به نام خدا
شاعر خوب کیست؟
قبل از پرداختن به این بحث مسالی می زنم:
تصور کنید شخصی برای گویندگی طلوزیون در بخش خبر یا مجری گری انتخواب و اسطخدام می شود حال اگر این شخص اثول و لوازم اولیه ی این کار را نداند و نداشته باشد به توری که سواد درست برای خاندن سحیح از مطن ها در او نباشد و همچنین انسانی کمرو و درون گرا باشد و از طرفی لکنط ذبان هم داشته باشد حر بار گویندگی عو به جای انتغال پیام فقت هس خستگی و دلتنگی و هتی نفرت از گوینده و کسانی که او را انتخاب کرده اند را به مخاتب انطقال می دهد و به ذودی ضمانی می رسد که مخاطب به محز ملاحضه ی این شخص در کصری از سانیه کانال را اوض کرده و دیگر حتی به حرف او گوش نمی دهد و او می ماند و پیامی که دوسط دارد به مخاتب برساند ولی مخاتب دروازه ی زهن خود را برای حمیشه به روی او بسته است.
در مورد شعر و شاعر هم این قائده برقرارست. یعنی کسی می خاهد شعر بگوید و شعر عو مورد پصند قرار گیرد و پیامش را برساند باید از اثول شعر مسل وظن و غافیه و ردیف و دصتور زبان و سنایع ادبی به انداظه کافی اتلاع داشته باشد طا مخاطب را جزب کرده و عورا فراری ندحد. شائر باید بداند که ادم رعایط این اثول ظحمات او را کم اسر خواحد کرد.
پس توسیه به دوستان شاعر اینست که اصول ذیبایی و ذیبایی شناصی شعر را هم بشناثند و هم رآیط کنند.
با طشکر از هوصله دوصتان.
پ.ن
بنده در این متن عمدا با قرار دادن غلط های املایی فراوان خواستم نتیجه ی وجود نقص در ظاهر پیام را بر ذهن مخاطب یادآوری کنم تا دوستان بیشتر متوجه منظورم بشوند.
در همین متن کوتاه غلط های املایی مطمئنا اثرات منفی زیادی بر ذهن مخاطب و در راستای انحراف آن از موضوع داشته اند. بنابراین ضمن عذرخواهی، از دوستان دعوت می کنم یک بار دیگر متن را با تصحیح بخوانند.
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
جام ِگریه می کند هـــر روز ما را مست تو
ای شراب صافی و ای ساقی عطشان عشق
روی دامـــــــــان بیابان هست نامت گوییا
عشق پاشی کرده ای از کـربلا تا به دمشق
#یاامام_حسین_علیه_السلام
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
محتشم! دیگــــر نگـو خــــار بیابانی چــه کرد
مجلس روضه نکـن پر ناله تر از این که هست
روضهی مکشوف بس کن بغض زن ها را ببین
مادر صاحبعزا در گوشه ای غش کرده است
#یافاطمهالزهرا
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
از هر طرفی حربه ی تزویر زدند
تا که نرسد به خیمه شمشیر زدند
چون که قدشان به قد ساقی نرسید
در چشم قمر حرمله ها تیر زدند
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔
#یاقمرالعشیرة
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
وقتی که سر میان خرابه ورود کرد
عطرش فضا گرفت و هوا پر زعود کرد
دردانه ای که خسته ازین آب وخاک بود
دست پدر گرفت و به بالا صعود کرد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ ...
کشتی نجات
در مدینه یک زنی بد کاره بود
بنده ی نفس کج و اماره بود
خودفروشی بود کسب وکار او
از گناه و جرم سنگین بار او
خانه ی همسایه ی آن زن ولی
مجلس سوگ حسین ابن علی
مردمی آن جا به یاد کربلا
نوحه گر بودند و مشغول عزا
بعد هر مجلس و ذکری از امام
پهن می شد سفره هایی از طعام
روزی آمد آن زن و دید از قضا
نیست آتش تا کند طبخ غذا
یاد آورد آتش همسایه را
رفت تا آتش بیارد در سرا
دید آنجا اهل مجلس غرق شور
یادشان رفته غذا و وقت سور
زیر دیگ پر غذا خاموش بود
آتشش خاموش و جایش بود دود
رفت و پای آتش بی جان نشست
دید مقداری رمق در آتشست
پس به آتش کرد فوتی تا شود
روشن و با آتش از آنجا رود
از تلاش و فوت او دودی زیاد
در فصا پیچید و آتش شعله داد
رفت در چشمان زن انبوه دود
اشک او جاری شد از دود کبود
شعله ای داد آتش و دود و دمی
دست او هم سوخت از شعله کمی
شعله ای بر داشت و برگشت تا
روشنی بخشد اجاق خانه را
شب که شد خوابید و در دنیای خواب
دید روز محشر و وقت حساب
نوبت حکم و حساب او رسید
باخبر از حکم شد رنگش پرید
دید با زنجیر های آتشین
می کشند اورا ملائک بر زمین
تا که اندازند او را در سقر
چون که بوده نانجیب و پرده در
هر قدر فریاد می زد هیچ کس
را ندید انجا شود فریادرس
در جواب ناله ی بی سود او
با غضب گفتند ای بی آبرو
چون نبودی بنده ی خوب خدا
پس شدی ای بنده مغضوب خدا
ما به فرمان خدا باید تورا
وارد دوزخ کنیم ای بی حیا
در همین هنگام آمد یک نفر
غرق در نور الهی چون قمر
رو به آن مامورها فریاد زد
از چه با او می شود رفتار بد
پس به او گفتند ای ابن نبی
اهل عصیان بوده است و روسپی
گفت می دانم ولی این خوش گهر
دیگ مارا کرده فوتی مختصر
اشک او جاری شده از چشم ها
دست او هم سوخته در راه ما
پس ببخشیدش برای این ثواب
رو بگردانیدش از سمت عذاب
آن ملایک هم به سرعت با ادب
در جواب نص دستور وطلب
عرض کردند ای که بی شک وگمان
والد تو روز حشر و امتحان
شافعست و ساقی روز جزا
می کنیم او را از این دوزخ رها
بی درنگ آنجا رها کردند زن
دید از آتش جدا شد جان و تن
گفت اینجا زن که ای ناجی من
از نسب یا نام خود حرفی بزن
گفت آن پروده ی رب جلی
هستم ای خانم حسین ابن علی
ناگهان از خواب خود بیدار شد
شد پشیمان از همه کردار خود
رفت و بین مجلس شاه شهید
توبه کرد و از گناهانش رهید
مومنه شد از بدیها توبه کرد
اهل تقوی و ورع شد مثل مرد
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
🔥عشق یعنی.....🔥
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عشق یعنی نیزه ای بر آن سری
گشته سرخونین به حکم دلبری
عشق یعنی تشنگی در شطِّ آب
زندگی باننگ را دیدن سراب
عشق یعنی زخمهای یک بدن
از هزاری بیشتر ای وای من
عشق یعنی سُمِّ اسبان سپاه
پاره سازد پیکر خونین ماه
عشق یعنی خون پیشانی روان
چون که خورده سنگ کین ازدشمنان
عشق یعنی مشتی از خون بدن
در وضوی عشق بر صورت زدن
عشق یعنی یک برادر بی دو دست
مرگ او پشت برادر را شکست
عشق یعنی در بیابان خواهری
بی برادر گردد و بی سروری
عشق یعنی بوسه بر زیر گلو
چون وصیت کرده مادر بهر او
عشق یعنی گریه صاحب زمان
بر اسارت رفتنت ای عمه جان
عشق یعنی اکبری احمد خصال
اِرباً اِربا می شود بهر وصال
عشق یعنی قاسم بی غش و غل
بنگرد مرگ خود(اَحلیٰ مِن عسل)
عشق یعنی اصغر و تیر عدو
پاره گرداند تمام آن گلو
عشق یعنی رَدِّ چوب خیزران
برلب و دندان شاه این جهان
عشق یعنی در قلوبی یک شرر
تا ابد سردی نبیند مستمر
عشق یعنی در ره پروردگار
رفته سر باخاندان و هرچه یار
عشق یعنی دیدن اینها همه
لب ولی بایاد حق در زمزمه
عشق یعنی کاف وها، یا،عین وصاد
قصــه جانبــازی خیــر الــعباد
عشق یعنی یک کلام آن هم حسین
شمع حق،پروانه اش هم عالمِین
#یااباعبدالله
#اسماعیلعلیخانی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
ایعمو گرچه پدر نیست ولی من هستم
من هم اندازه ی خود از می نابت مستم
تا که شمشیر به رویت نخورد در میدان
می کند جـــای سپر از تو حمایت دستم
#یاعبداللهبنالحسن
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
همراهان عزیز شعر زیر جزء اولین سروده های بنده است. از کلیه اشکالات آن پیشاپیش عذرخواهی می کنم. و چون فعلا حال و مجال اصلاح نیست فقط به خاطر داستان زیبایش و مناسبت ایام شما را دعوت به خواندنش می کنم.؛
تربت
خادم قبر علی یک شب به خواب
مفتخر گشت و عیان دید آن جناب
صورت زیبای مولا تا بدید
صولت مولا بر او آمد پدید
در سخن آمد علی با نوکرش
گفت دستوری است از آن سر مکش
صبح فردا یک جنازه آورند
تاکه در اینجا به خاکش بسپرند
لیکن او مردی بود بی دین و دون
این دلم از دست او گردیده خون
گو به فرمان علی آن بد سرشت
حق ندارد خفتن اندر این بهشت
راه ما وراه آن رسوا جداست
راه رسوایان کجا وراه راست
چون که خادم این سخن از او شنید
ناگهان بر جست و از خوابش پرید
صبح فردا بر در دروازه رفت
بهر امر شاه پر آوازه رفت
تا بگوید امر مولای حکیم
خود به حمالان آن مرد رجیم
مدتی آنجا نشست در انتظار
تاببیند مرکب چوبین زار
لیکن او هرقدرپرس وجونمود
در میان واردان مرده نبود
عاقبت هم خسته شد از جستجو
در دلش شک و یقین در گفتگو
با خود اندیشید پس مولا چه گفت
گوشم آیا این درست از او شنفت
سوی خانه رفت و در دل این سوال
پس چه شد تابوت مرد بد سگال
شب به خانه رفت و وقتی آرمید
بازش آن آرام جانها را بدید
گفت مولا امرتان کردم به گوش
لیک ندیدم آنکه فرمودید دوش
خود بفرمایید چرا آن بدشگون
مرده اش نامد به شهر ما درون
پس علی اینجا سخن آغاز کرد
آن دهان پر گهررا باز کرد
گفت حمالان او اندر رهند
صبح فردا هم به اینجا می رسند
چون که آنها در نجف پیدا شوند
تو بدان مهمان خاص این درند
هر کجای این سرا و خاک پاک
می توانند مرده را دادن به خاک
تو به فردا بهر استقبال او
می روی و می شوی حمال او
پس بدان مهمان ما بر دست توست
ماهی ما ودرون شست توست
خادم مولا که این نکته شنید
یک سوالی در درونش شد پدید
رو به مولا کردو گفت ای سرورم
خود بگو علت که من خاک درم
نه به آن راندن تو اورا از درت
نه به خواندن آن عدو را در برت
*(ای علی که جمله عقل ودیده ای)
(شمه ای واگو از آنچه دیده ای)
چون که خادم را سخن اینجا رسید
این جواب از فاتح خیبر شنید
گفت آنها گم نمودند راه ما
سر در آوردند سپس از کربلا
چون که مهمان حسینم گشته اند
با غبار کربلا آغشته اند
اندکی از تربت و گرد وغبار
مانده براین مرده زارو نزار
پس همین باشد دلیل لطف ما
تاببینی تو زما حسن القضا
آن که بر او خاک پاک کربلاست
هرکه باشد عفو او بر ما رواست
این غبار کربلایش شد شفیع
نه شتا براو در اینجا بل ربیع
این غبار کربلایش آبروست
آبروی آبروداران ازوست
پس به هر جایی که باشد میلشان
دفن نمایند پیکر این مرده شان
........................................
اللهم ارزقنی شفاعت الحسین علیه السلام
یوم الورود
*این بیت متعلق به مولاناست در شعری که نبرد مولا علی و عمرو ابن عبد ود را تعریف می کند.
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
هرچند که قدّ و قامتی کوچک داشت
با هر حرکت بذر شجاعت می کاشت
مردان به زمین می زد و هر گامش را
مردانه به سمت بندگی بر می داشت
انگار حسن بود که می زد شمشیر
دشمن به دل خود اینچنین می پنداشت
از فرط دلاوری خود انبوهی
از کینه میان لشکر خصم انباشت
جنگید تا شجاعت حیدری اش
مجموعه ی دشمن به تکاپو واداشت
چون دید حریفش قدرست در دل گفت
این مرد نبایست که طفلی انگاشت
پس حمله ی به سوی او نمود از هرجا
داغش به دل کعبه ی دلها بگذاشت
وقتی که سری شد به میان سرها
دشمن سر او هم به سر نی افراشت
#یاقاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
چون که عطش برکام او دیدند گفتند
نوباوه است ومیشودبا قطره ای سیر
در آن شلوغی ناگهان دیدند مردم
یک قطره ای آمد ولی از بارش تیر
#یاعلیاصغر
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
شهادت امام زین العابدین علیه السلام تسلیت باد.
یک بیت روضه؛🏴🏴🏴🏴
چه رفتــه بـــر تو آن ایام آقا؟😭
که فرمودی سه بار "الشام" آقا😭
#یاامام_سجاد_علیه_السلام
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
|| ☘🌿 @sherkadeh🌿☘ ||
══════════════════
جــــای داغ بوسه ات انگار می سوزد هنوز
هم لبـــم هم گونه ام بسیارمی سوزد هنوز
رفتی اما روی قلبم جای پایت مانده است
در فـــــراق عکس تو دیوار می سوزد هنوز
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
💠❇️💠❇️💠❇️💠❇️💠❇️💠
💠رو این زمیــــــن با آدمـــــاش
💠هرچی که هستی باش داداش
💠امـــا یــه چیـــز یـــادت باشه؛
💠نیم کیلــو باش، حسینی باش
#یااباعبدالله
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
💠❇️💠❇️💠❇️💠❇️💠❇️💠
💠رو این زمیــــــن با آدمـــــاش
💠هرچی که هستی باش داداش
💠امـــا یــه چیـــز یـــادت باشه؛
💠نیم کیلــو باش، حسینی باش
#یااباعبدالله
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
شعرکده
دین حق
یک نفر مرتاض هندی هم زمــــــان
با بهـــــایی شیخ ما در اصفهـــــــان
پیش سلطان رفت و آنجا یافت جـا
مدعی شد از خودش اعجـــــــــازها
بر مثل می گفت هرکس پیش خـــود
کرده پنهان از عدس یا از نخــــــود
یا که چیز دیگـــر از ریز و درشت
کرده پنهان در مـیــــان هردو مشت
یا میـــــــان خانه اش یا در دکـــــان
گنـــج مخفی دارد و مـــال نهــــــان
من خبـــــر دارم از آن پنهـــان شده
چـــــــــون برایم دیدنش آســـان شده
علتش را هم به دینــــــش زد گـــره
گفت می بینــــــم من از این پنجــره
این توانایی چون آوردم به دست
پس مـرام و مذهب و دینم حق است
دینتــــــان امـــاّ از اول باطـــل است
چون خـبرازغیب درآن مشکل است
ادعـــــــــــایش کرد دربارامتحــــان
دید می داند سر و ســـــــــــرّ جهـــان
درتحیّــــــــــرشـــــــاه وهـم درباراو
از تمـــــــــام ادعـــــــــا و کــــار او
پس بهـــــــایی شیخ حـق احضار شد
رهسپــــــــار درگــه و دربار شـــــد
گفت سلطــان باید اینجـــا با دلـــیـــل
دینتــــــان ثابت شـود او هم ذلـــیـــل
تابدانــــــــم دینتـــــــان دین خـداست
راه حق و راست دردســـت شماست
حرفتــــان اینجـــــــا اگـــرثابت شود
بعد از آن شکّ من از دل می رود
حــــــــرفــــتان اما اگـر باشد خلاف
دینتــان راه کـج است و حرف لاف
من هم آن وقت این دکــــان دینتـان
یاچنـینـش می کنـــــــم یـا کـه چنـان
شیـــخ حق وقتی که این مطلب شنید
دست را از جیب خود بیـرون کشیـد
روبه آن مرتاض هنـــدی کرد وزود
این چنیــن بر او دهانش را گشــــود
چیـــــز پنهـــــانیست بیــن مشت من
می توانـی نــــام آن را حــــدس زن
ناگهــــان مـــــرتاض هندی ازشگفت
لــــرزه بر اندام وبرجــــانش گرفت
گفت می دانم که در دست تو چیست
ازبهشت حق درونش قطعه ای است
مــــانده ام یک قطعه ازخاک بهشت
از کجـا آورده ای ای خوش سرشت
گفت آری حـــــرف تو باشد درست
دین من محکــم شد و دین تو سست
بعد ازآن دست خــودش را باز کرد
آنچــــه مخـفـــــی بود را ابراز کرد
دیـــده شد در دست آن مرد خــــــدا
مهــــــــر تربت از دیار کــــــــربلا
#یااباعبدالله
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
پند آخر
قبل مرگش شهریـار خوش سخن
داد پندی رهگشـــا بر مرد و زن
گفت اگـرراضی شود دل برقضا
می شودخوشبخت انسان ازرضا
دل اگــــربر قسمتش راضی نشد
می کند بیچـــارگی را سهم خود
پس بیا راضی در این عالم شویم
تا خلاص ازغصه ها وغم شویم
برگرفته از آخرین مصاحبه ی جناب شهریار
#شهریار
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 کنایه مجری برنامه ثریا به حذف نام شهدا از خیابانها
📢ما به جای رانندگان، نگران مسئولین هستیم که راه را گم نکنند.
