eitaa logo
شیدای زینب (سلام الله علیها)
274 دنبال‌کننده
354 عکس
257 ویدیو
8 فایل
اشعار آئینی #زینت_کریمی_نیا @sheydaye_zeynab ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴۰۲/۹/۲۳ رحمت پس از رحمت ،باران پس از باران ساقی پس از ساقی، مهمان پس از مهمان بوی گلاب عشق ،در هر محل هر شهر چاووش می خواند، در مقدم یاران با فاطمه همراه ،بر دامن مادر همراه با باران ، روی سر ایران آنقدر با خود حرف، آورده اند از عشق صدها غزل باید ، صد دفتر و دیوان این کربلایی ها، بوی حرم دارند با خون وضو کردند ، در محفل جانان جان است و جانانه، شمع است و پروانه آقا کمی جا نیست ؟ ما را کنی مهمان؟ زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
سلام الله علیها امشب هزاران آه بارد از آسمان شعر و احساس ابر سیاه چشم هایم سر ریز از دلتنگی یاس خورشید را می خواهم امشب از روشنای اندک شمع تنها ترم از هر زمانی تنها ولی محکوم در جمع امشب هوای شعر گفتن افتاده دراین سر که شیداست این زائر شهر مدینه در جستجوی قبر زهراست کابوس تنهایی دوباره افتاده روی شانه هایم کو شانه های مهربانی تا تکیه ای باشد برایم گیرد دل تنگم بهانه تا سر به دامانش گذارم دست تمنای دلم را بر قبر پنهانش گذارم با این تفکر رفتم آنجا در غربت سرد مدینه دیدم که صد ها قبر خاکی گل کرده از درد مدینه قبر تو اما قلب چون من هفت آسمان هم گنبدت بود هیهات از یک قبر خاکی افلاک صحن مرقدت بود امکان ندارد دور باشی در فکر خود تکرار کردم باید خودت دستم بگیری از خود سوال اینبار کردم دست تو را بوسیده بابا تا از خودش دستی بگیری ؟ یا اینکه دست امتش را در ساعت سختی بگیری؟ یا اینکه بوسیده ست دستت تا تازیانه شرمش آید بر جای لب های پیمبر یک روز لب ها را نساید حالا فقط در انتظارم تا دست از چادر درآری بیچاره ای را دست گیری بین گروه بیشماری بیچاره تر از من نباشد در اضطراب واژه ها یش اندازه ی همسایه هایت لطفی کنی گویی دعایش شاید که زیر چادر تو آرام گیرد دل دوباره شاید دوباره دست او را گیرید و آید در شماره زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab به یاد مرحوم مادرم که در روزهای آخر عمرشان مهر ماه سال ۸۹ در بیمارستان این شعر را برایشان می خواندم و گریه می کردند
شهادت سلام الله علیها را محضر مقدس حضرت بقیه الله روحی فداه و همه دوستدارانشان تسلیت عرض می کنم خوشنام مثل فاطمه یا سوره ی کوثر گمنام مثل زندگی زن معنی مادر خوشنام مانند بتول و زهره و عذرا گمنام مثل لحظه ی تنهای پشت در خوشنام مثل یک عبا و گرمی بابا گمنام در تابوت سرد و شانه حیدر خوشنام مثل آنکه بوسیده ست دستت را گمنام نام مردهای حامل پیکر .... خوشنام یعنی چند ده اسم از تو شد گلچین بین همه بوی گل گمنامی ات بهتر من با شهید بی نشان دیدم تو را پررنگ با رمز یازهرا ،شلمچه ،نیمه شب ، محور از پشت سنگ قبر یک گمنام می بینم سربازخوشنامی که بر پایت نهاده سر زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
Voice 011.m4a
4.6M
شبکه رادیویی قم برنامه عصر بخیر قم شعر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها۱۴۰۲/۹/۲۵ http://eitaa.com/sheydayezeynab
شیدای زینب (سلام الله علیها)
شبکه رادیویی قم برنامه عصر بخیر قم شعر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها۱۴۰۲/۹/۲۵ http://eitaa.com/sh
_زهرا سلام الله علیها ۱۴۰۲/۹/۲۵ این بغض در گلوست صدایم نمی رسد یک قصه ی نگوست صدایم نمی رسد کابوس سخت و قدرت حرفی ندارم و رویا در آرزوست صدایم نمی رسد حالا که آه من شده شعله به گوش در آتش به گفتگوست صدایم نمی رسد با ناله های در، کمرمیخ هم شکست این در که روبروست صدایم نمی رسد گوش تمام شهر مدینه شده است کر این شهر بی وضوست صدایم نمی رسد حیدر تمام حرف دلم را شنیده است جز او به هیچ دوست صدایم نمی رسد فریاد می زنم که بُنَیَّ کنار گود بر سینه اش عدوست صدایم نمی رسد زینب میان نیزه شکسته ، نفیر باد سرگرم جستجوست صدایم نمی رسد گفتم به مهدی ام که بیا ، فکر می کنم در روضه ی عموست صدایم نمی رسد زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 تورق می‌کنم، یک قتل را که در همه دنیا اگر قتلی شده حداقل پرونده‌ای دارد گزارش می‌نویسد: کودتا چی‌ها رسیدند و هزاران پشته هیزم به پشت در چیدند و سپس با نعره‌هاشان پرده‌ی حرمت دریدند و کنار در هر آنچه بود را آتش کشیدند و زبانه‌های آتش، گوشه‌ی معجر رسیدند و تمام این دقایق بچه‌هایِ مرد، دیدند و بمیرم این گزارش، خط به خط خون است و خاکستر بمیرم لحظه‌ی دندان به‌هم ساییدن حیدر" گزارش می‌نویسد: قتل با جسمی گران بوده و مقتوله، زنی که ظاهراً خیلی جوان بوده گزارش می‌نویسد: با لگد در را شکستند و و مقتوله همان دم اتفاقا پشت آن بوده گزارش می‌نویسد: بار شیشه داشته آن زن گزارش می‌نویسد: زخم و تاول توامان بوده دری بودست با گل‌میخ‌هایی، جای جای آن گزارش می‌نویسد: میخ در هم خون‌چکان بوده گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش گزارش می‌نویسد: "زن که دست از در رها کرده گزارش می‌نویسد؛ زن کنیزش را صدا کرده" مرورش می‌کنم هربار، با اندوه از اول نمی‌دانم چه بود اینها؟ گزارش بود یا مقتل؟!؟ بمیرم این خطش که سال‌ها اندوه جان بوده جوان بوده، جوان بوده؛ چرا پس قامتش همچون کمان بوده؟ چگونه زنده‌ام، از خواندن این روضه‌های تو چگونه من نمردم، از غم واغربتای تو تو برگشتی به آنجایی که اهلش بوده‌ای خانم و حیدر یکه و تنهاست بین بچه‌های تو کسی نگذاشت "جانم" پشت اسمش بعد پروازت دلیل گریه‌های او، مرور خنده‌های تو اذان گفتند؛ پس این بیت‌ها ختم بخیر اند و خوشم با چند رکعت نوکریم در عزای تو همه عمرم اگر پرسید هرکس کار و بارم چیست سرم بالاست مادر که گدای تو، گدای تو... حامد‌_عسکری