تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها
دین رَهینِ خروش همت توست
حُسنِ یزدان عیان به طلعت توست
صد چو خورشید همچو یک ذرّه
گم شده در فروغ هیبت توست
ای که چشم ملائکه خیره
بر تجلای نور صورت توست
ای که آیات مصحف اسلام
خود روایت زِ مجد و شوکت توست
ای که چشم خودِ قیامت هم
در صف حشر بر قیامت توست
ای که حق مفتخر به خِیلِ ملک
بر خلوص تو و عبادت توست
ای که احمد هماره بر امّت
راوی رُتبَت و فضیلت توست
ای که کعبه پی فریضه ی عشق
قبله اش سوی خاک تربت توست
تا ابد کوچه و در و دیوار
شاهد اوجِ استقامت توست
عشق و ایثار و بردباری و صبر
زنده از برکت شهادت توست
ما اگر یا حسین می گوییم
این زِ الطاف بی نهایت توست
چشم ما اِی فروغ چشم رسول
در صف حشر بر شفاعت توست
من گرفتم ز خواجه این مضمون
او که سرمست جام دولت توست
((گر من آلوده دامنم چه عجب
همه عالم گواه عصمت توست))
بانوی عالمین اَغثیني
غصه دار حسین اَغثیني
موضوع : مدح حضرت زهرا سلام الله علیها
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها
ای زبان فلک به مدح تو لال
ای تجلی خالق متعال
ای بلندای قامت عظمت
در حضور تو دال تر از دال
بر همه انبیا و خِیل ملک
هست حبّ تو بهترین اقبال
تو به میدان عفّت و ایثار
خوش گرفتی زِ دست دوست مدال
با تو اَم زخم خوشتر از مرهم
بی تو ام هر نفس ملال ، ملال
تو به اعلای آسمان وجود
می زنی ای همای حق پر و بال
دیده ی خلق در صف محشر
ردّ پای تو را کند دنبال
بسکه ماه رخ تو رخشنده است
که به شام قیامتی چو هلال
هست بر شاخهٔ فضیلت تو
نطق هستی مثال میوه ی کال
جوی جود و کرامتت جاری است
تا قیامت روان و پاک و زلال
ای خدا از نگاه تو پیدا
ای علی طینت و رسول خصال
ای که حلّال مشکلات هستی
دارم از محضرت زِ عجز سوال
کِی شود کَز نگاه رحمت تو
من کنم با هوای نَفس جدال
کِی شود همچنان شهیدانت
این گدا را دَهی براتِ وصال
تو که هستی؟ که خم شود به برت
بهترین بنده ی خدا پدرت
موضوع : مدیحهٔ حضرت زهرا سلام الله علیها
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها
ای ریشه سبز نخل ایمان
ای عصمت ذات حی سبحان
بشنیده نبی ز جسم پاکت
عطر خوش لاله های رضوان
حُسن تو بود مثال خورشید
بر مُلک وجود پَرتو افشان
مدح تو و یازده گل توست
آری همه آیه های قران
جان من روسیَه فدایت
ای جان رسول ، فاطمه جان
ای فجر و ضحی و شمس و تکویر
ای کوثر و هل اتی و فرقان
جاروکش آستان لطفت
جبریل چو خیل حور و غلمان
زهرا تو ملیکه ی وجودی
عبدی است به مُلک تو سلیمان
در ، درگهِ قرب حق مکانت
هستی به مقام توست حیران
هر کس به عزات اشک ریزد
در روز جزاست شاد و خندان
ای ارث تو از نبیِّ مُرسَل
قدِّ خم و اشک و قلب سوزان
کردی زِ امام پاسداری
با خطبه و سوز و چشم گریان
هر روز به همره حسینت
رفتی به حریم بیت الاحزان
اما زِ جفا خراب کردند
مأوای تو را زِ ظلم ، عُدوان
رفتی پس از آن ، پیاده ، هر روز
تا تربت حمزه زار و نالان
بر شِکوه گشوده ای لب خود
زان مردمِ از خدا گریزان
اینطور حدیثِ رنج کردی
کِی سیّد و سرور شهیدان
بنگر که علی غریب و تنهاست
زهرا شده مضطر و پریشان
بنگر که پس از عروج احمد
آن خصمِ لعین ، شکست پیمان
بنگر که عدو غدیر خم را
در جمع سقیفه کرد کِتمان
از یاری رهبرِ غریبم
من پانکشم به هیچ عنوان
در گلشن وحی بین آتش
خشکیده گل و لاله و ریحان
با هیزم و آتش و هیاهو
آمد به حریم قدس ، شیطان
بر دفتر مردی و شرافت
دشمن بکشید خط بُطلان
چون دید مرا به پشت آن در
دشمن به مغیره داد فرمان
از پای فکن گلِ علی را
بر زندگی اش بده تو پایان
از ضربه آن غلافِ شمشیر
من ناله زدم که ای پدر جان
بنگر که به دخترت چه ها شد
از جانب بندگان شیطان
ای فضه بیا مرا تو دریاب
پژمرده گلم بدست طوفان
من در ره یاری امامم
در سنگر دین گذشتم از جان
این است پیام سرخ عصمت
زهراست فدایی ولایت
موضوع : مدح و مرثیه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
حدیثی از مقام رأفت و رحمت حضرت زهرا سلام الله علیها
ای فقیران سرای اهل بیت
ای نیت هاتان رضای اهل بیت
این حدیث از جانب مولا بود
از علی عالی اعلا بود
که به روزی دختر خیرالبشر
بانوای دلنشینش با پدر
گفت کِی ختم رسل ، خَیرالوریٰ
درقیامت من کجا بینم تو را؟
گفت کِی اِنسیه ی حورا سرشت
در کنار روضه و درب بهشت
آن مکان که فارغ از اهریمن است
پرچم الحمدلله با من است
برهمه خوبان عنایت می کنم
امت خود را شفاعت می کنم
گفت آنجا ای عطایت بی مثال
گر ملاقاتت نکردم چیست حال؟
گفت ای آرام جانم ، دخترم
ایستاده در کنار کوثرم
از عطا و جود رحمت فاطمه
آب نوشانم ، به امت فاطمه
باز کرد از شخص پیغمبر سوال
باز اگر رویت ندیدم چیست حال؟
گفت ای آنکه به تو دلداده ام
بر پل سخت صراط استاده ام
گویم آنجا بر خدای کردگار
امتم را از کرم ، سالم بدار
خواهم از آن ربّ رحمان غفور
که نمایند از صراط ، آن خلق عبور
باز گفت ای آفتاب بی زوال
گر ندیدم من تو را ، گو چیست حال؟
گفت ای آیینه ی حق الیقین
در قیامت نزد میزانم ببین
باز هم با دست حاجت از خدا
بهر امت می کنم آنجا دعا
عرض کرد ای بحر بی حدّ کمال
گر تو را آنجا ندیدم چیست حال؟
گفت با احوال زار و مضطرم
در کنار دوزخ هستم دخترم
وَز شرار نار ، ای عالم فدات
امتم را می دهم یکسر نجات
فاطمه یک جمله شوق و شور شد
چون شنید این جمله را مسرور شد
گشت آسوده خیال فاطمه
این بُوَد فضل و کمال فاطمه
روضه 👇
ای فدای رأفتت یا فاطمه
لطف و جود و رحمتت یا فاطمه
تو که خود خورشید عصمت بوده ای
روز و شب در فکر امّت بوده ای
لیک بعد از مصطفی ای کوه درد
امت نامهربان با تو چه کرد
دست های رهبرت را بسته اند
قلب محزون تو را بشکسته اند
بعد از آنکه تو پدر دادی زدست
درسقیفه حرمت عترت شکست
خانه ات پر از شرار نار شد
قاتلت ضرب در و دیوار شد
حدیث از بحار النوار ، جلد ۴۳ ،صفحه ۲۱ ، روایت ۱۱
موضوع : بیان روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام در باب رحمت بی حدّ حضرت زهرا سلام الله علیها
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
مدح و مرثیه زهرای مرضیه سلام الله علیها
منم مدیون لطف بی کرانت
گدایی در بهشت بی نشانت
تو زهرای بتول هستی و باشد
دو عالم ذره ای در کهکشانت
ولایت آبرودار از وجودت
شرافت اختری در آسمانت
فضیلت قطره ای از بَحرِ فیضت
کرامت لاله ای در بوستانت
یقیناً ای گل طاها نداری
زِ من بیچاره تر در آستانت
تویی آنکه به رستاخیز و محشر
شفاعت می کنی از شیعیانت
چو آن مرغی که گیرد دانه از خاک
جدا سازی یکایک دوستانت
کجا من خادم کوی تو هستم؟
که باشم خاک پای خادمانت
بُوَد تا به ابد بر دوش تاریخ
غم بی حدّ و اندوه گِرانت
به وقت خطبه در شهر مدینه
لسانُ الله می باشد لِسانت
فِتَد لرزه بَر اندام سقیفه
زِ تأثیر اِشارات بیانت
پِی حفظ ولایت ، بهر اسلام
پس از احمد فدا گردیده جانت
شده بعد از پدر در شهر یثرب
نوای یاعلی وِردِ زبانت
گواه رنج هایت هست وَالله
جمال نیلی و قَدّ کمانت
شده خانه نشین بعد از پیمبر
همان قرآن ناطق ، دِلسِتانَت
بِزَد آتش به قلب زار حیدر
دل بشکسته و اشک روانت
شهیده گشته ای از بهر حفظِ
امام و رهبرِ ، عصر و زمانت
بهار خانه حیدر تو بودی
ولی افسوس از ظلمِ خزانت
اگر چه سینه ات دنیای غم بود
نگفتی بر علی رازِ زنانت
ولی حیدر شب غُسلِ تو دریافت
چه دیدی از جفای دشمنانت
موضوع : مدح و مرثیه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
زبانحال امام حسن مجتبی علیه السلام با مادر پهلو شکسته اش
ای مادر جَوونم درد و بلات به جونم
می خوام کنار بستر روضه برات بخونم
یادت میاد یه روزی تو کوچه ی مدینه
راه تو رو گرفتن اصحابِ ظلم و کینه
برای این نامردا فدک شده بهونه
جواب خوبیات و دادن با تازیونه
من اون من اون موقع برا تو یه دنیا غصه خوردم
دست تو رو گرفتم به سمت خونه بردم
از بعد اون جسارت چه سختی ها که دیدی
خواستی که پیدام کنی دست به زمین کشیدی
گفتی به من حسن جان دشمن ما بی رحمه
از ماجرای کوچه بابات چیزی نفهمه
یادت میاد یه روزی چهل تا اهل ذلت
آتیش زدن به دربِ خونه ی آل عصمت
از ماتم تو مادر ببین دلم شده زار
امون زِ زوضه های آتیش و دود و مِسمار
کنار بستر تو کارم فغان و آهه
مادر ببین که دیگه روز بابام سیاه
تو آسمون مِهراب ، شامت فلق نداره
واسه قنوت و تکبیر دستات رمق نداره
سوز دلم رسیده تا آسمان و لاهوت
مادر چرا دُرُست کرد اَسما برا تو تابوت
ببین که امّ کلثوم شده حزین و مضطر
حسین زانوی غم بغل گرفته مادر
می کُشه بابامون رو این ضعف پیکر تو
زینب نشسته مادر کنار بستر تو
از غصه ی تو جاری اشکاش از دو عینه
بعد از وصیت تو فکرش فقط حسینه
تا صحبت از کفن شد زینب شده پریشان
انگار داره می بینه حال شهیدِ عطشان
انگار داره میبینه دل جز مِحَن نداره
تو قتلگاه حسینِ زهرا کفن نداره
اِلهام شده به قلبش اَسرار و راز نیزه
پیشش میخونه قرآن سر بر فرازِ نیزه
انگار داره میبینه زینب که اهل رازه
جسم حسین به گودال ، ده اسب و نعل تازه
انگار داره میبینه ، اندوه اهل افلاک
عریان تن حسینش ، در بین خار و خاشاک
انگار داره میبینه ، گلبرگ نیلی و یاس
در بین خاک و خون ها ، بی دست مونده عباس
انگار داره میبینه ، گلبرگ سرخ لاله
سیلی خورد زِ دشمن فاطمه سه ساله
🔴 این شعر به زبان ساده در حدود سال ۸۴ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
شعر و سبک؛امیر عباسی
مدح و مرثیه حضرت زهرا سلام الله علیها باز دلم کرده هوای بهشت هوای صحن با صفای بهشت بر لبِ من همی
تو با عمل یاریِ دین نمودی
یارِ امیرِ مؤمنین تو بودی
زِ ضعفِ تن رسید جان بر لبت
وای به احوالِ دلِ زینبت
چو لاله پرپر اوفتاده بودی
میان بستر اوفتاده بودی
آه کِشی ، تو با دلِ شکسته
نافله های تو شده نشسته
دلِ علی به دَرْدْ پیوستْ شد
قنوت تو از چه به یک دست شد؟
بسکه رُخَت گشته از این ضعف ، زرد
بسکه تمام بدنت داشت درد
تمام هستت اوفتاد ، ای وای
شانه ز دستت اوفتاد، ای وای
دو ماه و أَندی ای فروغ مکتب
شانه نکرده ای تو موی زینب
گفت چرا زار و پریشان شدی
چرا چُنین لاغر و بی جان شدی
من دلبر و غمپرور تو هستم
حرفی بزن من دختر تو هستم
بگو که در کوچهٔ غم چه ها شد
بگو چرا قامت تو دو تا شد
بگو چرا صورت تو کبود است
ماهِ علی ، گناهِ تو چه بوده است
بگو چرا عدو به هر بهانه
زد به تو با غلاف و تازیانه
کاش خدا تو را زِ ما نگیرد
کاش که زینب از غمت بمیرد
کاش که من هم ز تو إِرثی بَرَم
کاش بلای یار بر جان خَرَم
کاش شوم چون تو کبود و نیلی
کاش خورم به راه عشق سیلی
کاش شوم غریب و دلشکسته
کاش شود نافله ام نشسته
کرد دُعا و گَشت چرخِ ایّام
شد خودِ او کعبهٔ رنج و آلام
از روی تَل دید سری جدا شد
سِپَس گلِ گلشن نیزه ها شد
دید کنار علقمه یاس را
به خاک و خون پیکر عبّاس را
دید که یک طفل به دستِ بابا
به موجی از خون بزند دست و پا
دید به میدان همه شور و غوغاست
جسم علي اکبرش إِرباً إِرباست
