eitaa logo
شعر کودک و نوجوان
566 دنبال‌کننده
125 عکس
47 ویدیو
4 فایل
اشعار آموزنده و مذهبی برای کودکان و نوجوانان * بیان احکام دینی و تربیتی در قالب شعر * تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد شاعر : علیرضا قاسمی @Alireza_poet
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوی بی حرم یه روز تو روضه ی شما فکری اومد توی سَرم اینکه چرا واسه شما نَساخته هیچ کسی حَرَم تا من به دیدنِ شما بیام با دیده ی تَرَم بیام مُقابلِ ضَریح با احترام سلام بِدَم ضَریحِت و بَغَل کُنم غَم ها مو از یاد بِبَرم قول میدم اون روز واسه ی کَفتَرا گندم بِخرم کفشا رو جفت کُنم خانوم جارو به فَرشا بِزَنم با بچه ها تو صَحنِتون این وَر و اون وَر بِپَرم از آبِ سَقّاخونَتون واسه تبرُّک بِبَرم یه شیشه عطرِ خوبِ یاس عطرِ ضَریح و اون حَرَم واسه برادرم خانوم برای سوغات بِبَرم یعنی میشه یه روز بیاد که من خانوم با مادرم بیام زیارتِ شما بانوی خوب و محترم قَسَم به پَهلویِ شما که این نمیشه باوَرَم چرا هنوز واسه شما نساخته هیچ کسی حرم بابا که حال من رو دید گُفتِش می دونی دخترم خودِ خانوم می خواد کسی نَدونه این رو دلبرم که قَبرِشون کُجاست بابا الهی قُربونِت بِرَم فقط این و بِدونْ گُلم به لطفِ خالقِ کَرَم وقتی امامْ زَمان بیاد میسازه واسَشون حرم شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت حضرت زهرا (س) یه روز گلِ پیامبر نشسته بود تو خانه که دشمنانِ اسلام یه لشکرِ بیگانه به سمتِ خانهٔ او شدند هَمی روانه تو دستشون فقط بود شمشیر و تازیانه زهرا شنید صدایی صدای دربِ خانه لرزید دلِ غریبش یه ترسِ مادرانه اومد به پشتِ در او با حالی عاجزانه یکی از اون آدما با خشم و وحشیانه در را شکست و سوزاند آتش گرفت زبانه لگد به در چو کوبید میخی زِ در کمانه کرد و به پهلویش خورد شد دردی مادرانه محسن به آسمانها شد سوی حق روانه آن شب کنارِ مولا بِنشست و خالصانه وصیتش رو فرمود به مولا محرمانه امشب دعا کُنم من درد و دلی شبانه پیش خدای خوبم از جورِ این زمانه موهای زینبم را زدم به شوقی شانه حسینم و حسن را بوسیدم عاشقانه گفتم مرا علی جان غُسلم نِما شبانه مرا به خاک بسپار عشقم تو مخفیانه از جایگاهِ قبرم نَدی به کس نشانه با هر سوالِ دشمن بیار تو صد بهانه رِسان به عاشقانم این پندِ خواهرانه که یادگارِ زهراست این چادرِ زنانه برای هر که در او زده حیا جوانه بگو که با حجابش همیشه در امانه شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت فاطمه زهرا (س).mp3
2.05M
🌺 شعر شهادت حضرت زهرا (س) 📚 شاعر : علیرضا قاسمی 🎤 دکلمه : دینا شاهچراغی ( کلاس سوم ) 🏵 دبستان : شهید بیطرفان https://eitaa.com/sherekoodak2022 کاری از بچه های کانال زیبای « کلاس قصّه » : @qeseroom برای سلامتی دختر گلمون یه صلوات بفرستید ... 