eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini بهشت ازدوستان پر باشد و دشمن نمی گیرید به اهل سجده در بازست و اهریمن نمی گیرد قیامت می گریزند اهل بدعت بیشتر از هم کسی هم جبت و الطاغوت را گردن نمی گیرد 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به پایان نبوت آخرین از راه می آید برآغاز امامت اولین از راه می آید به رحمت پا به روی خاک دارد آفتابی که به شوکت آسمان را کرده زین از راه می آید جهان مانند انگشتی شد و مکه رکاب آن برای این رکاب امشب نگین از راه می آید نبودش باعث بود جهان بوده ست پس تازه دلیل خلقت این سرزمین از راه می آید نه اینکه دین بیاید تا که پیغمبر شود تکمیل که امشب بی گمان منجی دین از راه می آید صفت تاقبل ازاین آقا فقط تا حد برتر بود برای خوب ترها هم ترین از راه می آید بگو هرهفته را ازبعد امشب هفته ی رحمت چنانکه رحمة للعالمین از راه می آید شب میلاد و ذکر یاعلی دل هم نمی داند؛ محمد یا امیرالمومنین از راه می آید دل خود را به دستش می سپاریم و یقین داریم امان داریم فردا تا امین از راه می آید 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini امشب دوگل دمیده در مکه و مدینه؟ یا سر زده سپیده در مکه و مدینه مرغان نغمه‌خوان باغ بهشت خواندند امشب دو گل دمیده در مکه و مدینه ای تشنگان رحمت از حق نسیم رحمت بر خاکیان وزیده در مکه و مدینه چشم ملائک حق جز شور و شادمانی چیزی دگر ندیده در مکه و مدینه یزدان بر آسمان علم و رسالت خود خورشید آفریده در مکه و مدینه یک‌سو نبی اکرم یک‌سو امام صادق اینک ز ره رسیده در مکه و مدینه از آن دو پیک رحمت عرش خدای رحمان حمد خدا شنیده در مکه و مدینه با یک مرام و ایده حق امشب آفریده دو رهبر عقیده در مکه و مدینه از بس دلم هوائی شد در هوای آنها مرغ دلم پریده در مکه و مدینه با سائلان بگوئید دست کرامت حق خوانی بزرگ چیده در مکه و مدینه خنده نشست بر لب تا ای «وفائی» از عرش گفتند گل دمیده در مکه و مدینه 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نذر قدم رسول امجد صلوات بر نور رسالتش مجدد صلوات امروز هر آنچه میتوانی بفرست بر خاتم انبیا محمد صلوات =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مقصود خداوند ز خلقت عسلش بود خیرالبشرش آیت ضرب المثلش بود سرمایه و آرایه و آسایۀ هستی یعنی که محمد همۀ ماحصلش بود تصنیف دل آرا و شمیم خوش ایمان زهرا و علی قافیه های غزلش بود سر سلسلۀ نور علی نور هدایت میراث گران مایه و خیرالعملش بود این سلسله سررشتۀ عشقی ابدی بود سرمنشا این سلسله روز ازلش بود این سلسله سرچشمۀ رزق بشری بود این سلسله سرلوحۀ بین المللش بود هر رشته خودش سلسله ای بود خدایی موسی ید و عیسی دم و احمد بدلش بود هر آیۀ قرآن که به معنا بشکافند وصفی است که از احمد و اولاد یلش بود وصفی که شنیدیم به مجموعۀ قرآن در نقطه بایی است که حداقلش بود 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini به دقت گوش کن انگار چیزی بر زمین افتاد سکوت شب شکست و در همه دنیا طنین افتاد گمانم این صدای بر زمین افتادن بت هاست یکی الله اکبر گفت و اینک در جهان غوغاست خدایاکیست بتهای جهان را واژگون کرده شکوه چیست تاج سروران را سرنگون کرده خبر آمد که در ایران ترک برداشت ایوانی سراسیمه پرید از خواب، شاهنشاه ساسانی مدائن را ببین! انگشت بر لب مانده از حیرت که این بی طاقتی در طاق کسری نیست بی علت کسی خاموش کرده آتش شرکی مسلم را کدامین نور تا این حد دگرگون کرده عالم را خدا تعریف دیگر یافت این هم یک خوش آمد بود چنین تغییر در دنیا فقط کار محمد بود رسوم جاهلیت را به هم زد وقت میلادش رسید و استجابت شد دعای خیر اجدادش گرفته آسمان انبیا یک عمر نور از او سخن گفتند در تورات انجیل و زبور از او نشان دادند تنها قدری از اوج مقامش را رسولانی که وقت معجزه بردند نامش را پر از عجزیم وقتی بوده اعجازش کلام الله چه جای مدح؟ خرما بر نخیل و دست ما کوتاه رسید از چشمه آفاق جان تازه ای آورد برای مردم دنیا جهان تازه ای آورد به نام زن کرامت داد، دریا را به صحرا برد مقام دختران را با کلام خویش بالا برد نصیب او به غیر از ناسپاسی ها نشد آری لبش یک بار هم اما به نفرین وا نشد آری نبی آمد ولی افسوس قدرش را ندانستند نه...قدرش را بجز زهرا و جز مولا، ندانستند علی در یاری تنهایی احمد مسمم ماند ولی الله اعظم با رسول الله اکرم ماند.... 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چهره انگار... نه، انگار ندارد، ماه است این چه نوریست که در چهره ی عبدالله است؟ این چه نوریست که تاریکی شب را برده دل مرد و زن اقوام عرب را برده این چه نوریست که پر کرده همه دنیا را راهی مکه نموده ست یهودیها را جریان چیست؟ فقط اهل کتاب آگاهند همه انگشت به لب خیره به عبداللهند همه حیرت زده، نوری که معما شده است چند وقتی ست که در آمنه پیدا شده است شور تا در دل انس و ملک و جن افتاد چارده کنگره از کاخ مدائن افتاد غیر از این هر خبری بود فراموش شد و ناگهان آتش آتشکده خاموش شد و طالع نیک امیران جهان بد افتاد ته جام همه شان عکس محمد افتاد! طفل همراه خودش بوی خوش گل آورد مثنوی رام شد و رو به تغزل آورد چهره آرام، زبان نرم، قدم ها محکم قامتی راست، تنی معتدل، ابرویی خم گفتم ابرو، نه! دو تا قوی سیاه عاشق که لب ساحل امنند ولی دور از هم لب بالایی او آب بقاء کوثر لب پایینی او آب حیات زمزم دست، تفسیرگر خیرالامور اوسطها آنچه کرده ست کرامت نه زیاد است نه کم چون «لما» زینت «لولاک خلقتُ الافلاک» هم نگین است به انگشت فلک هم خاتم دخترش از سه زن برتر عالم برتر همسرش هم رده با آسیه است و مریم قدر او را ولی افسوس که «من لم یعرف» علم او را ولی افسوس که «من لم یعلم» هرچه گفتیم کم و منزلتش بیشتر است پیش او خوارترین معجزه شق القمر است هرکه با نیتی از عشق محمد دم زد «دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد» محرم راز، علی باشد و باشد کافیست جمع دست علی و دست محمد کافیست و علی معنی « اکملت لکم دینکم» است شاهد گفته ی من خطبه ی قرای خم است منکران شاهد عینی غدیرند! دریغ سند بیعت خود را بپذیرند؟! دریغ باز از خصلت او با دگران میگوید آنچه در باطن او دیده عیان میگوید پیش پیری که به جنگاوری اش می بالد از جوانمردی سردار جوان میگوید «سود در حب علی است و زیان در بغضش» با عرب باز هم از سود و زیان میگوید حرف این است: «فهذا علیٌ مولاکم» یک کلام است که با چند بیان میگوید □ خواست چیزی بنویسد دم آخر... افسوس یک نفر گفت محمد هذیان میگوید 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini لب نگار که باشد رطب حرام بود زمان واجبمان مستحب حرام بود  فقیه نیستم اما به تجربه دیدم  بدون عشق مناجات شب حرام بود  اگر که هست طبیبم طبیب دوّاری  به من معالجه ی در مطب حرام بود  برآنکه دشمن اولاد توست نیست عجب  که نطفه اش نسب اندر نسب حرام بود  تو مرد ظرفشناسی و مهِر اولادت  عجم که هست برای عرب حرام بود  تو را در کمال نوشتند یا رسول الله بزرگ آل نوشتند یا رسول الله  تو آفریده شدی و سرآمدت گفتند  هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند تورا به سمت زمین با نسیم آوردند توآمدی و ملائک خوش آمدت گفتند  نشان دهنده ی معصومیِ قبیله توست  اگر که قّبه خضرا به گنبدت گفتند تمام آل عبا«کُلنا محمّد» بود  توعین نوری و در رفت و آمدت گفتند  اگر چه یک نفری، جمع چهارده نفری تورا محمّد و آل محمّدت گفتند  شب ولادتت ای یار می کنم خیرات نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات برای خُلق تو باید کنند تحسینت  نشد مشاهده شصت و سه سال نفرینت  از آن طرف تو اگر نور آخرین هستی  نوشته اند از این سو تو را نخستینت  هزار و سیصد و هشتاد و چندمین سال است  شدیم کوچه نشینت، شدیم مسکینت  شدیم ریزه خور سفره های سیّدی ات  گدای سفره ی هر سال چهارده سینت  توآمدی که علی را فقط ببینی و بس  نداده اند به جز دیده ی خدا بینت  یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی اگر چه خاک نشینی، همیشه بالایی مرا اویس شدن در هوای تو کافی است  اگر چه باز ندیدم، دعای تو کافی است  همینکه بوی تو را در مدینه حس کردم  لبم رسید به خاک سرای تو کافی است  چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش  همینکه فاطمه داری برای تو کافی است  همینکه اوّل هر صبح پیش زهرایی  برای روشنی لحظه های تو کافی است  تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت  اگر علی تو باشد به جای تو کافی است  قسم به اشهد ان لااله الا الله تو آمدی که بگویی علی ولی الله تو آمدی و ترحّم شدند دخترها چقدر صاحب دختر شدند مادرها  تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت بدین طریق چه آقا شدند نوکرها  خدای خوب به جای خدای چوب نشست  و با اذان تو بالا گرفت باورها  بگو: مدینه علمی، علی درآن است  بگو: که واجب عینی است حرمت درها  بریز شیره پیغمبری به کام حسین  که از حسین بیاید علی اکبرها  زمان گذشت زمان ظهور دیگر شد حسین منی انا من حسین اکبر شد هزار حضرت مریم کنیز مادر توست  تورا بس است همینکه بتول، دختر توست  به دختران فلان و فلان نیازی نیست  اگر خدیجه والامقام همسر توست  علی و فاطمه دو رحمت خداوندی  برای عالم دنیا و صبح محشر توست  به یک عروج تو جبرئیل از نفس افتاد  خبر نداشت که این تازه اوج یک پَر توست  به عرش رفتی و ماندی در آن تقّرب محض  خدا برابر تو یا علی برابر توست  تو با علی جریان ساز شیعه اید ، اما شناسنامه ی شیعه به نام جعفر توست  همیشه شکر چنین نعمتی روی لب ماست که جعفر بن محمد رئیس مذهب ماست 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خبرت هست که آن طاق معلیٰ اُفتاد ناگهان کُنگره‌یِ سنگیِ کسریٰ اُفتاد خبرت هست ستون‌های یَهودا اُفتاد خبرت هست هُبَل خورد شد عُزیٰ اُفتاد خبر این است زمین پُر شده از آب حیات آی بر احمد و بر آلِ محمد صلوات یک نفر آمده تا بارِ جهان بردارد پرده از منظره‌ی باغ جنان بردارد تاکه از گُردیِ ما یوقِ گران بردارد از کران تا به کران بانگِ اذان بردارد آخر از سمتِ خدا آنکه نیامد آمد چهارده تَن همه با نامِ محمد آمد شب شکست و به زمین بارشِ مهتاب آمد عشق برقی زد و بر هر دلِ بی تاب آمد جبروت و ملکوتیست که در قاب آمد فالِ حافظ زدم و این غزل ناب آمد "گلعُزاری زِ گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه‌ی آن سَروِ روان ما را بس" حق بده دیدنِ این معجزه حیرت دارد فقط این ابر به باریدنش عادت دارد نفسش گرم خدایا چه حرارت دارد سایه‌اش نیست و در سایه قیامت دارد انبیا را بنویسید پیمبر این است قبله‌ی روز و شبِ حضرت حیدر این است کیستی ای نفَسَت پاک‌تر از پاکی ها غرقِ تسبیحِ بزرگیِ تو افلاکی ها اَشهَدُ اَنَّ که حیرانِ تو بی باکی ها نوری و نورِ پراکنده بر این خاکی ها ای نَفَس‌های علی ای همه هستِ زهرا عالمی دستِ تو بوسید و تو دستِ زهرا تو درخشیدی و انوارِ حیات آوردی سیزده رشته قنات از عرفات آوردی سیزده چشمه‌ی جوشان نجات آوردی سیزده مرتبه بانگِ صلوات آوردی آخرین باده‌ات از این همه خُم می‌آید با دُعایت عَلَم چهاردهم می‌آید ششمین آینه‌ات آمد و پروانه شدیم سر زلفیم که با مرحمتش شانه شدیم مَردِ این راه نبودیم که مردانه شدیم شیعه‌یِ جعفریِ خادم این خانه شدیم آسمان را کلماتش سخنش پر کرده و خداوند بر این جلوه تفاخر کرده گرچه از عطر تو این دشت شقایق دارد چقدر دور و برت شهر منافق دارد چه غریبی که فقط چند تن عاشق دارد دلِ زهراییِ تو صحبت صادق دارد تو بشیری و به شور ازلی می‌آیی سرِ هر صبح به دیدارِ علی می‌آیی باز پیچیده در این شهر پیامت آقا پشتِ یک خانه تو هستی و قیامت آقا عادت صبح تو شد عرض سلامت آقا و سلام است فقط تکه کلامت آقا از تو داریم سلامی پُر عطر و برکات باز بر احمد و بر آل محمد صلوات 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از دست بهار ، دل ربودند امشب با سبزه و گل ، غزل سرودند امشب عطر قدم صنوبر و یاس آمد باغ صلوات را گشودند امشب ... بر روز حساب خود براتی بفرست در باغچه ی دل نفحاتی بفرست با نام علی ، دهان خود شیرین کن با نام محمد ، صلواتی بفرست 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شب را سحر آمد که محمد آمد صبح  ظفر آمد  که محمد آمد بتهای حرم شکست وزآن بشکستن فریاد  بر آمد  که محمد آمد 🔸شاعر: مرحوم =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زمان از لحظه‌ی آغاز او چیزی نمی‌داند زمین از کهکشانِ راز او چیزی نمی‌داند مَلَک از وسعت پرواز او چیزی نمی‌داند بشر از قدرت اعجاز او چیزی نمی‌داند کسی از عقل، از توصیف، از ادراک بالاتر کسی که خاک پایش هست از افلاک بالاتر کسی که نام او را آسمان دارد به سربندش که در قرآن حبیب خویش می‌خواند خداوندش نخواهد دید دنیا تا ابد مردی همانندش دل از یاران که هیچ، از دشمنان دل برده لبخندش جهان دارد هنوز از این تبسّم پند می‌گیرد جهان را عاقبت روزی همین لبخند می‌گیرد چه معراجی که هرشب از دل سجاده‌اش دارد چه اسرار نهانی در نگاه ساده‌اش دارد چه سرو باشکوهی قامت افتاده‌اش دارد چه اعجازی که در آیات فوق‌العاده‌اش دارد که حتی مشرکان باآنکه از جان دشمنش بودند کنار کعبه هرشب محو قرآن خواندنش بودند میان قومی از جاهل‌ترین مردم اقامت داشت اگر آزار می‌دادند او را، استقامت داشت اگر تهدید می‌کردند، او صبر و شهامت داشت اگر تحقیر می‌کردند، با آن‌ها کرامت داشت غمش تنها سعادتمندی آحاد مردم بود هزاران زخم می‌خورد و دمی نفرین نمی‌فرمود شبی پرواز کرد، از آسمان‌ها رفت بالاتر از آدم‌ رد شد، از عیسی و موسی رفت بالاتر گذشت از عرش، از جبریل حتی رفت بالاتر «دُنُوّاً وَاقتِرابا...» رفت بالا، رفت بالاتر بدون پرده چندی با حبیب خود تکلم کرد دعایی کرد اگر آن‌جا، دعا در حق مردم کرد وجود نازنینش رحمةٌ لِلعالَمین است او رخش شمس‌ُالضُّحی و گیسویش حَبلُ‌المَتین است او رسول بی قرین است او، امام راستین است او خدا یا بنده؟ حیرانم! نه آن است او، نه این است او کسی از عمق این راز نهان سر درنیاورده خدا در جمع خوبانش از او بهتر نیاورده میان کل عالم یک نفر با او برابر بود نه تنها مصطفی را جانشین بود و برادر بود علی جان پیمبر بود و احمد جان حیدر بود پیمبر "شهر" علم و مرتضی این شهر را "در" بود به لطف مرتضی دارد پیمبر شرح صدرش را ولی افسوس بعد از او ندانستند قدرش را از این نعمت به روز واپسین پرسیده خواهد شد چه شد بعد از پیمبر وضع دین؟ پرسیده خواهد شد به جای او چه کس شد جانشین؟ پرسیده خواهد شد چه آمد بر امیرالمؤمنین؟ پرسیده خواهد شد خدا یاد بشر می‌آوَرَد آن روز فطرت را و بالا می‌بَرَد با هم کتاب‌الله و عترت را 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini