مجموعه 1 پاسخ به شبهات محرم وکربلا به دو صورت متنی و صوتی منتشر میشود( ان شاء الله به زودی بصورت عکس نوشته نیز گذاشته خواهد شد)

چرا دهه را زودتر از شهادت امام از اول محرم میگیرند؟ 1-امام رضا(ع)؛ بنیانگذار دهه اول محرم: امام رضا علیه السلام در شیوه عزاداری پدر بزرگوارشان در ایام محرم می فرمایند: چون ماه محرم فرا می رسید کسی پدرم را خندان نمی دید و این وضع ادامه داشت تا روز عاشورا ، در این روزپدرم را اندوه و حزن و مصیبت فرا می گرفت. (وسایل الشیعه ؛ج 14 ،ص 505) شاید بتوان گفت بنیانگذار عزاداری دهه اول محرم، امام رضا علیه السلام هستند و شاید علت اصلی این که چرا عزاداری قبل از شهادت شروع می شود شیوه عزاداری امام کاظم علیه السلام بوده باشد. در روایت مشهور دیگری وقتی پسر شبیب در اول محرم بر امام رضا علیه السلام وارد شد، حضرت برای او مصیبت شهادت و اسارت اهل بیت علیهم السلام را ذکر کردند. (دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ.. (امالی صدوق،ص130) 2-گرفتاریها برای امام از اول محرم شروع شد و دوم محرم وارد کربلا و 7محرم بستن آب شد و 9محرم محاصره کامل و 10 جنگ شد. 3- این عزاداری دهۀ اول محرم یک نوع اعلام آمادگی برای نصرت است تا صرف سوگواری، و گویی عزاداران به قصد یاری امام از همان ابتدای محرم به خیمۀ امام می‌روند که مولایشان را غریب نگذارند 4-قضیه کربلا یک حادثه نبوده، بلکه قیام با اهداف مشخص بوده که مدتها زودتر از محرم شروع شده است 5-طبق حدیث پیامبر درشهادت امام،حرارتی در قلوب مومنین است که هرگز خاموش نمیشود(مستدرک الوسائل/10/318) این حرارت و سوز را هر کسی حس کرده باشد، می‌داند بی مقدمه وارد روز عاشورا شدن، بسیار دشوار است؛ از این جهت یک دهه عزاداری قبل از عاشورا برای بعضی‌ها کسب توجه و آمادگی برای ایجاد سوز در روز دهم می باشد.

چرا دهه اول محرم را زودتر مراسم میگیرند؟

آیا عروسی قاسم در کربلا واقعیت دارد؟ اکثر علما گویند واقعیت ندارد(جلاء العیون علامه مجلسی،ص676)(لوءلوء ومرجان محدث نوری،ص404)( منتهی الامال شیخ عباس قمی ج2 ص875) شهید مطهری دراین باره میگوید: «... در همان گرماگرم روز عاشورا که میدانید مجال نماز خواندن هم نبود، امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند، حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند...ولی گفته اند در همان وقت امام فرمود: حجله عروسی راه بیندازید، من میخواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را در این جا لااقل شبیه آن هم که شده ببینم! یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانهای ما هرگز جدا نمیشد عروسی قاسم نو داماد بود. در صورتی که این در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد"(حماسه حسینی ج1 ص27 ) (جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به :دانشنامه امام حسین؛ ری شهری؛ ج9 ص 365)

ایا عروسی قاسم در کربلا واقعیت دارد؟

آیا امام حسین (ع) دختری بنام رقیه داشتند؟ 1.عمادالدین طبری در کتاب کامل بهایی ج2 ص179 اولین بار داستان دختر کوچک امام حسین(بدون گفتن اسم رقیه) که بهانه پدرش را گرفت ویزید دستور داد سرامام را ببرند که دختر رنجور شد و از دنیا رفت؛ را آورده 2.برخی کتب نیز: مزار شام را متعلق به رقیه میدانند(نور الابصار ص195؛ منتخب التواریخ ص388) 3.کرامات متعددی از این مزار حضرت در شام دیده و گزارش شده که موید اعتبار این قضیه هست(دانش نامه امام حسین ج1 ص389) -ابن فندق بیهقی(565 ه) در کتاب لباب الانساب ص350 و355اسم رقیه را آورده والبته در جایی دیگر فاطمه، سکینه، زینب و ام کلثوم را دختران امام حسین ذکر می‌کند و می‌افزاید زینب و ام کلثوم در کودکی از دنیا رفتند -ابن طلحه شافعی(652ه) 4دختر برای امام گوید که نام چهارمی رانمیگوید اکثر محققان قدیمی اسمی از رقیه نبردند مثل:ارشاد شیخ مفید ج2 ص135. -در برخی سخنان امام درعاشورا به زنان و دختران اسم رقیه را گفته(لهوف ص141) که برخی گویند منظور خواهر امام است که اسمش رقیه بوده، سخنان حضرت زینب درکوفه به سر امام: بافاطمه صغیره صحبت کن(بحارج 45، ص 115)-معلوم است فاطمه کوچکی هم بوده. -در شعر سیف بن عمیره در حضور امام صادق از اسم رقیه نام برده( معلوم نیست خواهر یا دختر امام بوده)(منتخب طریحی ج2 ص 436) - نخستین کسی که با صراحت نام کودک سه ساله امام را رقیه گفت،کتاب الایقاد شاه عبدالعظیمی ( ۱۳۳۴ق) میباشد -برخی گفتند:قضیه شام درمورد سکینه اتفاق افتاده که آنجا بادیدن پیراهن خون امام،شهید شده (ترجمه لهوف ص183)واین غیر از سکینه دختر دیگر امام حسین است که سالها بعدکربلا زنده بوده است -محمدجواد یزدی در اوایل قرن چهاردهم محل حادثه را خرابه شام دانسته است و گفته نام او زُبَیده یا رُقَیه یا زینب یا سَکینه و یا فاطمه بوده است(شعشعه الحسینیه ج2 ص171) -مادرش: طبق نقل‏ ها؛ امّ اسحاق و اُمّ جعفر قُضاعیّه یا شهربانوبوده. نتیجه گیری: *اصل دختر بوده و اسمش(فاطمه صغیره،زبیده، سکینه) میتواند باشد و رقیه نام دومش باشد ** بدلیل کمبود امکانات نگارش ؛ تعدّد فرزندان امامان؛ سانسور و اختناق حکومت بنی اُمیّه که سیره نویسان را در کنترل خود داشتند و بالاخره عدم اهتمام به ضبط و ثبت همه جزئیات تاریخ زندگی امامان نگفتند ***بخاطر همنامی رقیه در خاندان امام(خواهر امام نیز رقیه بوده) تاریخنویسان اشتباه کردند -البته برخی جزئیات که در مداحی ها گفته میشود، در هیچ کتابی نیست

ایا امام حسین (ع) دختری بنام رقیه داشتند؟

آیا سیاه پوشی در عزاداری کراهت ندارد؟ لباس مشکی، در نماز و بی جهت استفاده کردن کراهت دارد(البته به غیر از عبا،چادر،جوراب و...)، ولی برای عزاداری که شعائر دینی واحیای امر امامت است توصیه شده است 1.زنان بنی هاشم تایک سال بعدعاشورا سیاه پوش بودند و امام سجاد موقع عزاداری برایشان غذاتهیه میکرد(بحار،ج44ص188) 2.موقعی که نعمان بن بشیر خبرشهادت امام حسین(ع) رابرای مردم مدینه آورد همه سیاه پوش شدند(مقتل ابی مخنف، ص 222) 3. امام حسن برای شهادت پدرش با لباس سیاه خطبه خواند(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج16 ص26) 4.ام سلمه هنگام شنیدن خبرشهادت امام حسین،مشکی پوشید(مقتل ابى مخنف ص 222) 5.در شام بعد از رسوایی یزید که اجازه داد، اهل شام به همراه بنی هاشم،یک هفته سیاه پوشیدند (مستدرك الوسائل ؛ ج 3؛ ص 327) مطالعه بیشتر: کتاب«سیاه پوشی در سوگ ائمه نور(علیهم السلام) ـ ریشه‌های تاریخی، مبانی فقهی»نوشته علی ابوالحسنی(منذر)

ایا سیاه پوشی در عزاداری کراهت دارد؟

آیا کربلا رفتن امام حسین(ع) با علم به اینکه شهید میشود، خودکشی نیست؟ 1.اراده امامان طبق احادیث تابع اراده خداست(بحا،ج5 ص114) وهیچ اراده ای خلاف اراده خدا نمیکنند(آخرین جملات امام در قتلگاه: رضاً بقضائک و تسلیماً لامرک) و وقتی خدا از امام خواسته، کربلا برود(خدا میخواهد تو را کشته ببیند) و امام تابع است. همانطور که حضرت ابراهیم و اسماعیل، برای ذبح دستور خدا را اجرا کردند. 2.ائمه دو گونه عالم دارند:1. علم معمولی 2. علم غیب. ائمه مامور به علم غیب نبودند(مگرجایی خاص به اذن خدا)،چون از الگو بودن می افتادند ،چون از طریقی آگاه شوند و عمل کنند که بقیه نمیدانند؛ و علم غیب قابل تغییر نیست، یعنی همان چیزی که میخواهد اتفاق بیفتد را خبردارند؛ مثل اینکه فردمیداند خورشید چه زمانی طلوع میکند که علم و جهل به آن،اثری در آن ندارد(مثل دیدن یک فیلم دلخراش بعد از وقوع آن) وعلم امام از قضیه شهادت از این نوع بود والبته امام به تمام وظایف طبیعی خود در دفاع از خود عمل میکند و البته حاضر به بیعت نیست،چون بیعت با یزید یعنی پذیرش یزید به عنوان خلیفه و این یعنی ازبین رفتن اسلام حقیقی. 3.شهادت خودکشی نیست،بلکه زندگی واقعی است(یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاءا) و وقتی دین و اسلام در خطر باشد،وظیفه هرمومنی است جانش را فدا کند

آیا کربلا رفتن امام حسین(ع) با علم به اینکه شهید میشود، خودکشی نیست؟

آیا نذر برای امام حسین(ع) و برای غیر خدا باطل است؟ 1.شیعه میگوید: نذر برای خداست ودر صیغه نذر حتماقید "لله علی کذا"( به خاطر خدا بر گردن من است) باید آورده شود چنان که در راویات آمده است (وسایل الشیعه،ج23 ص293 باب 1) و ❗️وفقهای ما تصریح کرده اند(جواهر الکلام،ج35 ص372) 2. شیعیان نذرشان را برای خدا انجام میدهند وثواب آن را برای اهل بیت ونزدیکان آنان قرار میدهند وانان وقتی می گویند فلان چیز نذر امام حسین است یعنی ثواب آن را برای امام حسین قرار داده ام نه آنکه آن نذر برای تقرب جستن وعبادت حسین علیه السلام باشد دراین گونه مسایل نیت قلبی ملاک است نه تشابه ظاهری چنان که در کتب اهل سنت آمده:"انما الاعمال بالنیات" "ملاک ومعیار در عمل نیت است"(صحیح بخاری،ج1 ص3 ح1) 3. عزامی شافعی عالم اهل سنت گوید:اجماع اهل سنت بر این مطلب است که صدقه زندگان برای مردگان سود داشته و به ایشان می رسد ؛ و سعد با سوال از پیامبر برای مادرش چاهی را کند که آب به مردم بدهد و ثوابش به مادرش برسد (فرقان القرآن، ص133)