eitaa logo
پاسخ به شبهات|سعید سپاهی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
812 ویدیو
247 فایل
ارسال شبهه @tadbir73 https://tadbirrr.blogfa.com/ هر سوال و شبهه ایی داری بدون تعارف بپرس
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿 موضوع : ⭕️روش تحقیق و شیوه ارزیابی مهم ترین اصول اعتقادی دین شیوه تعقلی است ، نه شیوه ای که با آن نظریه ها ارزیابی میشوند. ⭕️ در سنت اسلامی حجت باطنی تلقی شده است . بدین سان ، روش تحقیق و معیار ارزیابی عقاید در اسلام ، و و حتی نیست . ⭕️ اصول عقاید که پایه اساس دین را تشکیل میدهند باید یقینی باشند و این یقین از راه عقل حاصل میشود نه از راه حس و تجربه . البته ما از انسان غافل نیستیم ؛ انسان به ذات خود ، افعال و آثارخود ، بلکه به مبدأ خود ، علم حضوری دارد . همان گونه که ذات خود ، ترس و اندوه و درد خود را میابد ، آفریدگار و پروردگار خود را میابد ، با او سخن میگوید و مناجات میکند ، با یاد او آرام میگیرد . ⭕️انسان با عقل ، شناخت مفهومی و حصولی و با ، معرفت حضوری تحصیل میکند . اسلام ، انسان را دعوت میکند که برای خود ، از هر دو راه ، یعنی عقل و قلب بهره گیرد .
🔍 بازخوانی گزارش هرودوت در مورد میلاد کوروش پژوهش های تطبیقی در اخبار تاریخ باستان، بستر مناسبی را برای بررسی تأثیرات آنها بر یکدیگر و تحولات تاریخ پیش روی ما می گذارد. هرودوت در بازگویی وضعیت «مادها و پارس‏ها» نخست محور بحث را بر شخصیت کوروش قرار می دهد. از نکات جالب این بخش در مورد میلاد کوروش است که به نظر می آید بخش هایی از آن احتمالاً گرته برداری شده از داستان حضرت موسی ع است. هرودوت گزارشی را می آورد که بر اساس آن پدربزرگ مادری کوروش آستیاگ که پادشاه ماد بوده است، در خواب می بینید که ادرار دخترش کل آسیا را فرا گرفته است. و چون از مغان تعبیرش را می خواهد، از پادشاهی آن نوه به ترس می افتد. و دیگر بار در خواب می بیند که مویی از شرمگاه دخترش آسیا را فرا می گیرد. که مغان آن را به جانشینی نوه تعبیر می کنند. بر این اساس آستیاگ که به سالخوردگی رسیده است، در سدد کشتن نوه تازه رسیده و تنها وارث پسر خود بر می آید. اما هر حیله ای که می ورزد در نهایت این نوزاد به نحو خارق العاده ای زنده می ماند! در این میان آستیاگ به جنایاتی نیز دست میازد اما سال ها بعد در نهایت کوروش بدون کشتن پدربزرگش به پادشاهی می رسد، و بعد از آن سلطنتش گسترش می یابد. 🔺اما از منظر تاریخی چندین اشکال در این گزارش وجود دارد: - به نظر می آید این فراز از گزارش که ما را بی درنگ به یاد داستان حضرت موسی و فرعون می اندازد، در داستان وارد شده است؛ زیرا چه وجهی دارد که شاهی که به تصریح گزارش سالخورده شده، از شاهی تنها وارثش که تنها نوزادی نورس است، بیاشوبد؟! چندان منطقی به نظر نمی آید! آیا می توان احتمال داد که این فراز را از داستان حضرت موسی ع و آن هم از روی بی دقتی برگرفته اند؟! این احتمال بنا بر چند وجه منتفی نیست. - نخست آنکه کوروش نزد یهود جایگاه رفیعی دارد، و احتمال چنین جعلی را برای او ممکن می سازد. خصوصاً آنکه از نظر زمانی چنین مطلبی ممکن است. اما هرودوت که سند گزارش های خود را ذکر نمی کند. در اینجا می گوید: «اكنون ادامه سرگذشتى كه بدان مشغول هستم مستلزم آنست كه درباره اين شخص كه كوروش نام داشت و امپراتورى كرزوس را سرنگون كرد كلمه‏اى چند بگويم و چگونگى تسلط پارس‏ها را بر آسيا شرح دهم. در اين‏باره من از آن عده پارس‏هائى پيروى خواهم كرد كه قصدشان تجليل تاريخ كوروش نبوده است، بلكه حقيقت واقعى را بيان كرده‏اند. من در بيان خود از گفته اينها پيروى ميكنم، با اينكه قادرم درباره كوروش سه روايت مختلف ديگر را نيز نقل كنم.» (تاريخ هردوت، دانشگاه تهران‏، ج‏1، ص: 184) - هرودوت خود معترف است که گزارش های متفاوتی در این زمینه وجود دارد. - با اینکه در این گزارش به ظاهر کراماتی به کوروش نسبت داده اما هردوت مدعی است که این گزارشِ راویانی است که قصد تجلیل کوروش را نداشته اند. و آن را وجه ترجیه می داند. با این وجود خود هردودت در میانه گزارش اظهار نظرهایی می کند که این احتمال را به ذهن می آورد که شاید چندان هم بی طرف نیست. از آن جمله در بخشی از گزارش آمده که چون آستیاگ عزم کشتن نوه نوزاد را نمود کار را به افسر خود هارپاگ سپرد، و او که قول اطاعت امر شاه را داد اما در عمل به دو دلیل از این کار سرباز زد، و با همسرش چنین گفت: «قصد من آنست كه از اوامر پادشاه اطاعت نكنم. اگر عقل او زايل شود و بيش از آنچه اكنون دچار هذيان است هذيان گويد من آنكس نيستم كه در تصميم او شريك شوم و با با ارتكاب اين جنايت نسبت باو خدمتى انجام دهم. من دلايل زيادى دارم كه نبايد اين طفل را بقتل رساند. اول آنكه او از خانواده منست و دوم آنكه آستياژ اكنون مردى سالخورده و فاقد فرزند ذكور است. اگر بعد از مرگ او سلطنت به دخترش يعنى همان كسى برسد كه اكنون فرزند او را بدست من بقتل ميرساند، آيا من با خطراتى بزرگ روبرو نخواهم شد؟ صلاح من در اينست كه اين طفل از بين برود، ولى بهتر آنست كه قاتل يكى از كسان آستياژ باشد، نه از كسان من.» بدین سان هارپاگ کشتن نوزاد را به گاوچرانی سپرد و او را نسبت به تخلف از دستور تهدید شدید نمود که «اتفاقا در موقعى كه او به شهر رفته بود زن او كه هر روز در انتظار لحظه وضع حمل بود طفلى بدنيا آورده بود» که مرده بود و گاو چران و زنش جنازه کودکشان را به جای کوروش جا زدند. هرودوت می گوید: «و من تصور ميكنم كه اين اتفاق برحسب اراده خداوندى بوده است‏» (تاريخ هردوت، دانشگاه تهران‏، ج‏1، ص: 196) چند نکته در مورد این فراز ها: - در این بخش گفت و گوهای مفصلی بین زن و شوهر ها (هارپاگ و همسرش و نیز گاوچران و همسرش) راوی آن کیست؟! - در این گزارش جزئیات بسیاری آمده که به داستان پردازی می ماند. مثلا نام و نسب گاوچران بلکه نام و ملیت و برده بودن زن او و توضیح معنای نام زن را آورده!!
🔺 هرودوت این وقایع عجیب را بر اساس اراده خاص خداوند معرفی می کند! بنا براین آیا او این را تجلیل کوروش نمی داند؟! خصوصاً آنکه حتی تاریخ ماد را نیز با سخن از کوروش شروع نموده است. به هر حال گفته می شود که «هرودوت از اهل (هالى كارناس) مستعمره يونانى در آسياى صغير بود و، چون اين شهر جزو مستملكات ايران بشمار ميرفت، مورّخ مذكور از تبعه ايران محسوب ميشد.» (تاريخ ايران باستان، ج‏1، ص: 66) و بعید نیست از برخی از افسانه های شاه پرستان ایرانی تأثیر پذیرفته باشد. هر چند که او گزارش هایی را در زمینه خونخواری و حیله گری کوروش را نیز ذکر می کند. (تاريخ هردوت، دانشگاه تهران‏، ج‏1، ص: 276)
⚠️کوروش هخامنشی : ❌هرکس از دستورات من تمرد کرد ، او را به صلابه بکشید و بکشید و اموالش را هم به نفع من مصادره کنید ❌ ✍️مدتهاست که باستانگرایان و طرفداران کوروش ادعا میکنند که کوروش انسان هارا در امور دینی آزاد میگذارد!!!! ✍️اما در که جست و جو می کنیم متوجه میشویم که این ادعا مانند 👈سایر ادعاهای طرفداران کوروش بی پایه و اساس است. 📌مردم تحت سلطه کوروش نه تنها در امور دینی آزادی نداشته اند و باید طبق دستور کوروش👈 مناسک دینی انجام دهند حتی👈 در دعا کردن هم آزاد نبوده و اگر طبق میل کوروش دعا نمیکردند باید اعدام میشدند و اموالشان به نفع کوروش مصادره میشد ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅در این مورد فلاویوس ژوزفوس مورخ بزرگ رومی-یهودی(قرن اول میلادی) می نویسد : شاه به سیسنس و ساترابازنس سلام می فرستد : 👈🏻من دستور دادم که نیز بایستی همچون دیگر مردم یهود، طبق قوانین موسی در اورشلیم قربانی کنند، و هنگام انجام این کار برای حفظ شاه (کوروش) و خانواده اش به سوی خدا دعا کنند تا شاهنشاهی پارس ادامه داشته باشد !👉🏻 👈🏻اما اراده من اینطور است کسانی که از این احکام نافرمانی کنند بایستی به کشیده شوند و اموالشان به سود خزانه سلطنتی ثبت و ضبط شود !👉🏻 📕Josephus , Antiquities of the Jews , Book 11 , Chapter 1-3 اسکن: ▫️ yon.ir/PflBg
قربانی و نذر کردن برای ‼️ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° و ضد دین، همیشه با خرج کردن برای علیهما السلام، نذری دادن و ساخت با شکوه مخالف بودند، و در مقابل این پاسخ را میدهند: ❌که مرده هیچ سود و زیانی به ما نمیرساند، کار های شما خرافی است، این پول هارو به جایی اینکه خرج مرده بکنید خرج فقرا و نیازندان بکنید. ✅و اما پاسخ : 1️⃣اولا کمک به نیازمندان و فقرا جز اساسی ترین احکام و است، تا آنجا که رهبر مذهب آقا امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه سلام، در حال عبادت به نیازمندان و فقرا کمک میکردن 2️⃣احترام کردن و بزرگداشت برای بزرگان و نیکان، امری عقلانی و تابع فطرت است. زمانی که ما انسان های بزرگ و نیکو کار را گرامی بداریم و مراسماتی برپا کنیم، کار های نیک و پسندیده آنها در جامع نمایان میشود و عده ای به پیروی از آنها اعمال نیک انجام میدهند. 3⃣قربانی کردن و نذری دادن، طلا کاری مقبره ها در تاریخ و فرهنگ ما وجود داشته و امری پسندیده بود. 👈🏻برای نمونه عرض میکنم که مقبره کوروش را از و سنگ های قیمتی ساخته بوند و همیشه بر سر قبر آن گوسفندان و آرد و پخش میشد. و هرماه یک اسب روی قبر قربانی میشد. 📚منبع: حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، جلد 2،صفحه 1532 tinyurl.com/y6vnkk38 👈🏻 اسکن کتاب ⁉️حال سوال ما از باستانگرایان این است که ، آیا و ها در قدیم کوروش را میپرستیدند؟ آیا نمیدانستند کوروش مرده و هیچگونه سود و زیانی ندارد؟ چرا این همه طلا و سنگ های قیمتی چون یاقوت و... را به مردم بدبخت و نیازمند نمیدادند؟ چرا حتی امروزه در 7 ابان کوروش پرستان برای قبر کوروش اینهمه خرج میکنند و بجای اینهمه غذا و میوه وغیره به فقرا و مساکین نمیدهند ؟
❌ شایعه: سند روز کورش: بنا بر رویدادنامه نبونید(که یک لوح باستانی بین النهرینی است) کورش کبیر در روزی که مصادف با 29 اکتبر (7 آبان) بود به بابِل وارد شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت! ✅ پاسخ : 1️⃣ متأسفانه کسی که این شایعه را طراحی کرده، ضریب هوشی ملت را چیزی حول و حوش خرمگس فرض کرده است. اینقدر راحت دروغ ... و تلاش برای فریب مردم...😞 2️⃣ خدا رو شکر می‌کنیم که بالأخره این عزیزان از ادعای عقب‌نشینی کردند. تا پارسال می‌گفتند 7 آبان روز جهانی کورش هست. جدیداً می‌گویند یعنی خودشان فهمیدند که ادعای جهانی بودن این روز خالی‌بندی بود☺️ 3️⃣ در «رویدادنامه نبونئید»، ستون 3، بند 18 آمده است که کوروش در روز سوم از ماه Arahsamna به بابِل (در بین النهرین) وارد شد. امروزه این ماه، معادل آبان‌ماه شمرده می‌شود. اما نکته‌ اینجاست که 👈🏻 هم تقویم بابلی و هم تقویم خورشیدیِ ایرانی در طول تاریخ بارها تغییر کردند. بارها ویرایش و اِدیت شدند. مثلاً قبلاً تقویم خورشیدی سالی 360 روز داشت. یعنی 5 یا 6 روز کمتر از یک سال واقعی. به همین دلیل، در دوران هخامنشی عید نوروز گاهی وسط تابستان یا زمستان یا پاییز گرفته می‌شد😐 📚 مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۹۱، ص ۱۳۴ و ۲۰ و... اشکالی هم ندارد. چون طبیعی است که هزاران سال طول کشید که تقویم در جامعه بشری به حد نرمال و دقیق برسد. ولی امروز هیچ کس از مراحل تکامل تقویم اطلاع دقیق و نقطه‌ای ندارد. پس اینکه بگوییم روز سوم ماهِ Arahsamna همان 7 آبان است، قابل اثبات نیست. شاید 20 آبان بوده است. شاید مثلاً در آذرماه یا مهرماه رخ داده باشد. همانطور که عیدنوروز را وسط پاییز می‌گرفتند و بعدها به اول بهار آورده شد، ممکن است روز سوم ماه Arahsamna هم وسط مهر یا آذر بوده باشد و بعدها پس از تغییر و ویرایش تقویم، معادل 7 آبان شده باشد! 👈🏻 اصلاً کی به کیه؟ شاید 22 بهمن ماه بوده😁 شاید... شاید... و ده‌ها شاید دیگر... وجود ندارد که ثابت کند که ورود کورش به بابِل در روز 7 آبان بوده باشد. حتی شهرام همایون که خود از سران باستانگرایی و از ترویج کنندگان درجه یک روز جهانی کوروش بوده، مدعی است طبق اسناد تاریخی، روز کورش باید در 5 آبان باشد! نه 7 آبان! این هم یک دلیل روشن بر عدم قطعیت این روز... 4️⃣ به راستی که طبق ادعای سایت‌های غربی، کوروش پس از ورود به بابِل، یهودیان را آزاد کرد. یعنی این روز 7 آبان -اگر درست باشد- روز آزادی یهود از اسارت بابِل است. خوب چرا ما باید روز آزادی یهودیان را جشن بگیریم؟ در حالی که یهودیان در روز پوریم (روز ایرانی کشی) سالروز کشتار ما را جشن میگیرند ولی ما باید در روز 7 آبان سالروز آزادی یهود را جشن بگیریم؟! واقعاً چه دست‌هایی پشت پرده است که اینگونه می‌خواهند جوانان ایرانی را به بازی بگیرند؟ 5️⃣ طبق همین «رویدادنامه نبونید»، کوروش کبیر، مردم (و نیروهای مقاومتِ اوپیس) که از شهر خود دفاع می‌کردند را قتل عام و شهر را غارت کرد (رویدادنامه نیونید، ستون 3 بند 13-15) اسناد علمی: 🌐 adyannet.com/fa/tags/%D9%83%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D8%A8%D9%8A%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%BE%D9%8A%D8%B3 لیکن جای سؤال است! که چرا باستانگرایان این بند از لوح باستانی (که می‌گوید کورش مردم شهر اوپیس را قتل عام و غارت کرد) را نمی‌پذیرند؟!! ولی بند بعدی (که کورش در فلان روز وارد شهر بابِل شد) را با جان و دل پذیرفته اند؟!
🍻 ، بنیان گذار جشن سکائه‼️ 👤 دکتر استاد دانشگاه تهران، زبان شناس و تاریخدان، کوروش را بنیان گذار جشن سکائه میداند. ⚠️کوروش، پس از قتل عام انسان هایی که توان دفاع از خود را نداشته اند، عده ای خوابیده بودند و عده ای مست و بیهوش بوده اند، و عده ی دیگری در حال رقص(این افراد کاملا بی دفاع بوده و توانایی جنگ نداشتند) همه را کشت و یک نفر را زنده نگذاشت! دکتر بهرام فره وشی در اینباره مینویسد: "کورش بجنگ سکائی ها رفت و در جنگ شکست خورد. هنگام عقب نشینی بجائی رسید که تدارکات خود را گذاشته بود و ذخیره هائی از هر جنس در آنجا بود بویژه شراب. در آنجا به لشکریان خود استراحت کوتاهی داد و سپس بهنگام شب راه خود را ادامه داد وخیمه ها را پر از لوازم زندگی باقی گذاشت تا دشمن بپندارد که او گریخته است. هنگامی که مسافتی کافی دور شد، ایستاد. سکائیهائی که او را تعقیب می کردند به اردوگاه نخستین رسیدند و دیدند که در اردوگاه کسی نیست ولی پر است از لوازم عیش . آنها در خوردن و آشامیدن افراط کردند. 🔺کورش بازگشت وآنها را مست و مدهوش یافت و برخی از آنان همانطور که مست خفته بودند کشته شدند و دیگران که میرقصیدند و برهنه مشغول عیاشی بودند از دم تیغ گذشتند و تا آخرین نفر کشته شدند. کورش این پیروزی را هدیه ای ایزدی دانست و آن روز را به نام سکائه به بغدختی که مورد لیایش پدرانش بود اختصاص داد.🔻 ⁉️حال سوال اینجاست که این جشن چه بوده است؟🤔 دکتر بهرام فره وشی، در ادامه توضیح میدهد : "جشن سکائه که نوعی جشن باکوس است برپا میشود. در این جشن مردان برسم سکائیان لباس میپوشند و تمام روز وشب آنروز را با یکدیگر و همچنین با زنانی که با آنان مینوشند، به عیش و نوش و بازی می پردازند." 📚دکتر بهرام فره وشی، ایرانویج، صفحه ۱۷۵. yon.ir/CbkH4 👈🏻 اسکن کتاب اطلاعات بیشتر: تاريخ هردوت، دانشگاه تهران، ج‏1، ص: 284
🔥 هرودوت: «وقتی خداوند را رسوا میکند!» مورخ نامی و مشهور ماجرای فتح و شکست خوردن مقابل کوروش را اینگونه نقل میکند: «بدینسان ایرانیان سارد را تصرف و را زنده دستگیر کردند؛ او پس از ۱۴ سال سلطنت و تحمل ۱۴ روز محاصره، دقیقاً طبق آنچه هاتف گفته بود به امپراتوری بزرگی پایان داده بود و آن امپراتوری خودش بود. ایرانیانی که او را گرفته بودند نزد کوروش آوردند. 🔻کوروش فرمان داد تلی از هیزم برپا کنند و کرزوس را با غل و زنجیر همراه با دو هفت جوان لودیایی بر آن قرار دهند شاید می خواست آنان را به عنوان گل سرسبد غنایم در راه ایزدی قربانی کند، یا نذری را ادا کند، یا چون درباره پارسایی کرزوس شنیده بود می خواست ببیند ایا خدایی مانع از زنده سوختن وی خواهد شد؛ به هر روی هر چه بود چنین کرد.»🔺 ⚠️اما هرودوت در ادامه نقل جالبی دارد، او میگوید: کوروش در ادامه از دستور خود مبنی بر زنده آتش زدن کرزوس و ۷ تن از جوانان پشیمان گشت، نه بخاطر آنکه وجدانش به درد آمده باشد یا انسانیت به خرج دهد(اگر انسانیت داشت که هیچگاه دستور به چنین کار غیر انسانی و وحشیانه ای نمیزد!) هرودوت میگوید، کوروش پشیمان گشت، چون میترسید روزی همین بلا سر خود او آید و مال و ثروتش را از دست دهد! هرودوت در ادامه مینویسد: «لودیاییها میگویند هنگامی که کرزوس دگرگونی کوروش را دید و این که سربازان نمی توانند بر آتش چیره شوند، به درگاه آپولون دست به دعا برداشت و با صدای بلند از آن ایزد خواست در قبال پیشکشیهای گرانبهایی که تقدیمش کرده است وی را از آن خطر برهاند. او در حالی که می گریست به خدا التماس می کرد. ناگهان آسمان صاف که بادی نیز نمی وزید پر از ابر شد و طوفانی برخاست و باران تندی بارید و آتش خاموش شد.» 📖 هرودوت، تاریخ هرودوت، ترجمه مرتضی ثاقب فر، انتشارات اساطیر، کتاب یکم، صفحه۱۳۸ و ۱۳۹ goo.gl/Gt7VH2 👈🏻 اسکن کتاب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ♻️در پایان، لازم میدانم چند نکته یاد آور شوم که بنا بر نظر هرودوت: ۱. خداوند به خواسته کوروش که خاموش کردن آتش بود هیچ اعتنایی نمیورزد و مأموران کوروش را ناکام میکند! ۲.هنگامی که کرزوس دست به دعا بر میدارد، فورا باران خود را نازل میکند و آتشی که کوروش با شقاوت تمام روشن کرده بود را خاموش میکند.
📌کتیبه بیستون و رد ادعای استوانه منسوب به کوروش گذشته از اشکالات بسیار استوانه منسوب به کوروش که در آن از بت ها تمجید شده و به یوغ کشیدن سران ملت ها افتخار شده، در بعضی فرازهای آن که به ظاهر چنین ظالمانه نیست هم اشکالات تاریخی وارد شده است. در کتیبه معروف بیستون آبروی استوانه کوروش را میبرد، و دروغی که استوانه ادعا کرده بود را برملا میکند! داریوش در ستون سوم، بند ۱۴ کتیبه خود این چنین بیان میکند: چون در پارس و ماد بودم باز برای دومین بار بابلیان نسبت به من نافرمان شدند. مردی (اَرَخ) ارمنی پسر (هَلدیتَ) او در بابل برخواست. سرزمینی (دویا لَ) نام در آنجا بمردم دروغ گفت (که) من (بخت النصر) پسر (نبون نیت) هستم پس از آن بابلیان نسبت به من نا فرمان شدند. بسوی او (اَرخ) رهسپار شدند. او بابل را گرفت. او شاه شد. 📖 رلف نارمن شارپ، فرمانهای شاهان هخامنشی،صفحه ۶۲ goo.gl/8BoV5o 👈🏻 اسکن کتاب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⚠️ داستان آنجا جالبتر میشود که، کوروش در منشور خود مدعی است مردم بابل از ستم و ظلم نبونید به تنگ آمده بودند! در حالی که داریوش صراحتا اعلام میدارد که فردی که هیچ نسبی با نبونید نداشت، تنها با یک دروغ ساده که من فرزند نبونید هستم، توانست بابل را علیه پارس متحد کند و پادشاه بابل شود. کتیبه بیستون به خوبی شأن و جایگاه «نبونید» نزد مردم را نشان میدهد، مردم بابل گوش به فرمان کسی شدند که خود را فرزند نبونید معرفی میکند و دوباره در آرزوی احیا تمدن بابل که بدست نابود شده بود، بودند! ♻️بار دیگر دورغگویی کوروش و پروپاگاندا بودن منشور وی ثابت شد.
‼️ شنیدید میگند کوروش را تعطیل کرد؟ 📌از نسبت های مضحکی که گاه به استوانه منسوب به کورش داده اند!! اما آیا برده داری را بر انداختند؟!😧 ببینیم نظر بزرگان و تاریخدانان در این زمینه چیه؟😉 👤 تاریخدان و ایران شناس کم نظیر در کتاب خود میگوید برده داری در تمام ایالت های هخامنشیان امری قانونی و معمول بوده است. "اما مسئلهٔ نظام بردگی به مفهوم حقوقی و اجتماعی آن همراه با اشکال دیگر محدودیتهای اجتماعی عملا در بیشتر استانهای تابعه شاهنشاهی از پیش وجود داشت. به دنبال استیلای اسکندر بر این استانها، پیشرفت قابل ملاحظه ای در روابط اجتماعی مردم این مناطق پدید نیامد." 📖گرانتوسکی، تاریخ ایران، ترجمه کیسخرو شاهی، صفحه ۱۲۲ goo.gl/uPPu8X 👈🏻 اسکن کتاب