یک مکث، یک درنگ، جهانی که ایستاد
ساعت جلو نرفت، زمانی که ایستاد
یک صندلی که جیغ کشید و عقب نشست
یک زن بلند شد، چمدانی که ایستاد
یک مردِ بغض کرده به سختی نفس کشید-
-با اضطراب، با نگرانی که ایستاد
گفت: از مَ... من نَ... نباید جدا شوی!
مردی فرونشست -زبانی که ایستاد-
ناگفته ماند حرف نگاهی که اشک شد
در خود فروشکست همانی که ایستاد
زن رفته بود و سایهی مردی معلق است
در بهتِ کافه، در جریانی که ایستاد
در انجمادِ یک شبِ برفی به خواب رفت
دستی که سرد شد، ضربانی که ایستاد...
#احسان_نصری
@sher_kade
حکایت منِ دور از تو مانده، اینگونهست
خمار و خستهام و نیست قطرهای در خُم!
#حسین_دهلوی
@sher_kade
چشم تو جنگل سبزیست در آغوش خزر
آشنایند به این منظره گیلانی ها...!
#جواد_منفرد
@sher_kade
نشسته ام به تماشای چشم چون پری ات
که سهم من بشود یک نگاه سرسری ات
که سهم من بشود سرزمین موهایت
اگر اجازه دهد مرزهای روسری ات
زمان عرضه ی لبخندها ، حواست نیست
که کشته می دهد این خنده های دلبری ات
نگاه کن که دوباره به خود بگویم کاش
که این نگاه نباشد نگاه آخری ات
مگر چه کرده دلِ بی گناه من ، خانم !؟
که دل نمی کنی از شیوه ی ستمگری ات
چه قدر مثل تو باشم ، تو هم کمی من باش
که در معامله ثابت شود برادری ات!
#مصطفی_الوندی_سطوت
@sher_kade
دوباره نیمه شب است و صدای ناله ی شعرم
به قول اهل محله , چقدر حوصله دارم !
#مجتبی_سپید
@sher_kade
گفتی خیال کن که برای تو مُرده ام!
این وقت صبح در دل من پس چه میکنی
#شهناز_امیرمجاهدی
@sher_kade
نذر کردم که اگر سهم من از عشق شدی
دو سه رکعت غزلِ شاد بخوانم هر روز...
آرش مهدی پور
@sher_kade
392.7K
چشم بر چشمان من مى زد گره بر روسرى
بودنش يك خواب بود و رفتنش ناباورى
من نگاهش مى كنم او هم نگاهم مى كند
او براى دل بريدن من براى دل برى
عشق يعنى تار موهاى تنت مى ايستد
هر كجا كه نام او را روى لب مى آورى
واژه ها را از دهانم يك به يك دزديد و رفت
سهم من از عشق شعرى شد بنام ديگرى
در سرم بيهوده روياى پريدن با تو بود
چيست دنيا جز قفس وقتى كه بى بال و پرى
#سيد_تقى_سيدى
@sher_kade