ای صبا، گر بگذری در کوی او
نزد او ما را جزین پیغام نیست:
کای دلارامی که جان ما تویی
بی تو ما را یک نفس آرام نیست
#عراقی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
بهار از پنجره به آشپزخانه ام سرک کشید
فنجانم دستش را زیر چانه گرفته بود
کتری مرا صدا کرد...
قوریِ منتظر را برداشتم
دقایقی بعد...
عطر چای شمال آشپزخانه را مست کرده بود
جرعه ای نوشیدم...
بیشه زار دلم بیدار شد...
و پرندگان یک صدا مرا به آواز خواندند:
صبح بهاری ات بخیر
#معصومه_حسنلو #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
به تب و لرز تلخِ تنهایی، به سکوتی که نیست عادت کن
درد وقتی رسید و فرمان داد، مثل سرباز خوب اطاعت کن
سعی کن وقتِ بی کسی هایت، گاه لبخند کوچکی بزنی
فکر فردای پیری ات هم باش، گریه هم می کنی قناعت کن
زندگی می رود به سمت جلو، تو ولی می روی به سمتِ عقب
شده ای عضوِ «تیمِ تک نفره»، پس خودت از خودت حمایت کن
بینِ تن های خالی از دلِ خوش، هی خودت را بگیر در بغلت
دزدکی با خودت برو بیرون، و به تنهایی ات خیانت کن
گرچه خو کرده ای به تنهایی، گرچه این اختیار را داری
گاه و بیگاه لذت غم را با رفیقانِ خویش قسمت کن
شعر، تنها دلیلِ تنهایی ست؛ هر زمان خسته شد دلت، برگرد
ماشه را سمتِ دفترت بچکان، شعر را تا همیشه راحت کن
#شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
8.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی
«روز پُربرکت #عرفه را در پیش داریم، روز عید قربان را در پیش داریم، اینها جزء «ایام الله» هستند. دعا همیشه مستجاب است، ولی در آن روزهای مخصوص، ذات اقدس الهی بعضی از زمانها بعضی از زمینها را برای دعا اختصاص داده است. روزه گرفتن در روز نهم ذی حجّه؛ یعنی روز عرفه بسیار فضیلت دارد ولی از بس دعای آن روز پُربرکت است گفتند اگر روزه گرفتن باعث ضعف میشود که انسان در آن دعا درست نمیتواند با خدا راز و نیاز و گفتگو کند، آن روز را روزه نگیرد. اساس آن روز بر دعا کردن است انسان مواظب باشد بعد از ظهر آن روز را به دعا بگذراند»
درس اخلاق ۹۵/۶/١٨
#عرفه
📜 @sheraneh_eitaa
ما گوشه نشینان خرابات الستیم
تا بوی میی هست در این میکده مستیم
مطرب به نوای رهِ ما بیخبران زن
تا جامه درانیم ، ره جامه دران زن
آورد خمی ساقی و پیمانه بر آن زد
تو نیز بجو ساز خود و زخمه بر آن زن
زان زخمه که بیحوصله از شحنه هراسد
خنجر کن و زخمش به دل بیجگران زن
آن نغمه بر آور که فتد مرغ هوایی
زان رشته گره بر پر بیهوده پران زن
بانگی که کلاه از سر عیوق در افتد
بر طنطنه ی کوکبهٔ تاجوران زن
این میکده وقف است و سَبیل است شرابش
بر جمله صلایی ز کران تا به کران زن
بگذار که ما بیخود و مدهوش بیفتیم
این نعمهٔ مستانه به گوش دگران زن
ما گوشه نشینان خرابات الستیم
تا بوی مییهست در این میکده مستیم
ساقی بده آن می که ز جان شور برآرد
بردار اناالحق سر منصور برآرد...
#وحشی_بافقی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
برای تو و خویش
چشمانی آرزو میكنم
كه چراغها و نشانهها را
در ظلماتمان
ببیند
گوشی
كه صداها و شناسهها را
در بیهوشیمان
بشنود
برای تو و خویش، روحی
كه این همه را
در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی
كه در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش
بیرون كشد
و بگذارد
از آن چیزها كه در بندمان كشیده است
سخن بگوییم
#مارگوت_بیکل #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
عبدالعزیز شبانی، متولد ۲۹ بهمنماه ۱۳۳۱ در فیروزآبادِ فارس بود و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در زادگاهش، وارد دانشگاه شد و تحصیلات عالی و تکمیلی خود را با نوشتن رسالهی «مهمترین عوامل تأویل پذیری شعر حافظ» در دوره دکتری (در دانشگاه شیراز با درجهی عالی به پایان رساند. دکتر شبانی شاگرد اول دورهی دکتری بود و آن را با معدل ۱۹/۱۹ گذرانده است. دکتر شبانی شاگردان بسیاری را طی چند نسل تربیت کرد که هر کدام صاحب نام و آوازهای هستند و خاطرات فراوانی از ایشان و شیوهی منحصربهفرد تدریسشان دارند. طی دهههای گذشته اشعار و مقالات پژوهشی بسیاری از ایشان در روزنامهها و مجلات کشور بهچاپ رسیده و نخستین کتابشان را با نام ” از بوف کوریها و “ …مجموعهی رباعی در سال ۱۴۰۱ منتشر کرد که در کمتر از یک سال به چاپ دوم رسید. دومین کتابشان هم که برگزیدهی غزلهایشان بود، با نام «آهِ آهو» در مهرماه ۱۴۰۲ منتشر کرد.
دانش و معلومات وسیع در ادبیات کهن فارسی و همچنین احاطهی کامل بر ادبیات معاصر ایران و جهان، بهخصوص جریانهای نوین شعر و داستان، از دکتر عزیز شبانی استادی صاحبنظر و کمنظیر ساخته بود که همیشه مرجع دوستداران و علاقهمندان به ادبیات بود. ادبیات امروز و جامعهی دانشگاهی فارس، استادی توانا و جامعالاطراف را از دست داد که به جرات میتوان گفت جای ایشان حالاحالاها پر نخواهد شد.
وسرانجام این شاعر در سن ۷۲ سالگی پس از تحمل چند سال بیماری سرطان در ۷ خرداد ۱۴۰۳ درگذشت.
#معرفی_شاعر #عزیز_شبانی
📜 @sheraneh_eitaa
گفتم این عشق که با ما سر دعوا دارد
پس چرا این همه غوغا و تمنا دارد؟
این چه سر است که بُردهست دل و دین یغما
آخرِ کار نشستهست و تماشا دارد؟
جام در دست، صُراحی به کف و رقصکنان
آمده، حالت ویرانی و یغما دارد؟
خاطرم گفت که عشق است لطیف همچون رود
غافل از آنکه پریشانیِ دریا دارد
گفتم امروز بیا، طاقت فردایم نیست
گفت هجر است، نه امروز نه فردا دارد
همه گویند که پایان نرود مسلخِ عشق
من ندانم که چرا واله و شیدا دارد؟
گفت از دایره بیرون نتوان شد رامی
آنکه چون نقطه در این دایره سکنا دارد
#عزیز_شبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | نتانیاهو پاشو وقت حموم شد🤭
📜 @sheraneh_eitaa
چه کردم؟ دلبرا، از من چه دیدی؟
که کلی از من مسکین رمیدی
چه افتادت که از من سیر گشتی؟
چرا یک بارگی از من بریدی؟
من از عشقت گریبان چاک کردم
تو خوش خوش دامن از من در کشیدی
نگویی تا چه بد کرد بجایت؟
که روی نیکو از من در کشیدی
بسی گفتم که: مشنو گفتِ دشمن
علی رغم من مسکین شنیدی
اگر کام تو دشمن کامیم بود
به کام خویشتن، باری، رسیدی
چرا کردی به کام دشمنانم؟
نگویی تا: درین معنی چه دیدی؟
به تیر غمزه جان و دل چه دوزی؟
که از رخ پردهٔ صبرم دریدی
نچیده یک گل از بستان شادی
ز غم صد خار در جانم خلیدی
مکن آزاد مفروشم، اگر چه
به خوبی صد چو من بنده خریدی
گزیدی هر کسی را بهر کاری
عراقی را ز بهر غم گزیدی
#عراقی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
«یا صاحبی فی وحدتی» یاور ندارم
با تو ولی باکی از این لشکر ندارم
از ابتدای راه گفتم «حَسبِیَ الله»
نقشی به جز این، روی انگشتر ندارم
من آسمانم را به تو تقدیم کردم
دور و برم یک ماه، یک اختر ندارم
دور از حبیب خویش ماندن، غربت این است
درد من از این نیست که یاور ندارم
«یا رادَّ یوسف عَلَی یعقوب» بنگر
دیگر علی اکبر، علی اکبر ندارم
«یا رازقَ الطّفل الصَغیر» اصغر فدایت
غیر از همین لاله، گلی دیگر ندارم
دارم سَر و سِرّی در این هنگامه با تو
میآید آن ساعت که دیگر سر ندارم
با عضو عضو پیکرم میگویم اینک
ترسی ز تیر و نیزه و خنجر ندارم
هر زخم با تو حرفهایی تازه دارد
ذکری، مناجاتی از این بهتر ندارم
این شمرها احساسشان را سربریدند
اینها مسلماناند؟ نه باور ندارم
هم زندهام با اشک هم مقتول اشکم
از راز خود پرده چگونه بر ندارم
#عباس_همتی #شعر #عرفه
📜 @sheraneh_eitaa
🔸 من و باورهام!
✍️ استاد جواد محدثی نوشت:
باد و طوفان که می وزه،
خیلی چیزا رو جابجا می کنه،
آشغالای کوچه رو ،تو خونه ها می ریزه،
گلها رو پرپر می کنه،
شاخه های نازوکو می شکنه،
جلوی دید رو می گیره،
روی آینه ها،گردوغبار می شینه .
الآن
فضای مجازی طوفانیه،
کانون های ریزگردها فعّالن،
سعی می کنم که باد منو نبره،
شاخه های باورهامو نشکنه،
عینکمو به رنگ دیگر در نیاره،
گلهای اعتقادمو پرپر نکنه،
یک کلیپ، فکرمو زیر و رو نکنه،
یک تحلیل، منو تحلیل نبره،
یه شایعه، نظرمو تغییر نده،
یه خبر بی سند، اَسناد منو باطل نکنه،
با یه فیلم تبلیغاتی (که اسمش روشه:تبلیغاتی!) جوّ گیر نشم،
با یه کشمش،گرمیم نشه،
با یه غوره سردی نکنم،
درباره چیزی که نمیدونم، نظر ندم،
ادای روشنفکری در نیارم،
برای جلب نظرها، سیاهنمایی نکنم،
حواسم جمع هست که منو مچل و کچل نکنن،
منو آچار و ابزار خودشون نکنن،
فاسد رو، برام قدّیس نکنن،
از خائن برام خادم نسازن،
یه عکس مونتاژ، منو به هم نریزه،
یه دروغ، منو مأیوس نکنه،
یه سیلاب، منو با خودش نبره،
یه پس لرزه،سقف ایمانمو رو سرم نریزه،
البته سعی میکنم شناخت و اطلاعاتمو عمیقتر و گسترده تر و درست تر بکنم،
تعصب بیجا نداشته باشم،
هوادار موجیِ این و اون نشم
ولی به آنچه رسیده ام و برام قطعیه، پشت پا نمی زنم و دورش نمی اندازم،
با اَخ و تف این و اون، گوهری رو که یافته ام،توی سطل آشغال نمی ریزم،
جوجه های اعتقادمو ، زیر بالم می گیرم،تا گربه های شک و شایعه و روباه های دروغ و تهمت، اونها رو نخورن،
برای این و اون ،جهنم نمی رم،
در بازار سیاست ، دیانت رو حرّاج نمی کنم.
با یه نطق انتخاباتی ،۱۸۰ درجه عوض نمی شم،
حرفای یکطرفه، منو این طرف و اون طرف نمی بره،
شعارها، شعورمو نمی خوره!
هوا طوفانیه و پر از ریز گرد ها و آلاینده ها!
مواظبم که گرد و خاک، جلوی دیدمو نگیره،
حواسمو جمع می کنم،
تا باد، کلاهم رو نبره،
و... برای رسیدن به یک چیز، چیزهای زیادی رو از دست ندم!
و...حقیقت، با دروغ ، تصادف نکنه.
#انتخابات
#نویسندگان_حوزوی
📜 @sheraneh_eitaa