فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چاپلوسى و تواضع جز در راه خدا و طلب دانش سودى ندارد
(پیامبر اکرم ص)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شکر که خدا هست
او جبراڹ تمام دلتنگی ها
و مرهم تمام زخم هاست
هر وقت دلت خواست
مهمانش کڹ
در بهتریڹ جایی که او می پسندد
در قلبت
شبتون امام زمانی 🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸ســــــــلام
🍃🌸صبح قشنگتون بخیر
🍃🌸شروع صبح جدیدتون
🍃🌸پر از خیر و خوشی و برکت
#صبحتون_بخیر 🌸🍃🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 #کودک_خردسال_و_موعظه
موقعی که خلافت به عمربن عبدالعزیز منتقل شد، هیأت هایی از اطراف کشور برای عرض تبریک و تهنیت به دربار وی آمدند که از آن جمله هیأتی از حجاز بود. کودک خردسالی در آن هیأت بود که در مجلس خلیفه به پا خاست تا سخن بگوید.
خلیفه گفت: آن کس که سنش بیشتر است، حرف بزند.
کودک گفت: ای خلیفه مسلمین! اگر میزان شایستگی، سن بیشتر باشد، در مجلس شما کسانی هستند که برای خلافت شایسته ترند.
عمر بن عبدالعزیز از سخن طفل به عجب آمد، او را تأیید کرد و اجازه داد حرف بزند.
کودک گفت: از شهر دوری به اینجا آمده ایم. آمدن ما نه برای طمع است نه به علت ترس! طمع نداریم برای آن که از عدل تو برخورداریم و در منازل خویش با اطمینان و امنیت زندگی می کنیم. ترس ندایم زیرا خویشتن را از ستم تو در امان می دانیم. آمدن ما در این جا فقط به منظور شکرگزاری و قدردانی است.
عمربن عبدالعزیز به کودک گفت: مرا موعظه کن!
کودک گفت: ای خلیفه مسلمین! بعضی از مردم از حلم خداوند و همچنین از تمجید مردم دچار غرور شدند. مواظب باش این دو عامل در شما ایجاد غرور ننماید و در زمامداری گرفتار لغزش نشوی.
عمر بن عبدالعزیز از گفتار کودک بسیار مسرور شد و از سن او سوال کرد. گفتند: دوازده ساله است
المستطرف، ج 1، ص 46؛ کودک از نظر وراثت و تربیت، ج 2، ص 279.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
4_5911069588614811596.mp3
16.65M
#حرف_خاص | #استاد_شجاعی
※ «مُمَهِّد» یعنی زمینه ساز .
و ما در زیارت عاشورا، ممهدین رو لعنت میکنیم، یعنی کسانی که با تنها گذاشتن امام زمینه سازِ مصیبت کربلا شدند.
اما گروه «ممهّد» فقط مخصوص همون برهه از تاریخ نبود!
✘ احتمالِ زیادی هست، که ما هم جزو «ممهدین» باشیم.
منبع: عزادار حقیقی
آپارات | یوتیوب
@ostad_shojae
🔴 عطا و دعای امام کاظم
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
محمد بن مغیث از کشاورزان مدینه بود. وی نقل می کند: یک سال محصولات زیادی در زمین کشاوری خود کاشتم.
آن سال زراعت خوب بود؛ اما هنگام فرا رسیدن محصول، ملخ های بسیار آمدند و تمام زراعت مرا خوردند. در مجموع 120 دینار خسارت دیدم.
پس از این حادثه در جایی نشسته بودم ناگهان امام کاظم علیه السلام را دیدم که نزدیک آمدند و پس از سلام از من پرسیدند: از زراعت چه خبر؟ گفتم تمام زراعتم درو شده و ملخ ها ریختند و همه را نابود کردند.
امام فرمود: چقدر خسارت دیده ای؟ عرض کردم یک صد و بیست دینار خسارت دیده ام. اما به غلامش فرمود: یکصد و پنجاه دینار همراه دو شتر جدا کن و به او تحویل بده.
آن گاه به من فرمود: سی دینار با دو شتر اضافه بر خسارت تو داده ام. عرض کردم مبارک باشد. سپس به امام گفتم به داخل زمین تشریف بیاورید و برای بنده دعایی بفرمایید.
امام وارد زمین شدند و در حق من دعا کردند. به برکت دعای امام، آن دو شتر بر اثر زاد و ولد زیاد شدند و آنها را به ده هزار دینار فروختم و زندگی ام پربرکت شد.
منابع
محمدی اشتهاردی، محمد. 1377. داستان های شنیدنی از چهارده معصوم علیهم السلام. قم: انتشارات نبوی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
29.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موضوع پسر مهزیار
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚سپاه غضب
صبر خداوند بسیار است و صبر پروردگار در برابر ظالمان و مشرکان بیشتر هم هست. اگر خداوند کسی را دوست داشته باشد، با تلنگری، زخمی، گرفتاری یا مصیبتی او را متوجه اشتباه و معصیتش میکند یا به خاطر گناهش در همین دنیا عقوبتش می نماید. امّا امان از روزی که کسی آنقدر در معصیت و گناه غرق شود که دیگر خالق مهربانش هم او را به حال خودش رها سازد....
در آیات قرآن نیز این موضوع بیان شده است که خداوند به انسان های کافر و مشرک مهلت بیشتری می دهد تا حجت بر آنها تمام شود و هنگامی که فرصت مناسب رسید، عذاب دامنگیرشان می شود. عذابی که راه بازگشتی ندارد و تماما از غضب خداوند ناشی شده است.
امام عصر(عج) آخرین حجتی است که پروردگار در میان خلائق قرار می دهد و وای از کسانی که در برابر سپاه مولای ما قرار بگیرند.
امیرمومنان(ع) فرمودند: « سپاه غضب (یعنی سپاهی که مظهر خشم الهی است) قومی هستند در آخرالزّمان، که از هر قبیلهای یک، دو، سه نفر میآیند تا به نُه نفر برسند، که چون #ابر_پاییزی به صورت پراکنده میآیند. به خدا سوگند من امیر آنها را میشناسم و اسمش را میدانم، و میدانم که هر گروهی کجا منزل میکنند.»
📚 برگرفته از کتاب « یاران_امام زمان(ع)»؛
به نقل از بشارة الاسلام، ص 243
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شهید ﻛﺎﻓﻲ (ﺭﻩ) ﻭ ﻧﻘﻞ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻴﺐ ﺑُﺮ
ﻧﻘﻞ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺟﺎﻟﺐ، ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻛﺎﻓﻲ (ﺭﻩ) ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ: «ﻳﻚ ﺷﺐ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ، ﺟﺎﻳﻲ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ، ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻨﺒﺮ ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺣﻴﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ،
ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺁﻣﺪﻳﻢ، ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻫﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻮﺩ، ﻳﻚ ﻭﻗﺖ ﺩﻳﺪﻡ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﺎ، ﻣﻮﻫﺎﻱ ﺳﺮ ﻓﺮﻓﺮﻱ ﻭ ﺭﻳﺶ ﺗﺮﺍﺷﻴﺪﻩ ﻭ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﺑﻲ ﺁﺳﺘﻴﻦ ﻭ ﺍﻳﻨﺠﺎﻫﺎ (ﺑﺎﺯﻭﻫﺎ) ﻫﻢ ﺧﺎﻝ ﻛﻮﺑﻴﺪﻩ، ﻳﻚ ﻫﻴﻜﻞ ﻟﺎﺗﻲ ﻭ... ﺍﻳﻦ ﻫِﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻲﻣﺎﻟﻴﺪ، ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ
ﻳﻚ ﻛﺎﺭﻱ ﺩﺍﺭﺩ
. ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎ ﻣﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﺩﺍﺭﻳﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ (ﺩﻳﺪﻡ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﻳﺶ ﺑﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ) ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﻩ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﺑﺸﻮﻡ.
ﻛﺠﺎ ﺑﻴﺎﻳﻢ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻴﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ. ﺻﺒﺢ ﺁﻣﺪ، ﺁﻥ ﺟﺎ ﻧﺸﺴﺖ، ﺑﻨﺎ ﻛﺮﺩ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻥ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻴﻪ ﺩﺍﺩﺍﺵ؟
ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺒﺮﻱ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﻓﺘﻲ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻣﻨﻘﻠﺐ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﻣﻦ ﻳﻚ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻱ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻡ، ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻜﺎﺭ ﻛﻨﻢ، ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻱ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﺪﻧﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺩﺍﺵ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻳﻚ ﺷﻐﻞ
ﺑﺪﻱ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺣﺎﻟﺎ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻜﺎﺭ ﻛﻨﻢ. ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺟﻴﺐ ﺑُﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮔﺪﺍ ﺑﺎﺯﻱﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻧﻴﺎﻭﺭﺩﻡ ﻛﻪ ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭ ﺩﻩ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺟﻴﺐ ﺑﺮﻱ ﻛﻨﻢ، ﺩﻩ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﻗﻠﻢ ﺟﻴﺐ ﺑﺮﻱ ﻛﺮﺩﻡ، 10، 15 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭ 7، 8 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭ ﺍﻳﻦﻫﺎ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻣﺪﺗﻲ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﻫﻢ ﺯﺭﻧﮓ ﺑﻮﺩﻩﺍﻡ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﺟﻴﺐﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭﻱ ﺑﺮﻳﺪﻡ ﻳﻚ ﺩﻓﻌﻪ ﻫﻢ ﻣﭽﻢ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻴﺮ ﻧﻴﻔﺘﺎﺩﻡ، ﻭﻟﻲ ﺩﻳﺸﺐ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺒﺮ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺭﺍ ﮔﻴﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ، ﻣﺮﺍ ﭘﺎﻳﺒﻨﺪ ﻛﺮﺩﻩ، ﺁﻣﺪﻡ ﺑﭙﺮﺳﻢ ﻛﻪ ﭼﻜﺎﺭ ﻛﻨﻢ؟
#قسمت_اول_پسر_جیب_بر
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚امنیت، پس از ظهور
در حالی که پیش از ظهور حضرت مهدی، شرایط ناامنی بر جهان چیره است، یکی از بنیادی ترین کارهای حضرت، باز گرداندن امنیت به جامعه است. با برنامه ریزی دقیقی که آن زمان انجام میشود، در مدت کوتاهی امنیت در همه زمینه ها به جامعه باز می گردد. امنیتی که بشر هرگز قبل از آن تجربه نکرده است. امنیت، ابعاد مختلفی دارد که به ذکر سه نمونه بسنده میکنیم:
1️⃣ امنیت جاده ها: به گونه ای که زنان جوان از جایی به جای دیگر، بدون همراهیِ مَحرمی، سفر میکنند و در امان هستند.
2️⃣ امنیت قضایی: به گونه ای که مردم از اینکه ممکن است حقشان پایمال شود، کوچکترین بیمی ندارند.
3️⃣ امنیت مالی: تا جایی فراگیر میشود که اگر کسی دست در جیب دیگری ببرد، هرگز احتمال دزدی داده نمیشود
🔺 برای تمام موارد فوق، احادیثی داریم که جهت اختصار، به همین اندازه بسنده میکنیم
📚منابع در کتاب موعودنامه، تونه ای، ص۱۲
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟢نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید
✍مردی در نیمههای شب دلش گرفت و از نداری گریه کرد. دفتر و قلم بهدست گرفت و شمع را روشن کرد و برای خدا نامهای نوشت:
«به نام خدا
نامهای به خدا، از فلانی
خدایا! در بازار یک باب مغازه میخواهم، یک باب خانه در بالاشهر، یک زن خوب، زیبا، مؤمن و پولدار و یک باغ بزرگ در فلان جا.»
دوستش که این نامه را دید، گفت:
دیوانه! این نامه را به خدا نوشتی، چگونه میخواهی به او برسانی؟
گفت:
خدا آدرس دارد و آدرسش مسجد است.
نامه را برد و لای جدار چوبی مسجد گذاشت و گفت:
خدایا! با توکل بر تو نوشتم، نامهات را بردار!
نامه را رها کرد و برگشت.
صبح روز بعد شاه به شکار میرفت که تندباد عظیمی برخاست. طوری که بیابان را گردوخاک گرفت و شاه در میان گردوخاک گم شد.
ملازمان شاه گفتند:
اعلیحضرت! برگردیم، شکار امروز ممکن نیست.
شاه هم برگشت. چون به منزل رسید، میان جلیقه خود کاغذی دید. آن را باز کرد و دید همان نامه مرد فقیر است که باد آن را در آسمان رها کرده و در لباس شاه فرود آورده است.
شاه نامه را خواند و اشک ریخت. پس گفت:
بروید این مرد را بیاورید.
کاتب نامه را آوردند. کاتب که از ترس میلرزید، وقتی تبسم شاه را دید، اندکی آرام شد.
شاه پرسید:
این نامه توست؟
فقیر گفت:
بله، ولی من به شاه ننوشتهام، به خدایم نوشتهام.
شاه گفت:
خدایت حکمتی داشته که در آغوش من رهایش کرده و مرا مأمور کرده تا تمام خواستههایت را به جای آورم.
شاه، وزرا و تجار و بازاریان را جمع کرد و هرچه در نامه بود، بهجا آورد.
در پایان فقیر گفت:
شکر خدا.
شاه گفت:
من دادم، شکر خدا میکنی؟
فقیر گفت:
اگر خدا نمیخواست تو یک ریال هم به کسی نمیدادی؛ اگر اهل بخششی به دیگرانی بده که نامه نداشتند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 روش پیامبر و امام علیهم السلام
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی