eitaa logo
شاعرانه
26.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
791 ویدیو
80 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
انگار آخرین کتابت را نوشته‌ای و اکنون باید تنها خاموش بمانی و بگریی تا واژه‌ها برویند. چه زندگانی‌یی داشته‌ای؟ شناخته را به‌خاطر ناشناخته ترک گفتی و سرنوشت؟ تنها یکبار روی خوش نشان داد و تو آنجا نبودی... ‌ ‌ 📜 @sheraneh_eitaa
امشب که با تو انس به ویران گرفته‌ام ویرانه را به جای گلستان گرفته‌ام امشب شب مبارک قدر است و من تو را بر روی دست خویش چو قرآن گرفته‌ام پاداش تشنه‌کامی و اجر گرسنگی گل بوسه‌ای‌ست کز لب عطشان گرفته‌ام از بس که پا برهنه به صحرا دویده‌ام یک باغ گل ز خار مغیلان گرفته‌ام... بر داغ‌دیده شاخۀ گل هدیه می‌برند من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته‌ام... 📜 @sheraneh_eitaa
از وصل تو بر کناره می‌باید زیست با سینه ی پاره پاره می‌باید زیست بی‌دل به هزار حیله می‌باید بود بی‌جان به هزار چاره می‌باید زیست 📜 @sheraneh_eitaa
عمه جانم نیمه شب آهنگ هجران میکنم چون پدر را کنج این ویرانه مهمان میکنم با صدای نالهٔ جانسوز خود در این میان خواب این درباریان را من پریشان میکنم اشـک می ریزم بـه یاد قـتـلگـاه کربــلا همره خود کاروان را بس شتابان میکنم روضه میخانم برای اکـبـر گـلگـون بـدن اهل این ویرانه را با ناله همخوان میکنم این خرابه میشود میدان جـنـگم با یزید هم رباب و هم سکینه شیرمیدان میکنم جنگ نرمی بر علیه ظالمان بـر پـا کنم اشک های بی امانم نـذرجانان میکنم اقـتدا بر اصـغـر شش ماههٔ خونین گـلو جان خود را بر امام خویش قربان میکنم بس که زیبا حاج علی انسانی ما میسرود در ادامه بیتی از آن را نمایان می کنم کُنج ویران با سپاه اشک و آه خویشتن کاخ ظلم خصم را با خاک یکسان میکنم یادم آمد آیـه های اَلّذیٖ یَدعُ الیـَتـیـم مَخلص این شعر راختم به قرآن میکنم 📜 @sheraneh_eitaa
خرابه سهم من ولي تمام آرزو تو را تمام بي‌كسي منم تمام پرس‌وجو تو را دل از همه بريده‌ام روانه رو به ناكجا تو نزد باد بهتري سپرده‌ام بدو تو را 📜 @sheraneh_eitaa
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
يه كار جالب در پياده روى اربعين👌👌👌👌
جواد‌ هاشمی متخلّص به «تربت» اردیبهشت ۱۳۵۶ در تهران متولد شد. وی سرودن شعر را از هجده سالگی آغاز کرد. او که محصّل رشتۀ مهندسی صنایع بود پس از مدتی درس را رها کرد و به تحقیق در کتب ادبی و اشعار شاعران که دغدغۀ اصلی‌اش بود پرداخت و به موازات آن به تدریس در مدارس ابتدایی و راهنمایی روی آورد. هاشمی هم‌اکنون مدیرمسئول «انتشارات محمل» و مسئول برگزاری «انجمن ادبی فرات» است. از آثار تحقیقی وی می‌توان به «تصحیح دیوان عمان سامانی»، «تصحیح دیوان وحدت کرمانشاهی»، «جرس فریاد می‌دارد» و «که بربندید محمل‌ها» اشاره کرد. او تا کنون مجموعۀ مستقلی از اشعارش را به چاپ نرسانده است. 📜 @sheraneh_eitaa
اصلا رقیه نه، مثلا دختر خودت؛ یک شب میان کوچه بماند، چه میشود!؟ اصلا بدون کفش، توی بیابان، پیاده نه ! در راه خانه تشنه بماند، چه میشود!؟ دزدی از او به سیلی و شلاق و فحش، نه! تنها به زور گوشواره بگیرد، چه میشود!؟ گیریم خیمه نه ،خانه و یا سرپناه ،نه ! یک شعله پیرهنش را بگیرد، چه میشود!؟ در بین شهر، توی شلوغی، همیشه، نه ! یک شب که نیستی، بهانه بگیرد، چه میشود!؟ اصلا پدر ،عمو و برادر نه، جوجه ای… تشنه مقابل چشمش بمیرد، چه میشود! دست گناهکار مرا روز رستخیز یک دختر سه ساله بگیرد چه میشود ◾️ پنجم صفر، سالروز شهادت جانسوز دردانه امام حسین علیه السلام حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت و تعزیت باد 📜 @sheraneh_eitaa
دوباره بوی خوش مشک ناب می‌آید شمیم توست که با آب و تاب می‌آید به صبح دولت من آسمان خورَد غبطه که نیمه‌شب به برم آفتاب می‌آید نسیم شام نگشته اگر به دور سرت چرا به سوی خرابه، خراب می‌آید؟ هنوز در غم بی‌آبی لب تو ببین که چشمه‌چشمه ز چشمانم آب می‌آید قرار بود که در خواب بینمت ورنه «شب وصال به چشم که خواب می‌آید؟» جز این‌که شویَمَت از اشک خویش، ای گل من! دگر چه کار ز دست گلاب می‌آید؟ هر آن‌که دید سرت را میان دستم گفت: چقدر عکس تو امشب به قاب می‌آید رسید اگر به اجابت تعجبی نکنم دعای خسته‌دلان مستجاب می‌آید 📜 @sheraneh_eitaa
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی سید حمید رضا برقعی تقدیم به آستان حضرت رقیه (س) 📜 @sheraneh_eitaa
سلام ،شعر بابا بیا (زبان حال حضرت رقیه ) بابا بیا که هر چه که دیدم زکینه است بابا بیا که دگر عنان داده ام ز دست آنجا که سر کوچک دختر نگه نداشت آن سینه شد منزلگه چون نعل های اسب بابا مگر فضل تو کم بود بر عدو کم داده بودی به سائل ز هر چه هست آنجا که دعوا سر انگشتر تو بود انگشترت برون نمی آمدش ز دست آن نانجیب خنجر تیزش برون کشید بردش هم انگشت،هم انگشترت زدست یادم نمی رود که حرامی شامیان از گوش من کشید گوشواره ام شکست من ضجه میزنم به پای نیزه ها ولی آن ساربان برای سرت خنده ها و دست بابا تو خار دور خیمه گاه چیده ای اما در این برّ و بیان اضافه هست بابا تو را قسم به جان عمه ام بیا عمه ندارد توان حربه های پست 📜 @sheraneh_eitaa
ای آن‌که نتیجه ی چهار و هفتی، وز هفت و چهار، دایم اندر تَفْتی، می خور که هزار باره بیشت گفتم: باز آمدنت نیست، چو رفتی رفتی 📜 @sheraneh_eitaa