eitaa logo
شعر کودک و نوجوان
569 دنبال‌کننده
125 عکس
47 ویدیو
4 فایل
اشعار آموزنده و مذهبی برای کودکان و نوجوانان * بیان احکام دینی و تربیتی در قالب شعر * تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد شاعر : علیرضا قاسمی @Alireza_poet
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر فرزند شهید ... « تقدیم به فرزندانِ عزیزِ شهدا » تو سختی های دنیا مهربونم همیشه بودی و هستی تو یارم منم بعد از خداوندِ دو عالَم فقط اسمِ تو رو بر لب میارم حجابم رو رعایت می‌کنم تا بِشی خوشحال از اینکه با وَقارَم می‌خونم دَرسَم و با این اُمید که تو باشی شادِمان ، زیبا نِگارم یه وقتایی دلم میگیره بابا می خوام باشی فقط تو در کنارم غم و غُصّه زمستون بوده اما نگاهِ گرمِ تو بوده بَهارم من این شَبها با دلتنگی می جَنگم تویی دلگرمیِ شب‌ های تارَم همه میگَن که فرزندِ شهیدم برای من شده این افتخارم تو رفتی تا بِجَنگی واسه این خاک حالا من شاهدِ این اقتدارم برای دیدنت بعد از شهادت دارم من لحظه ها رو می‌شمارم بِهِت سَر میزنم با دسته ی گل بِمون پنجشنبه شب چشم انتظارم شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا سلام بچه های عزیزم بچه ها ، می دونید چرا روز ولادت حضرت زینب (س) رو ، روزِ پرستار نامگذاری کردن ؟ این شعر زیبا رو بخونید ، تا دلیلش رو متوجه بشید ... https://eitaa.com/sherekoodak2022
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار ... سلام به بانو زینب اُلگوی هر پرستار سلام به اُسوه ی صبر اُمیدِ شب های تار سلام به زِینَبی که تو کربلای غم بار بعد از امام حسین و برادرَش عَلمدار برای بچه ها بود سنگِ صبور و غمخوار ✨✨✨ با کاروانی از نور میونِ شهر و بازار میونِ بارونِ سنگ از پشتِ بام و دیوار تو کوچه های شام و میونِ ظلمِ بسیار زینب کنارشون بود با دیده ای گُهَر بار ✨✨✨ اون روز امامِ سجاد مریض بودند و بیمار پرستاری از ایشون تو اون مسیرِ دشوار با زینبِ صبور بود با زینبِ فداکار ✨✨✨ وقتی به شام رسیدن رفتن به سوی دربار به مجلسِ یزید و اون بنده های دینار زینب چو کوهی محکم با عزّت و اقتدار با خواندنِ خطبه ای علیه اون ستمکار حقیقت و نِشون داد به دُشمنای بدکار ✨✨✨ حالا تو این زَمونه ما بچه های بیدار زینب رو میشْناسیم به اُلگوی صبر و ایثار به یادِ بانو زینب به عشقِ اون وفادار روزِ تولدش رو میگیم روزِ پرستار شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر کودکانه پرستار کنارِ تختِ بیمار نشسته ای تو بیدار مُراقِبِ او هستی تو این روزای دُشوار غم از دِلَش تو بَردار که داره دردِ بسیار بَراش تو مادری کُن چو مادری فداکار تویی صَبور و غَمخوار تویی اَنیس و دِلدار از بَس که مهربونی فرشته ای تو اِنگار با قَلبی همچون بهار از مهربونی سَرشار روزِت رو تبریک میگم اِی مهربان ، پَرستار شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا سلام بچه ها عزیزای دلم ، داریم به ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا (س) نزدیک میشیم ، به همین مناسبت شعری داستانی در رسای ایثار و فداکاری حضرت زهرا و خانواده محترمشان سروده ام که تقدیمتون میکنم ... التماس دعا https://eitaa.com/sherekoodak2022
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خلاصه داستان : حسن و حسین (ع) بیمار شدند ، علی (ع) و فاطمه(س) نذر کردند ، اگر آنها شفا یابند سه روز روزه بگیرند. چیزى نگذشت که هر دو شفا یافتند ، علی(ع) و فاطمه(س) روزه گرفتند تا نذر خود را ادا کنند. موقع افطار غذای خود را یک روز به فقیر و روز دیگر به یتیم و روز سوم به اسیر دادند. وقتی پیامبر(ص) گرسنگی اهل بیت خود را دید گریان شد و دست به دعا برداشت ، تا اینکه از سوی خدا آیات هفتم و هشتم سوره انسان درباره آنها نازل شد. https://eitaa.com/sherekoodak2022
