنچه برماگذشته است پیش تو شکایت آورده ام،
بخدا قسم سنگدل تر از یزید ندیدم و کافر و مشرکی بدتر از او ندیدم .
با چوب خیزران بر لب و دندان پدرم حسین میزد و میگفت: حسین چوبها را چگونه میبینی...؟
✍ادامه دارد...
📕 لهوف ص 197
📗بحار ج 45 ص 147
📘 نفس المهموم ص 469
📓حیات الحسین
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی