🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
________
#حضرت_علی_اصغر
@shere_aeini
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید
به روی دست بابا آسمانها را نشان كرده
چقدر آبی به این چشمان بیتقصیر میآید!
زبانش كودكانهست و نمیفهمم چه میگوید
ولی میخوانم از چشمش كه با تكبیر میآید
به چیزی لب نزد جز آه، از لطف ستم اما
نمیدانم چرا از دست دنیا سیر میآید!
جهانی را شفاعت میكند با قطرهٔ اشكی
كه از چشمش تو گویی آیهٔ تطهیر میآید
بگو ای آخرین سرباز میدان، چند سالت بود؟
که با خون دارد از زخم تو بوی شیر میآید
بخواب ای كودكم، لالا... كه سیرابت كند دشمن
بخواب ای كودكم، لالا... كه دارد تیر میآید
🔸شاعر:
#علی_فردوسی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
________
#حضرت_علی_اصغر
@shere_aeini
میان گریهات لبخند ناب است
چرا باور کنیم از قحط آب است؟...
خدا در بند قنداقه تو را خواست
علی همواره دستش در طناب است...
علی هستی تو آخر، حرمله کیست؟
بزن پلکی که وقت فتح باب است
به عکسِ وقتِ تشییع تنِ تو
چقدر انجام دفنت پر شتاب است
چه بهتر دفن بودی و نگفتند
سه روز این جسم زیر آفتاب است...
🔸شاعر:
#جواد_محمد_زمانی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
________
#حضرت_علی_اصغر
@shere_aeini
سعی دارد کودکش را در عبا پنهان کند
باید او تن را جدا ؛ سر را جدا پنهان کند
گریه ی اصغر ، صدای هلهله ، با تیر خود
حرمله باید صدا را در صدا پنهان کند
مشتی از خون علی را ریخت سمت آسمان
خواست تا جرم زمین را در هوا پنهان کند
با غلاف خنجری ، بابا پسر را دفن کرد
کربلا را خواست تا در کربلا پنهان کند
گیرم اصلا طفل خود را پشت خیمه دفن کرد
خنده های آخرش را در کجا پنهان کند..
🔸شاعر:
#مجید_تال
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هفتم_محرم
________
#حضرت_علی_اصغر #رباعی
@shere_aeini
با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را
چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را
به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد
رسمِ کوفیست بگیرند هدف، مهمان را
*
تا که بر روی زمین خیمهی سقا افتاد
پدرت از نفس و مادرت از پا افتاد
به همه رو زدم اما چه کنم، خندیدند
چشمها تا که به چشم تر بابا افتاد
*
یک تیر سه شعبه با خودش شر آورد
سقای حسین را ز پا در آورد
در حیرتم این تیر که سقا را کشت
حالا چه بلایی سر اصغر آورد
🔸شاعر: ؟؟؟
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_علی_اصغر
يك باغ پُر از غنچه كه پرپر كردند
نامرديِ خود جمله برابر كردند
در پيش ِ دو چشمانِ پُر از آبِ رباب
دعوا سر ِ گهواره ي اصغر كردند
#محمد_حسن_بیات_لو
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_علی_اصغر
ردپایی که چنین دور خودش چرخیده
حال و روز پدری است که حیران شده است
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_علی_اصغر
تیر سه پری در عقب سر می گشت
ما بین حرم در پی اصغر می گشت
او بر هدفش رسید اما پدری
می رفت بسمت خیمه و بر می گشت
#سید_حسین_میرعمادی
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
__________
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
جای یک بوسه به روی بدنت نیست علی
قدر یک پلک زدن جان به تنت نیست علی
آنقدر غرق به خونی و به هم ریخته ای
اثر از زلف شکن در شکنت نیست علی
باز برخیزو به تکبیر دلم را خوش کن
گر چه از زخم توان سخنت نیست علی
گوش خودرا به کنار لبت آوردم آه ...
سهم من بوسه ی خون از دهنت نیست علی
چه خزانی به گل تازه ی باغم زده اند
دلم اماده ی پرپر شدنت نیست علی
وقت آن است در آغوش عبا جمع شوی
وای برمن که مجال کفنت نیست علی
وقت آن است که از معرکه آزاد شوی
بال بگشا،برو اینجا وطنت نیست علی
🔸شاعر:
#مهدیه_نژاد_ابراهیم
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
__________
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
برو ولی به تو ای گُل سفر نمی آید
که این دل از پس داغ تو بر نمی آید
به خون نشسته دلم اشک من گواه من است
که غیر خون دل از چشم تر نمی آید
تو راه میروی و من به خویش میگویم
به چون تو سرو رشیدی تبر نمیآید
رقیه پشت سرت زار میزند؛ برگرد
چنین که میروی از تو خبر نمی آید
کسی به پای تو در جنگ تن به تن نرسید
ز ترس توست حریفی اگر نمی آید
نگاه ها همه محو تو بود ... نعره زدی
خودم بیایم اگر یک نفر نمی آید
به ناتوانی شان دوره میکنند تو را
به جنگ با تو کسی بی سپر نمی آید
غزال من که تو را گرگها نظر زده اند
ز چشم زخم به جز دردسر نمی آید
عمو رسیده به دادم وگرنه بابایی
به پای خود سر نعش پسر نمی آید
کجای دشت به خون خفته ای بگو اکبر؟
صدای تو که از این دور و بر نمی آید
دهان مگو که پر از لخته لخته خون است
نفس مگو نفس از سینه در نمی آید
به پیکر تو مگر جای سالمی مانده
چطور حوصله ی نیزه سر نمی آید
🔸شاعر:
#هادی_ملک_پور
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
__________
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
وَ من موندم و شانِ تو تا کجاست
که پایینِ پایِ تو عرشِ خداست
چه عشقی تو داری در اون سینه که
سرا پات همه غرقِ شور و صفاست
چجوری مگه کشتنت ای گلم_
غمِ روضه ات اعظمِ روضه هاست
چه کردی که اینگونه در پای تو
به هفت آسمون در سلام و ثناست
گلِ باغِ لیلا چی تو جوونته
زمین و زمان مات و حیرونته
تو صورت به چون ماهِ پیغمبری
توو سیرت همون هیبتِ حیدری
اذان گویِ بابا چی اومد سرت
چقد اِرباً اِربا شده پیکرت
بُلن شو گلِ من تنهام مزار
پیشِ چشمِ دشمن ناکام مزار
چرا نخلِ شادم شدی رنگِ خون
کی گفته تو رو من ببینم به چون
علی اکبر ای ماهِ کنعانِ من
دمی سر بزار رو دامانِ من
تو با زخمِ داغت مسوزان منو
به تن رختِ ماتم مپوشان منو
کدوم آهِ خود رو شماره کنم
به زخمِ تنِ تو نظاره کنم؟!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
__________
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
سوی میدانِ بلا ، شَه پسری آمده است
اَشهد اَنّ علیّا قَدَری ، آمده است
شده نامش چو علی کوریِ چشمان عدو
یا علی بهر پسر چون سپری آمده است
بس که از جِلوه شبیه است به رخسار رسول
شده شایع که رسول دگری آمده است
بین آن لشکر تاریک دلِ بی همه چیز
صحنه روشن شده ، قرص قمری آمده است
پیش چشمانِ پدر راه برو ، اکبر من
مادرت سوی تو با چشم تری آمده است
داغ عبّاس اگرچه کمرم را بشکست
رفته گیر از همه اعضا ، خبری آمده است
اِرباً اِربا شده اعضای تنت از دمِ تیغ
روی نِی بهر سفر ، همسفری آمده است
خامس آل عبا را برسانید عبا
نه تنی مانده نه پا و نه سری آمده است
این خبر را برسانید به لیلای حزین
با عبا سوی حرم یک پدری آمده است
🔸شاعر:
#حسن_نبی_جندقی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
__________
#حضرت_علی_اکبر
@shere_aeini
نور چشمم، شبه پیغمبر، نکش پا بر زمین
آمدم بابا! علی اکبر(ع)، نکش پا بر زمین
کینۂ نام ِ تو را دارند این سرنیزه ها
شد عجب دور و برت محشر، نکش پا بر زمین
تیرهایش شد تمام و دید جان داری هنوز
بر تنت شمشیر زد بدتر! نکش پا بر زمین
بسکه با سرنیزه ها بر سینه ات ضربه زدند
از نفس افتاده این حنجر، نکش پا بر زمین
خشکی لب های خود را غرق خون بر هم نزن
پیش من بیتاب و مضطر پا نکش روی زمین
إرباً إربا یعنی افتاده ست از تو رویِ خاک-
تکّه تکّه هایی از پیکر، نکش پا بر زمین
رحم کن بر سنّ و سالم، جان سپردم تا تو را...
جمع کردم در عبا...دیگر نکش پا بر زمین!
غزل دوم 🏴
دارد از جام ولایت باده میریزد زمین
ذره ذره داغِ فوق العاده میریزد زمین
شبه پیغمبر(ع) ندارد جای سالم در تنش
عضو عضوِ این پیمبر-زاده میریزد زمین
إرباً إربا یعنی آنجا که گلاب از برگ گل
قطره قطره میشود آماده میریزد زمین
پاره کرده ضربهٔ نیزه نخ تسبیح را
دانه دانه از دلِ سجاده میریزد زمین
از نفس افتاده و چشمش سیاهی رفته است
جویِ خون از پیکری افتاده میریزد زمین
گل که پرپر شد همه گلبرگهایش بی رمق
با نسیمی، با تکانی ساده میریزد زمین
میرساند با سرِ زانو خودش را یک پدر
اشک از چشمانِ یک دلداده میریزد زمین
میرود با دست لرزان...دارد از بین عبا
تکه تکه پیکرِ شهزاده میریزد زمین!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini