🍂🍂🍂🍂🍂
🍂
#غزل
#ماه_محرم
#مناجات_با_امام_زمان_عج
من را برای هر چه خطا کرده ام ببخش
ای مهربان که بر تو جفا کرده ام ببخش
پشت و پناه من شده ای هر زمان ولی
پشت تو را ز غصه دو تا کرده ام ببخش
بعد از چندی سال که در می زنم ببین
در را به روی غیر تو وا کرده ام ببخش
من گم شدم در ازدحام هوس های نفسی ام
دست تو را دوباره رها کرده ام ببخش
آقا برای گرمیِ بازار تو فقط
بر چشم های یخ زده ها کرده ام ببخش
من را فدای جان خودت خواستی و من
خود را بلای جان شما کرده ام ببخش
من وام دارِ چشم تو هستم که ذاکرم
این قرض را چگونه ادا کرده ام ببخش
#مهدی_فراهانی
👇👇👇
sapp.ir/channel_shiastudy.ir
🍂
🍂🍂🍂🍂🍂
🍁🍁🍁🍁🍁
🍁
#جغرافیای_تشیع_سودان
📈 جمعیت:
🔹 طبق آخرین آمار، جمهوری سودان بیش از ۳۴ میلیون نفر جمعیت دارد که ۴۵ درصد از آنها زیر ۱۴ سال، ۵۳ درصد بین ۱۵ تا ۶۵ سال و ۲ درصد بقیه بیشتر از ۶۵ سال سن دارند.
📍 نرخ رشد سالانه جمعیت سودان ۶۳٪ درصد است.
🔸 ۵۲ درصد از ساکنان کشور سودان پیش از جدا شدن سودان جنوبی، از نژاد سیاهپوستان آفریقایی، ۳۹ درصد عرب و ۸ درصد از نژاد قبیله «بجا» بودند اما امروزه بیشتر مردم سودان از نژاد عرب سودانی میباشند اما در بعضی بخشهای جنوبی و همچنین در دارفور اکثریت با نژاد سیاه است.
ا🆎 زبان:
➖ عربی زبان رسمی سودان است و زبان انگلیسی زبان دوم به شمار می آید.
⚪️ دست کم ۹/۵۹ درصد از مردان و ۹/۴۴ درصد از زنان بالای ۱۵ سال سودان باسوادند.
💰 اقتصاد:
✨ سودان دارای اندوخته های سرشار از سنگ آهن، نفت، مس، کروم، روی، تنگستن، میکا، نقره و طلاست. تولید طلای سودان در آستانه سال ۲۰۰۰ میلادی به حدود ۵ تن در سال رسید.
♦️ پارچه، سیمان، فراوردههای نفتی، شکر، صابون و کفش مهمترین تولیدات صنعتی سودان هستند.
🌱 بیشترِ فراوردههای کشاورزی این سرزمین را پنبه، ارزن، خرما و سبزیجات هستند.
💎 با بر طرف شدن این مانع، قبایل کوچ رو و بازرگان نیمه عرب و نیمه حامی توانستند به آسانی جابه جا شوند و به سوی نواحی غرب سودان بروند و در گسترش فرهنگ اسلامی بکوشند.
🔮 پیشینه تشیع در سودان به زمان فاطمیان بر می گردد. در اثر فشارهای صلاح الدین ایوبی، برخی از سادات و خاندان های شیعی به سودان مهاجرت کردند. "سادات ادریسی"، "سادات مراغنه" و "سادات عریكیین" از جمله شیعیان بومی سودان هستند. "سادات آل الزاكی" نیز، از نسل اسحاق مؤتمن [فرزند امام صادق (علیه السلام)] و سیده نفیسه خاتون (علیها السلام) هستند.
🗺 آنچه امروزه به عنوان تشیع دوازده امامی در سودان وجود دارد، کسانی هستند که در چند دهه اخیر شیعه شده و به تشیع گذشته خویش بازگشته اند. همه شیعیان دوازده امامی در این کشور بومی هستند و در خارطوم، امدرمان و حبل الاولیاء زندگی می کنند.
📈 تعداد شیعیان این کشور براساس آمارها تا حدود ششصد هزار نفر گزارش شده است که البته بدلیل شرایط موجود قطعا تعداد افراد شیعه بیشتر از این تعداد می باشد.
👇👇👇
🆔sapp.ir/channel_shiastudy.ir
🍁
🍁🍁🍁🍁🍁
🔴چرا از #شیعه هراس دارن؟
به این تصویر دقت کنید:
1⃣ پروفسور کریستین بونو از فرانسه
2⃣ پروفسور خووان فرانسیسکو از اسپانیا که جزء ده دانشمند برتر جهان در زمینه هوش مصنوعیه
3⃣دکتر تاراس اقتصاددان از روسیه
4⃣دکتر روبرتو آرکادی فیلسوف و مسلط به چند زبان از ایتالیا
❤️هر 4 تا شیعه شدن
تصویر مربوط به سال قبل، در روز شهادت امام رضا علیه السلام در مشهد گرفته شده.
°اوشیدا°
*در اینکه دشمن این همه برای دور کردن مردم از راه امام حسین «ع» دست و پا میزند و شایعه تولید می کند و برخی هم بدلیل بی سوادی رسانه ای در انتشار این لجن پراکنی ها سهیم می شوند تعجب نکنید*
🍂🍂🍂🍂🍂
🍂
#تاسوعا_شیعه_عباس
وقتي نفس نفست ميگه حسين ،که در قفس نباشي ،در بند هوس نباشي ...
ياحسين -عليه السلام-
وقتي نفس نفست ميگه حسين که انبوه ساز اندوه ديگران نباشي...
ياحسين -عليه السلام-
وقتي نفس نفست ميگه حسين،که از پژواک نگاهت ،مهر ساطع باشد ،مرگ برآمريکا تورا شعار قاطع باشد...
ياحسين -عليه السلام-
ای ماه بنی هاشم خورشیدلقاعباس،ای نوردل حیدرشمع شهداعباس،،،ازمحنت ودردوغم ماروبه توآوردیم،دست من مسکین گیرازبهرخداعباس...
یا ابوالفضل العباس علیه السلام
sapp.ir/channel_shiastudy.ir
🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
با سلام و تعزیت و تسلیت .
این حسین کیست .....؟؟؟
🏴 آنچه از امام حسین علیه السلام که کمتر به ما گفتهاند .
🔹 امام حسین را فقط در چند روز و ساعت آخر زندگیاش خلاصه کردهایم در حالی که از ۵۷ سال زندگی او بی خبریم.
✅ امام حسین در جنگهای جمل و صفین، مثل سربازهای ساده در میدان جنگ حاضر شد؛ در حالی که میتوانست به بهانه آقازاده بودن، خود را از رزم، معاف کند.
✅ امام حسین عاشقانه خانوادهاش را دوست داشت و به آنها محبت میکرد و حتی برای همسرش رباب، شعر عاشقانه میسرود.
✅ در حال اعتکاف و طواف خانه خدا، شخص مقروضی از ایشان تقاضای کمک کرد و امام حسین اعتکاف خود را شکست تا از طلبکار، تقاضای مهلت کند.
✅ هیچگاه هیچ پست و مقامی را از پدر خود که حاکم تمام ممالک اسلامی بود طلب نکرد. امام حسین کشاورز بود و هر روز با خانواده بر روی اراضی خود کار میکرد.
✅ در ماجرای صلح امام حسن با معاویه، با برادرش همراهی کرد و سخن هیچ مخالفی را نپذیرفت. پس از شهادت برادر نیز تا زمان مرگ معاویه به پیمانی که معاویه بارها آن را شکسته بود، متعهد ماند.و پیمان برادر و امام خود را نشکست .
✅ هیچگاه هیچ فقیر و سائلی از خانه او دست خالی و نا امید بر نمیگشت و نه تنها به فقرا کمک میکرد بلکه آنها را از گدایی بی نیاز میکرد.
✅ در ماجرای خاکسپاری امام حسن مجتبی ، به خاطر جلوگیری از نزاع، به دفن نشدن برادرش در کنار رسولالله رضایت داد و بر خشم خود مقابل تیر اندازان بی حیا به حکم قرآن کظم غیض کرد .
✅ هیچ نیکی را بی پاسخ نگداشت و کنیز خود را به خاطر اینکه یک دستهگل از بیاین چید و به ایشان هدیه داد ، آزاد کرد.
در خانه خودش و خانه علی اکبر مهمانخانه داشت و مسافرین غریب را پذیرایی میکرد ، و هر روز سفره برای نیازمندان می انداخت .
✅ وقتی بردهای را دید که به یک سگ گرسنه و مریض غذا ی خوش را میدهد، او را از اربابش که یهودی بود خرید و همانجا آزاد کرد. مرد یهودی و همسرش با دیدن مرام حسین، همانجا مسلمان شدند.
✅ در ماجرای بیعت اجباری با یزید، در حالی که میتوانست مثل عبداللهبنزبیر در مکه پناهنده شود، اینکار را نکرد تا حرمت کعبه خدشهدار نشود.
✅وقتی به سپاه هزار نفری حربنیزید ریاحی برخورد کرد، نه تنها از عطش لشکریان دشمن در صحرای خشک و داغ سوءاستفاده نکرد بلکه همه لشگریان دشمن را سیراب کرد. حتی امامحسین دستور داد که لگن و تشت ها را پر آب کنند و اسبهای دشمن را هم سیراب کنند.
✅ وقتی که فهمید مردم کوفه از بیعت خود برگشتهاند، برای جلوگیری از جنگ و خونریزی به دشمن گفت که از رفتن به کوفه منصرف شده و برمیگردد ولی ابنزیاد مخالفت کرد. امام گفت به مملکت دیگر مثل یمن و حبشه می رود اما دشمن خبیث باز هم مخالفت کرد و گفت یا بیعت یا جنگ و امام را ناگزیر به جنگ نابرابر کردند .
✅ وقتی حربنیزید ریاحی به دستور ابنزیاد، اجازه بازگشت به امام حسین نداد، اصحاب به ایشان پیشنهاد دادند که با لشکر کوچک حُر بجنگند و از مهلکه فرار کنند و اصرار کردند ، ولی حضرت سیدالشهداء فرمود:
من شروع کننده جنگ نیستم.
✅ در حالی که تعداد سربازان ایشان کمتر از صد نفر بود، به آنها فرمود هر کسی که بدهکار است و حق الناس به گردن دارد ، نمیتواند با ما باشد و دو نفر از همراهان ، به همین دلیل شبانه از امام حسین جدا شدند.
✅ زمین کربلا را شصت هزار درهم از صاحبان آن از قبیله بنی اسد خرید و به همانها بخشید تا خون او در زمین دیگران ریخته نشود.و قبر او و یارانش در زمین مردم نباشد .
✅ مردم در هنگام دفن امامحسین، آثار زخمهایی کهنه بر دوش ایشان دیدند. امام سجاد فرمودند این زخمها اثر کیسههایی است که پدرم شبانه به منزل نیازمندان میبُرد.
🔹 امام و اصحابش و برادران و فرزندانش بهترین ها و برگزیدگان روزگار بودند و شخصیت هرکدام از آنان درس ها برای زندگی و شخصیت ما دارد ، در باره آنان بخوانیم و بشناسیم واگاهانه به آنها ارادت بورزیم نه نا آگاهانه .
آیت پیمان .
*تقویم عاشورا*
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
*روز عاشورا چگونه گذشت؟*
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
*۵:۴۷ اذان صبح*
امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
*حدود ساعت ۶:۰۰*
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
*طلوع آفتاب*
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
*حدود ساعت ۸:۰۰*
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
*حدود ساعت ۹:۰۰*
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
*حدود ساعت ۱۰:۰۰*
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها
حمله کردند.
*حدود ساعت ۱۱:۰۰*
بعداز این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند که کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم.
مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار، هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
*اذان ظهر*
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند:
یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
*حدود ساعت ۱۳:۰۰*
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خواندهاست. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
*حدود ساعت ۱۴:۰۰*
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود:
«اکنون دیگر پشتم شکست.»
*حدود ساعت ۱۵:۰۰*
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
*۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر*
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
*حدود ساعت ۱۷:۰۰*
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع
) جنگید تا شهید شد.
*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
🌺🌺🌺🌺🌺
🌺
#مستبصر_شیعه_پروفسور_بونو
آیا رسانه های ارزش گذاری در حد یک بازیگر یا دوبلور را در حق برجسته ترین محقق عالم شیعی روا می دارند ؟!
انّا للّه و انّا الیه راجعون
پروفسور یحیی علوی «کریستین بونو»، اندیشمند فرانسوی، مترجم، نویسنده و استاد فسلفه و عرفان شیعی دار فانی را وداع گفت.
کریستین بونو، اندیشمند فرانسوی که برای سخنرانی و تبلیغ ایام محرم به ساحل عاج سفرکرده بود به دلیل سانحه 9sep 2019 درگذشت.
کریستین بونو، یحیی علوی یا یحیی بونو در سال ۱۹۵۷ میلادی در شهر فرایبورگ آلمان در خانوادهای مسیحی و کاتولیک، دیده به جهان گشود.
وی به خاطر شغل پدر تا سن ۱۰ سالگی در آلمان و الجزایر میزیست و پس از آن راهی استراسبورگ فرانسه شد. به گفته خودش میل به آشنایی با ادیان شرقی در وجود او بود و از این رو به مطالعه آثار موجود در این زمینه و به سفرهای متعدد به اسپانیا، مراکش، ایتالیا، بلژیک، هلند، آلمان و… پرداخت.
وی با آثار رنه گنون فیلسوف مسلمان فرانسوی آشنایی پیدا کرد و تحت تأثیر آثار او در سال ۱۹۷۹ به #دین_اسلام درآمد.
پس از آن در رشته زبان و ادبیات عرب و اسلامشناسی به تحصیل پرداخت و آنجا بود که در دانشگاه با آثار پروفسور هانری #کربن که عرفان شیعی را به غرب شناسانده بود آشنا شد.
او تحت راهنماییهای احمد حمپاته – عارف آفریقایی و از رؤسای سلسله تیجانیه – بود که به #مذهب_تشیع درآمد و نام خود را به یحیی علوی مبدل ساخت.
بونو در سال ۱۹۸۷ مدرک پروفسور اگرژه را اخذ نمود و در سال ۱۹۹۵ از رساله دکتری خود تحت عنوان الهیات در آثار فلسفی و عرفانی روحالله #امام_خمینی در دانشگاه سوربون دفاع کرد که در سال ۱۹۹۹ به عنوان #پژوهش_سال برگزیده شد.
وی برای تدوین رساله خود از سال ۱۹۹۱ به ایران سفر کرد و مدت هفت سال از جلسات سید جلال الدین #آشتیانی در مشهد، در زمینه فلسفه و عرفان اسلامی استفاده برد.
وی ۱۵ سال در مشهد سکنی گزید.
او برای گذراندن دوره فوق دکترا بهطور موقت ساکن فرانسه بود و در زمینه «#حکمت_متعالیه #ملاصدرا، پاسخی به انتظارات صدرالدین #قونوی» مشغول به تحقیق بود.
وی به تألیف، ترجمه و تفسیرقرآن کریم به زبان فرانسوی پرداخته است.
مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی (مرکز ترجمة قرآن مجید به زبانهای خارجی) در قم در سال ۲۰۰۰میلادی ترجمه قرآن وی را منتشر ساخت. از ویژگیهای این ترجمه این است که ترجمه معنایی روان به همراه تفسیر مختصر به ضمیمه لغت نامه الفاظ قرآن است.
👇👇👇👇
sapp.ir/channel_shiastudy.ir
🌺
🌺🌺🌺🌺🌺