#تواضع_مقدس_اردبیلی
✨ بارها می شد که مولی عبدالله شوشتری از#مجسمه_تقوا و ورع #مقدس_اردبیلی مسائلی را میپرسید و درباره آن مسائل بین آن دو عالم بحث میشد.✨
بسا می شد که ناگاه مرحوم اردبیلی در بین گفت و گو سکوت می کرد یا اظهار می داشت این بحث بماند تا به کتاب مراجعه کنم.
✨ سپس با شوشتری به سوی بیرون شهر به راه می افتادند تا از محدوده شهر خارج می شدند و به جای خلوتی میرسیدند. در این هنگام مقدس به شوشتری میگفت :آن مسئله چه بود؟
و مسئله را بحث و موشکافی و تحقیقات خود را درباره آن بیان می کرد.
✨ وقتی #مرحوم_شوشتری با تعجب می پرسید ((شما که به این خوبی مطلب را می دانستید، چرا آنجا مطرح نکردید؟
✨پاسخ می داد:(( آنجا گفتگویمان در حضور دیگران بود و این احتمال وجود داشت که ما بخواهیم با همدیگر جدل و بر یکدیگر در بحث غلبه کنیم، ولی اینجا کسی جز خدای متعال نیست و از #فخر_فروشی و مباهات و اظهار فضل به دوریم)) ✨
انوار نعمانیه ج3ص4
◾️علامه مامقانی می نویسد:
هنگامی که قاصد امام سجاد علیه السلام به مدینه آمد تا خبر واقعه کربلا را به مردم مدینه بدهد با حضرت ام البنین سلام الله علیها مواجه شد.
حضرت ام البنین فرمود: از حسین علیه السلام خبری بده!
(او از جواب دادن طفره رفت و) گفت: چهار پسرت (عباس، عبدالله، جعفر، عثمان) در کربلا شهید شدند!
حضرت ام البنین سلام الله علیها فرمود:
قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی، اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن، اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِ اللّه عَلَيْهِ السَّلَام
رگهای دلم را بریدی! (من کی از فرزندان خودم پرسیدم؟)
فرزندانم و هرکس زیر آسمان کبود است، همه فدای حسین علیه السلام؛ از حسین به من خبر بده!🖤
و چون خبر شهادت امام حسین علیه السلام را شنید صیحه ای کشید...
👈 علامه مامقانی در ادامه می نویسد:
و این علاقه شدید حضرت ام البنین نسبت به اباعبدالله الحسین علیه السلام، (علاقه مادر فرزندی نبود بلکه این علاقه) فقط به خاطر آن بود که حسین، امام او بود.
📚تنقیح المقال ج3 ص70.
🏴 وفاتِ #حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها تسلیت...
📚#هر_شب_یک_صفحه_کتاب
🍀#آذرخشی_دیگر_از_آسمان_کربلا_۶۴
📌 همه مردم، در همه شرايط و با همه اختلاف هاى فرهنگى، بد بودن برخى از چيزها را مىفهمند و قبول مىكنند. مثلاً اگر كسى بى جهت ديگرى را بزند يا به او ناسزا بگويد، يا كسى را بى جهت ترور كند، بر خلاف قانون و بدون آن كه به كسى ظلم كرده باشد، او را بكشد، مال كسى را بى جهت تصرف كند يا با عُنف به ناموس كسى تجاوز كند، در اين صورت همه مردم مىگويند كار بدى كرده است.
♦️در واقع، همه، اين قبيل مصاديق ظلم را مىشناسند و اين موارد در تمام فرهنگ ها بد است. از طرف ديگر كارهايى هم هست كه همه مردم خوب بودن آن ها را مىدانند، مانند خدمت كردن براى سلامتى مردم. اگر كسى دارويى را كشف كرده و در اختيار مردم قرار دهد، به بهداشت خدمت نموده و همه مردم مىگويند كار خوبى كرده است. در اين موارد اختلاف پيش نمىآيد.
🔸اما همه موارد خوب و بد اين گونه نيستند. برخى موارد امروزه مورد حاجت ماست و در جوامع مختلف به گونه هاى متفاوت با آن ها برخورد مىشود. حتماً شنيده ايد كه مىگويند بايد فرهنگ جهانى بشود، يا آمريكا مىخواهد فرهنگ خود را بر تمام جهان تحميل كند، دعوت به وحدت فرهنگ، جهانى كردن فرهنگ و عالمگير كردن فرهنگ غربى؛ اين بدان جهت است كه آن ها مسائلى را خوب و مسايل ديگر را بد مىدانند و به ديگران مىگويند كه شما هم بايد همين گونه فكر كنيد.
📍بعضى از مثالهاى آن زشت است و من در اين جا ذكر نمىكنم، ولى مواردى از مصاديق اين مطلب بيّن است. آن ها معتقدند مجازات هاى سخت، مثل بريدن دست، كتك زدن، اعدام كردن و احكامى از اين قبيل، زشت و بد است. لذا در اعلاميه حقوق بشر آمده كه همه كشورها بايد مجازات هاى خشونت آميز را لغو كنند. اين يكى از مواد اعلاميه حقوق بشر است، مجازات هاى خشونت آميز بايد مُلغى شود؛ يعنى تمام احكام جزايى اسلام كه از ديد آن ها مجازات هاى خشونت آميز است، مثل دست كسى را بريدن، تازيانه زدن، اعدام كردن، به خصوص به صورت هايى كه در بعضى از حدود هست، به زعم ايشان مجازات هاى خشونت آميز است.
♻️اعلاميه حقوق بشر مىگويد همه كشورهاى دنيا بايد سعى كنند اين گونه مجازات ها را مُلغى كنند. يعنى وجود اين مجازات ها فساد است و بايد اصلاح شود. به چه معنى بايد اصلاح شود؟ بايد اين قانون ها لغو شود.
🔻اما ما چه مىگوييم؟ ما بر اساس فرهنگ اسلامى مىگوييم آنچه قرآن فرموده است بايد عمل بشود، اگر نشود فساد است. فساد به معنى ترك و تعطيل حدود الهى است، نه اجراى حدود الهى.
✍ مرحوم آیت الله مصباح یزدی
#معاونت_پژوهش
#اخلاص_بالای_حاج_شیخ_عباس_قمی
🔆حاج شیخ عباس قمی برای فرزندش نقل کرد :
🔆وقتی کتاب منازل الاخره را تالیف و چاپ کردم و به قم رسید، به دست شیخ عبدالرزاق مسئله گو، که قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه مسئله میگفت افتاد. پدرم کربلایی محمد رضا از علاقه مندان شیخ عبدالرزاق بود. هر روز در مجلس او حاضر میشد. شیخ عبدالرزاق روزها منازل الاخره را برای مستمعین میخواند.
🔆روزی پدرم به خانه آمد و گفت: شیخ عباس کاش مثل این مسئله گو میشدی و میتوانستی منبر بروی و این کتاب را که امروز برای ما خواند بخوانی.
🔆چند بار خواستم بگویم آن کتاب از تالیفات من است اما هر بار خودداری کردم و چیزی نگفتم. فقط عرض کردم دعا بفرمایید خداوند توفیقی مرحمت فرماید.
حاج شیخ عباس قمی مردتقوی وفضیلت ص48، 49