داشت به دل سوز و به لَبْهاش آه
رفت به زحمت به سوی قتلگاه
از غم یارِ خود همه ناله بود
قتلگهش دشتِ پر از لاله بود
مَقتل او سوز به سینه دهد
بوی گل یاس مدینه دهد
حسینْ ، ای لالهٔ سرخ پرپر
زیارتت قبول ای برادر
تو گوئیا همدم دلبر شدی
به قتلگه زائر مادر شدی
برای من بگو زِ حال مادر
ز قامت همچو هلالِ مادر
غمش به چَشم قابل شهود است؟
هنوز روی مادرم کبود است؟
هنوز هم ز تو گرفته بُد رو؟
هنوز بود دستِ او به پهلو؟
هنوز رنگ صورتش پریده؟
هنوز قامتش بُوَد خمیده؟
آه که داغ جانفزای عترت
جگر بسوزاند از اهل غیرت
خدا به سوز ناله های یارب
به دانه دانه های اشک زینب
مرا گدای بیت هل أَتیٰ کن
گریه کن سَیّدَةُ النّسا کن
عنایتی که قدر آن بدانم
گدای کوی فاطمه بمانم
اردیبهشت ۱۳۸۹
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
توسل به حضرت ساحت مقدس زهرا سلام الله علیها
من کی ام عبد خطا پرور تو یازهرا
سائلم آمده ام بر در تو یا زهرا
نور بر.عرش و سماوات دهد تا به ابد
پرتو حسن خدا منتظر تو یا زهرا
افتخار تو همین بس که بود در همه دم
حضرت دوست ثنا گستر تو یا زهرا
همه مردان و زنان تا دم هنگامه حشر
خادم و خادمه قنبر تو یا زهرا
حق بفرمود که خلق دو جهان بهرِ تو بود
هست این معجزه ی اصغر تو یا زهرا
آسمان شرف و عزت و ایثار تویی
حَسَنینند مَه و اخترِ تو یا زهرا
هیزم آتش دوزخ بُوَد اندر عرصات
دشمن کوردل ابتر تو یا زهرا
همه ی بارگه قدس تو را خاک قدم
همه ی ارض و سما محضر تو یا زهرا
گشت صحرای زمانه شرف باغ بهشت
آری از نور جهان گستر تو یا زهرا
یک شرف هست تو را دخت پیمبر بودن
کفوِ حیدر شرف دیگر تو یا زهرا
پدرت ختم رسل در همه اوقاتِ حیات
بود دلداده و غمپرور تو یا زهرا
کرم و صبر و شکیبایی و عدل وایثار
بود اوصاف تو و شوهر تو یا زهرا
دیر سالی است دلم گشته تو را غمخانه
چه کنم؟گر نشوم مضطرِ تو یا زهرا
به همه نسل بشرکرد جنایت والله
خصم بی عاطفه و کافر تو یازهرا
گریه کردی ز فراق پدرت ایامی
به فدای تو و چشم تر تو یازهرا
شده آیین خدا بعد نبی وارونه
گشت چون خانه نشین همسر تو یا زهرا
تیر ظلم و ستم اهل سقیفه زِ جفا
آمد و خورد به بال و پر تو یا زهرا
سوختی از غم مولا و عیان است هنوز
آتش اشک زِ خاکستر تو یا زهرا
کوه غم از غم عظمای تو بر دوش کشید
حیدر آن نور دل و دلبر تو یا زهرا
ابن ملجم اگرش کشت ولی قاتل او
بود آری نگه آخر تو یا زهرا
از پی یاری حیدر ز جفای دشمن
گشت آزرده بسی پیکر تو یا زهرا
هچنان شمع ز سوز جگر و ناله و اشک
آب گردید تن اطهر تو یا زهرا
ای که در راه ولایت شده ای قربانی
گشت گریان زغمت رهبر تو یا زهرا
هر زمانی که نگاهش به در خانه فتاد
مرثیه خوان تو شد دختر تو یا زهرا
🔴 سروده شده در سال ۸۶
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
مناجات با امام زمان (عج) در ایام فاطمیه
یبن الحسن ای آفتاب دلها
بیا به مجلس عزای زهرا
ما بی نوایان توایم ، مولا
جمله گدایان توایم ، مولا
ما بر تو آقا عبد روسیاهیم
زار و خجل از کثرت گناهیم
گرد گنه بر رویمان نشسته
گشته دلت از حال ما شکسته
بر نفس و عصیان ، بنده ایم ، مولا
از روی تو شرمنده ایم ، مولا
اما به یاد تو نوا بگیریم
بالای سر ، دست دعا بگیریم
که ای خدای حیّ عالم افروز
در بندگی ، ما را گدایی آموز
خوش آنکه بر عشق تو مبتلا شد
خوش آنکه در وادی تو گدا شد
درس بکا از محضرت گرفتیم
مجلس به یاد مادرت گرفتیم
ای یوسف زهرا ، کرامتی کن
بر روضه ما یک عنایتی کن
یبن الحسن ای نور چشم نرجس
اشکی بده بر چشم اهل مجلس
اشکی بده تا قدر آن بدانیم
سوزی بده تا روضه ای بخوانیم
روضه به یاد ماه قرینه
روضه به یاد کوچه ی مدینه
روضه به یاد عصمت خدایی
آن مادر خورشید کربلایی
آه از دمی که ماند پیش اغیار
آن حوریه ، مابین درب و دیوار
در کوچه ها بر او ستم روا شد
که دست او از رهبرش جدا شد
جانش رسید از درد عشق بر لب
خم شد قدِ الگوی صبر زینب
شادی روح شهدا و امام شهدا و سلامتی رهبر " صلوات"
این شعر در سال ۸۷ سروده شده
#شعر_امام_زمان
#شعر_حضرت_زهرا
#شعر_فاطمیه #دلنوشته
@sherosabk
مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ایام فاطمیه
چه می شود که انیس و حبیب من باشی
به درد کهنه ی عصیان طبیب من باشی
بیایی و تو قرار و شکیب من باشی
برای بندگی حق ، مجیب من باشی
سیاه روی منم ای بهار خوش عهدی
امید من تویی ای حجت خدا مهدی
به آستانه ی تو بنده ای خطا کارم
به درد نفس شدم مبتلا و بیمارم
ولی قسم به ولا ، ای نگار و دلدارم
میان هر دو جهان فقط تو را دارم
خوش آن زمان که شوم باده نوش احسانت
عزیز فاطمه جانم شود به قربانت
بیا و از گنه و معصیت نجاتم ده
ز خوبی و زِ فضیلت کمی صفاتم ده
فقیرم و ز کرم ، سیدی زکاتم ده
قتیل خنجر نفسم بیا حیاتم ده
شدم به دشت هواهای نفس آواره
گناه کرده مرا بی نوا و بیچاره
حرام وارد کردار ما شده مولا
دلم کشیده به سمت خطا شده مولا
به سستی و به بدی مبتلا شده مولا
چه صبح ها که نمازم قضا شده مولا
به کل عمر برای خدا نکوشیدم
ز جام روح نواز سحر ننوشیدم
الا امام زمان ای خلیفه ی داور
برای آمدنت با شرار و خونِ جگر
تو را قسم بدهم ای عزیز پیمبر
به اشک های دو چشم حبیبه ی حیدر
به حق سوره کوثر دگر بیا مهدی
به بستری گل حیدر دگر بیا مهدی
فدای نور و کمال و جمال چون ماهت
فدای غربت آن خیمه گاه و خرگاهت
فدای اشک غم و سوز و ناله و آهت
بیا که حضرت زهراست چشم به راهت
بیا و لیلی دل را ز حُسن مجنون دار
بیا و قاتل زهرا ز خاک بیرون آر
مدد بگیر ز جبّار و حیّ لم یزلی
به او که شد ز جفا غاصب حقوق ولی
بگو به صوت رسا و عیان و بانگ جلی
لعین! بگو که چه بوده است ، جرم یار علی
چرا بشد رخ مظلومه مادرم نیلی
در آستانه چرا به رویش زدی سیلی
ز بار غم قد خم همچو دال دارم من
صفات صبر به حد کمال دارم من
اگر چه طاقت دل بی مثال دارم من
زبان گشا که ز تو یک سوال دارم من
در آن زمان که زدی ضربه بر رخ کوکب
حیا و شرم نکردی ز گریه ی زینب؟
اگر نبود وصیت ز شخص پیمبر
به فاتح در خیبر ، به حیدر صفدر
که یا علی تو نما صبر در ره داور
اگر چه ظلم شد از دشمن تو بر کوثر
بقا ز جسم و لجنزار پیکرت می رفت
به تیغ خشم علی ، بی حیا سرت می رفت
بیا و تیغ خدا را تو از نیام بگیر
ز شرق و غرب جهان رشته ی کلام بگیر
ز ظالمان و ابر قدر تان دوام بگیر
بیا ز قاتل زهرا تو انتقام بگیر
بیا که شیعه اسیر غم جدایی توست
که بهترینِ نِعَم ، فیض آشنایی توست
شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی
خامنه ای،صلوات
این شعر در ۲۸ فروردین سال ۱۳۸۵ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
#شعر_فاطمیه
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
مناجات با امام زمان در ایام فاطمیه
عزیز فاطمه ای عرش ، خاک محضر تو
فدای ناله و آوا و دیده ی تر تو
اگرچه ننگ تو هستم ولی رهم دادی
فدای لطف و عنایات عَبدپرور تو
به لیله ی غم هجران ، شها ! دهد پایان
طلوع شمس جمال ِ خدای منظَر تو
بوَد به دشت دو چشمان اشک آلودت
عیان به دیده ی جان ، لاله های احمر تو
شنیده ایم ز اغیار طعنه ها ای دوست
بیا که کور شود چشم خصمِ کافر تو
هنوز ماه جمالت ندیده ، ای مولا
ائمه اند تمامی ثنای گستر تو
بوَد تمامیِ هستی خزان تر از پاییز
به انتظار بهارِ رخ منوّر تو
به روز حشر ، الا ای غمت سُرور دلم
بهشت را نفروشم به فیض آذر تو
بهشت رَشک برَد بر نسیم کوی تو و
شمیم نرگس ِ آن گلشن معطّر تو
قبولِ درگه خود کرده ای مرا آقا
الا فدای عطای زِ حد فراتر تو
به این گدا بده اخلاص و پاکی نیّت
به حق خون خدا ، جدّ پاک و اطهر تو
اگرچه بی سروپایم ، من از تو ممنونم
چراکه آمده ام در عزای مادر تو
همان که بود حجابش به بانوان الگو
همان که بود ز عصمت ، کنیز داورِ تو
همان که پشت در خانه اش صدایت زد
همان که بود یگانه گل پیمبر تو
شهیده گشت به راه ولایت و قرآن
که ماند دین خدا ، زو همیشه جاویدان
شادی روح شهدا و امام الشّهدا و سلامتی رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی
خامنه ای،صلوات
این شعر در ۲۸ فروردین سال ۱۳۸۵ سروده شده
#دلنوشته
#شعر_امام_زمان
#شعر_فاطمیه
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
مصائب کوچه در بیان شیخ مفید رحمة الله علیه
نقل کرده با فغان شیخِ مفید
از گلی که قامتش از غم خمید
رفت مسجد خطبه خوان نور شد
خطبه اش چون شعله های طور شد
فاطمه،فخر سماوات و سَمَک
پس گرفت از غاصبِ اوّل فدک
پس ز مسجد عصمتِ حیّ جلی
گشت راهی بهرِ دیدار علی
چونکه زهرا آنکه حق را شد محک
داشت با خود نامه ی اخذ فدک
بین کوچه دید خصمُ الله را
آن همیشه کافرِ گمراه را
خواست گیرد نامه را آن بی حیا
چون نشد ملعون،موفّق،از جفا
کوچه شد گودال و یثرب کربلا
سه مصیب داد رخ،واویلتا
اولینش خون نماید هر دلی
مادری شد روبرو با قاتلی
نانجیبانه لعینِ عالمین
زد لگد بر پهلوی امّ الحسین
قامت صبر از عزای او خمید
که همانجا محسنِ او شد شهید
دومینش بود بینِ کوچه ها
سیلی اش بر صورت خیرالنسا
سومینش دهر را بیچاره کرد
نامه از زهرا گرفت و پاره کرد
🔴 این ابیات در تاریخ ۲۵ آبان ۹۹ سروده شده
⛔️توجه : راضی نیستم اگر این ابیات که حاوی روضه های جانسوز است در جایی اجرا شود که عُرفاً احساس شود که حق مطلب ادا نمیشود،هر چند ما هیچ وقت نمی توانیم حقّ این روضه ها را ادا کنیم ولی به هر حال خواهشم این است که رفقا در زمان و مکان اجرای اشعار حساسیت های لازم را لحاظ نمایند
#دلنوشته
#فاطمیه #شعر_فاطمیه
#حضرت_زهرا #شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
غصب فدک در زیارت غدیریه ی امام هادی علیه السلام
هادی آن آیینه ی حیّ جلي
در غدیریه خطابِ بر علی
اینچنین فرمود و دل غمدار شد
یا علی،چون حقّتان انکار شد
بدترین کارِ عدو آن کار بُد
که فدک بعد از پیمبر غصب شد
🔴 این ابیات در تاریخ ۲۵ آبان ۹۹ سروده شده
#دلنوشته
#فاطمیه #شعر_فاطمیه
#حضرت_زهرا #شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
حمله بر بیت ولایت و بردن مولا امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد برای بیعت
دیده ها پر اشک و دلها پر ز درد
باید از این واقعه خون گریه کرد
ناکسانی که به شیطان بنده اند
حمله بر بیت ولایت کرده اند
دشمنِ از وادیِ اسلام دور
برد مولا را سوی مسجد به زور
اندرین هنگام حائل شد ز جان
فاطمه بین علی و دشمنان
گفت نگذارم لعینانِ پلید
که علی را جانب مسجد برید
زود رفت از یادتان امرِ رسول
هان،مودّت با علی و با بتول
ناگهان ملعون به قنفذ با غضب
داد دستوری که ای مرد عرب
شعله بر هستی پیغمبر بزن
تازیانه بر گلِ حیدربزن
تا به گردون رفت آوای علی
تازیانه زد به زهرای علی
از جفای او که خصمُ الله بود
وای من،پهلوی زهرا شد کبود
اینچنین شد که پس از ظلمی شدید
پشت در،یا کوچه،محسن شد شهید
🔴 این ابیات در تاریخ ۲۶ آبان ۹۹ سروده شده
#دلنوشته