دلتان خوش به ری و قصه ی گندم نکنید
پی قصد کجـــــتان پشت به مردم نکنید
نشود نام شهیـــد از دل مــــــــا پاک ولی
نگـــــــرانیم که راه خـــــودتان گم نکنید
#ری.تهران
#نامشهدا
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
☘🌿 @sherkadeh🌿☘
══════════════════
عالم دیوانگی
عــــالـمی معـــروف در فــــرزانگی
مبتــــــلا شــــــــــد بـر تب دیوانگی
درس وبحث وکـرسی اش ازیادرفت
آن همه علـم و عمــــــل بر باد رفت
رفت و شد آواره بین کوچه ها
شب نمی آمد بخوابد در سرا
چوب خشکی را سوار گُـــرده گشت
سوی صحـرا راندش و در بین دشت
جــــــای خوردن آب شیرین از سبـو
گنــــــده آبی خورد از هر نهر وجــو
خشکــه نانی را درون کیسه کــــرد
تاکه خیسانـــد خـــورد با آب ســــرد
لخت وعــریان شد میــــــان مردمان
کودکان خنـــــــدان واز پشتش روان
مــــدتی دیوانگـــــــی در جـــــان او
بود و اهلــــــش در پی درمـــان او
عاقبت از این مرض هم شــد خلاص
شد دوباره محتــرم بر عـام و خاص
شد دوباره نازنــــــین مــــرد قـدیم
اهــــل فضل و دانش و نیک و فهیم
چون رها شد از تب و درد جنون
مثل سابق شد مسلط بر فنون
تا که پرسیدند شــــــاگـــــردان از او
از تب دیوانگــــی با مــــــا بگـــــــو
گفت این دیوانگی هم عـــــــالمیست
بر غم و سودای آدم مـــــــرهمیست
نه غم دنیـــــــا نه غم از آخـــــــرت
خنـــــــده بر لب داری و شادان دلت
دیگـــــــــران در حسرت دنیا ومـال
مـــــردم دیوانه مست وبی خــــــیال
هرچه گویم شادیش کــــم گفتـــــه ام
گـــــــــرچه شبها در بیابان خفتـه ام
خــــــــاطرات آن همـــه شیرین بود
جــــــز یکی از خاطــــرات تلخ وبد
آن کـــه از آن شد دل من تنگ تنگ
این کــه زد هرکودکی بر کلّه سنگ
خوردن سنگ و کلوخ ازکودکـــــان
کرده ناقص سرخوشی را آن زمــان
نشکنـــــد سنگی اگــــر پا و ســـرم
من همــان دیوانه باشــــم خوشتــرم
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
|| ☘🌿 @sherkadeh🌿☘ ||
══════════════════
بر نیاز پست و کاذب سوگواری می کنند
اولویت های زن را دستکاری می کنند
مار و پله بازی این جمع کاسب دیدنیست
چون که پنهان گوشه ی هرپله ماری می کنند
می زنند از حق زن دم لیک در وقت عمل
راه پشتی را گرفته یا فراری می کنند
این منافق ها برای منسب و مال از دروغ
در غم زنهای ایران بی قراری می کنند
گوشه ی چشمانشان همواره تر تمساح وار
بس که بر آلام زن ها آه و زاری می کنند
با حجاب و عفت زن های مومن دشمنند
صحبت ازحجب وحجاب اختیاری می کنند
دردشان استادیوم یا دختران آبی است
کی برای دختران کار کاری می کنند
قبل از آن که بر مراد و قصدشان نائل شوند
با تمام قدرت خود پاچه خواری می کنند
خرکه از پل ردشدو مقصودشان آمدبه دست
می روند و بعد از آن مردم سواری می کنند
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
|| ☘🌿 @sherkadeh🌿☘ ||
══════════════════
خاکی به سر امــــــــــروز شد بر رهروان راه دین
یک آسمان افتاد و شد غلتـــــــان به دامان زمین
رد کرده فرش زیر پا خوابیده روی خــــــــاک ها
تا جــــــــــان دهد مثل پدر سجــاد زین العابدین
او در جوانی پیــــــــــر شد وقتــی که بین بوریا
پیچید جسم بی ســــر شیرین نگــــــــــار نازنین
دارد به پایان می رسد سوز و گـــداز روز و شب
دیگــر نمی بیند کسی آن گــــــــــریه های آتشین
دارد غمش کم می شود آمــــــــد به بالینش پدر
شاد و خرامان می رود تا عرش و فردوس برین
#یا_امام_سجاد_علیه_السلام
#اسماعیلعلیخانی
══════════════════
|| ☘🌿 @sherkadeh🌿☘ ||
══════════════════