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا عزیزِ زهرا (س) ... میگن به هرچی فِکر کُنی آخر یه روز سَرِت میاد من به شما فکر می‌کنم اِی آنکه رفته ای زِ یاد اینْقَدْر بِهِت فِکر می کنم تا خبرِ ظُهور بیاد روزای عُمرِ من داره میگذَرِه مثلِ برق و باد بیا عزیزِ فاطِمه (س) دِلتَنگِتَم آقا زیاد به بچه ها گفتم یه روز اون روز که آقامون بیاد غُصِّه هامون تموم میشه میاد یه روزِ خیلی شاد به بچه های مدرسه دادم آقا یه پیشنهاد گفتم میشه با خوبی ها کُنیم دلِ آقا رو شاد خلاصه هر یک از ما ها یه خوبی گفت و ایده داد خوبی ها رو نوشته ایم رو برگه ای با یک مِداد تا که به نیتِ ظُهور با هم دیگه با اِتِحاد به خوبی ها عمل کنیم با قلبی پاک و اِعتقاد شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر کودکانه حضرتِ اُمُّ البَنین (س) حضرتِ اُمُّ البَنین بانویی مهربان بود او بعدِ زهرا (س) مادر برای کودکان بود و یاوری برای امیرِ مومنان بود او مادرِ چهار تا جوانِ پهلوان بود عبّاسِ او یکی از چهار تا قهرمان بود تو کربلا اَباالفَضل (ع) همراهِ کاروان بود واسه حسین (ع) علمدار سَقّای تِشنِگان بود جَنگاوری دِلاوَر کابوسِ دُشمنان بود عبّاس علیه السلام اگر یه قهرمان بود قطعاً دُعای مادر پُشت و پَناهِشان بود اُمُّ البَنین همیشه الگوی مادران بود شد مادرِ شهیدان این بهترین نشان بود شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وفاتِ حضرتِ اُمُّ البَنین (س) امروز که دل ها غرقِ اندوه و غَمین است روزِ وفاتِ حضرتِ اُمُّ البَنین (س) است اُمُّ البَنینی که پس از زهرای اَطهر (س) حامیِ مولامان امیر المومنین (ع) است آورده دنیا او یَلی همچون اباالفضل (ع) از مادری چون او توقُّع هم همین است بابَ الحَوائج گشته فرزندِ رَشیدَش عبّاسِ او فَخرِ سماوات و زمین است بِگرِفته از مادر به نیکی شیرِ غیرت شیری که در میدان درخشان چون نگین است در کربلا عبّاسِ او چون دُر درخشید آری دعای خیرِ مادر ها چنین است شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:. (س) (س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر کودکانه شب یلدا برای جشنِ یلدا بلندترین شبِ سال دوباره جمعِ فامیل به رسمِ خوبِ هر سال کنارِ هم نِشَستیم خوشحال و شاد و سرحال یه هندونه رویِ میز با چند تا کارد و چنگال یه دیسْ انارِ تازه نارنگی و پرتقال با یک کیلو آجیل که برای وقتِ سریال خریده بود آقا جون از حاج حسینِ بَقال مادر بزرگ با خنده می‌گفت یا شانس و اِقبال خدا کُنه نباشه هِندونَمون یه وقت کال آقا جون از تَهِ دل خندید و گفت به هر حال مهم اینه که هستیم ما دورِ هم خوش احوال حالا بیار خانوم جون لطفاً تو از تو یخچال اون کیسه ای که داره یه چند تایی توش بَلال تا من بِگم به محسن یا شایَدَم سِد جلال دُرست کُنه بَرامون بَلالارو رو ذُغال بگو به بچه‌های کوچیک و هم نونَهال که واسَشون خریدم کلوچه من از شمال کلوچه های عالی خوشمزه وُ پُر خَلال مادر بزرگ با لبخند با قلبی پاک و زُلال گُفتِش منم بَراتون دارم یه هدیه امسال برای بچه ها من بافتَم با کاموا یک شال میشه یه چیز بگم من ؟ اگه نداره اِشکال بیاید دعا کُنیم ما به دَرگَهِ ذوالجلال دعا برای روزی برای کَسبِ حلال برای ازدواج و زندگیِ ایده آل بِگیم خدایا ممنون برای این حِس و حال برای شادی ها مون که کرده غم ها رو چال شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه ای برای مادر امروز با یک کارِ قشنگ و زیبا من از زمین زَدم به آسمون پُل وقتی به مادرِ عزیز و خوبم دادم با عشق و مهربونی یک گُل از مادرم من این و یاد گرفتم تو سختی ها داشته باشم تحمل زندگی هر چه ساده تر قشنگ تر باید که دور باشیم ما از تجمل مامان میگه تو سختی ها تو باید هر لحظه بَر خدا کُنی توکل قبلِ سُخن گفتن و هر کارِ خوب یه چند دقیقه روش کُنی تأمل تو درس و روزه وُ نماز و خوبی هیچوقت نداشته باشی تو تعلل خوشحال میشم عزیزِ قلبِ مادر گوش کُنی حرفم و بِدی به من قول که داشته باشی از الان تا اَبَد تو زندگی هر روز و شب تحول شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرِ داستانیِ « کادویِ روزِ مادر » تقدیم به فرزندان و مادران عزیز سرزمینم ... https://eitaa.com/sherekoodak2022
شعرِ داستانیِ « کادویِ روزِ مادر » ، تقدیم به فرزندان و مادران عزیز سرزمینم ... « کادویِ روزِ مادر » یه روز یه دخترِ ناز سَحر به وقتِ نماز درِ گوشِ داداشش گُفتِش با ناز و خواهش داداش پاشو اَذونِ وقتِ نمازِمونِ نماز و با من بخون بعدِش کنارم بمون دارم باهات یه صُحبت بِده به من یه فُرصت بیا وُ معرفت کُن با من تو مشورت کن داداش نمازِشو خوند سَرِ قرارشون موند گفتِش بگو بدونم عزیز و مهربونم بگو تو خواهرِ من حَرفت رو یاورِ من گفتش دیشب تو اَخبار مجری می‌گفت که اِنگار جمعه روزِ مادرِ این خیلی زَجرآورِ آخه ما پول نداریم پول از کجا بیاریم واسه خریدِ هر چیز چه قیمتی چه ناچیز نیاز به پول و سکه اس داداش یه فکری کُن پَس داداش یه خورده فکر کرد اِنگار یه فکرِ بِکر کرد گفتش آجی دُردونه تا خوردی تو صُبحونه بیا تویِ اُتاقم که من یه فکری دارم چایی شیرین آوردیم صبحانمون رو خوردیم گفتم خدایا آخ جون بِرَم پیشِ داداش جون رفتم توی اُتاقش با احترام و خواهش دیدم داداشی رفتش یه چیز گرفت تو دستش اومد نشست رو قالی یه قُلکِ سُفالی ... ! با چکُشِ تو دستِش زَد قُلک و شکستِش داداش شِمُرد پولا رو گذاشت تو کیف اونا رو گفتش بلند شو آبجی بِریم به سمتِ حاجی حاجی علی قَمصری که میفروشه روسری جِنساش قشنگ و نازِ روز های جمعه بازِ خلاصه هر دوتاشون رفتن پیشِ باباشون گفتن بابا اجازه میخوایم بِریم مغازه بابا با مهربونی با قلبِ آسِمونی اجازه داد و فرمود باشه ولی خیلی زود فقط مُواظب باشید خیلی مُراقب باشید گفتیم بابایی حتماً مُراقِبیم ما قطعاً خلاصه با دوچرخه به سمتِ کوی کَرخه شُدن دو تایی راهی شبیه دو تا ماهی خیلی سریع رسیدن حاجی علی رو دیدن گفتن به حاجی علی میخوایم حاجی روسری یه روسریِ آبی با طرح و نقشِ عالی گفتش حاجی به هر دو باشه به شکلِ کادو ؟ گفتن بله ممنونیم حاجی بِهت مَدیونیم روسری و گرفتن با شادِمانی رفتن وقتی رسیدن خونه دیدن تو آشپزخونه مامان داره با لبخند میاره چایی و قند خیلی سریع دَویدن تو آغوشِش پَریدن مامان نِگاهشون کرد بوسید و نازِشون کرد گفتن دوتایی تک تک مامان روزِت مبارک اینَم کادو بَراتون از سمتِ بچه هاتون مامان کادوش رو باز کرد از خوشحالی پرواز کرد گفت بچه ها ممنونم دوسِش دارم از جونم خیلی قشنگ و زیباست تو طرح و رنگ بی همتاست راستی گُلایِ خوبم بِگید به من بِدونم برای روزِ میلاد دلِ شما چی میخواد ؟ گفتم مامانی میلاد ؟ چیزی یادم نمیاد ! گفتش مامان با اخلاص امروز میلاد زهراس زهرای نور و اَطهر برای ما چو مادر همسرِ مولا علی دُختِ رسولِ نَبی گفتش داداش یه چیزی عجب روزِ عزیزی مامان بِشَم فَداتون بِپَز تو کیک بَرامون برای روزِ میلاد دِلم شیرینی میخواد شاعر : علیرضا قاسمی https://eitaa.com/sherekoodak2022 .:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا