eitaa logo
شعرکده
877 دنبال‌کننده
879 عکس
94 ویدیو
6 فایل
اشعار #اســـمـــاعــیـــل‌عـــلــیـــخـــانـــی لینک جوین کانال؛ eitaa.com/joinchat/3939958806C313b4e7b3d خدایا قلم ما را در راه خودت روان کن اسماعیل علیخانی @Nabaled کپی با نام شاعر مجازست
مشاهده در ایتا
دانلود
افتاده دلـــــم به تور تو با خواری من مــانده ام و کتاب حافظ، آری هی فال زدم، ولی ولش کن دیگر اصلا تو به فـــال اعتقادی داری؟ ✍ ✒️@sherkadeh
یک چاره به‌ حال من و چشمان ترم کن کمتــر بنشین خـاک جدایی به سرم کن با آن کـه دلش با دل تو نیست عــزیزم وقتی به توافــــق نرسیدی خبـــرم کن ✍ ✒️@sherkadeh
دوستان همراه! سلام علیکم اوقاتتان نورانی ممنونم که شعرهای بنده را قابل می دانید و گاهی در سایر کانالها و گروه ها منتشر می کنید. ای ول، گلی به جمالتان! ولی ممنون تر می شوم که این انتشار همراه با ذکر نام شاعر باشد و رعایت امانت.🌺🌺🌺 اسماعیل علیخانی
آیینه ای دوبـــاره به سنــگ ستـم شکست تاریـخ بــــاز در غــــم دردانـــه ای نشست پرسیده شد که نیست کسی گیــرد انتقام الهام کرد حضرت سبحان که هست هست ✒️@sherkadeh
بر لـوح دل همیشه به حق می نگارمت مولای نازنیـــن به خــدا دوست دارمت سرخط حاجتــم شده باشی به عافیت "ای غایب از نظر به خدا می سپارمت" ✒️@sherkadeh
هدایت شده از دلداده‌ انقلاب
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 یکی ازمداحان اهل بیت ( آقای سازگار) برای شب شعر ، دعوت شده بودند بیت رهبری❗ این خاطره رو تعریف می کردند: همه ی شاعران ، شعرهای عریض و طویلشون رو خوندند ومورد تشویق جمع قرار گرفتند و هر کی بهتر بود به به و چه چه بیشتری می کردند❗ تا نوبت به یکی از شعرا رسید ایشون رو کرد به حضار و گفت من برای امشب ، یک بیت آوردم. حضار زدند زیر خنده 😄😄 جمعیت که ساکت شد ، گفت: تازه یک مصرعش هم از حافظ عاریه گرفتم 😊 این بار علاوه بر مردم ، خود رهبری هم زد زیر خنده ... اما وقتی آروم شدند خواند: 👈🏼ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد» همه منتظر مصرع بعدی بودند که خواند: . . . . . . . . 👈🏼 (تا چندین دقیقه صدای تکبیر و صلوات از همه جا به گوش می رسید ...) اللهم عجل لولیک الفرج ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ @deldadegi دلدادگی💙
هدایت شده از  ♡دلانه♡
آقا قسم به نون و قلم دوست دارمت هر چند با بضاعت کم دوست دارمت ای آخرین سلاله ی دامان فاطمه زیبا نشسته ای به دلم دوست دارمت
وقتی که فهمیدم جدایی قسمت است این‌بار دیوار دنیـــــــا شد به روی هستــــــی ام آوار دیدم که راه افتــــــــــاد اشکی گرم از چشمم پیغـــــام مـــــی آورد انگــــــــار از روانی زار من مــــــــاندم و قلبی که ترتیب تپش هایش با اختلالاتی مــــواجه بـود و شد کـــــــم کار دکتــــــــــر که آمــد دید این احوال را پرسید رحمی به حال خود نمی خواهی کنی بیمــار؟ گفتـــــــم که آیا چـــــاره ای در علمتان دارید تا برنگــــردم سمت این دنیــــــای ناهمـــوار؟ من بعـــد از او آخــــــــــر چگونه راه بسپارم در پیچ و خــــم هـای مسیـری مبهم و دشوار ✍ ✒️@sherkadeh
یک عمــر فقط طعـنه و دشنام شمردیم دشمن زد و ما هیچ نگفتیم که خوردیم پیغمبــــرمان شد هدف هتک رجیمـــان ای کاش بمیــــــریم که از غصه نمردیم ✍ ✒️@sherkadeh
دادی نشان که‌آخر با لشگر حسینی تو حر انقلابی یاریگر حسینی دادند ملک ری را هربار وعده‌ اما دیدند مثل کوهی فرمانبر حسینی پ‌ن؛ ۱۱ آبان سالگرد شهادت طیب و اسماعیل حاج‌رضایی ✒️@sherkadeh
! هم امنیت خاطرتان در خطـــرست هم بود و نبود نحستان در اگرست گونی به شمـا از آنچه که فکر کنید ای جمع وطن‌فروش نزدیک ترست 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 ✍ ✒️@sherkadeh
چشم من پنجـره ای هست کـه باران خورده سیلی از صــــاعقــه و باد فـــــراوان خورده میش تنهــــــــــای دلم کــم نکشید از قصاب مثل گرگی که چپ و راست به بالان خورده دانه ی مهــــــــــر نشانـــــــدم که بروید اما کل این مــــــــزرعه را برف زمستان خورده باز عـاشق شدم و اسم رقیب آمــــــــــد باز چقدر دل رکب از دست رقیبــــــــان خورده دیگــر این جسم ندارد رمـقی در خود چون قهـــــوه تلـخ تو را تا ته فنجـــــــان خورده ✍ ✒️@sherkadeh