🖤
💔....
یک چیز آهسته میگویم ....
رباب ....نشنود
چند
روز دیگر گهواره را در بازار به حراج میگذارند
بر حرمله لعنت
...
🏴🏴🏴🏴🏴
اگر گهواره را پس داده بودند
دلش خوش بود با طفل خیالی
ای حسین……
زیارتنامه حضرت علی اصغر امام حسین علیه السلام
السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیعِ، المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِیَهُ حَرمَلَهَ بنَ کاهِلٍ الأَسَدِیَّ وذَویهِ .
سلام بر عبداللّه بن الحسین، کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده به خون تیپده که خونش به آسمان، پرتاب شد و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد! خدا لعنت کند حَرمَلَه بن کاهِل اسدى و همراهانش را که به او تیر زدند. پی نوشت : در زیارتنامه امام حسین درباره علی اصغر علیه السلام که سید بن طاووس در الاقبال بالأعمال الحسنه جلد سوم صفحه ۷۰ آورده است نیز چنین میخوانیم:
«صَلّی الله عَلَیک وَعَلَیهِمْ وَعَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی فُجِعْتَ بِهِ»؛درود خدا بر تو و بر ایشان (شهیدان) و بر فرزندت علی اصغر که داغدار او شدی
سیدعلی ⚫️:
حضرت_علی_اصغر
بر درِ خیمه نشسته است و خبر میگیرد
خبرت را زِ منِ سوخته پَر میگیرد
چه کنم خیمه روم یا نروم آه ، رباب
بیشتر صبر کُنَد درد کمر میگیرد
دستِ من نیست اگر دست به پهلو دارم
دستِ او نیست اگر دست به سر میگیرد
کاش میشد نَفَسی... یا که تکانی بخوری
دارد از شرمِ حرم قلبِ پدر میگیرد
چار پایان همه خوردند بجایِ تو از آب
چقدر آب لبِ طفل مگر میگیرد؟
مادرت گفت برو لیک بپوشان او را
این سفیدیِ گلو زود نظر میگیرد
مادرت گفت برو رو مزن اما آقا...
تو اگر رو بزنی هلهله سر میگیرد
هرطرف مینگرم تیرِ سهشعبه آنجاست
آه این تیر مگر جا چقدر میگیرد
تیرش آنقدر مهیب است به هرکس بخورد
میشود رد زِ گلو و به جگر میگیرد
بعدِ پیراهن من نوبتِ قنداقهی توست
حرمله دارد از آن دور خبر میگیرد
سرِ قبرِ تو زِ من پیرزنی میپرسد
سرِ نوزاد به سرنیزه مگر میگیرد؟
😔😔😔😭
پیرهنش دستمال اشکامه بگو
پیرهن پاره ی بچم رو بدن
بیا گوشوارمو واسشون ببر
بگو گهواره ی بچم رو بدن😭😭😔
بهشون بگو بذارن یه کمی
همدمم نیزه ی اصغرم بشه
عصای پیری که واسه من نشد
اقلا سایه ی روو سرم بشه
دستو گهواره می کردم بخوابه
حالا نیزه شده گهواره براش
جای من حرمله لالایی میگه
بچمو می ترسونه با اون صداش
تازه یاد گرفته بودم چجوری
برا بچه م بخونم لالا لالا
توی گوشم می پیچه سوز صداش
تازه داشت یاد می گرفت بگه بابا
بچمو بغل می کردی یادته؟
هی می گفتی عمه قوربونت بره...
روزی که داشتی می دادیش به حسین
باورت میشد که بار آخره؟
بمیرم! خواهشای آخرشو
نتونستم دیگه مستجاب کنم
گلم از تشنگی پژمرده بود و
نمیشد فکری برای آب کنم
تا علی گریه می کرد آب می شدم
این غمو کجای این دل بذارم؟
زینبم! آب دادی آتیشم زدی...
حالا که شیر دارم اصغر ندارم
😭😭😭
شماره
1640
راشماره گیری نمائید
وسلام به مرقدامام حسین دهید
مکالمه مجانی چندلحظه قبل بنده گریه ام گرفت
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
التماس دعا 🌹
هدایت شده از یوسف الزهرا
116.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هدایت شده از تاریخ تشیع🇮🇷
سیدعلی ⚫️:
◾️🍃با سلام خدمت شما همراهان همیشگی
ای سرو بوستان ایستادگی
ای زیباترین گل باغ حسین
ای جوان رعنا و رشید حسین
ای علی را یادگار
یاعلی اکبر
ســـلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه ات .
