eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اشعار ________________________ @shere_aeini با خودش دارد امیرِ مهربان این کاروان زیر پا حس می‌کند هفت آسمان این کاروان با حرارت دورشان گرم طواف است آفتاب از پرِ جبریل دارد سایه بان این کاروان میرود منزل به منزل مادرانه پشتِ سر میخورد با دست زهرا(س) آب و نان این کاروان خسته شد هرگاه، فوراً با نگاهی بر حسین(ع) بیشتر از پیش می‌گیرد توان این کاروان از حبیب بن مظاهر تا به طفل شیرخوار دلبری کرده ست با پیر و جوان این کاروان با صدای شبه پیغمبر مهیّا میشود در صفوف عاشقی با هر اذان این کاروان از امامش یک قدم هرگز نمی افتد جلو از علمدارِ وفا دارد نشان این کاروان هست لبخندِ رقیه(س) التیام خستگی با خودش آورده یک آرام ِ جان این کاروان چیست تقدیرش؟چه ها خواهد شد و با زینب‌(س) است غرقِ در دلشوره های بیکران این کاروان عده ای سرهایشان بر نیزه خواهد رفت و بعد... خیمه ها می‌سوزد و بر سر زنان این کاروان میرود ده روز دیگر دست-بسته، داغدار... تا به شهر شام با شمر(لع) و سنان(لع) این کاروان! 🔸شاعر: ____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ________________________ @shere_aeini « ای تو ای دلبر و دلدار بیا برگردیم» تا نباشیم عزادار بیا برگردیم یاد عباس علمدار کنم من امشب ای تو سردار وفادار بیا برگردیم تا علمدار بدیدند دگر لرزیدند جان آن میر علمدار بیا برگردیم مینوسم غزلی ناب به یاد عباس روز روشن که شده تار بیا برگردیم غم گرفته همه کرب و بلا را امشب ای‌ مرا سرور و سالار بیا برگردیم بر دلم باز تو دانی که بسی غم دارم با دلی خسته و غمخوار بیا برگردیم من به چشم دل خود خیمه سوزان دیدم میچکد اشک ز رخسار بیا برگردیم من شفایی ز تو خواهم که دلم بیمار ست ده شفایی تو به بیمار بیا برگردیم غم گرفته همه کرب و بلا را امشب ای مرا سید و سالار بیا برگردیم 🔸شاعر: ____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini ای کاش جهان بر سرم آوار نمی شد در سینه غمی کهنه تلمبار نمی شد یک ذره اگر حرمله رحمی به دلش داشت این چشم ورم کرده دگر تار نمی شد در"شام" اگر سایه ی سقا به سرم بود دردانه ی تو دست به دیوار نمی شد اینگونه اگر پهلوی من ضربه نمی خورد تاریخ در این واقعه تکرار نمی شد ای کاش در آن بزم شرابی که به پا شد اینقدر اهانت به علمدار نمی شد این قافله "دروازه ی ساعات"به خود دید ای کاش دگر وارد بازار نمی شد 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini بابا خوش‌آمدی دیر آمدی به دیدنم اما خوش‌آمدی اینجا خرابه است ای خاکی، ای مسافر صحرا خوش‌آمدی ویران‌نشین شدم مهمان من برای به تماشا خوش‌آمدی تنهاترین من حالا به دیدن من تنها خوش‌آمدی هرچند بی‌سری اما مشخص است سراپا، خوشامدی در دشت دیدمش پس در مقام زائر زهرا خوش‌آمدی بغضم امان نداد حرفی دگر بگویمت، الّا؛ خوش‌آمدی بی‌ما چه می‌کنی؟ بابای من به نیزه‌ی اعدا چه می‌کنی؟ ای ماه شام تار در آسمان روشن نی‌ها چه می‌کنی؟ اصغر که رفتنی‌ست بهر دوجرعه آب تمنا چه می‌کنی؟ با گریه کعبه گفت؛ یابن‌الحرم به دیر و کلیسا چه می‌کنی؟ چوب است پاسخت بر روی نیزه ها مگر آوا چه می‌کنی؟ ای تشنه‌لب بگو با داغ تشنه مردن سقا چه می‌کنی؟ حالا به هوش باش گفتی که دخترم تو بگو تا چه می‌کنی! تا زجر می‌کشم هی فکر می‌کنم که چرا زجر می‌کشم؟ از کاروان جدا از اهل کاروان که جدا زجر می‌کشم در شام و کوفه نه! بعد از تو - آه - در همه‌جا زجر می‌کشم از صبح تا به شب یا زخم می‌شمارم یا زجر می‌کشم بالا نمی‌رود دستم، اگر که وقت دعا زجر می‌کشم از ترس کعب‌نی آهسته و بدون صدا زجر می‌کشم این کل روضه است؛ چون زجر می‌کشید مرا زجر می‌کشم 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini دل از زمانه بریدم درست مثل خودت به غیر غصه ندیدم درست مثل خودت چقدر وجه شباهت میان ماست پدر شبیه بید خمیدم درست مثل خودت تو را دوباره بغل کرده ام عزیز دلم به آرزوم رسیدم درست مثل خودت نگاه کن چقدر زخم بر بدن دارم ببین به عمه کشیدم درست مثل خودت تو روی نیزه و من پای نیزه میرفتیم چه حرفها که شنیدم درست مثل خودت بگو به مادرمان بارقیه بد کردند اسیر موی سپیدم درست مثل خودت 🔸شاعر: ______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini رفتی و بعد از تو این ایام‌ خیلی بد گذشت آه بابا کربلا تا شام خیلی بد گذشت روی نی قرآن تلاوت کردی و طعنه زدند پای نی ای حجه الاسلام خیلی بد گذشت جای خوبی های پیغمبر فقط ما را زدند بر من و دیگر ذوی الارحام خیلی بد گذشت دست در دست پدرها دختران می آمدند زندگی بر من بر این ایتام خیلی بد گذشت عمه جان گرچه حواسش بود هر لحظه ولی.. آه بی بابام بی بابام خیلی بد گذشت 🔸شاعر: __________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini ماه شبهای همه، خورشید ناپیدا حسین هرکسی تنهاست ذکرش میشود تنها حسین دستگیری میکند از عاشق بی دست و پا می نشاند نوکر آلوده را بالا حسین بر کسی دل بسته ام که دل نبسته بر کسی از همه دل کنده ام در این جهان الاّ حسین کار من گریه است از بدو تولد تا ابد خیر دیگر که ندیدم من از این دنیا...حسین بارها گفتم نمی بخشد ولی بخشید و گفت بارآفت خورده ات را میخرد یکجا حسین سیزده نور خدا را دوست دارم مثل هم چون که میدانم در آنها هست استثنا حسین باز محتاج خدا بودم که بین روضه ها وقت یا الله آمد بر زبانم یا حسین هم امامت، هم قیامت، هم شفاعت میکند روز محشر هم بیاید کار دارم با حسین کاف، ها، یا، عین، صاد ِسورهء مریم جدا سوره والفجر، روی نیزه شد معنا حسین من فدای دختری که در خرابه بود و گفت: با همان لکنت به سختی چند تا بابا حسین... خورده ام از این و آن مشت و لگد حالا بگو که شدم من پیرتر یا مادرت زهرا حسین؟! 🔸شاعر: __________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini نمی‌دانم از این ویران نشین داری خبر یا نه نمی‌دانم که می‌مانم عزیزم تا سحر یا نه سفر کردی بدونِ من نگفتی پیر می‌گردم تو که کُشتی مرا می‌آیی آخر از سفر یا نه از آنچه بر سرم آمد از این کوچه به آن کوچه نمی‌دانم که بشناسی مرا بارِ دگر یا نه شنیدی ؟ جانِ بابا گفت این همسایه بر طفلش تو هم می‌گویی از نیزه به من جانِ پدر یا نه گرسنه راه می‌رفتم گرسنه خواب می‌رفتم بگو نان خشک‌ها را دیده‌ای در هر گذر یا نه چرا در شهر بد هستند  با طفلانِ بی بابا بگو دیدی که می‌خندند بر این خونجگر  یا نه دلم می‌خواست از دستِ عمویم آب می‌خوردم کمی هم روضه می‌خواندم به گوش مَشک ، دریا نه عمو با پشت ، چندین بار از ناقه زمین خوردم نمی‌دانم که می‌میرم از این دردِ کمر یا نه بیابان بود و تنهایی و ترس و زجر و تاریکی به من می‌گفت میایی خودت ای دردِسر  یا نه خودم می‌آمدم اما نمی‌دانم چرا می‌زد بگویم از شبی که زد  برایت بیشتر یا نه چه زود اُفتاد دندانهای شیری‌اَم میان راه فقط این نه ، ببین مانده برایم مویِ سر یا نه سرِ سجاده می‌گفتی شبیهِ مادرم هستی شدم حالا شبیه مادرِ در پشتِ در یا نه تو هَم آن پیرزن دیدی که مویم را کشید و گفت : ببینم شانه می‌آید به مویِ شعله‌ور یا نه 🔸شاعر: __________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کِشیم تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کِشیم نوبتِ ما می‌شود آیا ؟ به ما هم سر زنی رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کِشیم ما نفهمیدیم کِی ما را صدا زد فاطمه مِنَتِ این لطف را با چشمِ بارانی کِشیم شرط یاری تو را فهمیده‌ام قبل از خودت باید اول بارِ این یارِ خراسانی کِشیم می‌شود در وقت جان دادن رضا را دید و مُرد دست از غیرش اگر چون مَرد سلمانی کِشیم دست ما را رو نکردی دستِ رد کار تونیست دستگیری کن که دست از هرچه می‌دانی کشیم وای بر ما ما نمردیم  و شنیدیم از غمت زخمِ این شرمندگی داغِ گرانجانی کشیم مادرت غش کرد وقتی وا حسینت را شنید باید امشب داد زد تا دردِ ویرانی کشیم تازه می‌فهم اگر طفل یتیمی گم شود می‌شود صد خار را از بین دامانی کشیم 🔸شاعر: __________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini سوی چشمم کم شده ، تاری ، جلوی چشم من شمر میزد عمه را ، آری ، جلوی چشم من دختری شامی در این بازار ، با بابای خود کرده پیراهن خریداری ، جلوی چشم من بر زمین افتاد صد دفعه ز کوفه تا به شام رأس زخمی علمداری جلوی چشم من خواهرم را زجر میزد ، عمه ام را هم سنان هرزمان ، در خواب و بیداری ، جلوی چشم من خوب یادم مانده سنگی خورد بر پیشانی ات خون ز پیشانیت شد جاری جلوی چشم من در میان کاخ ، گفتم ای یزیدِ بد صفت با سر بابا نکن کاری... جلوی چشم‌ من بین مجلس با لب و دندان او بازی نکن هی نمک بر زخم میزاری جلوی چشم من 🔸شاعر: __________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini ‍ میکنم جانم فدایت ای پدر جانب میدان مرو بار دگر سیل غم جاری شده در گونه ها میچکد اشکی ز رخسارم پدر آتشی شعله زده در جان من از غمت امشب زنم بر جان و سر یا تو در نزدم بمان شام عزا «یا مرا با خود ببر ای همسفر » مثل زهرا (س) من کبود و زخمیم من گلی پژمرده ام بر من نگر از قلم نم نم چه خونی میچکد با غزل چشمم شده خونین و تر هر دلی بشکست و شد دریای خون گشته دل زخمی ، شدم خونین جگر با غمت آتش گرفتم سوختم ذکر گویم ، میزنم هر دم به سر من بوده ام با یاد تو میسرایم شعر با اشک از بصر 🔸شاعر: __________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ______________ @shere_aeini من از لگد بدم میاد از حرف بد بدم میاد از اونکه هی تو صورتم سیلی میزد بدم میاد من از طناب بدم میاد از اضطراب بدم میاد از اونی که نداد بهم یه ذره آب بدم میاد من از خزون بدم میاد از ساربون بدم میاد از اونکه مارو با چشاش میداد نشون بدم میاد من از غذا بدم میاد از دشمنا بدم میاد از این روزا که میگذره هی بی بابا بدم میاد از آبله بدم میاد از حرمله بدم میاد از قاتل بابام حسین، که سنگ دله بدم میاد از مرد مست بدم میاد از زجر پست بدم میاد از اونی که سیلی زد و.. دستام و بست بدم میاد از میخونه بدم میاد از ویرونه بدم میاد از اونکه با خندش مارو میسوزونه بدم میاد از جیغ و داد بدم میاد از زخم حاد بدم میاد از اون که عمه مو میزد خیلی زیاد بدم میاد من از شرور بدم میاد از حرف زور بدم میاد از اونکه برد سر تو رو.. توی تنور، بدم میاد از جام می بدم میاد از طبل و نی بدم میاد از اونکه رأس بابامو زد روی نی بدم میاد من از سبو بدم میاد از سُرخْ مو بدم میاد از اونکه زَد ما رو پیش سر عمو، بدم میاد من از شراب بدم میاد از تب و تاب بدم میاد از اونی که سر تو رو.. کرده خضاب بدم میاد 🔸شاعر: __________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini