eitaa logo
شاعرانه
26.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
791 ویدیو
80 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
ابوالقاسم حسینجانی ۱۲ شهریور ۱۳۲۸ در بندر انزلی دیده به جهان گشود و از ۱۲ سالگی به سرودن روی آورد. وی با این‌که به رشتۀ پزشکی علاقه داشت اما تحصیلاتش را در دانشکدۀ فنی و تا مقطع کارشناسی‌ارشد مهندسی برق ادامه داد. پس از انقلاب در سمت فرماندار بندر انزلی منصوب شد و اولین نمایندۀ این شهر در مجلس شورای اسلامی بود. گرچه بخش اعظمی از زندگی‌ حسینجانی در کارهای اجرایی و مدیریتی سپری شد اما شهرت وی بیشتر به‌عنوان یک چهرۀ ادبی در زمینۀ شعر، نویسندگی، مترجمی و تدریس می‌باشد. او در ۱۹ آبان ۱۴۰۱ دار فانی را وداع گفت و در قطعه هنرمندان زادگاهش به خاک سپرده شد. «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» شعر معروف او است. از آثار او می‌توان به «حسین احیاگر آدم»، «جغرافیای رازها» و «عشق کبریت نیست که بی‌خطرش را بسازند» اشاره کرد. 📜 @sheraneh_eitaa
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل! تو را دیده‌ام بارها، یا اباالفضل!... اگر دست می‌داد، دل می‌بریدم به دست تو از هر دو دنیا،‌ اباالفضل! دل از کودکی از فرات، آب می‌خورد و تکلیف شب، آب، بابا، اباالفضل!... فدک مادری می‌کند کربلا را غریبی تو هم، مثل زهرا اباالفضل! تو را هر که دارد ز غم بی‌نیاز است وفا بعد از این نیست تنها اباالفضل! تو با غیرت و آب و دست بریده قیامت به پا می‌کنی، یا اباالفضل! 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
اِنَّ الٌحُسَین مِصٌباحُ الٌهُدی وَسَفینَهُ النَّجاه» ـ حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. به اطلاع برادران و خواهران دینی می رساند برای  برپایی مراسم  عزاداری اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، نیاز به کمک داریم از شما تقاضا داریم به هر اندازه که میتوانید و نذر دارید ما را در این امر خدا پسندانه یاری فرمائید اجر شما با ارباب بی کفن 🏴 شماره کارت هیئت 👇
6037997750012768
بنام هیئت مذهبی غدیریه      •┈┈••✾••┈┈• 💠 @ghadiriyeh110 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی کردی درمدح امام حسین (علیه السلام) 📜 @sheraneh_eitaa
برای از تو نوشتن بهانه لازم نیست خودت نشانه ی محضی ، نشانه لازم نیست ... ••• برای بردن نامت قلم گرفتم دست مگر کسی به مثالت در این جهان هم هست ؟؟ ‌ نوشتم اول خط یا حسین ، دریابم ... خوشا به حال دلم ، چون شدی تو اربابم ! 📜 @sheraneh_eitaa
این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟ آسمان زیر سُم مرکب او حیران است پنجه در پنجۀ آتش فِکَنَد گاهِ نبرد دشت از هیبت این معرکه، سرگردان است مشک بر دوش گرفته‌ست و دلش را در مُشت کوه‌مردی که همه آبروی میدان است تا که لب‌تشنه نمانند غریبان، امروز می‌رود در دل آتش، به سر پیمان است این طرف، کوه جوانمردی، ایثار، شرف روبرو قوم جفاپیشه و سنگستان است... سمت خون: علقمه در آتش و... در سمت عطش: خیمه‌ها شعله‌ور و بادیه اشک‌افشان است این که بر صفحۀ پیشانی او حک شده است آیه‌هایی است که در سورۀ اَلرَّحمان است 📜 @sheraneh_eitaa
دیده‌‏ام در کربلای دست تو عالمی را مبتلای دست تو کربلا این‌قدر شیدایی نداشت بی‌تو و بی‌ماجرای دست تو می‏‌کُشد این حسرتم آخر که کاش بود دست من‌ به جای دست تو... چشم من با گریه می‌‏بندد دخیل بر ضریح با صفای دست تو هر که با دست تو دارد عالمی من که می‌‏میرم برای دست تو تا همیشه دست تو مشکل‏‌گشاست ای خدا مشکل‏‌گشای دست تو اوفتاد از پا امام عاشقان تا که خالی دید جای دست تو خم شد و برداشت و با احترام بوسه زد بر پاره‌‏های دست تو سایه هم، همسایۀ نامحرمی‌ست گر چه می‏‌افتد به پای دست تو ای به سودای تو اسماعیل‏‌ها سر نهاده در منای دست تو کعبه در سوگ تو می‏‌پوشد سیاه تا نشیند در عزای دست تو.. 📜 @sheraneh_eitaa
‍ سمت حرمِ توست دلم باز روانه ای تیرِ غمت در دلِ عشاق نشانه...! صلی الله علیک یا اباعبدالله«علیه السلام» شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
سرم خاک کف پای حسین است دلم مجنون صحرای حسین است بُوَد پرونده‌ام چون برگ گل پاک در این پرونده امضای حسین است بهشت ارزانی خوبان عالم بهشت من تماشای حسین است به وقت مرگ چشمم را نبندید که چشم من به سیمای حسین است تمام هستی‌ام باشد دل من که لبریز از تولاّی حسین است چراغ از بهر قبر من نیارید چراغم روی زیبای حسین است خوش آن صورت که در فردای محشر بر آن نقش کف پای حسین است دلی جای خدا باشد که آن دل پر از نور تجلاّی حسین است نترسانیدم از روز قیامت قیامت قدّ و بالای حسین است |سلام صبحتون بخیر 📜 @sheraneh_eitaa
عکسِ او در آب اُفتاد آب را بیچاره کرد ماهِ زیبایِ حرم مهتاب را بیچاره کرد یک عشیره منتظر بودند اما بیشتر... رفتنِ او مادری بی خواب را بیچاره کرد خوش قد و بالاییِ او دستِ زینب کار داد دیدی آخر خواهری بی‌تاب را بیچاره کرد هرکه او را دید از دشمن فقط میگفت وای کوه بود و سینه‌اش سیلاب را بیچاره کرد دستهایش بر زمین دستِ مردی بَر کمر این سپاهِ غرق خون ارباب را بیچاره کرد یک نفر زد با عمود و بِینِ اَبرو جاگذاشت یک حرامی نیزه‌اش را بِینِ پهلو جاگذاشت - - - از میانِ تیغ و تیر و نیزه قرآن را کشید آه در آغوشِ خود جسمی پریشان را کشید خَم شد و بوسیدش اما قامتِ خَم برنگشت تشنه‌ای بَر دامنش امیدِ طفلان را کِشید کاش میشُد تیر را بیرون نمی‌آورد او با خودش تیرِ سه‌شعبه وای مژگان را کشید تیرها از پشتِ‌سر بر قامتِ او خورده‌اند پس چرا از سینه‌اش صد تیرِ سوزان را کشید با سَراَنگشتش به رویِ خاک عکسی از حرم..‌. در میانِ شعله‌ها شامِ غریبان را کشید هلهله می‌آمد و دیدند آقا داد زد مَشک را از رویِ سینه کَند آقا داد زد - - - در مسیرِ علقمه بال و پَرَش را جمع کرد زود آمد بر سرش اما سرش را جمع کرد خوب شد اُم‌البَنین هم حال و روزش را ندید جایِ او پیشِ برادر مادرش را جمع کرد دختران جیغی کشیدند و رُباب از هوش رفت سمتِ او زینب دوید و اصغرش را جمع کرد تا پدر را دید رویش را سکینه زخم کرد با همین پشتِ شکسته دخترش را جمع کرد بسکه سر وا بود می‌اُفتاد هِی از نیزه‌ها خواهرش با کُهنه معجر حنجرش را جمع کرد هیچ‌کس مانندِ زینب زار و سرگردان نشد هیچ سر مانندِ او از مرکب آویزان نشد* در مقاتل آمده این سرِ مبارک در منازلی از دهانه افسار مرکب آویزان بود. 📜 @sheraneh_eitaa
واژه ی عشق ازچه گرفت اعتبار اصل محبت زچه شدبرقرار عشق ومحبت به زبان ساده است لیک نگنجدبه سخن درشمار عشق سرآغازطریق صفاست برهمگان نیست مسیرآشکار واژه ی عشق رانتوان شرح داد جزبه عمل در ره پروردگار شرح نخستین بودازمصطفی عترت وقرآن که بود پایدار فرق شکسته به سحردرنماز شرح دهدعشق علی رابیاد رأس حسین ابن علی روی نی مظهرعشق است برآن کردگار کودک شش ماهه وتیرگلو ناب ترین شرح به هرروزگار مانده زعباس علمدارعشق معنی عشق به ابدماندگار باک نبودش که دهد دست وچشم پاره چوشد، مشک شدازاوشرمسار زینب غم دیده دهدشرح عشق شوق نمازش به دل شام تار جلوه گروصف محبان زعشق صبح هرآدینه دراین انتظار وسعت عشق خارج ازاندیشه هاست وصف نگرددبه چنین اقتصار زنده ی جاوید"ستایش"کسی است کوبه ره عشق کندجان نثار 📜 @sheraneh_eitaa
ریخت بر هم با زمین افتادنت دنیای من دیدی آخر چشم خوردی خوش قد و بالای من! پیشمرگ من شدی و پیشمرگ خواهرم تیرخوردی نیزه خوردی جای زینب جای من قید مشکت را بزن با من سوی خیمه بیا بعد ازین هرکس که حرف از تشنگی زد پای من مسجد کوفه ست اینجا یا کنار علقمه؟! فرق عباس است یا فرق سر بابای من انقدر بازو زمین کوبیدی آبم کرده ای داغ تو پشت مرا خم میکند دریای من هیچکس اینگونه در بین اراذل هو نشد.. گریه کن خون گریه کن عباس بر غمهای من این خجالت چه بلایی بر سرت آورده است قدّ یک طفل است اینجا قامت سقای من دارد از امروز خولی فکر معجر میکند وای بر امروز من ای وای بر فردای من در شلوغی سر بازار بین مستها رو‌نگردان روی نی از دختر تنهای من! 📜 @sheraneh_eitaa