🔴 جملهای که روز قیامت، ستمکار اولی به ستمکار دومی میگوید...
🌕 آقا امام باقر علیهالسلام در تفسیر این آیات: «روزى كه ستمكار دستان خود را از شدّت حسرت به دندان مىگزد و مىگويد: «اى كاش با پیامبر راهى برگزيده بودم»!
اى واى بر من، كاش فلان شخص گمراه را به دوستى انتخاب نكرده بودم»؛ فرمودند: «این حرف را اولی به دومی میگوید.»
مُحَمَّدُ بْنُ جُمْهُورٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ، أَنَّهُ قَالَ: يَوْمَ يَعَضُّ اَلظّٰالِمُ عَلىٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يٰا لَيْتَنِي اِتَّخَذْتُ مَعَ اَلرَّسُولِ سَبِيلاً يٰا وَيْلَتىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاٰناً خَلِيلاً قَالَ: يَقُولُ اَلْأَوَّلُ لِلثَّانِي
📗سوره فرقان، آیات ۲۷ و ۲۸
📗تفسير کنز الدقائق، ج ۹، ص ۳۸۶
📗تفسیر البرهان، ج۳ ص ۱۶۲، ح ۵
📗بحارالأنوار، ج ۳۰، ص ۲۴۵
📗تأویل الآیات الظّاهرة،صص۳۷۴- ۳۷۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚 داستان کوتاه
نقل است دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر، طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی میکرد.
نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست، دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود، سر دهخدا شکست و خونی شد، به گوشهای از اتاق رفت و زار زار گریست.
گفت: «خدایا من چه گناهی کردهام بخاطر مادرم بر نفسم پشت پا زدهام، من خود، خود را مقطوعالنسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد، خدایا صبرم را تمام نکن و شکیباییام را از من نگیر.»
گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت، صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.»
از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامعترین لغتنامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 امام زمان عجلالله فرجه، قائم آل محمد علیهمالسلام!
⭕️ وقتی که شهنشاه، سیدنا، مولانا، حضرت علیبن موسی رضا علیهالسلام به احترام نامش، تمام قد میایستد...
🌕 آقا امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«تَمَامُ الْأَمْرِ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ»
«تمام امر به دست قائم آل محمد صلی الله علیه وآله است»
📗الإرشاد، ج ۲، ص ۳۸۳
📗بحارالأنوار، ج۲ ص ۳۱۸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚نمک و آب
روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از او خواست که به او درسی به یاد ماندنی دهد. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی.
استاد پرسید: «مزه اش چطور بود؟»
شاگرد پاسخ داد: «خیلی شور و تند است، اصلاً نمی شود آن را خورد.»
پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید. استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: «کاملا معمولی بود.»
پیر هندو گفت: «رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو می شود همچون مشتی نمک است و اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگتر و وسیعتر می شود، می تواند بار آن همه رنج و اندوه را براحتی تحمل کند. بنابراین سعی کن یک دریا باشی تا یک لیوان آب.»
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
🔴تدریس امیرالمومنین به جبرئیل
روزی جبرئیل در خدمت پیامبر(ص)
مشغول صحبت بود که حضرت علی(ع)
وارد شد .جبرئیل چون آن حضرت را دید
برخاست و شرائط تعظیم بجای آورد...
🌹پیامبر(ص) فرمودند:
ای جبرئیل! از چه جهت به این
جوان تعظیم میکنی؟
عرض کرد: چگونه تعظیم نکنم که
او بر من حق تعلیم است.
پیامبر(ص) فرمودند: چه تعلیمی؟
جبرئیل عرض کرد:
در وقتی که حق تعالی مرا خلق کرد؛
از من پرسید: «تو کیستی و من کیستم؟»
من در جواب متحیر ماندم و مدتی در مقام
جواب ساکت بودم، که این جوان در عالم نور
به من ظاهر گردید و این طور به من تعلیم داد
که بگو: « تو پروردگار جلیل و جمیلی
و من بنده ذلیل، جبرئیلم» از این جهت
او را که دیدم تعظیمش کردم.
