فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۴ صلوات به نیابت از امام عصر علیه السلام تقدیم به پیشگاه امام کاظم ، امام رضا ،امام جواد و امام هادی علیهمالسلام
🌹رسول خدا صلی الله علیه و آله:
آیا شما را به بهترین افرادتان خبر دهم؟
عرض کردند: بله یا رسول الله.
حضرت فرمود:
خوش اخلاق ترین شما. آنان که نرم خو و بی آزارند. با دیگران انس میگیرند و از دیگران انس و الفت می پذیرند.
بحار ج۷۱ ص۳۶۹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 انواع عذاب الهي:
⬅️عذاب الهي انواع و اقسام گوناگون داردكه برخي از اقسام آن عبارت است از:
1. عذاب استيصال:
عذابي است كه در اثر آن تمامي افراد يك گروه و يا يك قوم نابود مي گردد، نظير آنچه در امتهاي گذشته اتفاق مي افتاد.
2. عذاب غير استيصال:
عذابهايي كه به هلاكت تمامي افراد يك امت منجرنمي شود مثل وقوع اختلاف، جنگ و درگيري.
3. عذاب هاي معنوي:
عذاب هايي است كه مربوط به بُعد معنوي و روح انسان مي شود، مانند دور شدن از رحمت الهي، نهاده شدن مهر ضلالت بر دل انسان و سلب توفيق از انجام اعمال عبادي.
🔴در روایات داریم که بزرگترین عذاب دوری از یاد خداست.
4. عذاب هاي جسمي:
عذاب هايي است كه مربوط به جسم و تن انسان مي شود مانند غرق شدن و فرو رفتن در زمين.
5. عذاب هاي اخروي:
عذاب هايي است كه در جهان آخرت دامن انسان را مي گيرد. اينكه عذاب الهي معلول ظلم است و بعد از اتمام حجت امهال واقع مي شود شامل همة انواع عذاب مي گردد و اما تعيين نوع آن بستگي به شرايط و عوامل ديگر دارد.
📗مصباح يزدي، محمد تقي، راه و راهنما شناسي، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ دوم، 1379، ص129.
📘عبدالسلام بن نصرالله، سنّة الله في عقاب الاصم، ص 35.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‼️با دقت نظر مطالعه فرمایید👌
🔹کاروان کربلا اين ايام راه افتاده؛
اگر بخواهید شما هم می توانید مواظبت کنید که يکي از خدمه این کاروان باشيد ...
با اين کاروان برويد تا روز عاشورا تا «حلّت بفنائک».
🔸رفتن سيدالشهداء عليه السلام به كربلا، بقيه را كربلايى كرد وگرنه خودشان کربلايي بودند.
🔹مؤدب باشيم تا روز عاشورا -ان شاالله - ما هم کربلايي شويم.
🔸ياد دارم در سفرى به كربلا، مداحى مى خواند:
ما لايق كربلا نبوديم ، حسين
لطف تو نموده كربلايى ما را
و من -با وامى ازحافظ- عرض مى كنم:
ياابتاه يا اباعبدالله!
ما نيز كربلا و كربلايى مى شويم
"هم مگر پيش نهد لطف شما گامى چند".
🔹روز٢٥ذى حجه، سوره هل اتى نازل شده ؛ خداى متعال به عالميان، براى هميشه اعلام فرمودند كه:
اى اهل عالم! علي وآل علي، بخاطر گل روى امام حسين عليه السلام،" يطعمون الطعام على حبه مسكينا ويتيما واسيرا"؛
🔸پس چه جاى نااميدى از اطعام وانعام شدن بر سر سفره معرفت و محبت خود امام حسين عليه السلام وحسينى شدن، در درگاهى كه بخاطر او هيچ نداران بىسرپرست وگرفتار را، بى اجر ومنت اطعام مىكنند!
اللهمالرزقنا🤲🏻🌹
#استاددرگاهی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینها☝️🏻 #لباس_اصیل_زن_یهوده!
وقتی ساده و بدون مُد میای بیرون
🔸با این پوشش ها در واقع تیریه که به مردها شلیک میکنیم.
