eitaa logo
شیخ خوشنویس | شیخ حسین زاهدی
838 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
818 ویدیو
4 فایل
سلام علیکم حسین زاهدی هستم یه معلم با پرسش و پاسخ ، احکام و اعتقادات و خوشنویسی در خدمت شما هستیم سفارشات خوشنویسی هم قبول میکنیم اهل #برخوار_اصفهان ارتباط با ما @sobbohsobboh110 لینک ناشناس👇 https://daigo.ir/secret/4328020667
مشاهده در ایتا
دانلود
اوست خالق اوست وکیل به دست اوست کلید گنج های آسمانها و زمین ها.... از چه ناراحتی.... @sheikh_khoshnevis
هدیه خوشنویسی به دانش آموز عزیزمون😍 یا فاطمة الزهراء
هدیه خوشنویسی به پدر دانش آموز عزیزمون 😍 دَم غنیمت دان که دنیا یک دم است هر که با دَم همدم است او آدم است
این آیه رو یه جوری بخون انگار خود خدا داره باهات حرف میزنه اونم در گوشِت
🔆 شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت، از کفت بیرون کند 🔹ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ بیمار ﺷﺪ و ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯی ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ. 🔸ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ. 🔹ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان، برگه تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩند تا هزینه جراحی را بپردازد. 🔸پیرﻣﺮﺩ همین که برگه را گرفت؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ. ﺑﻪ ﺍﻭ گفتند که ﻣﺎ می‌توانیم ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ می‌کرد. 🔹ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ گفتند: می‌توانیم ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ. 🔸ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪند و از او پرسیدند: ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ؟ نمی‌توانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ؟ 🔹ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ چیزی که مرا به گریه می‌اندازد این است ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ. 🔰ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻ‌ﭼﯿﺰﯼ نمی‌خوﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم. 🔻ﻭﻟﯽ ما ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ نمی‌دﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ به‌جا نمی‌آوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم. @sheikh_khoshnevis
❇️ میل داشتن به غذا . . ❌ قابل توجه پدر مادرا ببینید فرزندانتون میل به غذا دارند یا نه اگه میل نداره به زور بهشون نگید که باید بخورند و الا .... امام صادق (علیه السلام) در سفارش به یکی از یاران خود فرمود: «مبادا چیزی را بخوری که به آن اشتها نداری؛ چون این امر سبب حماقت و نادانی می‌شود. همچنین تا گرسنه نشدی چیزی مخور و هنگام خوردن غذا، آن را از حلال‌ها برگزین». ---------- متن عربی روایت: «فَإِيَّاكَ أَنْ تَأْكُلَ مَا لَا تَشْتَهِيهِ فَإِنَّهُ يُورِثُ الْحِمَاقَةَ وَالْبَلَهَ... ». مشکاة الانوار، ص ۳۲۷. @sheikh_khoshnevis
سوره غافر ۱۶و ۱۷ هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی فردا متوجه خواهی شد که مالک و قهار و قدرتمند عالم کیه برای فردایت خوب عمل کن فرمانروا کیست؟! خدای قهار تمام.... @sheikh_khoshnevis
🌱 آلوده ایم، حضرت باران ظهور کن آقا تو را قسم به شهیدان ظهور کن 🌱گاهی دلم برای شما تنگ می شود پیداترین ستاره ی پنهان ظهور کن
دمنوش نعنا مناسب فصل پاییز جاتون خالی😊
🔰 کارنامه سه ماهه دولت پزشکیان
