سلام
📚 اگه دنبال شعرهای زیبا میگردے
🌸اینجا بگرد، بخوان و لذت ببر
🔴اگر دوستش داشتی از ما حمایت کن
✅حتما یه سر به این کانال بزن👇
@sher_moaser
✨یکبار دیدنش ضرر نداره☝️☝️☝️☝️
@sher_moaser
#تک_بیت
اضطراب خاطر از یک سوختن تسکین نیافت
آب بر آتش فکندیم و مکرر سوختیم...
#محمد_طالب_آملی
@sher_moaser
#غزل
ترجیح دادم با کسی محرم نباشم
هم در میان جمع باشم ، هم نباشم
گاهی برقصم در میان باد ، چون برگ
اینقدر مثل ریشه ها محکم نباشم
گاهی سفیدم ، گاه سبزم ، آه ...باید
در دستهای هرکسی پرچم نباشم !
من یک زن دل مرده و بی سرپناهم
وقتی میان مردم شهرم نباشم
پس حق بده این روزهای سرد پاییز
بر زخم های خانه ام مرهم نباشم
دارد زمستان می رسد ، می ترسم آخر
بعد از زمستان دیگر آن مریم نباشم!
#مریم_آرام
@sher_moaser
#رباعی
شب گم شده در سیاهی چشمانت
شد رود ستاره راهی چشمانت
قربان نگاه تو که اقیانوسی
افتاده به تور ماهی چشمانت
#جلیل_صفر_بیگی
@sher_moaser
#غزل
ای برتر از خیالِ محالی که داشتم!
بالاتر از توهمِ بالی که داشتم!
طوفان رسید و برگ و بَرَم را به باد داد
پیش از رسیدنِ دلِ کالی که داشتم
این کوره رودهای گِلآلود از کجاست؟
کو چشمهی عمیق و زلالی که داشتم؟
حالِ غزال بود و مجالِ غزل مرا
آن حال کو؟ کجاست مجالی که داشتم؟
کِی میشود به روی تو روشن چراغِ چشم؟
روشن نشد جوابِ سوالی که داشتم
باری مگر ز شوقِ نگاهِ تو بردَمَد
آن آفتابِ رو به زوالی که داشتم!
#قیصر_امینپور
@sher_moaser
#غزل_عاشورایی
خدا ز عنبر و مشک آفرید جان و تنت را
عجیب نیست که دشمن ربود پیرهنت را
به قتلگاه کشیدی ز خیمهگاه به صد شوق
به روی دست ارادت تو آهوی ختنت را
به نص آیۀ قران، تو شرح ذبح عظیمی
که روز واقعه کشتی تمام ما و منت را
حدیث عشق چه گویم که نیزههای مخالف
به دست خامه نوشتند مو به مو، بدنت را
فرات تشنۀ لبهای توست، من چه بگویم
نبی به نام خدا بوسه زد لب و دهنت را
بیا که شیعه پس از قرنهای آتش و آهن
به آب گریه نوشته است دل به دل سخنت را
#سیده_کبری_حسینی_بلخی
@sher_moaser
#غزل
شراب بود ولیکن شرابخانه نداشت
بدون چشم تو مستانگی بهانه نداشت
محال بود تماشای ذات پیش از تو
نمی نشست حقیقت که آشیانه نداشت
اگر که عاشق و معشوق و عشق در تو نبود
پرستش این هیجانات عاشقانه نداشت
به زهد خشک، شریعت، عبوس می پژمرد
که رود بود ولی بر زبان ترانه نداشت
نمی وزیدی اگر در معابد هستی
تنور سینه ی اهل دعا زبانه نداشت
اگر نگاه تو آفاق را نمی گسترد
وجود، این همه ابعاد بی کرانه نداشت
بدون سبزی آن پنج سال نورانی
طریق دادگری در جهان نشانه نداشت
#قربان_ولیئی
@sher_moaser
#غزل
به دامان تو ای پایان و ای آغاز برگشتم
پر و بالی تکاندم، خسته از پرواز برگشتم
به سویت آمدم تا خود بگویم راز عشقم را
دل از شرمندگی پر بود و بی ابراز برگشتم
مرا چون موج دوری از تو ممکن نیست ای ساحل
هزاران بار ترکت کردم امّا باز برگشتم
نه مثل ساحرم پستم نه چون پیغمبران والا
عصا انداختم بی سحر و بی اعجاز برگشتم
دل از بیهوده گردی های سابق کندم و چون گرد
به دامان تو ای پایان و ای آغاز برگشتم
#سجاد_سامانی
@sher_moaser
#غزل
یا گوشهای از این قفس بال و پری بگذار
یا روبرویم رو به روی خود دری بگذار
باری به رسم مهربانی از دلم بردار
برشانههایم جای اندوهت سری بگذار
با گریه میخوابم در این شبها به یاد تو
برگرد! از خود خاطرات بهتری بگذار
تا دست بردارد دل از اندیشهی رفتن
در پیش پایم راههای دیگری بگذار
حالا که داغ دوریات سوزانده جانم را
حالا که ماند از من بهجا خاکستری، بگذار-
آرام در آغوش تو جا خوش کنم ای عشق!
بگذار! در این لحظههای آخری بگذار!
#لیلا_مهذب
@sher_moaser