⛔شاه لرزید، علم به وُدکا پناه برد
✳️ افتضاح عجیب نیروی دریایی ارتش شاه که باعث لرزش پهلوی و پناه گرفتن اسدالله علم به مشروب شد!
یکشنبه، 14 آبان 1351
«شب هوا طوفانی شد. صبح از مؤسسات گوناگون بازدید به عمل آوردیم و به موقع برای رژه در ساعت 10 رسیدیم. به دلیل هوای بد، برای ما امکان نداشت که از کشتی سلطنتی که در #کیش لنگر انداخته بود مانور را تماشا کنیم، در عوض از یک برج مراقبت دریایی بالا رفتیم. در میان میهمانان نوه امپراطور اتیوپی هم حضور داشت که فرمانده نیروی دریایی کشور خودش است. 29 کشتی و یک ناوگان کامل قایقهای اژدرافکن رژه رفتند و به هنگام عبور از جلوی جایگاه ما توپهایی به علامت احترام شلیک کردند. در پشت آنها تعدادی هلیکوپتر و 16 هاورکرافت رد شدند. در همان لحظه شاه درخواست کرد که چند تا از کشتیهای مجهز به موشک، به هدفی که دیروز هلیکوپترها با آن دقت هدفگیری کرده بودند، تیراندازی کنند. دو تا از کشتیها برای این منظور انتخاب شدند. اولی به کلی هدف را ندید، و دومی حتی نتوانست #موشک را از سکوی پرتاب شلیک کند. افتضاح غریبی بود، و بیشتر به خاطر حضور میهمان اتیوپی ناراحت کنندهتر بود. از شدت عصبانیت دچار چنان سردردی شدم که لاجرم به بیش از یک لیوان ودکا متوسل شدم. شاه از خشم میلرزید، ولی آرامش ظاهریاش را حفظ کرده بود. ناهار، در حال و هوایی پر تنش و عصبی صرف شد. آهسته به وزیر دارایی که در کنارم نشسته بود اشاره کردم، اگر هدفگیریها بر طبق برنامه پیش رفته بود، حالا چه مدح و ستایشی درباره نیروی دریایی میشنیدیم، و چه صحبتهایی در مورد تسلط بر خلیج فارس و تمام اقیانوس هند گفته میشد.»
📚منبع: #اسدالله_علم ، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج1، تهران، طرح نو، چاپ اول، بهار 1371، ص395.