📚 تحفة المجالس، ص 80
→ @sheikh_kafi
آرامش آدمها با ارزش ترین
حس دنیاست
براتون یک دنیا آرامش
یک دنیا تندرستی
یک عالمه
خوشبختی و برکت...
ازخدای بزرگ خواستارم
🌾لحظه هاتون پرازعطرگل🌾
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚واسطه گری خداوند در قیامت، برای مسأله حق الناس
رسول خدا صلى الله عليه و آله در حالى كه نشسته بودند، ناگهان لبخندى بر لبانشان نقش بست ، به طورى كه دندان هايشان نمايان شد! از ايشان علت خنده را پرسيدند،
فرمود:
- دو نفر از امت من مى آيند و در پيشگاه پروردگار قرار مى گيرند؛ يكى از آنان مى گويد:
خدايا! حق مرا از او بگير!
خداوند متعال مى فرمايد: حق برادرت را بده !
آن دیگری عرض مى كند:
خدايا! از اعمال نيك من چيزى نمانده، متاعى دنيوى هم كه ندارم .
آنگاه صاحب حق مى گويد:
پروردگارا! حالا كه چنين است از گناهان من بر او بار كن !
پس از آن اشك از چشمان پيامبر صلى الله عليه و آله سرازير شد و فرمود:
آن روز، روزى است كه مردم احتياج دارند گناهانشان را كسى حمل كند.
خداوند مهربان به آن كس كه حقش را مى خواهد مى فرمايد: چشمت را برگردان ، به سوى بهشت نگاه كن ، چه مى بينى؟
او سرش را بلند مى كند، آنچه را كه موجب شگفتى اوست - از نعمت هاى خوب مى بيند، عرض مى كند:
پروردگارا! اينها براى كيست ؟
پروردگار مى فرمايد:
براى كسى است كه بهايش را به من بدهد.
عرض مى كند:
چه كسى مى تواند بهايش را بپردازد؟
مى فرمايد: تو.
مى پرسد: چگونه من مى توانم ؟
مى فرمايد: به گذشت تو از برادرت.
عرض مى كند: خدايا! از او گذشتم .
بعد از آن ، خداوند مى فرمايد:
دست برادر دينى ات را بگير و وارد بهشت شويد!
آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
پرهيزكار باشيد و مابين خودتان را اصلاح کنید...
📚بحارالانوار،ج7،ص89
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞#کلیپ_تصویری
🎙سخنرانی حاج آقا دانشمند
موضوع: عشق کورت میکنه
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚چگونه میتوانيم مهدی موعود را از #مدعيان_دروغين تشخیص دهیم؟
ظهور امری روشن است. در روايات متعدّدی بر اين نكته تأكيد شده است كه امر ظهور امام مهدی از آفتاب نيز درخشانتر است و به همين دليل، اين امر بر هيچ كس مشتَبه نخواهد شد و هيچ كس در حقانيت آن ترديد نخواهد كرد.
در اين زمينه از امام محمّد باقر چنين نقل شده است: «تا آسمان و زمين ساكن است، شما نيز ساكن و بیجنبش باشيد ـ يعنی بر هيچ كس خروج نكنيد ـ كه كار شما پوشيدگی ندارد. بدانيد كه آن نشانهای از جانب خدای عزّوجلّ است، نه از جانب مردم. بدانيد كه آن از آفتاب روشنتر است و بر نيكوكار و زشتكار پنهان نخواهد ماند. آيا صبح را میشناسيد؟ امر شما همانند صبح است كه پنهان ماندن در آن راه ندارد.»*۱
ابتدای روايت ياد شده، هشدار به كسانی است كه با پيش افتادن بر امامان معصوم و با اميد تشكيل دولت اهلبيت دست به قيامهای نا به هنگام و حساب نشده میزدند و سرانجام خود و گروهی از شيعيان ناآگاه را به هلاكت میانداختند.