👈اینها حرفهای یه زن صهیونیست ارتودوکسه نه یه زن با حجاب اهلِ ...!!
#اخـــرالزمــان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
جوانها..!
بهمحضاینڪهمیبینید
خیابانی،جایی،
میخواهیدگرفتارِگناهشوید،
بگویید:
#امامزمان(عج)
بهحقِمادرتنگھمدار!
#استادمعاونیان🌙🌱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
💡#مردان_بدانند
مردان بايد در داخل خانه هم لباس مناسب بپوشند. لباسی كه سبب نشاط همسر و فرزند شود و به عفت همسرشان كمک كند. جویا شدن نظر همسر در این مورد بسیار پسندیده است.
اگر چه مناسب نيست، مرد در جامعه هر لباسی را بپوشد و لازم است برای حفظ عفت اجتماعی، حجاب خود را داشته باشد، ولی برای همسرش میتواند از مدلها و رنگهای لذتبخش و مسرتبخش که متناسب با شأن مرد است، استفاده كند. بسياری از زنان و دختران از مردان و پدرانشان به دليل پوشيدن و پیژامهها و زيرپوشهای رنگباخته شكايت دارند.
همچنين بوی بد دهان و سيگار نيز سبب آزار زنان میشود كه بسياری مردان متوجه نيستند كه فضای دهان يكی از كانونهای مؤثر در ایجاد مهر و عشق در روابط زناشويی است و اشتراكی است و حقآلوده كردنش را ندارند.
البته خانمها هم باید به طرز پوشش و همچنین بهداشت دهان خود توجه داشته باشند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
حدیث زیبا درباره محرم
✍ابن عباس نقل می کند :
▫️جبرئیل امین از جانب پروردگار جلیل هبوط کرد و گفت:
ای محمّد(صلی الله علیه وآله)، خدای علیّ اَعلی به تو سلام می رساند، و تو را به درود و اِکرام مخصوص می گرداند و به تو می فرماید:
به عزّت و جلالم سوگند، برای فاطمه(علیهاالسلام) شیعیان پاک و پاک شده ای خلق می کنم.
▪️این شیعیان اموالشان را در راه عزای حسین(علیه السلام) انفاق می کنند، و در راه زیارت حسین(علیه السلام) جان می دهند، و عزای وی را در مجالسشان به پا می کنند، خالصانه بر وی اشک می ریزند، خوابشان را کم می کنند، و از این شیوه باز نمی گردند ...
▫️آگاه باشید، هرکس در راه عزا و زیارت حسین بن علی علیهما السلام به مقدار درهمی انفاق نماید؛ 👈 ملائکه در آنچه انفاق نموده است تا روز قیامت با او داد و ستد می کنند، و به ازای هر درهم، هفتاد حسنۀ به وی می دهند، و خداوند برای او قصری در بهشت بنا خواهد کرد.
📓تَظَلُّمُ الزَّهرَاء(علیهاالسلام)، ص73-74
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#یک_داستان_یک_پند
تاجری دو شاگرد برای تجارت داشت که در سفرهای تجاری، آن دو را همراه خود میکرد که بار تاجر بر شتر میزدند و از بار او مراقبت میکردند تا دزد و سارقی بر آن نزند و یا در طول راه بر زمین نریزد.
شرط یکی از شاگردان اخذ دستمزد، و شرط دیگری فقط اخذ پند و کلام از تاجر بود؛ و اگر تاجر به او دستمزدی میداد آن را میگرفت ولی شرط کرده بود که اگر دستمزد از او دریغ کرد پند و کلام و نصیحت را از شاگرد خود دریغ نکند. شاگرد عاقل و طالب معرفت هر لحظه برای یادگرفتن درس و حکمتی همراه تاجر بود.
روزی در بغداد به مردی برخورد کردند که مرد دیگری را ناسزا میگفت. مرد به نزد قاضی شکایت برد و قاضی به علت ناسزا حد قذف بر آن مرد رأی داد و چون مرد را توان شلاق خوردن در بدن نبود، شکایت را شاکی تغییر داده و بر اساس تغییر شکایت، رأی قاضی به جریمه بیست سکه طلا تغییر یافت.