✍دختر دانش آموزي صورتي زشت داشت . دندان هايي نامتناسب با گونه هايش ،موهاي کم پشت و رنگ چهره اي تيره . روز اولي که به مدرسه جديدي آمد ، هيچ دختري حاضر نبود کنار او بنشيند . نقطه مقابل او دختر زيبارو و پولداري بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ايستاد و از او پرسيد : ميدوني زشت ترين دختر اين کلاسي ؟ يک دفعه کلاس از خنده ترکيد ... بعضي ها هم اغراق آميزتر مي خنديدند . اما تازه وارد با نگاهي مملو از مهرباني و عشق در جوابش جمله اي گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ويژه اي درميان همه و از جمله من پيدا کند اما بر عکس من ، تو بسيار زيبا و جذاب هستي . او با همين يک جمله نشان داد که قابل اطمينان ترين فردي است که مي توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جايي رسيد که براي اردوي آخر هفته همه مي خواستند با او هم گروه باشند . او براي هر کسي نام مناسبي انتخاب کرده بود . به يکي مي گفت چشم عسلي و به يکي ابرو کماني و ... . به يکي از دبيران ، لقب خوش اخلاق ترين معلم دنيا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترين ياور دانش آموزان را داده بود . آري ويژگي برجسته او در تعريف و تمجيد هايش از ديگران بود که واقعاً به حرف هايش ايمان داشت و دقيقاً به جنبه هاي مثبت فرد اشاره مي کرد مثلاً به من مي گفت بزرگترين نويسنده دنيا و به خواهرم مي گفت بهترين آشپز دنيا ! و حق هم داشت . آشپزي خواهرم حرف نداشت و من از اين تعجب کرده بودم که او توي هفته اول چگونه اين را فهميده بود سالها بعد وقتي او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به ديدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهري اش احساس کردم شديداً به او علاقه مندم . پنج سال پيش وقتي براي خواستگاري اش رفتم ، دليل علاقه ام را جذابيت سحر آميزش ميدانستم و او با همان سادگي و وقار هميشگي اش گفت: براي ديدن جذابيت يک چيز ، بايد قبل از آن جذاب بود ! در حال حاضر من از او يک دختر سه ساله دارم . دخترم بسيار زيبا ست و همه از زيبايي صورتش در حيرتند روزي مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زيبايي دخترمان در چيست ؟ همسرم جواب داد :من زيبايي چهره دخترم را مديون خانواده پدري او هستم . و مادرم روز بعد نيمي از دارايي خانواده را به ما بخشيد . شاد بودن، تنها انتقامي است که ميتوان از زندگي گرفت 🔹ارنستو چه گوارا @sheikh_khoshnevis
مرحوم آقای بهجت (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) میفرمودند این دعا را زیاد بخوانید: "یا اَللهُ یَا رَحْمانُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ". در کتب احادیث شیعه این دعا به دعای «غریق» معروف است عبدالله بن سنان که از راویان ثقه و پر روایت است از امام صادق علیه‌السلام نقل میکند که امام فرمود به زودی در شبهه‌ای خواهید افتاد که از آن رهایی نمی‌یابید مگر کسی که دعای غریق را بخواند. راوی می‌پرسد که دعای غریق چگونه است؟ امام فرمود این‌گونه می‌گویی: «یا اَللهُ یَا رَحْمانُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک» یعنی «ای خدا! ای بخشایشگر! ای مهربان! اى دگرگون‌ساز دل‌ها! دل مرا بر دینت استوار گردان.»(۱) بى‌گمان آنان كه گويند اين سخن ربّ ما باشد خدا [ى ذو المنن پس بمانند اندرين ره پايدار بر چنان مردم ز سوى كردگار آن ملائک نازل آيند و خبر مى‌دهند از عاقبتشان سربه‌سر ترس منماييد و اندُه ناخوريد شادمان باشيد زيرا ره بَريد بر بهشتى كان به طول روزگار وعده داده مى‌شديد از كردگار @sheikh_khoshnevis 📚منبع: ۱. کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۵۱
استادی با شاگردش از باغى ميگذشت چشمشان به يک کفش کهنه افتاد ... شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهای کارگرى است که در اين باغ کار ميکند ... بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم ... استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم ، بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين ... مقدارى پول درون آن قرار بده ... شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند ... کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ، پولها را ديد ... با گريه فرياد زد : خدايا شکرت خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى ... ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت ... استاد به شاگردش گفت : هميشه سعى کن براى خوشحالی خود ببخشى نه بستانی ... در مقابل یک فرد معلول با سرعت کم راه بروید . در مقابل مادری که فرزندش رو از دست داده بچه تون رو نبوسید . در مقابل یک فرد مجرد از عشقتون نگید . در برابر کسی که نداره ، از داشته هاتون مغرورانه حرف نزنید . هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد ... مگر به فهم و شعور مگر به درک و ادب . آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند ... این قدرت تو نیست این انسانیت است ... @sheikh_khoshnevis
بدان عزیز رنج عذاب آخرت یا امنیت در قیامت کدام بهتر است؟! این چنین رنجور را گفت ای عمو حق تعالی اِعمَلوا ما شِئتُم @sheikh_khoshnevis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آخرالزمان مردم سه دسته‌اند؛ ۱. حسینی ۲. یزیدی و دسته سوم که مسلمانند اما به اندازه دسته دوم خطرساز می‌باشند!!! ⭐️شما در کدام دسته قرار دارید ؟؟ @sheikh_khoshnevis
. دورافتادگی از شما، شکلِ دیگری از مُردن است🥀 .
در دبستانی، معلمی به بچه ها گفت آرزوهاشونو بنویسن . اون نوشته های بچه ها رو جمع کرد و به خانه برد 💒🗒 یکی از برگه‌ها؛معلم رو خیلی متاثر کرد😢 . در همون اثنای خوندن بود که همسرش وارد شدودید که اشک  از چشمای  خانمش جاری شد😭 پرسید، چی شده؟ چرا اینقدر ناراحتی ؟😳 زن جواب داد، این انشا را بخوان؛ امروز یکی از شاگردانم نوشته. گفتم آرزوهایشان را بنویسند و اون اینجوری نوشته . مرد کاغذ را برداشت و خواند.📃 متن انشا اینگونه بود: "خدایا🤲، می‌خواهم آرزویی داشته باشم که مثل همیشه نباشد؛ مخصوص است. می‌خواهم که مرا به گوشی موبایل تبدیل کنی.📱 می‌خواهم که جایش را بگیرم.   می‌خواهم که جایی مخصوص خودم داشته باشم و خانواده‌ام اطراف من حلقه بزنند. می‌خواهم وقتی که حرف می‌زنم مرا جدّی بگیرند؛ می‌خواهم که مرکز توجّه باشم و بی آن که سؤالی بپرسند یا حرفم را قطع کنند بگذارند حرفم را بزنم.  دلم می‌خواهد همانطور که وقتی گوشی خراب است، به آن می‌رسند؛ به من هم برسند و توجّه کنند.  دلم می‌خواهد پدرم، وقتی از سر کار برمی‌گردد، حتّی وقتی که خسته است، قدری با من باشد.  و مادرم، وقتی غمگین و ناراحت است، به جای بی‌توجّهی، به سوی من بیاید.  و دوست دارم، برادرانم برای این که با من باشند با یکدیگر دعوا کنند👬 ... دوست دارم خانواده هر از گاهی همه چیز را کنار بگذارند و فقط وقتشان را با من بگذرانند.  و نکتۀ آخر که اهمّیتش کمتر از بقیه نیست این که مرا گوشی موبایلی کن تا بتوانم آنها را خوشحال و سرگرم کنم.  خدایا، فکر نکنم زیاد چیزی از تو خواسته باشم.  فقط دوست دارم مثل موبایل زندگی کنم." انشا به پایان رسید. 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجموعه قسمت سیزدهم: تنوع در خلقت عقاب‌ها ※ جهان باکلاس عقاب‌ها ⬅️ خدای باکلاس عقاب‌ها ما از آنِ تو آنِ کیستی؟! @sheikh_khoshnevis