در روايت ديگری، ميمون البان از آن حضرت چنين نقل میكند: «من در خيمه امام باقر نشسته بودم كه امام يک طرف خيمه را بالا زد و فرمود: امر ما از اين آفتاب روشنتر است، سپس فرمود: نداكنندهای از آسمان ندا میكند كه امام فلان پسر فلان است و نام او را میبرد و ابليس نيز از زمين ندا كند همچنان كه در شبِ عقبه بر رسول خدا ندا كرد.»*۲
با توجّه به روايات ياد شده میتوان گفت پديدهی ظهور و مقدّمات آن، چنان روشن است كه هنگام وقوع آن، همه مردم از آن آگاه میشوند و به حقانيت آن پی میبرند. اينگونه نيست كه تنها جمعی محدود از شيعيان از آن باخبر شوند و به همراهی با آن برخيزند.
اينكه میبينيم هر از چندگاهی كسی در گوشهای از كشورهای اسلامی، خود را به عنوان يكی از شخصيتهای مطرح در عصر ظهور معرّفی میكند و عدّه ناچيزی از مردمان ناآگاه يا فريبخورده نيز با او همراهی میكنند، اصلاً با واقعيتهای ظهور كه پديدهای جهانی و قابل درک برای همگان است، همخوانی ندارد.
📚 ۱. ترجمه كتاب غيبت (نعمانی)، باب ۱۱، ص ۲۸۶، ح ۱۷؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، صص ۱۳۹ و ۱۴۰، ح ۴۹
۲. ترجمه کتاب کمال الدّين و تمام النعمـة، ج ۲، ص۵۵۵
#پرسش_و_پاسخ_مهدوی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#ظاهر_و_باطن
در زمـان سلیمان نبی پـرنده اى بـراى نوشیـدن آب به سمت بـرکه اى پرواز کرد، اما چند کودک را برسر برکه دید آنقـدر انتظار کشید تا کودکان از آن برکه متفرق شدند
همینکه قصد رفتن سمت برکه را کرد این بار مـردى را با محاسنی سفیـد و آراستـه دید که بـراى نوشیـدن آب به برکه آمد. پرنده به خود گفت کـه این مردى با وقار و نیکوست واز سوى او آزارى به من نمی رسد
پس نزدیک شد، ولی آنمرد سنگى به سمت او پـرتاب کرد و چشـم پرنده نابینا شد. شکایت به نزد سلیمان نبی بـرد. حضـرت سلیمـان مـرد را احضار کرد، محاکمه ومحکوم نمود و دستور به کور کردن چشمش داد
پرنـده به حکم صادره اعتراض کرد و گفت چشم اینمرد هیچ آزارى به من نرسانـده ، بلکه ریش او بـود که مرا فریب داد و گمان بردم که از سوى او ایمنم پس به عـدالت نـزدیک تر است اگر محـاسن او را بتـراشید تا دیگران مثل من فریب ریش او را نخورند ...
امام باقر عليه السّلام فرمود: هر كس ظاهرش از باطنش بهتر باشد ترازوى اعمالش روز قيامت سبك گردد.
📚مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ، ج ۱ ص۶۸۷
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴این #هشت_گروه فقط خود را سرزنش کنند...
🌹پيامبر (ص) در وصيتى به حضرت علی (ع) فرمود: يا على! هشت نفر هستند كه اگر مورد اهانت واقع شوند، كسى را جز خود #سرزنش نكنند:
1⃣كسى كه ناخوانده به مهمانى برود؛
2⃣به صاحبخانه فرمان دهد؛
3⃣از دشمنانش طلب خير كند؛
4⃣از افراد لئيم بخشش بخواهد؛
5⃣به سرّى كه ميان دو نفر است، وارد شود در حالى كه آنها او را وارد نكرده اند؛
6⃣سلطان(عادل) را سبك بشمارد؛
7⃣در مجلسى بنشيند كه اهل آن نيست؛
8⃣ سخنى به كسى بگويد كه از او نمى شنوند.
📚الخصال، ج2، ص 410.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی