هر زمان دلتنگِ زهرا می شوم، قم می روم
میلِ مشهد می کنم، پا می شوم قم می روم
چند روزی هست تب دارد نگاهش بر در است
آنقدر غم خورده و غم خورده، خیلی لاغر است
دردِ دوری از تمامِ درد و غم ها بدتر است
باز هم یک فاطمه از دردِ بینِ بستر است
این چه غوغایی ست یا رب که میان قم به پاست
این دم آخر به لب هایش رضا جانم رضاست
رفته بین هر بیابان در هوای دلبرش
روی ناقه بینِ محمل سایبان دارد سرش
شکر ! نامحرم ندیده هیچ کس دور و برش
یا نخندیده کسی بر خاکِ رویِ معجرش
دهم ربیع الثانی سالروز وفات کریمه اهل بیت (س)
۱۷ ساله است که برادرش امام رضا (ع) به اجبار از مدینه به مرو برده میشود و مأموران با عنوان ولایتعهدی او را به پایتخت خود احضار میکند، در این هنگام سال ۲۰۰ هجری است، وداع دردمندانه و پرسوزی که حضرت رضا (ع) هنگام ترک مدینه به سوی مرو انجام میدهد، همه را به گریه میاندازد، همه میدانند که حضرت را پس از این سفر بیبازگشت نخواهند دید.از این رو یک سال نمیگذرد که حضرت معصومه (س) همراه تعدای از برادران خویش به شوق دیدار برادرش عزم سفر میکند و به قصد خراسان به راه میافتد، اما دست تقدیر تدبیر دیگری اندیشیده است به ساوه که میرسد، بیمار میشود، در برخی نقلها آمده است که میان همراهان آن حضرت و مأموران حکومتی که مخالف اهل بیت (ع) بودند، درگیری میشود و بعضی از همراهان کشته میشوند.در ساوه میپرسند که فاصله تا قم چقدر است که میگویند: ۱۰ فرسخ، میخواهد که او را به قم برسانند، چرا که شیعیان قم هواداران اهل بیت (ع) هستند و اشعریان به این خاندان احترام میگذارند و او از پدرش موسی بن جعفر (ع) شنیده است که قم مرکز شیعیان ما است.وقتی به قم میرسد عدهای از بزرگان و چهرههای معتبر قمی به استقبال او میشتابند، موسی بن خزرج اشعری در پیشاپیش استقبالکنندگان است، پیشمیرود و زمام ناقه دختر موسی بن جعفر (ع) را میگیرد و او را به طرف خانه خود میبرد، موسی بن خزرج افتخار آن را دارد که تنها ۱۷ روز از دختر امام پذیرایی کند.حال این بانو وخیمتر میشود و در روز ۱۰ ربیعالثانی ۲۰۱ هجری چشم از جهان بسته به خانه ابدی آخرت کوچ میکند، به دستور موسی بن خزرج او را غسل میدهند و کفن میکنند و برای خاکسپاری به قطعه زمینی بابلان که متعلق به موسی است، منتقل میکنند.سردابی را حفر کردهاند که پیکر این بیبی را در آنجا دفن کنند، بر سر اینکه چه کسی بدن مطهر حضرت معصومه را برداشته و وارد قبر کند، میان خاندان و بستگان موسی بن خزرج اختلاف میشود، در نهایت تصمیم میگیرند که خادم پیر و با ایمان و صالحی که دارند، بدن او را در قبر بگذارند، ولی در همین لحظه چشمشان به دو تک سوار نقابداری میخورد که سوی ریگزار به شتاب میآیند، چون آن دو سواره به جنازه نزدیک میشوند، فرود آمده بر او نماز میخوانند و وارد سرداب شده و جنازه را وارد آنجا میکنند و به خاک میسپارند، سپس بیرون میآیند و بیآنکه حتی یک کلمه با کسی سخن بگویند میروند و کسی نمیشناسد که این دو سوار ناشناس کیستند؟
دردِ پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست
پایِ بی بی، زخمی از خار مغیلان نیست نیست
در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید
با لبِ تشنه رضایِ خویش را بی سر ندید
دُور تا دُور خودش چشمِ بدِ لشگر ندید
غارتِ چادر ندید و غارتِ معجر ندید
عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود
بین آن نامردهایِ پَست، تنها مانده بود
جملة «وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ» می تواند به این روایت ربط پیدا کند که وجود با برکت حضرت معصومه(ع) به عنوان مرکز قم باعث زنده شدن یاد و نام تمامی امامان شده است و علوم آل محمد(ص) به برکت این بانو در قم نشر و توسعه یافته و بالنده شده است. این روایات سه گانه از اعجاز، کرامت و بزرگی حکایت دارد؛ چراکه حضرت صادق(ع) سالها قبل از ولادت حضرت معصومه(ع) خبر ولادت او را داده است و اینکه در آینده در قم دفن می شود و همین طور خبر داده است که بخاطر برکت وجود نازنین آن بانو، شهر قم به عشّ آل محمد(ص) (حرم اهل بیت )) و مرکز علم تبدیل خواهد شد. امام صادق می فرماید: «سَتُدْفَنُ فِیهَا امرَأَةٌ منْ أَوْلَادِی تُسَمَّی فَاطِمَة فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛ به زودی در آنجا (قم) زنی از اولاد من دفن می شود که نام او فاطمه است، پس هر کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. در حدیث دیگری حضرت صادق(ع) فرمود: «أَنَّ زِیارَتَهَا تُعَادِلُ الْجَنَّةَ؛ به راستی زیارت او (معصومه(ع)) برابر با بهشت است. آن حضرت در روایت دیگری فرمود: «مَنْ زَارَهَا وَجبَتْ لَه الْجنَّةُ؛کسی که او را زیارت کند، پاداش او بهشت است. روایاتی که فضیلت زیارت حضرت معصومه(ع) را بیان می کند که از حضرت صادق(ع)، امام رضا(ع) و حضرت جواد(ع) نقل شده است؛ روایاتی که مقام والای شفاعت آن بانو را بیان می دارد، مانند روایتی که از حضرت صادق(ع) نقل شده است.
به نوشته کتاب ریاحین الشریعه، دانسته نیست که حضرت معصومه(س) ازدواج کرده است یا نه، و فرزند داشته است یا خیر؛بااینهمه مشهور است که حضرت معصومه هرگز ازدواج نکرده و دلایلی هم برای ازدواجنکردن وی ذکر شده است؛ ازجمله گفتهاند: او به جهت آن، ازدواج نکرد که همتایی برایش پیدا نشد.
از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد:حسین!
دست و پا می زد حسین،زینب صدا می زد:حسین!
فَبکِ عَلَی الحسین
یعنی برات گریه کنم
واسه غمات گریه کنم
یعنی كه هر شب واسه ی
مصیبتات گریه کنم...
مثل مادرِ جوان مُرده آقا
میشینم تو روضه هات زار میزنم
تا بفهمن تو رو تشنه کُشتنت
همه جا این روضه رو جار میزنم
ای بی کفن! با نیزه رو پهلوت زدند
دور از وطن! با پا رو سینه ات اومدن
اسم حضرت معصومه(ع) فاطمة کبری، لقبش معصومه، کریمه و... می باشد. پدر بزرگوارش امام موسی کاظم(ع) و مادرش نجمه خاتون و سال تولدش حدود اول ذیقعده 173ق است. محل ولادتش مدینة منوره، و روز ورود به شهر مقدس قم 23 ربیع الاول 201ق بوده، سن مبارکش 28 سال و محل عبادتش در قم «بیت النور» است.
به جان پاک تو ای دختر امام سلام
به هر زمان و مکام به هر مقام سلام
تویی که شام و خراسان بود برادر تو
بر آن مقام رفیع و بر این مقام سلام
برپایه کتاب تاریخ قم، حضرت معصومه در سال ۲۰۱ قمری برای دیدار برادرش امام رضا(ع) از مدینه راهی ایران شد که در آن زمان ولیعهد مأمون خلیفه عباسی بود و در خراسان سکونت داشت؛ اما در میان راه بیمار شد و درگذشت. به باور سید جعفر مرتضی عاملی، حضرت معصومه(س) در ساوه مسموم و شهید شده است.درخصوص علت رفتن او به قم دو گزارش وجود دارد: طبق گزارش نخست، وی در ساوه بیمار شد و از همراهانش خواست او را به قم ببرند. بنابر گزارش دوم که نویسنده تاریخ قم آن را درستتر دانسته، خود قمیها از او خواستند به قم برودحضرت معصومه در قم در خانه شخصی به نام موسی بن خزرج اشعری ساکن شد و پس از ۱۷ روز درگذشت. جنازه او را در قبرستانی به نام بابلان (حرم کنونی) دفن کردند.