به حرمتِ نان نمکی که با هم خوردیم
نان را تو ببر،
که راهت بلند است و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار برای من!
میخواهم این زخم تا همیشه تازه بماند...
_شمس لنگرودی
----------------
@shykhehazin939🌱شیخ حزین
[سلامٌ عَلی مَن یعیشَ
فی أعماقِ قُلوبنا مِن دونِ مُعترفوا]
سلام بر کسانی که در اعماق قلب
ما زندگی میکنند بیآنکه بدانند
_عربیات
----------------
@shykhehazin939🌱شیخ حزین
مجنون به ریگ بادیه غمهای خود شمرد،
یاد زمانهای که غمِ دل حساب داشت.
- صائب تبریزی
----------------
@shykhehazin939🌱شیخ حزین
اونجا که مولانا میگه:
این جفای خلق با تو در جهان
گر بدانی گنج زر آمد نهان
خلق را با تو چنین بدخو کنند
تا ترا ناچار رو آن سو کنند
----------------
@shykhehazin939🌱شیخ حزین
از دوست به یادگار دردی دارم
کان درد به صدهزار درمان ندهم
_مولانا
----------------
@shykhehazin939🌱شیخ حزین
24 - setayesh - Sound 6 1.mp3
8.16M
از یاد تو برنداشتم دست هنوز
دل هست به یاد نرگست مست هنوز
گر حال مرا حبیب پرسد گویید
بیمار غمت را نفسی هست هنوز
_شهریار
----------------
@shykhehazin939🌱شیخ حزین
امروز داشتم یک شعری میخواندم خیلی جالب بود.
نصف فارسی نصف ترکی! من یک بیتش رو میزارم ببینید چطوره! 🌹
تو را بس منتظر ماندم اوتان دی لحظه لر منن
(یعنی انقدر منتظر تو بودم دیگه لحظه هاهم از من خجالت کشیدن)
بدان من دوستت دارم اینان بو یاشلی گوزلردن
(یعنی انقدر دوست دارم که میتونی از این چشم های گریان هم باور کنی)
سفر از تو گذر از تو فقط یول گوز لماخ منن
(یعنی تو میای و میری فقط چشم به راه بودنت واسم میمونه)
فقط با یک نگاه تو اوچاردی غوصه لر منن
(یعنی فقط با یک نگاه کردن تو تمام غم و غصه هایم پر میکشید میرفت)
----------------
@shykhehazin939🌱شیخ حزین
شیخ حزین
تو را بس منتظر ماندم اوتان دی لحظه لر منن (یعنی انقدر منتظر تو بودم دیگه لحظه هاهم از من خجالت کشید
سپردم دل به مهر تو سارالدی صورتیم غمنن
(صورتم از غم زرد شد. ولی به جای صورت "اوز" مینوشت بهتر بود چون اوز در زبان شیرین ترکی میشود همان صورت انسان.)
منم چون بلبل عاشق گیلیلیک اتمرم سنن
(هرگز از تو گله نمیکنم)
ز داغ هجر میسوزم گورورسن سوزلی سورلردن
(معنی این جمله ترکی رو فقط از روی لحن و تلفظ خود شاعر باید دانست چون چند معنی میشود تصور کرد مثلا: از این حرف هایی که توش هزارتا حرف است میتوانی ببینی)
تو گفتی عشق یعنی این دل از تو داغ لاماخ منن
(داغ گذاشتن روی دل از من. اگر اینطوری مینوشت بهتر بود: تو گفتی عشق یعنی این دل از تو اورک داغ لاماخ منن)
دوباره میرسی از راه آلار طاقت دیزم سنن
( زانو هایم قوت به پا خواستن را از تو میگیرد. کاش اینطوری مینوشت: هر وقت میرسی از راه آلار طاقت دیزم سنن)
به راهت چشم به راهم گلرسن توزلی یول لاردان
(می آیی از راه های گرد و غبار آلود)
تو را میبوسم و یک عمر گولر گوللر کوچر هیجران (گلها میخندن و غم هجر تو هم میگذرد)
---------------
@shykhehazin939🌱شیخ حزین