فاطمه مشهور به حضرت معصومه(س) دختر امام کاظم(ع) و خواهر امام رضا(ع) است. او که برای دیدار با امام رضا(ع) به ایران مسافرت کرد، در راه بیمار شد و در قم درگذشت و همانجا دفن شد. در منابع تاریخی اطلاعات زیادی درباره زندگینامه حضرت معصومه(س) از جمله تاریخ تولد و وفات وی ثبت نشده است.
تو کیستی سلاله ی زهرایِ اطهری
معصومه ای، کریمه ی آلِ پیمبری
ممدوحه ی ائمه و محبوبه ی خدا
احمد خصایل استی و صدّیقه منظری
باب الکرم سلاله ی بابُ الحوائجی
اُم العفاف،دخترِ موسی بن جعفری
امروز قبله ی دلِ خوبانِ روزگار
فردا همان شفیعه ی فردایِ محشری
تو سومین ملیکه ی اسلام فاطمه
آیینه دارِ زینب و زهرایِ اطهری
یک مام تو خدیجه، دگر مام، فاطمه
پاکیزه تر ز مریم و حوّا و هاجری
مریم پی زیارتت آید اگر به قم
اقرار می کند که همانا تو برتری
بر نُه سپهرِ عصمت وتقوی ستاره ای
در هفت بحرِ نور، فروزنده گوهری
هم چار نجلِ پاکِ رضا را تو گوهری
هم هشتمین ولیِ خدا را تو خواهری
این خانوم تنها خواهری است که از مادر با امام رضا یکیِ،خیلی هایِ دیگه هم خواهر و برادر امام رضا هستند،اما معصومه اون خانومی است که امام رضا فرمود: هر که خواهرم رو زیارت کنه انگار منِ امام رضا رو زیارت کرده...
لذا وقتی نامه ی امام رضارسید دستش،هی نگاه می کرد،هی می بوسید،رو سینه میگذاشت. گفتن:بی بی چی شده؟ گفت: خیلی بویِ امام رضا رو میده...دلم برا برادرم تنگ شده...
همه رو خبر کرد،راه افتادن،اومدن سمت ایران،از مدینه برن سمت توس،اطرافِ شهرِ ساوه حمله کردن به این کاروان،اطرافیان حضرت رو به شهادت رسوندن،بعضی از نقل ها هم نوشتن: خانوم رو تویِ ساوه مسمومش کردن...لذا سوال کرد: تا شهرقم چقدر فاصله است؟گفتن:بی بی جان! دیگه چیزی راه نمونده،حضرت فرمود:پس کمک کنید مارو به قم برسونید،یه پیکی هم برسونید به قمی ها خبر بدن،بهشون بگید:خواهرِ، امام رضا داره میاد،بهشون بگید:دخترِ موسی بن جعفر داره میاد...
وقتی خبر دادن به مردم قم،که بیایید،دخترِ امام رضا چند ساعت دیگه میرسه،نوشتن:شهر رو تزئین کردن،همه اومدن استقبال،می گفتن:کجا دارید میرید؟ می گفتن: مگه نمی دونید خواهر امام رضا داره میاد...زن و بچه اش رو صدا می کرد،می گفت:شماها هم بیایید...
نوشتن:بیرون از شهر منتظر این خانوم شدن،تا خانوم رسید،اینقدر صلوات فرستادن،اینقدر گُل ریختن،مثل هفده روزِ پیش،لذا نوشتن بزرگِ شهر قم،اومد ناقه ی بی بی رو گرفت،گفت:بی بی جان! ما بهترین محله رو آمده کردیم، بی بی جان! نگران نباشید اونجا همه سادات نشینند...بی بی جان! اونجا همه مَحرم اند،بی بی جان دستور دادیم تو این چند روز اصلاً نامحرم از این کوچه عبور نکنه...
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سال ها منتظر روی برادر بودم
روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سال ها می شود از پیرهنش بی خبرم
روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تنی خسته و با قد خمیده رفتم
بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
چقدر مردم این شهر، ولایی خوبند
که سرم را نشکستند، خدایی خوبند
بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد
چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت
من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟
من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟
بنویسید که عشّاق همه مال هم اند
هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند
گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید
من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید...
روی قبرش بنویسید برادر بوده
سال ها منتظر دیدن خواهر بوده
شیعیان فاطمه معصومه(س) را بسیار بزرگ میدارند، برای زیارت او اهمیت قائلاند و روایاتی درباره او نقل میکنند که از شفاعت وی برای شیعیان سخن گفته شده و بهشت پاداش زیارت او دانسته شده است. همچنین میگویند پس از حضرت زهرا(س)، او تنها زنی است که از امامان برای او زیارتنامه روایت شده است.مرقد حضرت معصومه(س) در قم واقع شده است.
ما گدایانِ قم و شهر خراسان هستیم
عاشقُ دربه در و بی سر و سامان هستیم
خاک زیر قدم ذریۀ زهراییم
نسل در نسل همه نایب سلمان هستیم
نوکر حلقه به گوشیم همه می دانند
خاکبوسان دَرِ بیت کریمان هستیم
سائلِ طایفۀ حضرتِ کاظم شده ایم
فاطمه کرده نظر ، شیعه ایران هستیم
عاقبت ، عاقبت ما بشود ختم به خیر
حاجیانِ حرم خواهرِ سلطان هستیم
کفترِ مشهد و قم شد دل آوارۀ ما
زینب ضامن آهوست همه کارۀ ما
بر وادیِ وصال بر این دل نوا دهید
با اشک دیده سینۀ ما را جلا دهید
یکبار هم زِ لطف قدم رنجهای کنید
بر نوکرانِ بی سر و پا هم بها دهید
سر بر کنیم و منتظر مقدم شما
منت دهید و کلبۀ ما را صفا دهید
یک گوشۀ نگاهِ شما کیمیا کند
بر خاکِ پایِ خویش عیار طلا دهید
خواهید اگر که روسیهان معتبر شوند
فیضِ غلامیِ حرم خود به ما دهید
معصومه و کریمه اهل بیت لقبهای مشهور فاطمه دختر امام کاظم(ع) اند. گفتهاند «معصومه» از روایتی منتسب به امام رضا(ع) اخذ شده است. در این روایت که در زادالمعاد، نوشته محمدباقر مجلسی آمده است، امام رضا(ع) از او با نام معصومه یاد کرده است.فاطمه معصومه(س) را امروزه «کریمه اهل بیت» هم میخوانند. میگویند این لقب به خوابی مستند است که سید محمود مرعشی نجفی، پدر آیتالله مرعشی نجفی دیده و در آن یکی از ائمه(ع) حضرت معصومه را کریمه اهلبیت خوانده است.
السَّلامُ عَلَى آدَمَ صِفْوَه اللهِ
السَّلامُ عَلَى نُوحٍ نَبِیِّ اللهِ
السَّلامُ عَلَى إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللهِ
السَّلامُ عَلَى مُوسَى کَلِیمِ اللهِ
السَّلامُ عَلَى عِیسَى رُوحِ اللهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَیْرَ خَلْقِ اللهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَصِیَّ رَسُولِ اللهِ
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ
السَّلامُ عَلَیْکُمَا یَا سِبْطَیْ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ قُرَّهَ عَیْنِ النَّاظِرِینَ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ بَاقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِیِّ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبَارَّ الْأَمِینَ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ التَّقِیَّ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النَّاصِحَ الْأَمِینَ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ
السَّلامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى نُورِکَ وَ سِرَاجِکَ وَ وَلِیِّ وَلِیِّکَ وَ وَصِیِّ وَصِیِّکَ وَ حُجَّتِکَ عَلَى خَلْقِکَ
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَهَ وَ خَدِیجَهَ
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَهُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ
السَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهِ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّهِ
وَ حَشَرَنَا فِی زُمْرَتِکُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ
وَ سَقَانَا بِکَأْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْکُمْ
أَسْأَلُ اللهِ أَنْ یُرِیَنَا فِیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ
وَ أَنْ یَجْمَعَنَا وَ إِیَّاکُمْ فِی زُمْرَهِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ أَنْ لَا یَسْلُبَنَا مَعْرِفَتَکُمْ إِنَّهُ وَلِیٌّ قَدِیرٌ
أَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ بِحُبِّکُمْ وَ الْبَرَاءَهِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ
وَ التَّسْلِیمِ إِلَى اللهِ رَاضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِرٍ وَ لَا مُسْتَکْبِرٍ
وَ عَلَى یَقِینِ مَا أَتَى بِهِ مُحَمَّدٌ وَ بِهِ رَاضٍ
نَطْلُبُ بِذَلِکَ وَجْهَکَ یَا سَیِّدِی اللَّهُمَّ وَ رِضَاکَ وَ الدَّارَ الْآخِرَهِ
یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ
فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَهِ
فَلا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
اللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنَا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ وَ بِرَحْمَتِکَ وَ عَافِیَتِکَ
وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
سلام بر آدم برگزیده خدا
سلام بر نوح پیامبر خدا
سلام بر ابراهیم دوست خدا
سلام بر موسى هم سخن خدا
سلام بر عیسى روح خدا
سلام بر تو اى رسول خدا
سلام بر تو اى بهترین خلق خدا
سلام بر تو اى برگزیده خدا
سلام بر تو اى محمد بن عبد اللّه خاتم پیامبران
سلام بر تو اى امیر مؤمنان على بن ابیطالب، جانشین رسول خدا
سلام بر تو اى فاطمه سرور بانوان جهانیان
سلام بر شما اى دو فرزندزاده پیامبر رحمت و دو سرور جوانان اهل بهشت
سلام بر تو اى على بن الحسین، سرور عبادت کنندگان، و روشنى چشم بینندگان
سلام بر تو اى محمد بن على، شکافنده دانش پس از پیامبر
سلام بر تو اى جعفر بن محمد، راستگوى نیکوکار امین
سلام بر تو اى موسى بن جعفر، امام پاک و پاکیزه
سلام بر تو اى على بن موسی الرضا امام پسندیده
سلام بر تو اى محمد بن على تقى
سلام بر تو اى على بن محمّد نقی اندرزگوى امین
سلام بر تو اى حسن بن على (امام عسکری(
سلام بر وصى پس از او
خدایا درود فرست بر نورت، و چراغت، و نماینده نماینده ات، و جانشین جانشینت، حجّتت بر آفریدگانت
سلام بر تو اى دختر رسول خدا
سلام بر تو اى دختر فاطمه و خدیجه
سلام بر تو اى دختر امیر مؤمنان
سلام بر تو اى دختر حسن و حسین
سلام بر تو اى دختر ولىّ خدا
سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا
سلام بر تو اى عمّه ولىّ خدا
در منابع قدیمی شیعه، تاریخهای ولادت و وفات فاطمه معصومه بیان نشده است. بهگفته رضا استادی، نخستین کتابی که در آن، تاریخی ذکر شده است، نورالآفاق نوشته جواد شاهعبدالعظیمی است که در سال ۱۳۴۴ق منتشر شد. در این کتاب، تاریخ ولادت حضرت معصومه ۱ ذیالقعده سال ۱۷۳ق و تاریخ وفات او ۱۰ ربیعالثانی سال ۲۰۱ق ذکر شده و از آن کتاب به دیگر کتابها راه یافته است. از اینرو در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران روز اول ذیالقعده به عنوان روز دختران نامگذاری شده است.
ما گدایان تو هستیم سعادت داریم
از کرامات تو بانوست که قیمت داریم
کرمت کاسۀ ما را نگذارد خالی
بده در راهِ خدا باز که حاجت داریم
ما گنه کار ، گنه کار ، گنه کار ، اما
روز محشر زِ تو امّید شفاعت داریم
بینِ این طایفۀ آینه ها بعدِ حسین
جور دیگر به رضایِ تو ارادت داریم
هر که دارد به جهان عادتی و اخلاقی
ما به بوسیدنِ درگاه تو عادت داریم
دلِ وابسته به تو خانۀ امّید شود
هر که شد خادم تو مرجع تقلید شود
آمدی شد همه قم یاورِ تو ، شکر خدا
خاکی و پاره نشد معجر تو ، شکر خدا
آمد اشکِ تو ز دوریِ برادر اما
کس نخندید به چشم تر تو ، شکر خدا
مردم قم همه خوبند نریزند زِ بام
آتش و سنگ به رویِ سر تو ، شکر خدا
به سری نیست درین شهر ولایی فکرِ
غارتِ زیور و انگشتر تو ، شکر خدا
آمدی و کسی از مرد و زن شهر نداشت
قصد توهین به تو و دلبر تو ، شکر خدا
غصۀ زینب کبری و چهل روز عذاب
بین این شهر نیامد سر تو ، شکر خدا
زینب و کوفه و اشرار امان از این غم
زینب و تشت و سر یار امان از این غم
هر زمان دلتنگِ زهرا می شوم، قم می روم
میلِ مشهد می کنم، پا می شوم قم می روم
چند روزی هست تب دارد نگاهش بر در است
آنقدر غم خورده و غم خورده، خیلی لاغر است
دردِ دوری از تمامِ درد و غم ها بدتر است
باز هم یک فاطمه از دردِ بینِ بستر است
این چه غوغایی ست یا رب که میان قم به پاست
این دم آخر به لب هایش رضا جانم رضاست
رفته بین هر بیابان در هوای دلبرش
روی ناقه بینِ محمل سایبان دارد سرش
شکر ! نامحرم ندیده هیچ کس دور و برش
یا نخندیده کسی بر خاکِ رویِ معجرش
دهم ربیع الثانی سالروز وفات کریمه اهل بیت (س)
۱۷ ساله است که برادرش امام رضا (ع) به اجبار از مدینه به مرو برده میشود و مأموران با عنوان ولایتعهدی او را به پایتخت خود احضار میکند، در این هنگام سال ۲۰۰ هجری است، وداع دردمندانه و پرسوزی که حضرت رضا (ع) هنگام ترک مدینه به سوی مرو انجام میدهد، همه را به گریه میاندازد، همه میدانند که حضرت را پس از این سفر بیبازگشت نخواهند دید.از این رو یک سال نمیگذرد که حضرت معصومه (س) همراه تعدای از برادران خویش به شوق دیدار برادرش عزم سفر میکند و به قصد خراسان به راه میافتد، اما دست تقدیر تدبیر دیگری اندیشیده است به ساوه که میرسد، بیمار میشود، در برخی نقلها آمده است که میان همراهان آن حضرت و مأموران حکومتی که مخالف اهل بیت (ع) بودند، درگیری میشود و بعضی از همراهان کشته میشوند.در ساوه میپرسند که فاصله تا قم چقدر است که میگویند: ۱۰ فرسخ، میخواهد که او را به قم برسانند، چرا که شیعیان قم هواداران اهل بیت (ع) هستند و اشعریان به این خاندان احترام میگذارند و او از پدرش موسی بن جعفر (ع) شنیده است که قم مرکز شیعیان ما است.وقتی به قم میرسد عدهای از بزرگان و چهرههای معتبر قمی به استقبال او میشتابند، موسی بن خزرج اشعری در پیشاپیش استقبالکنندگان است، پیشمیرود و زمام ناقه دختر موسی بن جعفر (ع) را میگیرد و او را به طرف خانه خود میبرد، موسی بن خزرج افتخار آن را دارد که تنها ۱۷ روز از دختر امام پذیرایی کند.حال این بانو وخیمتر میشود و در روز ۱۰ ربیعالثانی ۲۰۱ هجری چشم از جهان بسته به خانه ابدی آخرت کوچ میکند، به دستور موسی بن خزرج او را غسل میدهند و کفن میکنند و برای خاکسپاری به قطعه زمینی بابلان که متعلق به موسی است، منتقل میکنند.سردابی را حفر کردهاند که پیکر این بیبی را در آنجا دفن کنند، بر سر اینکه چه کسی بدن مطهر حضرت معصومه را برداشته و وارد قبر کند، میان خاندان و بستگان موسی بن خزرج اختلاف میشود، در نهایت تصمیم میگیرند که خادم پیر و با ایمان و صالحی که دارند، بدن او را در قبر بگذارند، ولی در همین لحظه چشمشان به دو تک سوار نقابداری میخورد که سوی ریگزار به شتاب میآیند، چون آن دو سواره به جنازه نزدیک میشوند، فرود آمده بر او نماز میخوانند و وارد سرداب شده و جنازه را وارد آنجا میکنند و به خاک میسپارند، سپس بیرون میآیند و بیآنکه حتی یک کلمه با کسی سخن بگویند میروند و کسی نمیشناسد که این دو سوار ناشناس کیستند؟
دردِ پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست
پایِ بی بی، زخمی از خار مغیلان نیست نیست
در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید
با لبِ تشنه رضایِ خویش را بی سر ندید
دُور تا دُور خودش چشمِ بدِ لشگر ندید
غارتِ چادر ندید و غارتِ معجر ندید
عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود
بین آن نامردهایِ پَست، تنها مانده بود
جملة «وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ» می تواند به این روایت ربط پیدا کند که وجود با برکت حضرت معصومه(ع) به عنوان مرکز قم باعث زنده شدن یاد و نام تمامی امامان شده است و علوم آل محمد(ص) به برکت این بانو در قم نشر و توسعه یافته و بالنده شده است. این روایات سه گانه از اعجاز، کرامت و بزرگی حکایت دارد؛ چراکه حضرت صادق(ع) سالها قبل از ولادت حضرت معصومه(ع) خبر ولادت او را داده است و اینکه در آینده در قم دفن می شود و همین طور خبر داده است که بخاطر برکت وجود نازنین آن بانو، شهر قم به عشّ آل محمد(ص) (حرم اهل بیت )) و مرکز علم تبدیل خواهد شد. امام صادق می فرماید: «سَتُدْفَنُ فِیهَا امرَأَةٌ منْ أَوْلَادِی تُسَمَّی فَاطِمَة فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛ به زودی در آنجا (قم) زنی از اولاد من دفن می شود که نام او فاطمه است، پس هر کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. در حدیث دیگری حضرت صادق(ع) فرمود: «أَنَّ زِیارَتَهَا تُعَادِلُ الْجَنَّةَ؛ به راستی زیارت او (معصومه(ع)) برابر با بهشت است. آن حضرت در روایت دیگری فرمود: «مَنْ زَارَهَا وَجبَتْ لَه الْجنَّةُ؛کسی که او را زیارت کند، پاداش او بهشت است. روایاتی که فضیلت زیارت حضرت معصومه(ع) را بیان می کند که از حضرت صادق(ع)، امام رضا(ع) و حضرت جواد(ع) نقل شده است؛ روایاتی که مقام والای شفاعت آن بانو را بیان می دارد، مانند روایتی که از حضرت صادق(ع) نقل شده است.
به نوشته کتاب ریاحین الشریعه، دانسته نیست که حضرت معصومه(س) ازدواج کرده است یا نه، و فرزند داشته است یا خیر؛بااینهمه مشهور است که حضرت معصومه هرگز ازدواج نکرده و دلایلی هم برای ازدواجنکردن وی ذکر شده است؛ ازجمله گفتهاند: او به جهت آن، ازدواج نکرد که همتایی برایش پیدا نشد.
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد:حسین!
دست و پا می زد حسین،زینب صدا می زد:حسین!
فَبکِ عَلَی الحسین
یعنی برات گریه کنم
واسه غمات گریه کنم
یعنی كه هر شب واسه ی
مصیبتات گریه کنم...
مثل مادرِ جوان مُرده آقا
میشینم تو روضه هات زار میزنم
تا بفهمن تو رو تشنه کُشتنت
همه جا این روضه رو جار میزنم
ای بی کفن! با نیزه رو پهلوت زدند
دور از وطن! با پا رو سینه ات اومدن
اسم حضرت معصومه(ع) فاطمة کبری، لقبش معصومه، کریمه و... می باشد. پدر بزرگوارش امام موسی کاظم(ع) و مادرش نجمه خاتون و سال تولدش حدود اول ذیقعده 173ق است. محل ولادتش مدینة منوره، و روز ورود به شهر مقدس قم 23 ربیع الاول 201ق بوده، سن مبارکش 28 سال و محل عبادتش در قم «بیت النور» است.
به جان پاک تو ای دختر امام سلام
به هر زمان و مکام به هر مقام سلام
تویی که شام و خراسان بود برادر تو
بر آن مقام رفیع و بر این مقام سلام
برپایه کتاب تاریخ قم، حضرت معصومه در سال ۲۰۱ قمری برای دیدار برادرش امام رضا(ع) از مدینه راهی ایران شد که در آن زمان ولیعهد مأمون خلیفه عباسی بود و در خراسان سکونت داشت؛ اما در میان راه بیمار شد و درگذشت. به باور سید جعفر مرتضی عاملی، حضرت معصومه(س) در ساوه مسموم و شهید شده است.درخصوص علت رفتن او به قم دو گزارش وجود دارد: طبق گزارش نخست، وی در ساوه بیمار شد و از همراهانش خواست او را به قم ببرند. بنابر گزارش دوم که نویسنده تاریخ قم آن را درستتر دانسته، خود قمیها از او خواستند به قم برودحضرت معصومه در قم در خانه شخصی به نام موسی بن خزرج اشعری ساکن شد و پس از ۱۷ روز درگذشت. جنازه او را در قبرستانی به نام بابلان (حرم کنونی) دفن کردند.
غم آتیش درد دلامو
کسی نمیدونه رضا جانم
غم چشمۀ اشکِ چشامو
کسی نمیدونه رضا جانم
دیدی آخرشم نرسیدم
آخرش داداشمو ندیدم
تو فراق تو من چی کشیدم
کسی نمی دونه رضا جانم
بیا که تو دام غم اسیرم
حالا که دیگه دارم می میرم
سراغِ تو رو از کی بگیرم
کسی نمیدونه رضا جانم
غم آتیش درد دلامو
کسی نمیدونه رضا جانم
غم چشمۀ اشکِ چشامو
کسی نمیدونه رضا جانم
دم نوحۀ زمزمه هامو
کسی نمیدونه رضا جانم
دم نالۀ بغض صدامو
کسی نمیدونه رضا جانم
بی وفاییِ دور و زمونه
جونِ ما رو به لب میرسونه
آخه درد منو کی میدونه
کسی نمیدونه رضا جانم
تو چشام داره بارون می باره
خواهرت دیگه نفس نداره
کی برام ازت خبر بیاره
کسی نمیدونه رضا جانم