#فاطمیه #شعر_فاطمیه
#حضرت_زهرا #شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
شعری برای تاریخ ۹۹/۹/۹ که مصادف است با شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت ۴۵ روز
نِیِ جانها همه پر سوز و نوای زهراست
میخ و سیلی کمی از کرببلای زهراست
نُهِ نُه ، از نَوَد و نُه شده و در تاریخ
به حساب چهل و پنج عزای زهراست
دِی و شهریور و آذر نَه،تمام ایام
کار چشم دل ما گریه برای زهراست
طِیِ نُه سال نکرده زِ علی یک خواهش
کین زِ حُجب و ادب و شرم و حیای زهراست
از نُهِ نُه ، اگرش تا به ابد گریه کنیم
باز ناچیز و کمِ مرثیه های زهراست
شکر حق آذرِ دل از شررِ روضه ی اوست
دیده هامان همه بینا زِ بُکای زهراست
با تَنِ بی رمقش دست ز مولا نکشید
این مدال شرف و مدح و ثنای زهراست
خورد سیلی زِ عدو بهرِ دفاع از اسلام
لعنت الله بر آن خصم دَغای زهراست
مجلس مدح و ثنایش به حریمُ الّهِ عشق
مستمع ، هستی و ، مداح خدای زهراست
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
زبانحال امیرالمؤمنین علیه السلام
ای جانفدا برای دفاع از ولی ، بمان
ای عصمت خدا ، شرفِ منجلی ، بمان
بی تو فقط انیس علی اشک دیده است
زهرا بمان ، به حرمت اشک علی ، بمان
🔴آذر ماه ۱۳۹۹
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
مدح و مرثیه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
ای نور چشم عترت طاها گل علی
معنای عشق ، امّ ابیها گل علی
ای یاس گلشن نبوی ، بضعة الرّسول
آیینه ی خدای تعالی گل علی
محبوبه ی خدایی ومنظومه ی وقار
خاک ره تو عرش معلّیٰ گل علی
در آسمان نور تو تابنده اختری
تا موعد قیامت کبریٰ گل علی
تو حامی ولایتی و خود ولیّ خلق
ای صاحب ولایت عظمیٰ گل علی
ما غرق خجلتیم و تو دریای رحمتی
رحمی نما به بی کسی ما گل علی
ای یاور همیشگی شاه لا فتیٰ
پیدا ترین حقیقت دنیا گل علی
گشتی شهیده پشت در خانه وایِ من
از ظلم بی کرانه ی اعدا گل علی
قدّ خمیده راوی مرثیه های توست
ای کعبه ی مصائب و غمها گل علی
محسن شهید گشت و به ناله صدا زدی
فضه بیا به یاری زهرا گل علی
بازوی تو کبود و وَرَم کرده از چه بود؟
هنگام غسل ناله زد اسما گل علی
🔴آذر ماه ۱۳۹۹
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
فاطمیه
بر غم آل نبی طعنه و لبخند زدند
از سرِ کینه به دستان علی بند زدند
في بُیوتٍ اَذِنَ الله ، شنیدند ولی
شعله بر خانه ی ناموس خداوند زدند
🔴آذر ماه ۱۳۹۹
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
فاطمیه
لگد و میخ در و غربت زهرا ای وای
ضربِ دیوار و در و مِحنت زهرا ای وای
سختیِ روضه سیلی فقط این یک جمله است
دست نامَحرم بر صورت زهرا ای وای
🔴آذر ماه ۱۳۹۹
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
فاطمیه
در وصف غمت زبان عالم لال است
مرغ سخنِ سخنوران بی بال است
یک روضه ی مسمارِ در و پهلوی تو
داغش چو هزار روضه ی گودال است
🔴آذر ماه ۱۳۹۹
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
فاطمه یعنی حضورِ آفتاب
پاسدار و در رکابِ بوتراب
فاطمه یعنی فراتر از بیان
فاطمه یعنی حیا، یعنی حجاب
فاطمه یعنی حمایت از امام
خوردنِ سیلی به راهِ آن جناب
فاطمه یعنی گذشت از آبرو
بهر تَبیینِ جهاد و انقلاب
فاطمه یعنی برای وصل حق
شوق و شور و عشق و شادی و شتاب
کِی توان گفتن سخن از مدح او
خاکِ بی حاصل کجا و دُرّ ناب
کاش غرق ناله و آهش شوم
عاقبت قربانی راهش شوم
#دلنوشته
#فاطمیه
#شعر_حضرت_زهرا
@sherosabk
چند بیتی تقدیم به محضر حضرت صدیقه ی کبریٰ سلام الله علیها
فاطمه یعنی حمایت از ولے
دادنِ جان در رهِ حفظِ علے
فاطمه یعنی بلندای علم
فاطمه یعنی که لعنت بر ستم
فاطمه یعنی وقار و آبرو
فاطمه یعنی که لعنت بر عَدو
فاطمه یعنی که سوز و اشک و آه
پشت در گردد برایش قتلگاه
فاطمه یعنی شکوهِ انقلاب
فاطمه یعنی حیا، یعنی حجاب
فاطمه یعنی دفاع از اصل دین
صبر، در راهِ امیرالمؤمنین
فاطمه یعنی که دین پاینده باد
تا ابد اسلام و قرآن زنده باد
فاطمه یعنی شجاعت در مصاف
فاطمه یعنی که نه بر اختلاف
🔴✍️ نوشته شده در آذر ماه ۱۴۰۲
#دلنوشته
#فاطمیه
#شعر_حضرت_زهرا
✅کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇
https://eitaa.com/sherosabk
۵ تا دو بیت به نیت پنج تن
تقدیم به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها از لسان مبارک اول مظلوم عالَم، آقا امیرالمؤمنین
درد و غم تو فاطمه جان کُشت علی را
عمر کم تو فاطمه جان کُشت علی را
از بس که تو را زدند، گشتی چو هلال
قدّ خم تو فاطمه جان کُشت علی را
آن سوز دل خسته ی تو کُشت علی را
آن گریه ی آهسته ی تو کُشت علی را
مسمارِ در خانه و لبخند مغیره
آن پهلوی بشکسته ی تو کُشت علی را
آن خدا خدا کردن تو کُشت علی را
با ناله دعا کردن تو کُشت علی را
گفتی که بیا فضه ببین محسن من رفت
آن سوز صدا کردن تو کُشت علی را
آن سیلی و آن واقعه ها کُشت علی را
آن چادر خاکی زِ جفا، کُشت علی را
زهرا، به من از حادثه ی کوچه نگفتی
رُخسارِ کبودت به خدا کُشت علی را
آن غصه ی بی حدّ و عدد کُشت علی را
آن غربت بگذشته زِ حَد کُشت علی را
گنجینه ی اسرار و فشار در و دیوار
وَالله که آن ضرب لگد کُشت علی را
🔴✍️ نوشته شده در آذر ماه ۱۴۰۲
#دلنوشته
#فاطمیه_۱۴۰۲
#شعر_حضرت_زهرا
✅کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇
https://eitaa.com/sherosabk
حکایتِ مالیات ندادنِ قنفذِ ملعون به خلیفه ی دوم
در کتاب اِبنِ قِیس و در بِحار
یک روایت آمده بس غصه دار
فارغ از سود و زیان و خیر و شر
در زمانِ حکمرانیِ عُمَر
او که نا لایق بُدي از هر جهات
میگرفت از همرهانش مالیات
مِیلِ قلبش بر همه اِفشا نمود
بر همه این حکم را اجرا نمود
گرچه در این کار، چند و چون نشد
یک نفر مشمول این قانون نشد
تا حسابش را نماید صافِ صاف
گشت از این حکم او قنفذ مُعاف
یک نفر آمد به نزد شاه دین
ثانیِ احمد، امیرالمؤمنین
محضر آن نور حیّ ذوالجلال
زین قضیّه کرد از مولا سؤال
کِی الهی بنده ی اَلَّه صفات
از چه شد قنفذ معاف از مالیات؟
تا نماید غربتش را منجلی
اشک جاری شد ز چشمان علی
داد پاسخ شاه با مرد عرب
کِی شده زین واقعه بی تاب و تب
این بُوَد پاداش زهرا را زدن
پشت در امّ اَبیها را زدن
این بُوَد پاداش بُغضش در مصاف
زین سبب از مالیات او شد مُعاف
نور و قدر و کوثر من را زدند
پیش چشمم، همسر من را زدند
منبع : 📚کتاب سلیم بن قیس، ج٢ ص۶٧۴
📚بحارالانوار ج٣٠ ص۲۹۷
🔴✍️ نوشته شده در آذر ماه ۱۴۰۲
#مثنوی
#دلنوشته
#شعر_حضرت_زهرا
✅کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇
https://eitaa.com/sherosabk
ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ایام واژه های مطهّر مبارک است
جشنِ طلوع مِهرِ پیمبر مبارک است
تبریک بر تمامیِ افلاکیانِ عشق
میلاد یارِ حضرت حیدر مبارک است
عیدی دهد نبي به همه سائلینِ او
پس با ادب بگو که مکرّر مبارک است
قرآن مزیّن است به أَنوار فاطمی
شأن نزول سوره ی کوثر مبارک است
هر ماه شمسی و قمری ماه فاطمه ست
معیارِ حق و باطل دین راهِ فاطمه ست
#حضرت_زهرا
#شعر_حضرت_زهرا
#ولادت_حضرت_زهرا
🔴✍️ نوشته شده در دی ماه ۱۴۰۲
✅کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇
https://eitaa.com/sherosabk