💠 اوصاف حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام و یاران آن امام همام 🌱 مرحوم آیت الله شیخ جواد کربلایی @sheykh_javad

💠 قیمت جان انسان در لسان مبارک حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام 🌱 مرحوم‌آیت‌الله‌شیخ‌جوادکربلایی @sheykh_javad

💠 وأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا؛ (زمر:۶۹)؛ معانی ربّ؛ مظهر ربّ در هر زمان امام زمان آن دوران می‌باشد 💠 مظهر ربوبیت خدا الان امام زمان ارواحناله الفداء می‌باشد 💠 شرایط مربی الهی 🌱 مرحوم‌آیت‌الله‌شیخ‌جوادکربلایی @sheykh_java

💠 تولی و تبری (۹) 💠 در کتاب "شفاء الصدور" از کتاب "جمع الفضائح لارباب القبائح" از ابوحمزه ثمالی و او از امام همام زین‌العابدین و سیدالساجدین علیه‌السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمودند: کسی که لعن کند جبت و طاغوت را یک بار، خدای تعالی برای او هفتاد هزار هزار حسنه بنویسد و از او هفتاد هزار هزار سیئه محو کند و او را هفتاد هزار هزار درجه بالا برد، و کسی که شب کند و آن دو را یک بار لعنت کند؛ خدای تعالی می‌نویسد برای او آن‌چه ذکر شد. ابوحمزه می‌گوید: گذشت زمان مولای ما علی بن الحسین علیهماالسلام، پس داخل شدم بر مولای‌مان ابوجعفر محمد باقر علیه‌السلام و عرض کردم: حدیثی است که شنیده‌ام آن را از پدر شما. پس فرمودند: بیان کن آن را، ای ثمالی. حدیث را بر حضرت خواندم. پس فرمودند: بلی یا ثمالی! آیا دوست داری زیاده بر این بگویم؟ عرض کردم: بلی، ای مولای من! پس فرمودند: کسی‌که لعن کند آن دو را یک بار در هر صبح، در آن روز گناهی بر او نوشته نمی‌شود تا هنگام شب. و کسی‌که به هنگام شب آن دو را لعنت کند، در آن شب گناهی بر او نوشته نمی‌شود تا صبح. پس گذشت زمان امام باقر علیه‌السلام تا این‌که داخل شدم بر مولای‌مان حضرت صادق علیه‌السلام. پس عرض کردم: حدیثی را از پدرت و جدت شنیده‌ام. فرمودند: بیان کن آن را ای ابوحمزه. حدیث را بر آن حضرت خواندم. فرمودند: حق است ای ابوحمزه! سپس فرمودند: و بالا می‌برد برای او هزار هزار درجه. سپس فرمودند: خداوند وسعت دهنده‌ی داناست. ادامه دارد... 📚 منبع: رساله تولی و تبری تالیف آیت الله شیخ جواد کربلایی رحمه‌الله #تولی_و_تبری ➡️ @sheykh_javad ⬅️

#یاعلی 🌹 💠 اشتیاق بهشت به محبین حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام 🌱 مرحوم آیت الله شیخ جواد کربلایی @sheykh_javad

▫️سلسه مباحث پیرامون "ولایت" برگرفته از آثار مرحوم آیت اللّه کربلایی ⬅️ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﭘﻴﺮاﻣﻮﻥ ﻭﻻﻳﺖ (۱۳) ⏪ أقسام ولایت تقسیم ولایت به عامه و خاصه ادامه‌ی قسمت دوم: ولایت خاصّه 💠 و بعبارة أخری: الولایة الخاصّة عبارة عن فناءالعبد فی الحق ذاتاً و صفة و فعلاً، وبها یحصل التوحید الذاتی والصفاتی والافعالی، بل والتوحید الأثری. وهؤلاء حقیقتهم یشار الیهم من قوله تعالی: «یا أیها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنیّ الحمید» هذا بلحاظ فنائهم فی الأمور الثلاثة. و یشار الی بقائهم به تعالی: «إنّ الله یمسک السموات والارض أن تزولا» و قوله تعالی: «هوالحیّ القیّوم» فالولی الخاص هو الفانی فیه تعالی، الباقی به. ترجمه به دیگر بیان ولایت خاصه عبارت است از فناء بنده در حق از جهات ذات و صفت و فعل، و با این سه، توحید ذاتی، صفاتی و افعالی، بلکه توحید اثری حاصل می‌گردد. و به حقیقت ایشان اشاره شده در این قول خدای متعال: «اى مردم شما (همگى) نيازمند به خدائيد؛ تنها خداوند است كه بى‌نياز و شايسته‌ی هرگونه حمد و ستايش است» این به لحاظ فناء ایشان در سه جهت مذکور است. و به بقاء ایشان به خدای متعال، در این آیه اشاره شده: «خداوند آسمان‌ها و زمين را نگاه می‌دارد تا از نظام خود منحرف نشوند» هم‌چنین در این فرموده خدای متعال: «خداوندِ يگانه، زنده و قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند» پس ولی خاص بنده‌ایست که فانی در خدای تعالی، و قائم و باقی به اوست. 🖋 الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة؛ تألیف مرحوم آیت الله شیخ جواد کربلایی اﺩاﻣﻪ ﺩاﺭﺩ... @sheykh_javad

#یاعلی 🌹 💠 عبادت امیرالمؤمنین‌ علی علیه‌السلام 🌱 مرحوم‌آیت‌الله‌شیخ‌جوادکربلایی @sheykh_javad

💠 بیانی پیرامون علت ملعون بودن دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السلام در سال‌روز #مباهله پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم با مسیحیان نجران (۲۴ ذی‌الحجه ۹ هق) 🔸 ... آیه‌ی دیگر، آیه‌ی مباهله است: «فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالَوا ندعُ ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم ثم نبتهل فنجعلْ لعنةَ الله علی الکاذبین»؛ (آل‌عمران:۶۱) یعنی: پس هر کس با تو درباره‌ی عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آن‌که آگاهی یافتی، بگو بیایید، ما و شما؛ فرزندان و زنان و نفوس خود را فرا می‌خوانیم تا با هم به مباهله برخیزیم؛ (در حق یک‌دیگر نفرین کنیم) تا دروغ‌گویان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. 💠 برای این مباهله پیغمبر، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم‌السلام را به همراه خود آوردند که به اتفاق علمای اسلام مراد از "انفسنا" علی علیه‌السلام و از "ابناءنا" حسنین علیهماالسلام و از "نساءنا" فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌باشند. در این آیه خدای تعالی نفس علی را نفس پیغمبر قرار داده، پس آن‌چه از طرف خدا برای پیغمبر است، برای علی علیه‌السلام نیز می‌باشد. پس امامت بعد از پیغمبر از آن علی علیه‌السلام است. و آن‌ها حقی را که خدای تعالی برای علی علیه‌السلام قرار داده بود غصب کردند و از روی ظلم گرفتند، و ظالمان به دلالت آیات قرآن ملعون هستند. 🖋 کتاب تولی و تبری تالیف مرحوم آیت الله شیخ جواد کربلایی @sheykh_javad

#یاعلی 🌹 💠 شرم از رخ علی کن و کم‌تر گناه کن! 🌱 مرحوم آیت الله شیخ جواد کربلایی @sheykh_javad

🔰زندگی‌نامه مرحوم آیت الله شیخ جواد کربلایی رحمه‌الله(۱۳) ↙️ استفاده از محضر بزرگان: 💠 فرمایشات مرحوم آیت‌الله شیخ جواد کربلایی پیرامون شخصیت مرحوم آیت‌الله شیخ محمد تقی بهجت فومنی (۴) 💠 تلاش براى سير معنوى و تكامل ديگران ايشان اگر در كسى قابليّت ترقّى ببيند، از دست‌گيرى مضايقه نمى‌كند، حتّى نسبت به بزرگان هم اين‌گونه است. جهت روشن شدن اين مطلب قضيّه‌اى را نقل مى‌كنم: چند سال پيش خدمت ايشان بودم، در بين فرمايشات خود فرمودند: «بنده مدتى در درس آيت الله خويى ـ رضوان‌الله‌عليه ـ شركت مى‌كردم. روزى صحبت ايشان در رابطه با «استعمال لفظ در اكثر از يك معنى» فرمودند كه اين‌گونه استعمال، كه مستلزم دو لحاظ آلى و استقلالى است و جمع بين دو لحاظ در يک استعمال محال است. در همان سنين جوانى به آيت الله خويى عرض كردم: ممكن است نفس انسان به مرتبه‌اى از قوّه برسد كه بتواند بين اين دو لحاظ جمع كند. البتّه اين مطلب را به بهانه انتباه آيت الله خويى به لزوم تحصيل معارف الهيّه و اتّصاف به صفات اولياءالله عنوان كرديم. آيت الله خويى علّت عنوان اين مطلب را جويا شدند و بعد از توضيح بنده پرسيدند به چه كسى و كجا مراجعه كنم؟ بنده حضرت آيت الحق سيّد على قاضى را معرفى كردم. سپس با وساطت بنده، جلسه ملاقات بين آيت الله قاضى و آيت الله خويى در صحن حضرت ابوالفضل (عليه‌السلام) ترتيب يافت و يك ساعت و نيم به طول انجاميد.» آيت الله خويى به بنده (كربلائى) در اين‌باره فرمودند: «ما تسليم آقاى قاضى شديم و تحت تأثير قرار گرفتيم و سخنان ايشان را پذيرفتيم، و ايشان برنامه و شرايط ويژه‌اى را ارائه فرمودند كه مى‌بايست با لباس مخصوص، ذكر مخصوص، با تعداد مخصوص انجام مى‌شد. همه‌ی شرايط را آماده ساختم و تصميم گرفتم كه ساعت دو بعد از ظهر، در جاى مناسب و خلوت از حرم حضرت على(عليه‌السلام) آن را شروع كنم، ولى افسوس موقعى كه تمام شرايط را فراهم كردم و خواستم ذكر را بگويم، هر چه فكر كردم آن ذكر به يادم نيامد. مأيوس شدم و به خود گفتم: ابوالقاسم! تو را براى اين كار نخواسته‌اند. آن ذكر اين بود: «لا اِلهَ اِلاّ هُوَ وَ عَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ.» ادامه دارد... @sheykh_javad