از راست:
شیخ محسن قرائتی
شیخ عبدالمجید باقری بنابی
@shia12t
📚کتاب ارزشمند گناه شناسی؛ تالیف حجت الاسلام قرائتی
📌برای دانلود این کتاب در فرمت پی دی اف و سایر فرمت ها ، میتوانید به لینک زیر مراجعه فرمایید :
b2n.ir/n03594
@shia12t
معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
🔹 خاطره حاج اقای قرائتی از دعای پدرش در پست بعدی پی نوشت عکس :حاج آقا قرائتی در کنار مرحوم علینقی ق
🔹خاطره حاج اقای قرائتی از دعای پدرش
🔻حجت الاسلام قرائتی :
من محسن قرائتي فرزند «حاج علي نقي» در سال 1324 هجري شمسي در كاشان بدنيا آمدم. همانگونه كه از فاميلي من پيدا است (قرائتي) مرحوم جدّم، در زمان رضاخان كه با تمام قدرت با اسلام و مظاهر آن مبارزه ميكرد، جلسات قرآن را در خانههاي مردم كاشان تشكيل ميداد و بخشي از عمر خود را در اين راه صرف نمود.
پس از او، مرحوم پدرم اين جلسات را در خانهها، مساجد و تكايا با تلاش و عشق و دلسوزي داير نمود كه به استاد قرآن و قرائت هم معروف شده بود.
آن مرحوم از تاجراني بود كه حدود 40 سال با شنيدن صداي اذان، مغازه خود را در بازار كاشان ميبست و به سراغ مسجد و نماز اول وقت ميشتافت. فردي بود كه به آموزش قرآن و انس با آن و برگزاري مجالس ديني، احياي بعضي از مساجد مخروبه و متروكه و تلاش در اين راه، براي ديگران الگو شده بود. و در عوض خداوند به او روحي مطمئن و حكمت و عرفان جوشيده از درون عطا فرموده بود.
البته چيزي كه ذهن و فكر او را مشغول ميكرد اين بود كه تا حدود سن چهل سالگي صاحب فرزندي نشده بود تا اينكه با همه مشكلات موجود در آن زمان با عنايت و لطف خداوند بزرگ موفق به زيارت خانه خدا و اعمال حج گرديد. شايد بتوان گفت اينهم در شرايط موجود زندگياش، اجري از جانب پروردگارش نسبت به تلاش و كوششهاي قرآني و دينياش بوده است.
نكته جالب و قابل توجه ديگر اينكه؛ آن دلسوخته و عاشق، در همان سفر در كنار خانه خدا چنين مناجات و دعا ميكند:
اي خدايي كه فرمودهاي: «ادعوني استجب لكم» (بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را!)
اي خالق يكتا! فرزندي بمن عطا فرما كه مبلّغ قرآن و دين تو باشد.
اين دعا به اجابت رسيد و خداوند او را صاحب فرزنداني نمود كه برخي از آنان به لباس مقدس روحانيت درآمدند...
@shia12t
💠حجت الاسلام قرائتی : شما به هیچ کتابی نیاز ندارید. قرآن برای شما کافی است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، سخنران پایانی مراسم تجلیل از فعالان عرصه کتاب و کتابخوانی حجتالاسلام و المسلمین قرائتی بود. وی در این مراسم گفت: من قصد دارم درباره مهمترین کتاب یعنی قرآن صحبت کنم. به جرأت میتوانم بگویم که کسی تاکنون قرآن را نفهمیده است به جز اهل بیت و افراد بسیار اندکی قرآن علمیترین کتاب است و اگر روی هر کلمهاش دست بگذارید پروژه علمی است. قرآن میگوید من برای مردم شفا هستم و قطعا همین است.
🔹همین جا نذر کنید یک دوره تفسیر قرآن بخوانید
🍃قرائتی در ادامه خطاب به کتابداران حاضر در جمع گفت: من شما را نمیشناسم ولی میدانم حقوقتان کم است دوم اینکه آدمهای خوبی هم هستید سوم اینکه گزینش هم شدهاید اما زیر همین سقف از شما میخواهم نذر کنید یک دوره کامل تفسیر قرآن را مطالعه کنید. شما به هیچ کتابی نیاز ندارید و قرآن برای شما کافی است. من 33 سال در صدا و سیما هر پنجشنبه برنامه داشتم و یک شب هم این برنامه تعطیل نشده است هیچ کتابی هم مطالعه نمیکنم اگر شما تفسیر قرآن را بخوانید بینیاز میشوید، هر چه که بخواهید در قرآن هست.
🌿وی افزود: ما 3 نوع علم داریم، علم مفید، علم مضر و علمی که نه مفید است نه مضر، علم مفید علمی است که ارزش دارد، پیغمبری صدسال بمیرد و بعد دوباره زنده شود تا چیزی را بیاموزد. بعضی از علمها مضر هستند مثلا خداوند در قرآن میگوید ندانستن بعضی چیزها برای شما بهتر است مثلا اگر ما در سیلوهایمان گندم نداشته باشیم و به مردم اطلاعرسانی کنیم همین الان توی نانواییها چاقوکشی میشود پس بهتر است نگوییم، بعضی علمها هم دانستن و ندانستنشان فایده ندارد مثل دانستن تعداد اصحاب کهف. اصل آن کاری است که انجام دادهاند نه تعدادشان.
🔸اطلاعات بیهوده را از کتابهای درسی حذف کنید
قرائتی در ادامه با بر شمردن مثالهایی برای واضح شدن علم مضر گفت: مثلا یک نفر به مکه رفته بود و وقتی برگشت به من گفت من در این چند روز 7 متر موز خوردم انگار او هر موزی که میخورده متر میکرده و در دفتر خاطراتش مینوشته یا خیلی از اطلاعاتی که در کتابهای دانشگاهی و کتابهای مدارس آمده است لغو و بیهوده است مثلا به بچههای ما چه ربطی دارد که کوه هیمالیا چند متر است، به شما چه ، پدرت بالای کوه هیمالیا رفته؟ مادرت بالای کوه هیمالیا رفته؟ خودت میخواهی بروی؟ یا اینکه تاریخ سلجوقیان چه ربطی به بچه ما دارد.
🔹انگار کسی نفرینمان کرده!
علت کتابخوان نشدن مردم کشور ما کش دادن مطالب است. اگر خلاصه شده باشد بیشتر کتاب میخوانند، اخیرا لندن رفته بودیم به من گفتند یک نفر 1500 جلد کتاب درباره امام حسین نوشته است یکی از جلدها را باز کردم دیدم حسینیههای سبزوار را شمرده که چه شکلی است و چه کاشیها و چه دیگهایی دارد، واقعا مشکل ما در لندن حسینههای سبزوار است. به نظرم کسی نفرینمان کرده که خیر از عمرمان نبینیم، بچههای ما دیپلم و لیسانس میگیرند اما نمیتوانند قرآن بخوانند چون در عربی در مدارس یادمان دادهاند که العصفور طار یعنی گنجشک پرید، آیات قرآن یادمان ندادند.
من در یک سال یک ساعت هم روزنامه نمیخوانم، کمبود هم ندارم. خلاصه اخبار کافی است، فیلمهای صدا و سیما هم سر کاری است چون به ازای هر دقیقهاش از صدا و سیما پول میگیرند و برای همین دقایق را طول میدهند.
#قران
@shia12t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹توصیه شنیدنی فقیه عارف ایت الله بهاالدینی (ره) به حاج آقای قرائتی که ایشان را به گریه انداخت
@shia12t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻برخورد عبرت انگیز و پدارنه استاد قرائتی با جوانی که عمر خود را با کار های بیهوده هدر میداد...
@shia12t
هدایت شده از محبان حضرت مهدی عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤حاج اقای قرائتی :
🔻امیرالمومنین ع ، هر وقت سلمان و ابوذر و یارانش را می دید ، لذت می برد؛ آیا شده تا حالا یک مرتبه امام زمان عج ، به من و تو نگاه کنه و لذت ببره؟
امام زمان عج کجای زندگی ماست؟
@azyadrafte1212
💠خاطرات حاج آقای قرائتی
🔹با تو بودم!
در کاشان دیوانه ای وقت نماز وارد مسجد شد و با صدای بلند به مردم گفت : همه شما دیوانه اید. همه خندیدند. گفت : همه شما چه و چه هستید. باز همه خندیدند. آمد صف جلو و رو کرد به پیشنماز و گفت : آقا به تو بودم . بعد شروع کرد و یکی یکی گفت : آقا به تو بودم ، آقا به تو بودم ، این دفعه مردم عصبانی شده دیوانه را بغل کردند و از مسجد بیرون انداختند.
از کار این دیوانه یاد گرفتم که گاهی باید گفت : آقا به تو بودم و سخنرانی عمومی تاثیر ندارد.
🔸رفتم خونه پدر سه تا شهید. یه خرده احوالپرسی کردم. گفتم کجا وضو بگیرم؟ گفتش که دو سه تا پله باید بری پایین. رفتم وضو گرفتم. دیدم پیرمرد حوله آورده.
گفت: حوله آوردم دست و صورتت رو خشک کنی.
گفتم: حدیث داریم اگر وضو گرفتید و [جای وضو رو] خشک نکنید، ثوابش سی برابره!
پدر سه تا شهید جواب داد: حدیث نداریم که اگر یه پیرمرد با درد پا برات حوله آورد خیطش نکن؟!
گفتم من علم دین دارم، فهم دین ندارم.
🔹جایزه ویژه !
یک روز در منزل دیدم خانم دستگیره هایی دوخته که با آن ظرفهای داغ غذا را بر می دارند که دستشان نسوزد، آنها را برداشته و به جلسه درس بردم . وقتی خواستم جایزه بدهم به طرف گفتم : یکی از این سه جایزه را انتخاب کن : یک دوره تفسیر المیزان یا سه هزار تومان پول یا چیزی که به آتش دنیا نسوزی . .
🔸خنده پدرم
روزهای اوّل ازدواجم بود، با همسرم آمدیم قم و خانه ای اجاره کردیم . یک اطاق 12 متری داشتیم ، ولی یک فرش 6 متری . پدرم آمد منزل ما احوال پرسی ، گفتم : اگر یک فرش 12 متری داشتیم و این اطاق فرش می شد زندگی ما کامل بود. پدرم خندید! گفتم : چرا می خندید؟ گفت : من 80 سال است می دوم زندگی ام کامل نشده ، خوشا به حال تو که با یک فرش زندگی ات کامل می شود.
@shia12t
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایتی درباره عبد صالح خدا آخوند ملا علی همدانی
🎙حاج اقای قرائتی
@shia12t