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعرِ داستانیِ ، « اُسوه های ایثار » یک روز فاطمه بانوی بی حرم گفتا به همسرش ای یار و یاورم بیمار گشته اند اولادِ دلبرم * * * بَهرِ شِفایِشان نَذری نِموده ام نَذری به گفته ی بابا ، پِیَمبَرَم گفتا به من نَبی (ص) ای پاره ی تَنَم روزه بِگیر سه روز در خانه دخترم * * * آیا مُوافقی ؟ مولا وُ همسرم با روزه بودن و نذری که کرده ام ؟ * * * گفتا به فاطمه ای ماه و اَختَرَم با تو موافقم دُختِ پِیَمبَرَم * * * چند روز ِ بعد حسین گفتا که مادرم حالِ مَرا ببین سرحال و بهترم تصمیم گرفته ایم من با برادرم باشیم روزه ما مثلِ تو مادرم * * * گفتا خدا رو شُکر ای نورِ دیده ام نذرِت قبول گلم زیبا کبوترم * * * با آنکه روزه بود بانوی بی حرم آماده کرده بود نانی اگر چه کم شامِ شبِ حسین آقا حسن رو هم * * * آمد به پُشتِ در مِسکینِ پُر زِ غم گفتا به فاطمه بانوی محترم نانی به من بده لطفاً تو از کرم * * * گفتا به او علی (ع) اِی دُرّ و گوهرم نان را به او بِده زهرای اَطهَرم تا من برایتان آبی بیاورم افطار کن به آب با بچه ها ، گلم * * * فردا دوباره باز با چشمِ پُر زِ نَم آمد یتیم و گفت زین رو به در زدم نانی به من دهید تنها وُ بی کَسَم تا دستِ خالی از پیشِ شما نَرَم * * * آمد پس از یتیم فردا اسیر و هم با دستِ پُر بِرَفت از لطفِ مادرم * * * بعد از سه روز نبی (ص) گفتا که می‌بَرم بالا دو دستِ خود با دیده ی تَرَم می خواهم از خدا من واسه این حَرَم یک سُفره از بهشت از خالقِ کَرَم * * * گفتا خدا به او آه اِی پَیامبرم این آیه را بِخوان تو بَهرِ حیدرم : يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً (انسان/ ۷) آن‌ها به نذر خود وفا مي‌كنند، و از روزي كه شرّ و عذابش گسترده است مي‌ترسند. وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً (انسان/ ۸) و غذاي [خود] را با اينكه به آن علاقه [و نياز] دارند، به «مستمند»و «يتيم» و «اسير» اطعام مي‌كنند . گفتا خدا سپس ای نورِ بَرتَرم اینک زِ آسِمان یک سُفره آوَرَم بَهرِ علی و هم زهرای اَطهَرَم شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. (س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوی بی حرم یه روز تو روضه ی شما فکری اومد توی سَرم اینکه چرا واسه شما نَساخته هیچ کسی حَرَم تا من به دیدنِ شما بیام با دیده ی تَرَم بیام مُقابلِ ضَریح با احترام سلام بِدَم ضَریحِت و بَغَل کُنم غَم ها مو از یاد بِبَرم قول میدم اون روز واسه ی کَفتَرا گندم بِخرم کفشا رو جفت کُنم خانوم جارو به فَرشا بِزَنم با بچه ها تو صَحنِتون این وَر و اون وَر بِپَرم از آبِ سَقّاخونَتون واسه تبرُّک بِبَرم یه شیشه عطرِ خوبِ یاس عطرِ ضَریح و اون حَرَم واسه برادرم خانوم برای سوغات بِبَرم یعنی میشه یه روز بیاد که من خانوم با مادرم بیام زیارتِ شما بانوی خوب و محترم قَسَم به پَهلویِ شما که این نمیشه باوَرَم چرا هنوز واسه شما نساخته هیچ کسی حرم بابا که حال من رو دید گُفتِش می دونی دخترم خودِ خانوم می خواد کسی نَدونه این رو دلبرم که قَبرِشون کُجاست بابا الهی قُربونِت بِرَم فقط این و بِدونْ گُلم به لطفِ خالقِ کَرَم وقتی امامْ زَمان بیاد میسازه واسَشون حرم شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت حضرت زهرا (س) یه روز گلِ پیامبر نشسته بود تو خانه که دشمنانِ اسلام یه لشکرِ بیگانه به سمتِ خانهٔ او شدند هَمی روانه تو دستشون فقط بود شمشیر و تازیانه زهرا شنید صدایی صدای دربِ خانه لرزید دلِ غریبش یه ترسِ مادرانه اومد به پشتِ در او با حالی عاجزانه یکی از اون آدما با خشم و وحشیانه در را شکست و سوزاند آتش گرفت زبانه لگد به در چو کوبید میخی زِ در کمانه کرد و به پهلویش خورد شد دردی مادرانه محسن به آسمانها شد سوی حق روانه آن شب کنارِ مولا بِنشست و خالصانه وصیتش رو فرمود به مولا محرمانه امشب دعا کُنم من درد و دلی شبانه پیش خدای خوبم از جورِ این زمانه موهای زینبم را زدم به شوقی شانه حسینم و حسن را بوسیدم عاشقانه گفتم مرا علی جان غُسلم نِما شبانه مرا به خاک بسپار عشقم تو مخفیانه از جایگاهِ قبرم نَدی به کس نشانه با هر سوالِ دشمن بیار تو صد بهانه رِسان به عاشقانم این پندِ خواهرانه که یادگارِ زهراست این چادرِ زنانه برای هر که در او زده حیا جوانه بگو که با حجابش همیشه در امانه شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.