فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی کردی درمدح امام حسین (علیه السلام)
📜 @sheraneh_eitaa
برای از تو نوشتن بهانه لازم نیست
خودت نشانه ی محضی ، نشانه لازم نیست ...
•••
برای بردن نامت قلم گرفتم دست
مگر کسی به مثالت در این جهان هم هست ؟؟
نوشتم اول خط یا حسین ، دریابم ...
خوشا به حال دلم ، چون شدی تو اربابم !
#علی_معصومی #امام_حسین #محرم #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
پنجه در پنجۀ آتش فِکَنَد گاهِ نبرد
دشت از هیبت این معرکه، سرگردان است
مشک بر دوش گرفتهست و دلش را در مُشت
کوهمردی که همه آبروی میدان است
تا که لبتشنه نمانند غریبان، امروز
میرود در دل آتش، به سر پیمان است
این طرف، کوه جوانمردی، ایثار، شرف
روبرو قوم جفاپیشه و سنگستان است...
سمت خون: علقمه در آتش و... در سمت عطش:
خیمهها شعلهور و بادیه اشکافشان است
این که بر صفحۀ پیشانی او حک شده است
آیههایی است که در سورۀ اَلرَّحمان است
#جلیل_دشتی_مطلق #شب_نهم_محرم #حضرت_عباس #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
دیدهام در کربلای دست تو
عالمی را مبتلای دست تو
کربلا اینقدر شیدایی نداشت
بیتو و بیماجرای دست تو
میکُشد این حسرتم آخر که کاش
بود دست من به جای دست تو...
چشم من با گریه میبندد دخیل
بر ضریح با صفای دست تو
هر که با دست تو دارد عالمی
من که میمیرم برای دست تو
تا همیشه دست تو مشکلگشاست
ای خدا مشکلگشای دست تو
اوفتاد از پا امام عاشقان
تا که خالی دید جای دست تو
خم شد و برداشت و با احترام
بوسه زد بر پارههای دست تو
سایه هم، همسایۀ نامحرمیست
گر چه میافتد به پای دست تو
ای به سودای تو اسماعیلها
سر نهاده در منای دست تو
کعبه در سوگ تو میپوشد سیاه
تا نشیند در عزای دست تو..
#محمدعلی_مجاهدی #شعر #حضرت_عباس #شب_نهم_محرم
📜 @sheraneh_eitaa
سمت حرمِ توست دلم باز روانه
ای تیرِ غمت در دلِ عشاق نشانه...!
صلی الله علیک یا اباعبدالله«علیه السلام»
#شعر #امام_حسین
شبتون در پناه حق
📜 @sheraneh_eitaa
سرم خاک کف پای حسین است
دلم مجنون صحرای حسین است
بُوَد پروندهام چون برگ گل پاک
در این پرونده امضای حسین است
بهشت ارزانی خوبان عالم
بهشت من تماشای حسین است
به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسین است
تمام هستیام باشد دل من
که لبریز از تولاّی حسین است
چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسین است
خوش آن صورت که در فردای محشر
بر آن نقش کف پای حسین است
دلی جای خدا باشد که آن دل
پر از نور تجلاّی حسین است
نترسانیدم از روز قیامت
قیامت قدّ و بالای حسین است
#غلامرضا_سازگار #شعر #امام_حسین
|سلام صبحتون بخیر
📜 @sheraneh_eitaa
عکسِ او در آب اُفتاد آب را بیچاره کرد
ماهِ زیبایِ حرم مهتاب را بیچاره کرد
یک عشیره منتظر بودند اما بیشتر...
رفتنِ او مادری بی خواب را بیچاره کرد
خوش قد و بالاییِ او دستِ زینب کار داد
دیدی آخر خواهری بیتاب را بیچاره کرد
هرکه او را دید از دشمن فقط میگفت وای
کوه بود و سینهاش سیلاب را بیچاره کرد
دستهایش بر زمین دستِ مردی بَر کمر
این سپاهِ غرق خون ارباب را بیچاره کرد
یک نفر زد با عمود و بِینِ اَبرو جاگذاشت
یک حرامی نیزهاش را بِینِ پهلو جاگذاشت
- - -
از میانِ تیغ و تیر و نیزه قرآن را کشید
آه در آغوشِ خود جسمی پریشان را کشید
خَم شد و بوسیدش اما قامتِ خَم برنگشت
تشنهای بَر دامنش امیدِ طفلان را کِشید
کاش میشُد تیر را بیرون نمیآورد او
با خودش تیرِ سهشعبه وای مژگان را کشید
تیرها از پشتِسر بر قامتِ او خوردهاند
پس چرا از سینهاش صد تیرِ سوزان را کشید
با سَراَنگشتش به رویِ خاک عکسی از حرم...
در میانِ شعلهها شامِ غریبان را کشید
هلهله میآمد و دیدند آقا داد زد
مَشک را از رویِ سینه کَند آقا داد زد
- - -
در مسیرِ علقمه بال و پَرَش را جمع کرد
زود آمد بر سرش اما سرش را جمع کرد
خوب شد اُمالبَنین هم حال و روزش را ندید
جایِ او پیشِ برادر مادرش را جمع کرد
دختران جیغی کشیدند و رُباب از هوش رفت
سمتِ او زینب دوید و اصغرش را جمع کرد
تا پدر را دید رویش را سکینه زخم کرد
با همین پشتِ شکسته دخترش را جمع کرد
بسکه سر وا بود میاُفتاد هِی از نیزهها
خواهرش با کُهنه معجر حنجرش را جمع کرد
هیچکس مانندِ زینب زار و سرگردان نشد
هیچ سر مانندِ او از مرکب آویزان نشد*
در مقاتل آمده این سرِ مبارک در منازلی از دهانه افسار مرکب آویزان بود.
#حسن_لطفی #محرم #شعر #تاسوعا #حضرت_عباس
📜 @sheraneh_eitaa
واژه ی عشق ازچه گرفت اعتبار
اصل محبت زچه شدبرقرار
عشق ومحبت به زبان ساده است
لیک نگنجدبه سخن درشمار
عشق سرآغازطریق صفاست
برهمگان نیست مسیرآشکار
واژه ی عشق رانتوان شرح داد
جزبه عمل در ره پروردگار
شرح نخستین بودازمصطفی
عترت وقرآن که بود پایدار
فرق شکسته به سحردرنماز
شرح دهدعشق علی رابیاد
رأس حسین ابن علی روی نی
مظهرعشق است برآن کردگار
کودک شش ماهه وتیرگلو
ناب ترین شرح به هرروزگار
مانده زعباس علمدارعشق
معنی عشق به ابدماندگار
باک نبودش که دهد دست وچشم
پاره چوشد، مشک شدازاوشرمسار
زینب غم دیده دهدشرح عشق
شوق نمازش به دل شام تار
جلوه گروصف محبان زعشق
صبح هرآدینه دراین انتظار
وسعت عشق خارج ازاندیشه هاست
وصف نگرددبه چنین اقتصار
زنده ی جاوید"ستایش"کسی است
کوبه ره عشق کندجان نثار
#ستایش_کرمی #امام_حسین #محرم #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
ریخت بر هم با زمین افتادنت دنیای من
دیدی آخر چشم خوردی خوش قد و بالای من!
پیشمرگ من شدی و پیشمرگ خواهرم
تیرخوردی نیزه خوردی جای زینب جای من
قید مشکت را بزن با من سوی خیمه بیا
بعد ازین هرکس که حرف از تشنگی زد پای من
مسجد کوفه ست اینجا یا کنار علقمه؟!
فرق عباس است یا فرق سر بابای من
انقدر بازو زمین کوبیدی آبم کرده ای
داغ تو پشت مرا خم میکند دریای من
هیچکس اینگونه در بین اراذل هو نشد..
گریه کن خون گریه کن عباس بر غمهای من
این خجالت چه بلایی بر سرت آورده است
قدّ یک طفل است اینجا قامت سقای من
دارد از امروز خولی فکر معجر میکند
وای بر امروز من ای وای بر فردای من
در شلوغی سر بازار بین مستها
رونگردان روی نی از دختر تنهای من!
#سیدپوریا_هاشمی #حضرت_عباس #تاسوعا #شعر #محرم
📜 @sheraneh_eitaa
⭕️ورود شمر به کربلا
🔻در پیش از ظهر روز نهم محرم -روز تاسوعا-، شمر بن ذی الجوشن به همراه چهارهزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد. او حامل نامهای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود که پس از رسیدن به کربلا، نامه را به پسر سعد داد.
🔺در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا امام حسین(ع) را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از فرماندهی لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آن را به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید.
▪️عمر سعد دریافت که موقعیتش در خطر است و شمر سر جانشینی او را دارد. پس خطاب به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه خرابت کند. ای پیس! نگذاشتی کار به صلح بینجامد. حسین هرگز تسلیم نخواهد شد. او فرزند علی بن ابی طالب است.
♦️ابن سعد به شمر گفت: «امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد من در تو شایستگی این کار را نمیبینم پس خود این کار را به پایان خواهم رساند؛ تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش.»
#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#نهم_محرم
#خواص_عاشورایی
📜 @sheraneh_eitaa
تمام عرش با هفت آسمان افتاده بر پایش
شبانه روز می چرخد زمین دورِ قدمهایش
نگاهش نافذ و گیراست مخصوصا دم ِ پیکار
صلابت پرور است و مردِ میدان! مثلِ بابایش
أباالفضل(ع) است و زانو میزند پیشَش فضیلت ها
به میدانِ جوانمردی و غیرت نیست همتایش
همینکه راه می آید فراری میشود دشمن
أشِدٌاءُ علَیَ الکفّار یعنی قدّ و بالایش
مبادا لحظه ای وقتِ غضب شمشیر بردارد
که عزرائیل می آید به همراهِ بلایایش
دخیلِ دستهایش بود اهل عالمی اما
علمدارِ همه عالم؛ رقیه(س) بود دنیایش
برای دردمندان یک نخی از چادر زینب(س)
به دورِ نسخه می پیچد؛ فدایِ این مداوایش
شنیدم از حسین بن علی(ع) دل برده هر لحظه
تبرّی و توَلّایش ، تولّی و تبرّایش
بنا شد در مصافِ کربلا؛ باشد فقط سقّا
به رویِ هر دو چشمش بود دستوراتِ آقایش
همین شد که نخورد آب و به جایش تیرِ بی وجدان
اصابت کرد بر آن چشم ِ از عصیان مُبرّایش
برایش نیزه ها را کاملا با زهر آغشتند
زدند و کِل کشیدند و مهیّا شد تماشایش
دو دستش شد قلم در علقمه باب الحوائج شد
به دستِ حضرتِ زهرا(س) محوّل شد تسلّایش!
#مرضیه_عاطفی #محرم #شعر #تاسوعا #حضرت_عباس
📜 @sheraneh_eitaa
هزار قِصه ی ِنا خوانده در جهان باقیست
هزار جلوه ی ِ روشن در آسمان باقیست
ز حرمت و ادب و مهرورزی و رشادت او
هنوز نبض ِ وفا در ضمیر ِ جان باقیست
لب ِ ترک ترک و خشک ِعباسش می گفت
که شرم ِآب ، هنوز در فرات ِجان باقیست
ز بانگ العطشی ، بی درنگ به خود پیچید
سوار ِمرکب ِعشقی ، که تا زمان باقیست
مسیر ِ راه ِ عُروج را ، به حقّ ، شتابان رفت
به روح ِخشک ِفراتی که در مکان باقیست
سپر نمود تن و سینه و دو دست ِ رشید
چنان که حرمت ِاو ، بر سر ِزبان باقیست
نداشت دست ولی زیر لب همی می گفت
که آب مَشک نریزد ، که تا توان باقیست
عَمود به سر نشست ، چون پدر در محراب
که جای ِسجده ِخورشید برآستان باقیست
دمی که خورد زمین ریخت به هم دور و برش
هنوز مَشک و دو دست ِخدا نشان باقیست
#سیدمحمود_سیدموسوی #تاسوعا #حضرت_عباس #شعر #محرم #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa