محو بودم هر چه دیدم دوش دانستم تویی
گر همه مژگان گشود آغوش دانستم تویی
حرف غیرت راه میزد از هجوم ما و من
بر در دل تا نهادم گوش دانستم تویی
مشت خاک و اینهمه سامان ناز اعجاز کیست
بیش ازین از من غلط مفروش دانستم تویی
نیست ساز هستیام تنها دلیل جلوهات
با عدم هم گر شدم همدوش دانستم تویی
محرم راز حیا آیینهدار دیگر است
هر چه شد از دیدهها روپوش دانستم تویی
غفلت روز وداعم از خجالت آب کرد
اشک میرفت و من بیهوش دانستم تویی
بیدل امشب سیر آتشخانهی دل داشتم
شعلهای را یافتم خاموش دانستم تویی
#بیدل_دهلوی
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
17.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| آقای ما فرمود باید گام برداشت / برخیز ای جانِ برادر ...
🔹 شعرخوانیِ حماسیِ حاج احمد واعظی، در اجتماع همبستگی با جبهه مقاومت فلسطین _ صحن قدس حرم مطهر امام رضا علیهالسلام
📜 @sheraneh_eitaa
خوشبختانه،
در میان آبهای طغیانی این زندگی،
چند جزیره کوچک هست،
که بتوان بدان پناه برد:
کتاب های زیبا،
شاعران،
موسیقی ...
#رومن_رولان
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
زندگي همچون بادكنكی است در دستان كودكان
كه هميشه ترس از تركيدن آن
لذت داشتن آن را از بين می برد.
#شعر
#محمود_دولت_آبادی
📜 @sheraneh_eitaa
در خیابان های شب،جایی نمانده است
تا قدم بزنم
چشمانت
همه ی مساحت شب را
اشغال کرده است!
#نزار_قبانی
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
صبحی که با سلام تو
آغاز می شود
صد پنجره به باغ غزل
باز می شود
#فرشته_خدابنده
#شعر
صبح پاییزی تون بخیر ☕️
خانواده قشنگ شاعرانه🍁
📜 @sheraneh_eitaa
[ زیباترین مشاعره تاریخ ]
حافظ گفته:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را
صائب تبریزی درجواب حافظ گفته:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
شهریاردرجواب صائب تبریزی و حافظ :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که میبخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
شاعر حال محمد عیادزاده در جواب سه شاعر بالا:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آوردْ دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟ چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
..
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را.....؟؟؟
#شعر
#شعر_طنز
😂😂😂😂
📜 @sheraneh_eitaa
محمدرضا شفیعی کدکنی در نوزدهم مهرماه ۱۳۱۸ در کدکن ( نیشابور ) در خراسان.شفیعی کدکنی سرودن شعر را از جوانی به شیوهٔ قدمایی آغاز کرد و پس از چندی به سبک نو مشهور به نیما یوشیج روی آورد. با انتشار دفتر شعر در کوچه باغ های نشابور نام آور شد. آثار شفیعی را می توان به سه گروه انتقادی و نظری و مجموعه اشعار خود وی تقسیم کرد. آثار انتقادی این نویسنده، شامل تصحیح آثار کلاسیک فارسی و نگارش مقالاتی در حوزه نظریه ادبی می شود، که بخشی از آن ها در زیر آورده شده اند. در میان آثار نظری شفیعی کدکنی کتاب موسیقی شعر جایگاهی ویژه دارد و در میان مجموعه اشعارش در کوچه باغ های نشابور آوازه بیشتری دارد. زمزمه ها، شبخوانی، از زبان برگ، بوی جوی مولیان، از بودن و سرودن، مثل درخت در شب باران، هزاره دوم آهوی کوهی، صور خیال در شعر فارسی، موسیقی شعر، با چراغ و آینه (در جستجوی ریشه های تحول شعر معاصر ایران)، تصحیح اسرارالتوحید نوشته محمدبن منور، تصحیح تاریخ نیشابور نوشته حاکم نیشابوری، تصحیح آثار عطار نیشابوری، تصحیح مختارنامه، تصحیح مصیبت نامه، تصحیح منطق الطیر، تصحیح اسرارنامه، تصحیح دیوان عطار و ترجمه آفرینش و تاریخ نیز از جمله آثار محمدرضا شفیعی کدکنی است.شفیعی کدکنی را باید در زمره شاعران اجتماعی دانست. او در اشعار خود تصویری از جامعه ایرانی در دههٔ ۴۰ و ۵۰ خورشیدی را بازتاب می دهد و با رمز و کنایه آن دوران را به خواننده نمایانده، دلبستگی و گرایش فراوان به آیین وفرهنگ ایرانی و بخصوص خراسان را نشان می دهد.
#معرفی_شاعر
#شفیعی_کدکنی
📜 @sheraneh_eitaa