🌴شب هشتم: حضرت علی اکبر(علیه السلام )
علی اکبر(علیه السلام ) نخستین فردی بود که از بنیهاشم به میدان رفت.
او فرزند بزرگ امام است و نزدیکترین فرد به ایشان. چون غربت پدر را در میان خیل گرگهای خون آشام کوفه و شام می بیند، از همه یاران و افراد خاندان پیشی می گیرد و خود را در راه آرمانی فدا میکند.
او گام به میدان مینهد تا حجت را تمام کند و شوق رسیدن به فیض شهادت را در دل یاران حسین(علیه السلام ) قوت بخشد.
حضرت علی اکبر الگوی سبقت گرفتن در شهادت است.
⚫️🍃شب هشتم ماه محرم را عزاداران حسینی به نام و یاد جوان برومند دشت بلا؛ اشبه الناس به پیغمبر(صلوات الله علیه )، حضرت علی اکبر(علیه السلام ) به سوگ می نشینند.
علی اکبر، اوّلین شهید از آل ابى طالب است که روز عاشورا نزد پدر گرامىاش آمد و اذن میدان طلبید.
🌱 امام حسین علیهالسلام بى درنگ به او اجازه فرمود و در همان حال ناامید از حیات او، به قامت رعنایش نگریستت و باران اشک از دیدگانش فرو ریخت.😔😔
💠هنگامى که امام علیهالسلام به چهره نورانى فرزندش «على اکبر» نگریست، سر به سوى آسمان برداشت و عرض کرد:
«اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلى هؤُلاءِ الْقَوْمِ، فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلامٌ اشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله، کُنَّا إِذَا اشْتَقْنا إِلى نَبِیِّکَ نَظَرْنا إِلى وَجْهِهِ، اللَّهُمَّ امْنَعْهُمْ بَرَکاتِ الْأَرْضِ، وَ فَرِّقْهُمْ تَفْریقاً، وَ مَزِّقْهُمْ تَمْزیقاً، وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً، وَ لا تُرْضِ الْوُلاةَ عَنْهُمْ أَبَداً، فَإِنَّهُمْ دَعَوُونا لِیَنْصُرُونا ثُمَّ عَدَوا عَلَیْنا یُقاتِلُونَنا».
خدایا! بر این گروه ستمگر گواه باش که اینک جوانى به مبارزه با آنان مىرود که از نظر صورت و سیرت و گفتار، شبیهترین مردم به رسول تو، حضرت محمّد صلى الله علیه و آله است. ما هر زمان که مشتاق دیدار پیامبرت مىشدیم، به چهره او مىنگریستیم. خدایا! برکات زمین را از آنان دریغدار، و اجتماع آنان را پراکنده و متلاشى ساز و آنان را گروههاى مختلف و متفاوتى قرار ده، و والیان آنها را هیچگاه از آنان راضى مگردان! که اینان ما را دعوت کردند تا به یارى ما برخیزند ولى اینک ستمکارانه به جنگ با ما برخاستند».
🌴علی اکبر علیه السلام مرکب به سوی میدان راند، یا بهتر بگوییم خورشید نبوت در افق میدان درخشید
ناگاه آن لشگر ستمگر متجاوز جمال محمد صلی الله علیه و آله وسلم در جلال علی علیه السلام و عصمت فاطمه علیها السلام و شجاعت حسین علیه السلام را در برابر خود جلوه گر دید.
🌿معلوم نبود آنگاه که به گروه دشمن می تازد آیا علی اکبر علیه السلام است یا جدش امیرمومنان علیه السلام یا چنگال توانمند مرگ است که به جان آنان فرو می رود یا صاعقه ها از برق شمشیرش آنان را می سوزاند.
💢گروهی از شجاعتش میخکوب و مدهوش، جمعی تکبیرگو و از جمعی فریاد تبارک الله بلند بود.
به هر سو که می تاخت دشمن می گریخت هیچکس توان رویارویی با او را نداشت.
🌱گاه رجز می خواند و خود را معرفی می کرد گاه هدفش را می گفت و از دلاوریش سخن می گفت:
انا علی بن الحسین بن علی نحن و رب البیت اولی بالنبی
تالله لا یحکم فینا ابن الدعی اضرب بالسیف احامی عن ابی
🔷در میدان نبرد آرام نداشت گاه به میمنه حمله می کرد و سپاه متجاوز را به میسره می کشاند و گاه به قلب دشمن می تاخت ..
هیچ دلاوری با او روبرو نمی شد جز انکه دو نیمش می کرد.
هیچ شجاعی پیش نمی امد مگر آنکه کشته می شد تا آنکه 120 پهلوان را از دم تیغ گذرانید.
اما افسوس کثرت زخم و خونریزی فراوان و شدت تشنگی، توانی برایش نگذاشت تا به آن ددمنشان پیکار را ادامه دهد.
🔶در اینجا بود که شوق لقاء پروردگارش در او شدت یافت.
خواست از حیات پدر توشه ای برگیرد و با او وداعی دیگر داشته باشد.
از میدان نزد پدر آمد و زبان به شکایت گشود. ضربات تیر و شمشیر، گرما و تشنگی، تاب و توانش را کاسته بود عرضه داشت:
«تشنگی مرا کشت، سنگینی آهن توانم را برد آیا آبی هست تا بر علیه دشمنان نیرو بگیرم؟»
♦️منظور جنابش آن بود که به اندازه ی توانش به انچه بر او واجب بوده قیام نموده و از آن شانه خالی نکرده است به جایی رسیده که بدون جرعه ای آب قدرت رویارویی با دشمن را ندارد.
🍃 امام حسین علیه السلام بشارت داد بزودی به دریای بیکران رحمت خداوندی وارد می شود و جد بزرگوارش آن منجی بزرگ او را با جامی سیراب خواهد کرد که هرگز تشنه نخواهد شد.
🔆علی اکبر علیه السلام در حالی به میدان رفت که آن بشارت صادقه سر تا پای او را غرق نشاط و سرور کرده بود.
دیگ
هدایت شده از من ولایتی ام
🌸🌿🌺🌿🌼
#السلام_علیک_یاامام_رئوف
#یاامام_رضاجانم😍✋
اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ
هدایت شده از یوسف الزهرا
حاج رضا انصاریان4_319907705579896976.mp3
زمان:
حجم:
573.9K
هدایت شده از یوسف الزهرا
116.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلوة کثیرةتامةزاکیةمتواصلةمتواترة مترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
🖤عموعباس
بیتو بابا تنها میمیره
🖤عمو عباس
بیتو قلب حرم میگیره
🍃وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به
میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از
عمو پرسید: عموجان ایا من نیز به فیض
شهادت نائل می شوم؟ امام او را به
سینه چسباند و فرمود:
فرزندم مرگ را چگونه می بینی؟
قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر!
شهادت طلبی قاسم(ع) و پا فشاری او
برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را
برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد🖤
أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪَألْفَـــــــــرَج🖤
🖤
نسیم ɳαʂιɱ:
تاسوعای حسینی بر تمام عاشقان حضرت ابوالفضل العباس(ع) تسلیت باد🖤
خاطرهای که ابراهیم پسر مالک اشتر از کودکی حضرت عباس (ع) در سریال "مختارنامه" تعریف کرد.
شب تاسوعا ماه محرم 🌙
🖤ایعلمدارحرمیاابوفاضلمدد 🏴
علم افتاد چو از دست علمدار حسین(ع)
ناله شد همدم و گردید الم ، یار حسین(ع)
تیر بیداد چو بر دیدهی عباس(ع) نشست
شد روان خون دل از ، دیدهی خونبار حسین(ع)
دید بی دست چو افتاده تن میر سپاه
روح گردید برون ، از تن افگار حسین(ع)
قطعه قطعه چو نظر کرد تن اطهر او
پاره پاره ز الم گشت دل زار حسین(ع)
آه از آن قامت چون سرو وُ از آن دست بلند
که به خون غرقه شد ای قافله سالار حسین(ع)
بار دیگر به مددکاری من خیز ، که نیست
دیگری جز تو در این دشت ، مددکار حسین(ع)
🖤یاحضرتاباالفضلعلیهالسلام
🖤بابالحوائجسیدییاعباس
😭😭😭😭😭😭😭
أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪَألْفَـــــــــرَج🖤
🖤