تاجر روی به شاگرد خود گفت: ای جوان! بدان چنانچه سیم و زر را در هر جا روی در کیسه و انبانی مینهی و درب کیسه را محکم میبندی و طلا در کیسه زندانی میکنی، باید زبان خود نیز پشت میلههای دندان خود در دهان زندانی کنی، چنانچه اگر کیسۀ زر بند دهانش باز شود همۀ زرها به فنا میرود و اگر کیسه سوراخ شود شاید فرصتی یابی و زود بفهمی و سکه یا سکههایی از تو فنا رود.
بدان گاهی انسان سخن بیربطی در تجارت میگوید، گویی کیسه او سوراخ است و اندک سکهای ضرر میکند؛ ولی گاه کیسه زر باز میکند و زبان درنده از کام دهان رها میسازد و مثل آن مرد هرچه در کیسه زر داشت بیرون میریزد.
پس بزرگترین کیسۀ زر تو دهان توست که باید بیش از کیسۀ زر همراه خود، مراقباش باشی....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚 امتحان
عجیبترین معلم دنیا بود، امتحاناتش عجیبتر...
امتحاناتی که هر هفته میگرفت و هرکسی باید برگهی خودش را تصحیح میکرد...
آن هم نه در کلاس، در خانه...دور از چشم همه
اولین باری که برگهی امتحان خودم را تصحیح کردم سه غلط داشتم...
نمیدانم ترس بود یا عذاب وجدان، هر چه بود نگذاشت اشتباهاتم را نادیده بگیرم و به خودم بیست بدهم...
فردای آن روز در کلاس وقتی همهی بچهها برگههایشان را تحویل دادند فهمیدم همه بیست شدهاند به جز من...
به جز من که از خودم غلط گرفته بودم...
من نمیخواستم اشتباهاتم را نادیده بگیرم و خودم را فریب بدهم...
بعد از هر امتحان آنقدر تمرین میکردم تا در امتحان بعدی نمرهی بهتری بگیرم...
مدتها گذشت و نوبت امتحان اصلی رسید،
امتحان که تمام شد، معلم برگهها را جمع کرد و برخلاف همیشه در کیفش گذاشت...
چهرهی همکلاسیهایم دیدنی بود...
آنها فکر میکردند این امتحان را هم مثل همهی امتحانات دیگر خودشان تصحیح میکنند...
اما این بار فرق داشت...
این بار قرار بود حقیقت مشخص شود...
فردای آن روز وقتی معلم نمرهها را خواند فقط من بیست شدم...
چون برخلاف دیگران از خودم غلط میگرفتم؛
از اشتباهاتم چشمپوشی نمیکردم و خودم را فریب نمیدادم...
زندگی پر از امتحان است...
خیلی از ما انسانها آنقدر اشتباهاتمان را نادیده میگیریم تا خودمان را فریب بدهیم ...
تا خودمان را بالاتر از چیزی که هستیم نشان دهیم...
اما یک روز برگهی امتحانمان دست معلم میافتد...
آن روز چهرهمان دیدنی ست...
آن روز حقیقت مشخص میشود و نمره واقعی را میگیریم...
راستی در امتحان زندگی از بیست چند شدیم؟
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
مامان خانم، خانه ی شما خوب است
کلی خاطره دارد، مورچه دارد، جیرجیرک دارد، کلاغ دارد، گنجشک و مرغ و جوجه دارد. خانهی ما هیچ هم خوب نیست، آپارتمانی که نه جیرجیرکها راهش را بلدند، نه گنجشکها. پاییز و بهار و زمستان و تابستانش یکیست، خانهی ما فقط سقف و دیوار دارد، خانهی ما حتی پنجرههایش آفتاب ندارد.
خانهی شما خوب است مامان خانم، با تمام دار و درخت و کهنگیاش بوی عشق میدهد، بوی تو، بوی بچگیهای من، بوی کوکوهای مامانپز و بوی دود آتشی که عصرها برای چای روشن میکنی.
مامان خانم، خدا تو را برای من حفظ کند و خم روی ابروهای نازنینت ننشیند و همیشه با لبخند، برایم چای آتشی دم کنی، کوکو و آبگوشتهای خوشمزه درست کنی و من وقتی جیرجیرکها توی حیاط شلوغش کردهاند، روی پاهایت بخوابم و تو برایم از آن قدیمها قصههای قشنگ تعریف کنی.
خانهی شما خیلی خوب است مامان خانم...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
⚫️ امام حسین(ع) در عالم مکاشفه به یکی از علمای قم فرمودند:
«مهدی ما در عصر خودش مظلوم است، تا می توانید درباره ی مهدی(ع) سخن بگوییدو قلم فرسایی کنید، آن چه که درباره ی شخصیت این معصوم بگویید درباره ی همه ی معصومین(ع) گفته اید، چون حضرات معصومین همه در عصمت و ولایت و امامت یکی هستند و چون عصر، عصر حضرت مهدی(ع) است سزاوار است که درباره ی او مطالب گفته شود.
و در خاتمه فرمودند:
باز تأکید می کنم درباره ی #مهدی ما زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدی ما مظلوم است، بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره اش نوشت و سخن گفت.
📚صحیفه مهدیه، ص ٨٣
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟢 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍(مأمور الهی در برزخ) گفت: به دستور آقا اباعبدالله علیه السلام پنج سال از اعمال شما را بخشیدیم. این پنج سال بدون حساب طی می شود.
با تعجب گفتم: یعنی چی!؟
گفت: یعنی پنج سال گناهان شما بخشیده شده و اعمال خوب تان باقی می ماند. نمی دانید چقدر خوشحال شدم.
اگر در آن شرایط بودید، لذتی که من از شنیدن این خبر پیدا کردم را حس می کردید. پنج سال بدون حساب و کتاب ؟!
گفتم: این دستور آقا به چه علت بود؟ همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند.
در دهه هشتاد و بعد از نابودی صدام، بنده چندین بار توفیق یافتم که به سفر کربلا بروم. در یکی از این سفرها، یک پیرمرد کرولال در کاروان ما بود.
مدیر کاروان به من گفت: می توانی این پیرمرد را مراقبت کنی و همراه او باشی؟ من هم مثل خیلی های دیگر دوست داشتم تنها به حرم بروم و با مولای خودم خلوت داشته باشم، اما با اکراه قبول کردم.
کار از آنچه فکر می کردم سخت تر بود. این پیرمرد هوش و حواس درست و حسابی نداشت. او را باید کاملا مراقبت می کردم. : اگر لحظهای او را رها می کردم گم میشد.
خلاصه تمام سفر کربلای من تحت الشعاع حضور این پیرمرد شد. این پیرمرد هر روز با من به حرم می آمد و بر می گشت. حضور قلب من کم شده بود. چون باید مراقب این پیرمرد می بودم.
روز آخر قصد خرید یک لباس داشت. فروشنده وقتی فهمید که او متوجه نمی شود، قیمت را چند برابر گفت.
من جلو آمدم و گفتم: چی داری میگی؟ این آقا زائر مولاست. چرا اینطوری قیمت میدی؟ این لباس قیمتش خیلی کمتره.
خلاصه اینکه من لباس را خیلی ارزان تر برای این پیرمرد خریدم. با هم از مغازه بیرون آمدیم. من عصبانی و پیرمرد خوشحال بود.
با خودم گفتم: عجب دردسری برای ما درست شد. این دفعه کربلا اصلا به ما حال نداد. یکباره دیدم پیر مرد ایستاد. رو به حرم کرد و با انگشت دست، مرا به آقا نشان داد و با همان زبان بی زبانی برای من دعا کرد. جوان پشت میز گفت: به دعای این پیرمرد، آقا امام حسین علیه السلام شفاعت کردند و گناهان پنج سال تورا بخشیدند.
باید در آن شرایط قرار می گرفتید تا بفهمید چقدر از این اتفاق خوشحال شدم. صدها برگه در کتاب اعمال من جلو رفت. اعمال خوب این سال ها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی