eitaa logo
رفــیــقـــ‌شــہــیــدم‌‌«آرمـان‌علـےوردے»🇵🇸
516 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
985 ویدیو
4 فایل
♪﷽♪ کانال وقف شهید آرمان علےوردے . وقتی عقل عاشق شود! عشق عاقل می‌شود. و‌شہـید‌می‌شوی . اگه میخوای درباره شهید بیشتر بدونی‌ کلیک کن https://eitaa.com/shhid_aliverdi/713 🌿ناشناسمون:«https://daigo.ir/secret/3360166493» 🍀مدیر♡ @Tahora87
مشاهده در ایتا
دانلود
السلامُ عَلَیکَ یا اباعَبْدِاللّه وَ عًلی الاَرواح الّتی حَلَت بِفنائک عَلَیکَ مّنی سلامُ اللّه ابداً" ما بَقیتُ وَ بَقیَ اَلیلِ وَ النهاروَ لا جَعَلَ اللّهَ آخِرَ اَلعَهدِ منی لزیارَتکُم اَلسلامُ عَلی الحُسین و َعَلی علی بن الحُسین و َعَلی اُولاد الـحسین و عَلی اَصحاب الحُسین.
سلام بر مهدی جان🌱 السلام علیک یا حجة ابن الحسن 🌱
🌸🍃 🍃 🔴یکی از معجزات امام رضا ع که اخیرا اتفاق افتاده است: یک عروس و دوماد تهرانی که تازه عروسی میکنن تصمیم میگیرن بنا به  اسرار آقا داماد بیان مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد  مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند  و زیارت نکنند. درست چند روزی هم که مشهد بودند رو با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدونهاشون رو  داخل ماشینشون گذاشتند و از هتل خارج شدند.وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدیها میدون ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین رو نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس  خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای، خیلی مشهد خوش گذشت؛ بای بای داماد ماشین رو روشن کرد از مشهد خارج شدند.توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد. تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا  برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد.از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم. عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم. واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت فقط برگردیم مشهد برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛ عروس اصرار کرد که برند حرم داماد  با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن رو از خانمش جویا شد که  عروس خانم اینطور جواب داد : وقتی توی ماشین خواب بودم،خواب دیدم که توی حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین  رو برایشان میخونند و امام رضا هم تایید میکنه و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس) رو نخوندی؟ خادم هم جواب داد که آقا جان ایشان این  چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا. امام رضا جواب داد که اسم ایشان رو هم توی لیست زایرین ما بنویسید. این خانم وقت  رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند؛ایشان هم زایر ما بودند. 🍃 🌸🍃
*شبیه‌ترین* مرد برای اولین بار وارد مسجد النبی شده بود. مسلمانان می‌گفتند: "تو مسیحی هستی و نباید داخل شوی!" 🤚🏻 سر بلند کرد و در میان همهمه‌ی مردم در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: *دیشب پیامبر را در خواب دیدم و در همان عالم خواب مسلمان شدم. اینجا آمدم تا دینم را به یکی از نزدیکان ایشان عرضه نمایم و با او بیعت کنم!*"✋🏻 مردم که به راستی مرد اطمینان نداشتند او را خدمت امام حسین علیه‌السلام بردند. امام وقتی ماجرای خواب را شنید، به غلامش اشاره فرمود و چیزی در گوشش نجوا کرد... اطراف مرد پر بود از مردمی که کنجکاو و منتظر، ماجرا را دنبال می‌کردند. حرف هایش به میانه رسیده بود که حضرت علی اکبر علیه السلام از در مسجد وارد شد. همین که نگاه مرد به او افتاد بیهوش شد... امام حسین علیه‌السلام دستور دادند آب به صورتش پاشیدند تا به هوش آمد. بعد رو به او کردند و فرموند: *آیا پسرم علی شبیه به جدم رسول الله است*؟" آن مرد گفت: *آری، به خدا قسم بسیار شبیه به پیامبر است.*" امام خواب او را تصدیق کردند و مرد پس از آن مسلمان شد... جوانان بنی هاشم؛ به نقل از شفاء الصدور، ج ۲ *میلادش خجسته باد*
حاج قاسم تو اون موج انفجار انگشترش سالم موند...❤️‍🩹 چجوری زدنت که انگشترت شکست💔😭
"رفیـق‌شہـیدم.. عشـق‌وتوچشمـٰاےتـودیـدم!:)"
💎 غلام سیاه 💎 غلام بود و سيه چهره، اما دلی داشت به پهنای اقيانوس وقتی شنید؛ حسین علیه السلام به او می‌گوید تو آزادی! بغض کرد و گفت: در دنیا سیاه رویم، آیا در آخرت سفید رو نباشم؟ رخصت خواست و راهی میدان شد، رجز خواند و بیست و پنج جنگ تن به تن را پیروز شد و وقتی از پای افتاد سرش روي پای مولایش بود، همان جايی كه سر علی اكبرعلیه السلام بود مولای كريم دعایش كرد: چهره ات نوراني! بدنت خوشبو! و با محمد و آل محمد علیهم السلام محشور گردی! 💚 (علیک السلام)! غلام رو سیاهی اینجا هست که آرزو دارد در آخرت سپید رو باشد و در دنیا خدمتگزار! و تا وقتی بیایید، باشد و رخصت بطلبد و برود میدان و وقتی از پای افتاد سرش روی پای مبارک شما باشد! و شما دعایش کنید ؛ چهره‌ات نورانی! بدنت خوشبو!و با محمد و آل محمد علیهم السلام محشور شوی!😔 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
زیارت مجازی قبر مطهر شهید آرمان علی وردی♥️🌿 🆔 IRpano.ir/ap/shohada/Arman 📣 روی لینک بالا👆 ضربه بزنید